روزنامه ی کیهان چهار شنبه 11 شهریور ماه سال 1388
نقد و بررسی " عبور از نقش تدافعي به تهاجمي " (يادداشت روز)
"تدارک انقلاب ضد فرهنگی دوم با عنوان طرح افسران جوان دانشجویان بسیجی"
فراموش نشده است که چگونه پس از انقلاب برای جدا کردن نسل جوانی که در پروسه ی انقلاب وارد صحنه ی مبارزه و فعالیت سیاسی شد. سپس این جوانان سیاسی شده جذب سازمان های انقلابی و سیاسی شدند. اما برای کنترل کردن شان ابتدا با اجرای طرح پاک سازی فرهنگی و آموزش پرورش فضای خفقان در آموزش و پرورش حاکم و شرایط برای فعال کردن امور تربیتی در محیط فرهنگی و مدارس در دستور کار قرار گرفت . آنگاه در ار دیبهشت ماه سال 1359 به پایگاه اصلی و مرکز حضور و تجمع نیروئی سازمان های سیاسی انقلابی و حامیان شان یعنی دانشگاه ها یورش بربرمنشانه برده شد . البته این اقدام ضد انقلابی با پوشش انقلاب فرهنگی اجرا شد. البته پس از به خاک و خون کشیدن ها دانشگاه ها و تعدادی شهید و مجروح بر جای گذاشتن ، تعداد بیشماری هم دستگیر و زندانی و شکنجه و محکوم شدند که بخشی از این دانشجویان پس از 30 خرداد سال 60 و بقیه در تابستان خونین سال 67 تیرباران شدند و دانشگاه ها برای 3 سال تعطیل شد که پس از پاک سازی دانشجویان مخالف و مبارز و همچنین اساتید دانشگاه ها باز شد . البته چون جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی 8 سال نعمت الهی نامیده شد فرصت بس مناسب برای بستن سنگ و رها کردن سگ فراهم نمود .
بنا براین در این ایام گزمکان آزادی کش ضد فرهنگ و دشمن علم و دانش و دانشگاهیان و دانشجویان تا توانستند یکه تازی کردند و این وضعیت یکه تازی ارتجاع هار ادامه داشت تا انتخبات دوم خرداد سال 1376 که دانشگاه ها و دانشجویان تکانی خورد و از دوران خمودگی تحمیل شده فضای ناشی از جنگ و اختناق و ارعاب ووحشت و سانسور پوسته شکنی کرد . متأسفانه این فضا هم زیاد دوام نیاورد . زیرا که در قیام 6 روزه ی دانشجوئی تیر ماه سال 78 مجدداً پادو وعمله های یورشگران و مهاجمان سابق ار دیبهشت سال 59 به دانشگاه ها که عاملان قتل های زنجیره ایبودندکه در خدمت آمران دست اندر کار حمام خون و سند جنایت علیه بشریت قتل عام زندانیان سیاسی در تا بستان سال 67 بودند ضمن تهاجم و ضرب و شتم و سرکوب کوی دانشگاه تهران و عبور دادن دانشجویان باز داشتی از تونل وحشت و تحمل شکنجه های ضد بشری اینان را محکوم به زندان کردند و مقدمه ی طرح تدارک کودتای خاموش خزنده ی 4 تیر ماه 84 چیده شد . تا اینکه پاسداران موفق شدند رفسنجانی را پس بزنند و پاسدار احمدی نژاد را رئیس جمهو کنند و باتکای مرشدش آخوند متحجر انگلیسی مصباح یزدی بنای دشمنی با اساتید دانشگاه ها و دانشجو یان در بستر پاد گانی وگورستانی کردنش گذاشته شد و اساتید دانشگاه دگر اندیش به اتهام لیبرالیسم و سو لاریسم باز خرید یا باز نشسته شدند و دانشجویان آزادیخواه و مخالف با ستاره دار شدن مورد شاسائی از سوی حراست دانشگاه هاواقع شدند که سپس احضار و محروم از ادامه تحصیل و یااخراج و دستگیر و متهم و محکوم و زندان شدند . ولی آنگونه که کودتاگران خاموش و خزنده طراحی کرده بود فضای دانشگاه ها حتی با دخترانه و پسرانه کردن نه اینکه طبقا لگو و طرح اینان تغییر وواژگون نشد، بلکه اولین فریاد مرگ بر دیکتا تور در حضور پا سدار احمدی نژاد در همین محیط دانشجوئی زده شد . البته با وجود اینکه بر موج فشار و باز داشت های دانشجوئی افزوده شد و تلاش شد که دانشگاه ها تبدیل به گور ستان گردد و فشار به خصوص برروی دختران دانشجو در دانشگاه های دولتی و آزاد طوری گسترش یافت که در چندین مورد تجاوز جنسی به حساب از سوی استاد حتی در محیط دفتر کارش واقع شد و چندین مورد خود کشی دانشویان دختر اتفاق افتاد .ولی در مجموع منجر به همدوش بودن اعتراضات و تحصن های مشترک دختران و پسران دانشجویان معترض در محیط های دانشجوئی نشد .
