روزنامه ی کیهان 15 شهریور ماه سال 1388
درد (گفت و شنود)
گفتم :سربازجو حرفه ای زده روی دست آن بیما رآماتور
برای در مان دردبی علاجش رجوع کرده بود نزد یک دکتر
دکتر از این بیمار پرسیده بود که چیست درد ت؟
یارو گفته بود اگر می دانستم، نمی می آمدم نزدت؟
گفت: ادعاي كروبي درباره برخورد آنچناني با افراد بازداشت شده بدجوري دست شيخ اصلاحات را توي پوست گردو گذاشته.
گفتم: خب! مگه مجبوره دروغ بگه كه حالا پيش چشم همه سنگ روي يخ بشه!
گفت: مدتي است به اين شهر و آن شهر و اين شهرك و آن شهرك سرك مي كشه تا شايد نمونه اي پيدا كنه حتي گفته شده كه به بعضي ها پول هنگفتي هم پيشنهاد شده ولي افاقه نكرده!
گفتم: موسوي و خاتمي بدجوري اين شيخ اصلاحات را فداي قدرت طلبي خودشان كردند.
گفت: حالا هم اگر خودش رو به چند تا آدم مومن و متعهد و دلسوز معرفي كنه، شايد راه كاري براش پيدا بشه!
گفتم: چه عرض كنم؟!... يارو به دكتر مراجعه كرده بود. دكتر ازش پرسيد؛ چه دردي داري؟
يارو گفت؛ اگر مي دونستم كه پيش شما نمي اومدم!
گفت : عجیب کروبی زده به سیم آخر
درد سر درست کرده برای دژخیمان خر
چون هر چه انکار می کنند شکنجه و تجاوز
حتی برای انحراف فکری دعوت می شودچاوز
تابانمایش جای دست ودشمن و فیل و فنجا ن
با فعالیت اجرای نقش دور قاب چینان با دمجان
با انجام مأموریت در بازار مکاره ،علی لاریجا ن
دهان کجی شود به اکبر کوسه اهل رفسنجا ن
تا با تهدیدو وارونه و هذیان گوئی وفیس و ا فاده
فضا برای خنثی کردن افشاگری کروبی شودآماده
باز کروبی رو می کند سندی برابر دستگاه سانسور
تا به تکذیب کنند گان جنایتکار تجاوز گر وی زند سور
گفتم : آخه جنایات بازتاب داده شده ضد بشری
گزارش شده از باز داشتگاه کهریزک همراه خبری
آنقدر فرا وان است که هرگز نیست پنهان کردنی
اسناد ومدارکش مستندست که نیست کتمان کردنی
حتی نمی شود که با رشوه دادن بیت رهبری
به داغداران عزادار ،تقاضا کرد باز گونکنند خبری
چون در مجلس ارتجاع بازار مکاره ، بطور مستقیم
هم از قلب رأی اعتماد گفته شده هم از نقش دژخیم
چه می کند با نیروی انتظامی و وکیل الدوله هادرکهریزک؟
تبعید با این باز داشتگاه می شوند تا دیگه نزنند جفتک
حال بماند که نایب رئیس مجلس محمد رضا با هنر کرده افشا
نقل قول از رهبرکرده گفته رأی اعتماددهیدکه نمشه کردحاشا
حال مگر می شود آن بخش کوچکی را که کروبی کرده فاش؟
انکارش کرد با ادا و اطور های سربازجو سرکرد ه اراذل واوباش
گفت : مگر مجبور است تا کروبی به گوید دروغ؟
اوضاع را نه علیه کودتاگز که علیه خودش کندشلوغ
خودش نزدکودتاگران بالوطی جماران سنگ روی یخ کر رفته ازیاد
مدتی از این شهر به آن شهر میره پول هنگفت می دهد پیشنهاد
تا شاید موردی از تزریق بطری یا اعماله ی باتوم را کند کسب
تا چماق کند بر پیشانی جنایتکاران بازداشتگاه کهریزک کند نصب
ولی افاقه نکرده جز اینکه شیخ اصلاحات شده است آ لت دست
فدای قدرت طلبی موسوی وخاتمی شده بهانه داده به زنگیان مست
اگر برای درمان خودش را معرفی کند به چندتا مؤمن و متعهد دلسوز
شاید راهی برایش پیدا شود ،مثل آق محمود صاحب تز نیمه سو ز
گفت : مگر در رژیم دین فروش از رأس تا ذیل آلوده؟
آدم مؤمن و دلسوز یافت میشه که سرباز جو فر موده؟
لابد یکی از این متعهد ومؤمن و دلسوز هست خودش
که بازجو و وارونه گوست برای هر آش هست نخودش
گفتم :سربازجو حرفه ای زده روی دست آن بیما رآماتور
برای در مان دردبی علاجش رجوع کرده بود نزد یک دکتر
دکتر از این بیمار پرسیده بود که چیست درد ت؟
یارو گفته بود اگر می دانستم، نمی می آمدم نزدت؟
درد (گفت و شنود)
گفتم :سربازجو حرفه ای زده روی دست آن بیما رآماتور
برای در مان دردبی علاجش رجوع کرده بود نزد یک دکتر
دکتر از این بیمار پرسیده بود که چیست درد ت؟
یارو گفته بود اگر می دانستم، نمی می آمدم نزدت؟
گفت: ادعاي كروبي درباره برخورد آنچناني با افراد بازداشت شده بدجوري دست شيخ اصلاحات را توي پوست گردو گذاشته.
