آش صدام. یا صدام آش فروش!

14 آبان - 90

این بازگویی خاطرات جنگ که در سایت شفاف وابسته به شهر دار تهران بازتاب داده شده است اعتراف آشکار برگرفتن از آموزه های حاکمان دین فروش و عوامفریب است که تشریح چگونه آیه نازل کردن وحدیث ساختن برای هر چیز است. طوریکه شامل آش و توزیع کردنش هم می شود . آنگونهکه حدیث نایل شده که صدام آش فروش یا شغلش بود. جالب اینکه حدیث های ساخته شده ی آشی می تواند مرتبط به نظافت اساس و پایه ایمان داشته باشد. همینطور این حدیث آش خوردن ارتباط به گرفن حق یا خوردن به اندازه حق و نیاز می شود. مهمتر اینکه حدیث و آیه ها چاشنی جوک و خنده می شودآنهم در فضای جنگ خانمان بر اندازانه ی این و عراق که خمینی شیاد آن را نعمت الهی نامید . ولی عاقبت به شکست جنگ و سرکشی جام زهر به کام خمینی شیاد منتهی شد. البته پیروان خمینی شیاد برای اینکه اهداف خبیت جنگ افروزانه و جهان گشایانه ی رهبر و خودشان را پنهان کنند که درپوشش جنگ نعمت الهی است نهفته بود و به وضوح بیان نمی شد که هدف از این الهی بودن جنگ چیست و چه اهداف شیطانی جهانی در سر دارد؟ چون نیاز به زمان داشت تا شرایط کنونی فاش شود و گندش در آید که این هدف چیست . بنابراین سیاست پنهانکاری جنگ ایران وعراق که خمینی شیاد وپاسداران اصرار بر ادامه اش داشتند در کنار پیروان خمینی شیاد این جنگ خانمانسوز را دفاع مقدس نامیدند تا که بتوانند برای سالیان زیاد با ساختن احادیث و آیه های دروغ و عوامفریبی کردن اهداف پنهانی هسته ای خود را دنبال کنند . اما اکنون گزارش آما نو مدیر کل آژانس بین المللی اتمی فاش ساخته است که اهداف پروژه ی هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی می باشد . لذابه وضوح ثابت می شود که چگونه حاکمان دین فروش و عوامفریب با ابزاری کردن دین وساختن احادیث اهداف پلید خود را دنبال کرده اند . چونکه فراموش نشده است که چگونه ائمه جماعات فتوا صادر می کردندکه دین ما اجازه به ما نمی دهد تا دارای سلاح اتمی بشویم .همانگونه فتوا در تبصره آن صادر می کردند.ماا ین همه جوانانی داریم که هریک همچون پاسدار قاسم سلیمانی بمنزله ی یک بم اتمی است .پس ما نیاز به بمب اتمی نداریم.

آش صدام ! روزهای اولی كه خرمشهر آزاد شده بود، توی كوچه پس‌كوچه‌های شهر برای خودمان می‌گشتیم و صفا می‌كردیم. پشت دیوار خانه ی مخروبه‌ای به عربی نوشته بود: «عاش الصدام.» یك‌دفعه راننده زد روی ترمز و گفت: پس این مرتیكه آش فروشه! آن وقت به ما می‌گویند جانی و خائن و متجاوزهالنظافة من الایمان .بیچاره پیرمرد تازه ‌وارد بود. می‌دانست بچه‌ها برای هر كاری آیه یا حدیثی می‌خوانند. وقتی داشت غذا تقسیم می‌كرد، گفت: «بچه‌ها من معنی عربیش را بلد نیستم، اما خود قرآن می‌گوید: «النظافة من الایمان» یعنی هیچ‌كس بیشتر از سهم خودش ورنداره! بچه‌ها با هم زدند زیر خنده، پیردمرد گفت: «مگه غلط خواندم» یكی از بچه‌ها گفت: «نه پدرجان كاملاً درست است، النظافة من الایمان. یعنی «هركس سهم خودش را فقط بگیرد» و باز خنده‌ی بچه‌ها بود كه مثل توپ در فضای چادر می‌تركید.