روزنامه ی کیهان دوشنبه 17 شهریور ماه سال 1388

نقد و بررسی " ما و مواجهه با جنگ نرم " (يادداشت روز)

"اینترنت متهم به جنگ نرم شده است ، ورقیب مغلوب نیز متهم به دروغگوئی در این جنگ نرم شده است"

تجربه 30 ساله حاکمان تابع فلسفه خرافه و جهل وجنگ دین فروش ضد دین بر ایران ثابت شده است هر گونه تحرک و تفکر و اقدامی بشر دوستانه و آزادیخواهانه که از آن بوی آگاهی و انتقاد نسبت به عملکرد حاکمان به مشام حاکمان برسد . این بو در جا بمنزله دشمنی با نظام متهم شده است . سپس با انواع و اقسام اتهامات بر اندازانه سرکوب شده اند البته مد تی است که اتهامات منتقدان به رده بندی جنگ سخت و نرم تقسیم شده است . از سوی دیگر بدلیل نهادینه و حاکم شدن خفقان و سانسور در جامعه که دیگر امکان دسترسی به اطلاعات آزاد و اخبار صحیح در جامعه نمی باشد . همچنین چون مردم ایران نسبت به رسانه های خبر رسانی و مطبوعات حکومتی بشدت بد بین شده اند. بنابراین هجوم به پیگیری خبر های ما هواره ای و برون مرز می برند که این اقدام عنوان شبیخون فرهنگی لقب گرفته است و برای مبارزه کردن با آن مأموران انتظامی و ارشاد نهی از منکراز دیوار منازل بالا رفته و بشقاب های ماهواره ای جمع آوری کرده تا با قیمت بیشتر فروخته و بازهم جمع آوری و فروخته می شود تا اینکه حسابی مبارزه ی مکتبی با دشمن برون مرز شده باشد . از طرف دیگر نسل جوان به خصوص دانشجویان از طریق شبکه ی اینترنتی اطلاعات و اخبار مورد نظر خودشان را دنبال می کنند .

اما چون مورد دومی اینترنتی بس خطر ناک تر شبکه ما هواره ای می باشد. پس مبارزه با این یکی کردن بس مهم و جدی تر می باشد . بنابراین ضمن فیلتر گذاری کردنش، اینتر نت نیز در رده ی جنگ و بر اندازی نرم افز ار قرار داده شده است . برای همین است که قلم بر دست یا دداشت روز نویس غیر ایرانی اذعان کرده است که اصطلاح جنگ نرم پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی 22 خرداد وارد مباحات روز مره کودتا گران پاسدار و شرکایش شده است . البته از سوی کو دتا گران پاسدار برای پاک کردن صورت مسئله و آدرس غلط دادن از این جنگ نرم با عنوان انقلاب یا کودتای مخملین علیه ی رقیب مغلوب نام برده می شود.

آری پس بی جهت نیست که قلم بر دست پس از مقدمه چینی از چگونگی و زمان پیدایش و کار برد واژگان جنگ نرم و سخت به اصل موضوع رسیده است . یعنی همان نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد که برای حذف رقیب از صحنه و مغلوب معرفی کردنش نیاز به طراحی کودتای پاسداری بود . ولی بر خلاف تصور طراحان کودتا مردم به خصوص جوانان آگاه وارد صحنه شده اجازه به موسوی سپس به کروبی ندادند تا که با انتقاد کردن جزئی عقب نشینی کنند و در برابر کودتا گران تسلیم شوند. اینان با حضور خود و فریاد مرگ بر دیکتا تور و خامنه ای و احمدی نژاد و البته با پذیرش هزینه ی سنگین این حضور و فریاد و ایستادگی چون برای تغییرات دمکراتیک وارد صحنه ی رقابت و مبارزه شدند. اما اکنون که کودتاگران متوجه شده اند که عجیب رو دستی از جوانان خورده اند . زیرا که دختر وپسر ودانشجو دانش آموز شانه به شانه در کنار سایر اقشار جامعه در صحنه ی مبارزه حضور دارند. به خصوص اینکه زمانی که پی به نقش شبکه ی خبری اینترنتی بردند که چگونه در برابر سانسور و خفقان و سرکوب ایستاده و بسرعت اطلاع رسانی دقیق تصویری و نوشتاری خبری می کند و نقش لوطی جماران و کودتاگران را بر ملا می سازد . لذا جنگ با شبکه ی اینترنتی و فعالان و وبلاگ نویسان اینترنتی شروع شد . زیرا که اینترنت تبدیل به جنگ نرم افزاری شد و ورد زبان هر آخوند امام جمعه و نماینده ی ولی فقیه و طلبه و بسیجی و پاسداری و اطلاعاتی و امنیتی و لوطی جماران شد. آنگونه که مترادف انقلاب یا کودتای مخملین شده است البته ادعا می شود که بر نامه ریزش بیگانه از جمله آمریکا و مجریانش سران رقیب مغلوب دوم خردادی ها می باشند.

