روزنامه ی جمهوری یکشنبه 15 شهریور ماه سال 1388
نقد و بررسی سرمقاله " به سوي خرد جمعي"

" انتظار به سوی خرد جمعی رفتن کودتاگکران مستبد و تک صدائی، بمنزله توقع کوسه و ریش پهن بودن است"

در رژیم متحجر و استبدادی و کودتاگری و تک صدائی 30 ساله که رهبر و مسئولانش بدون هیچگونه مسئولیت پاسخگوئی به مردم ایران بوده اند . البته اکنون عمود خیمه ی نظام لوطی جماران با چاشنی فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای مواجه شده که پرسش است که چه ار تباطی به دانش و خرد آنهم جمعی می تواند داشته باشد که سر مقاله نویس آن را عنوان مقاله ی خود کرده است ؟

در صورتیکه گفته می شود که کود تاگران پاسدار و رئیس جمهور نامشروع که مدیر مسئول این ورق پاره ی حکومتی را نیز تحمل نمی کنند. برای اینکه تصمیم گرفته که وی را تغییر دهند تا جائیکه جانشین هم برایش تعیین نموده اند. زیرا که مسیح مهاجر این طلبه جانباز جنگ خانمان بر اندازی ایران و عراق لو رفت که هم مشاور رفسنجانی بساز و بساز و بفروش می باشد . هم اینکه بد تر اینکه در رقابت نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی 22 خرداد از نامزدی میر حسین موسوی دفاع و حمایت کرد که اکنون می بایست هزینه و کفاره اش را پس دهد.

بهر حال وی خیالاتی شوده وتصور کرده است که گویا با فریاد همه گیر شدن مرگ بر دیکتا تور و خامنه ای که مردم ایران سر می دهند و در آمدن گند و تق جنایات و اقدامات جرائم علیه ی بشریت در باز داشتگاه کهریزک ، به خصوص اینکه اخیراً با یک متهم روزه دار در ارومیه در زیر ضربات شلاق در ملاء عام جان باخت. آیا هنوز مردم ایران نمی دانند که چگونه 30 سال است که دین تبدیل به ابزار سرکوب و جنایت و خیانت و جنگ افروزی و قدرت و ثروت و حذف رقیب مغلوب آنهم به بدترین وجه ممکن علیه ی رقیب مغلوب شده است. اما سرمقاله نویس اکنون دچار خواب رؤیائی تخیلاتی شده است که رهنمود داده ماه رمضان سر آمد همه ماه هاست. آنگونه که امسال حتی اجازه ندادند بر خلاف رسم و رسوم سال های قبل خاتمی و ناطق نوری در شب های قدر بر سر گور خمینی شیاد حضور داشته و سخنرانی کنند . زیرا که پاسداران کود تا گر بر گزاری این مراسم معرکه گیری بر سر مقبره خمینی شیاد را تعطیل کردند تا که بیشتر ثابت کنند که شب های قدر ماه روزه چگونه برای پاسداران کودتاگر بقول خلاف نظر اثباتی سرمقاله نویس است و ازعاری بودن ارزش عقل و توصيه به تفكر و خردورزي در فرهنگ اسلامي مورد ادعا ئی برخوردار است. چونکه كه دين باوري شان یا در اصل دین فروشی و عوامفریبی کردن حاکمان بدون تفكر تعقل و تحقيق است و بو ضوح فاقد ارزش و اعتبار مي باشد. زیرا که دين مداري سطحي و قشري بی معنی ابزار سرکوب و خفقان و سانسور شده و اهرم تثبیت قدرت کود تا گران می باشد.