بهر حال این شرایط ادامه داشت تا اینکه تاریخ فضای تبلیغاتی نامزدان ریاست جمهوری دوره ی دهم رسید و برای داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی پخش کپی بر داری طوطی وار شیوه ی مناظره ی تبلیغات ریاست جمهوری دو حزب جمهوریخواه و دمکرات آمریکا از طریق تلویزیون رژیم تروریستی ضد بشری تعقیب و اجرا شد. اما شاهد بودیم که چگونه این مناظره های تلویزیونی نامزدان بطور آشکار تبدیل به محاکمه کردن عملکرد دولت مردان 30 ساله ی رژیم شد و بطور عریان ثابت شد که چگونه رژیم از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد و رشوه و تبعیض وبی قانونی و دشمن عدالت و باند بازی می باشد ؟ پس طبیعی بود که در چنین شرایط مسئولیت قشر روشنفکر دانشجوئی آرمانخواه چه می باشد و چگونه می بایست از فضای کسب شده در راستای آرمان آزادیخواهانه ی ضد ارتجاع و استعماری خود استفاده کند که تاریخچه ی بیش از نیم قرن دارد .
بنابراین تلافی و انتقام گیری نمودن از جنبش دانشجوئی که پیوند با جنبش جوانان و اجتماعی خورده و در تظاهرات های اعتراضی در کنار هم حضور داشته که پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی 22 خرداد به نمایش گذاشته شد. موجب شد که زنگ خطر جدی برای کودتاگران پاسدار و متحجران حامی شان از جمله ولی فقیه لوطی جماران بصدا در آید .
لذا پس از سرکوب و حشیانه ی گسترده و باز داشت های انبوه همراه با شکنجه های جسمی و روحی و روانی قرون وسطائی و ضد انسانی با تجاوزات جنسی برای تحقیر کردن و بی هویت ساختن باز داشت شدگان شروع شد که هدف اعتراف گرفتن بود. سپس بصورت گله ای و فله ای در بیدادگاه های نمایشی فر مایشی استالینی اعترافات تحمیلی مشابه تکرار و بصورت طوطی وار و سریالی از سوی تلویزیون پاسدار ضر غامی پخش شد تا نتیجه در خدمت کودتا گران پاسدار باشد . اجرای این شو چند نوبت اجرا شد تا برای تکمیل اهداف کود تاگران نوبت به پخش اجرای نمایش سعید حجاریان فرا رسید تا اینکه این تئوری پرداز معروف دوم خردادی ها مجبور به اعتراف شود و اذعان کند که انقلاب ضد فرهنگی سال 59 نه کمکی نکرد، بلکه با گسترش بخش های علوم انسانی در دانشگا ها و تدریس ترجمه های مکاتب و نظریه پردازی های غربی شد که در نهایت موجب رشد و نمو شک جوانان دانشو و مادیگرائی و فاصه گیری از مکتب اسلام ناب در میان دانشجویان در دانشگاه ها به وجود آمد که اذعان کرد خودش نیز قربانی همین سیاست غلط فرهنگی در دانشگاه ها می باشد. یعنی با بیان این دستور دیکته شده کود تاگران و رله کردن نسخه ی تزریقی و تحمیلی تیغ بر کف زنگیان مست متحجر نهاده شد تا که در فرصت بعدی با جمع آوری گله های دانشجویان چماقدار بسیجی در بیت رهبری لوطی جماران روضه ی خطر 2 میلیون دانشجوی علوم انسانی را به افسران جوان فرهنگی گوشزد کند و هشدار دهد که این افسران جوان فرهنگی ممیز گر و سانسورچی می بایست همان نقش نیمه کاره انقلاب ضد فرهنگی سال 59 را دنبال و اجرا و به پایان برسانند. البته طلبه پاسدار قلم بر دست از دانشجویان غیر بسیجی ، با عنوان جنگجویان نرم افزار یا شبیخون زنندگان فرهنگی دشمن چنین یاد کرده و پیرامونش تحلیل داده است:
طي سالهاي گذشته همسو با فرماندهان جنگ نرم در جبهه دشمن، عده اي در مطبوعات و دانشگاههاي كشور نقش پياده نظام عمليات رواني دشمن را ايفا كرده و برخي از تشكل هاي دانشجويي و احزاب سياسي نيز ابزاري براي تحقق براندازي نرم شده بودند. دشمن به برخي از رسانه ها و همچنين مهره هاي خود در قالب روشنفكران نسل جديد ماموريت هايي واگذار كرده بود تا در فضايي آرام و بي صدا، ضمن نفوذ به ساختار فرهنگي و سياسي كشور، پروژه فروپاشي از درون را در ايران محقق سازند.دشمن زيربناهاي فكري، ارزشي و ايدئولوژيكي جامعه را كه اصلي ترين علت پايبندي مردم به انقلاب و نظام مي باشد، هدف جنگ نرم قرار داده است. فرماندهي مباني فكري و فرهنگي در اين جنگ نيز برعهده انديشمندان و متفكران است؛ هرچند هزينه آن توسط نظامهاي سياسي تامين شود.