بهرحال یادداشت روز نویس غیر ایرانی برای روشن ساختن عملکرد جنگ نرم جنایات علیه ی بشریت افشا شده در بازداشتگاه کهریزک و زندان اوین و ضرب و شتم های خیابانی و خود کشی های پس از آزاد شدن از بازدشتگاه کهریزک اینگونه زیرآب شان را زده است :

" در جنگ نرم، دشمن با واقعيت كاري ندارد بلكه او واقعيت را براي مخاطب مي سازد. شما همين روزها شاهديد با وجود اينكه بعضي از كساني كه از آنان به «شهداي سبز» نام برده مي شد، زنده بودن خود را در تلويزيون اعلام كردند، هنوز بعنوان كشته ياد مي شوند! و جالب تر اينكه تلاش وسيعي صورت مي گيرد تا تعداد اين كشته ها به 72 تن برسد حتي اگر لازم شد نام دختري كه چندين بار از منزل متواري شده و در نهايت هفته ها بعد از حوادث انتخاباتي خود را از پل عابر پياده به زير افكنده و جان باخته است در ليست «شهدا» قرار مي دهند تا اين عدد مقدس تكميل شود. در اين صحنه اساساً واقعيت مهم نيست. مهم اين است كه در بازي تبليغات سياه، روي چه چيزي توافق و تأكيد شده است. البته براي مردم ايران واقعيت ها پوشيده نيستند و عدم واقعيت هاي خلاف گوها هم سكه اي است كه عمر آن به 10 روز نرسيد.

البت قلم بر دست مأمور و معذور کتمان کننده ی حقیقت که حق ندارد به اعتراف تلویزیونی جنایات اتفاق افتاده در باز داشتگاه کهریزک اشاره ای کند.چونکه مأموران انتظامی با آگاهی و مجوز رسمی لوطی جماران انجام وظیفه ی مکتبی می کردند. به خصوص اینکه در توپ پاسکاری شده میان دو نهاد آلوده به فساد و تبعیض و بی قانونی قضائیه و نیروی انتظامی که گزارشگر پرسش می کرد از مأمور امنیتی که این بازداشت ها بنا بر حکم قضائی همگی باز داشت و روانه ی بازداشتگاه کهریزک شدند چرا ای قاضی آزاد و راحت برای خودش می گردد که جواب شنید فعلاً پرونده اش در حال بررسی است ؟ از سوی دیگر شیوه ی شکنجه گری و بازجوئی و اعتراف گیری و تشکیل بیدادگاه های فرمایشی و نمایشی که دروغ و انکار شدنی نیست که بتوان به رقیب مغلوب نسبت داد . یا مگر می شود منکر اسناد و مدارک علنی شده کروبی شد و آن را بصورت فله ای و کیلوئی تکذیب کرد؟ یا اینکه مگر می توان شیوه ی بر خورد و دستگیری دکتر محمد ملکی را فراموش کرد و منکر شدکه همسرش با را دیوهای فارسی زبان برون مرز بیان داشت که چگونه مأموران اطلاعاتی با وی بر خورد کردند ؟ یا اینکه روش و دستگیری و باز جوئی عاطفه امام فرزند جواد امام عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با تقاضای اعتراف رابطه ی جنسی داشتن با فعالان سیاسیون بازداشت شدگان را نادیده گرفت که مادرش در گفتگو با شبکه ی بی بی سی و رادیو فارسی دویچه وله گفته است؟

در خاتمه اینکه ادامه ی اینگونه خودزنی و کتمان ووارونه کردن حقایق که دراینگونه یادداشت روز ها پیگیری می شود همچون بازی کردن چوب با چیز بد بو و بر هم زدن و بیشتر بوی گندش در آوردنست . برای اینکه در شرایطی که تق نامشروع بودن رژیم کودتائی در آمده است. به خصوص فریاد مرگ بر دیکتاتور و خاممنه ای قطع نمی گردد . از سوی دیگرهنگامی که وعده های دروغین با دروغ بزرگ تر پاسخ داده می شود و رهبر و سایر مسئولان کودتاگر هر گز سخن راست به مردم نمی گویند . البته می بایست در چنین شرایط یادداشت روز نویس غیر ایرانی به عنوان مأموریت از جنگ نرم سخن بگوید و آن را به صحنه تقابل دروغ هاي بزرگ با واقعيت هاي ترديد ناپذير تشبیه نماید و بطور وارونه مدعی شود که در اين ميدان دروغ هاي بزرگ لباس واقعيت هاي ترديد ناپذير به تن مي كنند و واقعيت هاي ترديد ناپذير، دروغ هاي بزرگ خوانده مي شوند. سپس به عنوان نتیجه گیری به بيانيه ها و نامه هاي اخير موسوي و كروبي اشاره کند و ادعا کند که این بیانیه و نامه هااز طريق حدود 2500 سايت و وبلاگ بازتاب داده شده است که پي درپي در تلويزيون ها و راديوهاي آمريكا، اروپا، اسرائيل و عربستان نشخوار مي شوند، آنگاه تأکید می کند که اینان دروغ هاي بزرگي اند كه به پيكار واقعيت هاي ترديدناپذير آمده اند که جزو جنگ نرم نامیده شده است. بهر حال در پایان همچون لوطی جماران نامشروع و رئیس جمهور نامشروع تر از لوطی اش و وزیر جدید علوم نا مشروع تر از این دو، خطاب به ،هواداران جبهه حق یعنی همان جبهه ی جنگ خانمان بر انداز نعمت الهی نامیده شده توصیه می کند تا که بيدار شوند و بيكار ننشيند چرا كه زبان زور و فریب و نیرنگ و شیادی در رژیم دین فروش کودتائی نامشروع در بحران فرو رفته هميشه مؤثرتر از زبان حق بوده است . آیا این رژیم کودتائی که اینگونه ب مهره های کیفی سابق خود بر خورد می کند اصلاح پذیر است و آیا می بایست برای تلاش تغییرات دمکراتیک در ایران باز هم شک و درنگ کرد؟

هوشنگ - بهداد

http://www.kayhannews.ir/880617/2.htm#other202 دوشنبه 17 شهریور ماه سال 1388