همچنین سر مقاله نویس با بستن چشمان خود بر روی فجایع و جنایات اخیر ایران ولی ناچاراً مجبور شده است تا که به گوشه ای از فضای حاکم شده ی 30 ساله ی دین فروشی این چنین اعتراف کند:

"متاسفانه در زمانه ما كساني يافت مي شوند كه در عمل نه تنها اعتبار و جايگاهي براي حسابرسي از نفس قائل نيستند بلكه ارزيابي هاي جمعي را نيز فاقد ارزش مي دانند. اينان كه در دايره تنگ منيت ها سير مي كنند به جاي آنكه خودرا در نگاه ديگران ببينند خود را آئينه ديگران مي كنند. نتيجه اين مي شود كه اين افراد در دايره پرگار قرار مي گيرند و همه افراد و تشكل ها بايد خود را با آنها و برنامه هايشان منطبق و هماهنگ سازند. در چنين وضعيتي باب خردگرايي علمي و معنوي بسته مي شود و رشد و توسعه مفهوم حقيقي خود را از دست مي دهد"

البته ادعای خرد جمعی در رژیم بربر منش و تاریک اندیش قرون و سطائی استبدادی و کودتائی کردن همچون جن و بسم الله و کوسه و ریش پهن می باشد . زیرا وقتیکه دانشگاه ها تبدیل به گورستان و پاد گان شده است و اخیراً لوطی جماران از چماقداران بسیجی به عنوان افسران جوان فرهنگی در دانشگاه ها یاد کرد واز اینان خواست که می بایست در راستای انقلاب ضد فرهنگی دوم در دانشگاه ها مأموریت ممیز گری و سانسور و خفقان را پیرامون 2 میلیون دانشجویان رشته های گونا گون علوم انسانی بر عهده گیرند. از سوی دیگر مشخص نیست که اخیراً چه تعداد از دانشجویان جان باخته یا باز داشت و در زندان می باشند که بر خی محاکمه و محکوم به زندان شده اند ؟یا اینکه چه تعداد خبر نگار و روز نامه نگار در زندان بسر می برند و یا مطبوعات توقیف و تعطیل شده اند؟ یا چند نفر از فعالان سیاسی و حقوق بشری و وکیل مدافع در زندان و سیاه چا ل های می باشند؟ مهمتر اینکه روزانه چگونه موسوی و خاتمی و کروبی و حتی رفسنجانی مورد اتهامات سنگین گوناگون واقع می شوند و متهم به کودتای بر اندازانه ی مخملین یا همکاری با دستگاه بیگانه می شوند ؟

در خاتمه اینکه اکنون در شرایطی که فاش شده است که بر خی از وکیل الدوله ها نقش بازجوی شکنجه گر و اعتراف گیر در باز داشتگاه کهریزک همچون محمود فدائی و پرویز سروری و فر هاد تحجری در کنار سعید مرتضوی جانی و قاتل را ایفا کرده اند. همینطوررئیس مجلس دکوری و کمدی و انتصابی انگیسی علی لاریجانی که اخوی انگلیسی دیگرش آخوند محمد صادق لاریجانی است که رئیس انتصابی دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض شده است که تلاش می کنند پرونده ی جنایتکاران و قاتلان کهریزک را لا پوشالی کنند . زیرا که پاسدار علی لاریجانی در کنار اعضای هیئت رئیسه این مجلس آلت دست برای ترسانیدن وکیل الدوله ها بطور مضحک و لودگی که زمان رأی اعتماد گیری اینان را تهدید کرده است که در صورت رأی اعتماد به و زرای دولت نامشروع دهم دادن تقلب کنید. در حقیقت عکس خواسته تفهیم کند اگر چنانچه معکوس این را انجام دهید به اعزام بازداشت کهریزک می روید . چگونه می توان باور داشت در فضای تک صدائی استبدادی کودتائی پاسداری حاکم شده ، خرد جمعی ناشی از برکات ماه رمضان از رهبر و مسئولان رژیم کودتاگر و تک صدائی پاسداری وجود داشته داشته باشد ؟البته اینگونه ادعا کردن جزو شوخی های بی مزه و نا چسب می باشد. زیرا که از خرد جمعی گفتن، طبق تجربه ی 30 ساله هیچ جایگاهی در رژیم متحجر و ضد بشری و استبدادی پاسداری نداشته و ندارد و نخواهد داشت
.

هوشنگ – بهدادhttp://www.jomhourieslami.com/1388/13880615/index.html
یکشنبه 15 شهریور ماه سال 1388