گفتم: خب! مگه مجبوره دروغ بگه كه حالا پيش چشم همه سنگ روي يخ بشه!
گفت: مدتي است به اين شهر و آن شهر و اين شهرك و آن شهرك سرك مي كشه تا شايد نمونه اي پيدا كنه حتي گفته شده كه به بعضي ها پول هنگفتي هم پيشنهاد شده ولي افاقه نكرده!
گفتم: موسوي و خاتمي بدجوري اين شيخ اصلاحات را فداي قدرت طلبي خودشان كردند.
گفت: حالا هم اگر خودش رو به چند تا آدم مومن و متعهد و دلسوز معرفي كنه، شايد راه كاري براش پيدا بشه!
گفتم: چه عرض كنم؟!... يارو به دكتر مراجعه كرده بود. دكتر ازش پرسيد؛ چه دردي داري؟
يارو گفت؛ اگر مي دونستم كه پيش شما نمي اومدم!
گفت : عجیب کروبی زده به سیم آخر
درد سر درست کرده برای دژخیمان خر
چون هر چه انکار می کنند شکنجه و تجاوز
حتی برای انحراف فکری دعوت می شودچاوز
تابانمایش جای دست ودشمن و فیل و فنجا ن
با فعالیت اجرای نقش دور قاب چینان با دمجان
با انجام مأموریت در بازار مکاره ،علی لاریجا ن
دهان کجی شود به اکبر کوسه اهل رفسنجا ن
تا با تهدیدو وارونه و هذیان گوئی وفیس و ا فاده
فضا برای خنثی کردن افشاگری کروبی شودآماده
باز کروبی رو می کند سندی برابر دستگاه سانسور
تا به تکذیب کنند گان جنایتکار تجاوز گر وی زند سور
گفتم : آخه جنایات بازتاب داده شده ضد بشری
گزارش شده از باز داشتگاه کهریزک همراه خبری
آنقدر فرا وان است که هرگز نیست پنهان کردنی
اسناد ومدارکش مستندست که نیست کتمان کردنی
حتی نمی شود که با رشوه دادن بیت رهبری
به داغداران عزادار ،تقاضا کرد باز گونکنند خبری
چون در مجلس ارتجاع بازار مکاره ، بطور مستقیم
هم از قلب رأی اعتماد گفته شده هم از نقش دژخیم
چه می کند با نیروی انتظامی و وکیل الدوله هادرکهریزک؟
تبعید با این باز داشتگاه می شوند تا دیگه نزنند جفتک
حال بماند که نایب رئیس مجلس محمد رضا با هنر کرده افشا
نقل قول از رهبرکرده گفته رأی اعتماددهیدکه نمشه کردحاشا
حال مگر می شود آن بخش کوچکی را که کروبی کرده فاش؟
انکارش کرد با ادا و اطور های سربازجو سرکرد ه اراذل واوباش
گفت : مگر مجبور است تا کروبی به گوید دروغ؟
اوضاع را نه علیه کودتاگز که علیه خودش کندشلوغ
خودش نزدکودتاگران بالوطی جماران سنگ روی یخ کر رفته ازیاد
مدتی از این شهر به آن شهر میره پول هنگفت می دهد پیشنهاد
تا شاید موردی از تزریق بطری یا اعماله ی باتوم را کند کسب
تا چماق کند بر پیشانی جنایتکاران بازداشتگاه کهریزک کند نصب
ولی افاقه نکرده جز اینکه شیخ اصلاحات شده است آ لت دست
فدای قدرت طلبی موسوی وخاتمی شده بهانه داده به زنگیان مست
اگر برای درمان خودش را معرفی کند به چندتا مؤمن و متعهد دلسوز
شاید راهی برایش پیدا شود ،مثل آق محمود صاحب تز نیمه سو ز
گفت : مگر در رژیم دین فروش از رأس تا ذیل آلوده؟
آدم مؤمن و دلسوز یافت میشه که سرباز جو فر موده؟
لابد یکی از این متعهد ومؤمن و دلسوز هست خودش
که بازجو و وارونه گوست برای هر آش هست نخودش
گفتم :سربازجو حرفه ای زده روی دست آن بیما رآماتور
برای در مان دردبی علاجش رجوع کرده بود نزد یک دکتر
دکتر از این بیمار پرسیده بود که چیست درد ت؟
یارو گفته بود اگر می دانستم، نمی می آمدم نزدت؟