اساتيد دانشگاه به عنوان متفكران جامعه و انديشمنداني كه نقش سازندگي و هدايت فكري دانشجويان و آينده سازان كشور را برعهده دارند، فرماندهان اين سوي جبهه جنگ نرم شمرده مي شوند. رهبر معظم انقلاب مهمترين وظيفه اساتيد را در شرايط كنوني ، بالا بردن قدرت تحليل دانشجويان و ايجاد فضاي اميد، نشاط و كار علمي در دانشگاهها دانسته و مي فرمايند: «بايد درست در جهت مخالف برنامه دشمن كه به دنبال ايجاد فضاي ياس و نااميدي در دانشگاهها است، حركت و محيط درس و دانشگاهها را فضاي اميد به آينده كرد.»تحليل مجموعه فعاليت هاي صورت گرفته در جنگ نرم دشمن نشان مي دهد كه مشروعيت زدايي و سلب اعتبار از جايگاه «ولي فقيه» يكي از اهداف مهم آنان به شمار مي رود. دشمن به خوبي جايگاه رفيع و استوار ولايت فقيه و ميزان تاثيرگذاري آن در جلوگيري و خنثي كردن برنامه هاي خود را شناخته است. از همين رو درصدد است تا اين ركن اصيل انقلاب را نزد مردم متزلزل سازد. رهبر انقلاب، دانشجويان را «افسران جوان» جبهه جنگ نرم خواندند. افسران جوان بايد در اولين گام، ولايت پذيري و دفاع از حريم ولايت را در صدر برنامه هاي خود براي مقابله با جنگ نرم دشمن قرار دهند دشمنان و طراحان جنگ نرم- كما اينكه تاكنون چنين بوده- سرمايه گذاري قابل ملاحظه اي روي نشريات دانشجويي خواهند كرد. اين مساله بايد مورد توجه جدي دانشجويان قرار گرفته و با پالايش رسانه هاي دانشجويي، محلي براي جولان عناصر و نفوذي هاي برانداز باقي نگذارند.رهبر انقلاب با هشدار به دانشجويان و دانشگاهيان درباره طرح دشمن براي ايجاد اختلال در كار علمي دانشگاهها مي فرمايند؛ «همه مراقبت كنند در اين مسايل سياسي كوچك و حقير، كار علمي دانشگاهها و كلاسها و مراكز تحقيقاتي دچار آسيب نشود و هدف آشكار و مشخص دشمن براي اينكه حداقل مدتي دانشگاهها را به تعطيلي و تشنج و اختلال بكشاند محقق نگردد.» دانشجويان بايستي در برابر فعاليت هاي سياسي به تحصيل و توليد علم و نهضت نرم افزاري اصالت دهند."
در خاتمه اینکه هانگونه که اشاره شد و تجربه ی بیش از 30 ساله ثابت کرده است رژیم ارتجاعی قرون و سطائی دین فروش و آزادی کش و ضد علم و دانش چون ساختار و ماهیتش تعلق به این دوره ندارد برای همین دشمنی هیستریک با قشر آگاه و رو شنفکر و دانشگاهی و دانشجویان دارد . زیرا که متکی به فلسفه ی تصویر مار کشی و مار نشان دادن می باشد. برای همین ضمن دشمنی با دانشگاهیان ودانشجویان و روشنفکران و مطبوعات که ستون چهارم دمکراسی می باشد پیوسته از نا آگاهترین اقشار محروم جامعه برای سر کوبگری علیه ی قشر آگاه استفاده کرده است. بنابراین اکنون که بدلیل اقدام خونین کودتای پاسداری که همراه با تقلبات گسترده و سرکوب وحشیانه رقیب مغلوب حذف و یک پاسدار لمپن و لات و فحاش و عوامفریب و خالی بند و ارونه و هذیان گوی رئیس جمهور کرده است اما چون با واکنش اعتراضی مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای روزانه در خیابان ها و شبانه بر بالای بام خانه ها مواجه شده است . مهمتر اینکه ضریب سرکوب و تهدید و شکنجه و اعتراف گیری و تشکیل بیداد گاه های فله ای نمایشی و فرمایشی هم منتهی به شکسته شدن روحیه ی مقاوت و اعراضی مردم نا راضی به خصوص تسلیم دانشجویان نشده است . از طرف دیگر چون کودتاگران متزلزل ترسیده وحشت از باز گشائی دانشگاه ها در اول مهر می باشند . لذا طرح مکمل انقلاب ضد فرهنگی با شیوه ای دیگر که شامل بسیج کردن افسران چماقداران بسیجی دانشجوئی به عنوان افسران سرکوبگر است تهاجم اینان برای پادگانی و گور ستانی کردن دانشگاه ها در دستور کار کودتاگران قرار گرفته است.
هوشنگ – بهداد
برای بازدید سایر نوشتار صاحب این قلم لطفاً به این وبلاگ رجوع شود:
http://naghdematboat.blogspot.com/
روزنامه ی کیهان چهار شنبه 11 شهریور ماه سال 1388