روزنامه ی جمهوری اسلامی 9 شهریور ماه سال 1388
نقد و بررسی سرمقاله " طرح سازش اوباما و اميدهاي واهي اعراب"
"فرار کردن از بررسی وتحلیل معرفی اعضای کابینه ی دهم به مجلس و دشمنی کردن با طرح صلح و سازش اعراب و اسرائیل اوبا ما "
جالب است که ملای سر مقاله نویس به جای پرداختن به تحلیل و بررسی معرفی اعضای کابینه و سخنرانی های پاسدار رئیس جمهور نا مشروع و موافقان و مخالفان اعضای پیشنهادی کابینه ی دهم تر جیح داده است تا که سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز را جایگزین کند تا که سوری به همتای خود در ورق پاره ی کیهان زده باشد که امروز سر بازجو حسین شریعتمداری جا خالی داده است و یادداشت روز ورق پاره ی کیهان در اینترنت را سانسور کرده است که بوضوح نه اینکه خرابی و بحرانی اوضاع و شرایط را نشان می دهد ، بلکه اوج تضاد و اختلافلت میان دولت و مجلس و ماهیت ضد مردمی رژیم کود تاگران تروریستی نیز عیان شده است بگونه ای که مردم ایران و مطالبات شان همچنان برای حاکمان ارزشی ندارد. برای همین است که ملای سر مقاله نویس سراغ اوباما و کشورهای عربی رفته است تا که دشمنی مذاکرات صلح خاورمیانه را پیگیری کرده باشد. البته ضریب حساسیت بالا و نگرانی مقاله نویس قابل فهم می باشد . چونکه به جز متزلزل بودن و ضعیت کودتا گران ووابستگی زیاد به سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همجوار و خاور میانه و دشمنی کردن با روند مذاکرات صلح خاور میانه می طلبد که اینگونه سیاست تعقیب شود که مکمل بحران پروژه ی هسته ای است . به خصوص اینکه ملای سر مقاله نویس اعتراف کرده است که به تعویق افتادن طرح سازش اوباما اسرائیل با اعراب موکول به اول مهر شده است که همزمانی باز گشائی مجمع عمومی سازمان ملل دارد که از سوی مخالفان بسیج تظاهرات و مخالفت به عدم حضور پاسدار احمدی نژاد در سازمان ملل هم تدارک دیده شده است.
بهر حال جائیکه بیل زن مدعی حتی قادر نیست باغچه اطراف حیات خانه ی خود را بیل زند ولی در شرایطی که عاجز و ناتوان و در مانده از ارائه ی هیچگونه رهنمودی برای حل بحران مناقشه و نزاع با ندهای مافیائی داخلی در گیر جنگ قدرت و ثروت می باشد عجیب است که از موضع نماینده ی مردم فلسطین و سخنگوی کشور های در گیر مخاصمه وعربی نسخه ی بس ساده ای برای پایان بخشیدن مناقشه فلسطین و اسرائیل صادر کرده است . البته بر ضعف اوباما و عدم تغییر و تحول مثبت طرح سازش وی تأکید کرده است و بر جسته کردن دشمنی اش با محمود عباس و رهبران کشور های عربی را این چنین عریان نموده است :
"واقعيت اين است كه استقرار صلح در خاورميانه راه حلي بسيار ساده وروشن دارد. روشن است كه رژيمي با توسل به زورو قوه قهريه سرزميني را به اشغال خود در آورده ملتي را آواره ساخته و در كنار آن بخش هايي از خاك چند كشور هم جوار را نيز غصب كرده است و بايد از اين سرزمين هاي اشغالي بدون هيچ شرطي خارج شود. قطعا تا زماني كه اين امر محقق نشود و حقوق پايمال شده طرفهاي ذيحق اعاده نگردد حتي اگر مقاماتي به نمايندگي از ملت هاي تحت ظلم و اشغال پيمان ها و توافقنامه هايي را امضا كنند اين توافقنامه ها ارزشي نخواهند داشت و هرگز تضميني براي يك صلح پايدار و باثبات ايجاد نخواهند كرد. درحالي كه در طرح اوباما نيز ضمانتي براي احقاق حقوق حقه ملت فلسطين و ديگر ملت هاي منطقه مشاهده نمي شود ولي با اينحال و با كمال تاسف به نظر مي رسد جناح سازش طلب فلسطين و منطقه يكبار ديگر فريب وعده هاي اغوا كننده آمريكا و صلح طلبي هاي دروغين رژيم صهيونيستي را خورده و دست خود را به درون سوراخي كه چندين بار از آن گزيده شده اند فرو مي كنند. تامل در بندبند طرح جنجالي و پرهياهوي اوباما روشن مي سازد كه اين طرح نيز در مسير تامين منافع و اهداف رژيم صهيونيستي قرار دارد و براين واقعيت صحه مي گذارد كه دلبستن اعراب به يك ميانجي كه صراحتا و بدون هيچ ملاحظه اي حمايت همه جانبه خود از رژيم صهيونيستي را اعلام مي كند خود را متعهد به حفظ اين رژيم مي داند ساده انديشي عبث و بيهوده است"
در خاتمه اینکه همانگونه که تا کنون تذکر داده و تأکید شده است که رژیم تر وریستی کودتائی نا مشروع بدون سرکوب و خفقان و ضرب و شتم و زندان و شکنجه و اعتراف و اعدام در داخل کشور نمی تواند به بقای ننگینش ادامه دهد . چونکه 30 سال است که این سیاست ضد بشری را دنبال و اجرا کرده است . البته مکمل سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و دخالتگری در امور داخلی کشور های همسایه و خاور میانه می باشد . بنابراین اکنون که در بحران عمیق گرفتار شده و در بن بست قرار دارد معلوم است که برای عبور از این شرایط می بایست که بر نقش سیاست بحران آفرینی و جنگ افروزی در خاور میانه بیش از گذشت اصرار و پا فشاری شود و با هر گونه طرح مذاکره ی صلح و سازش کشور های عربی با اسرائیل ، دشمنی و مخالفت ورزیده شود و متقابلاً با ترغیب و تشویق کردن حزب الله لبنان و حماس به دشمنی با اسرائیل و مخالفت کردن با طرح پیشنهادات مذاکرات صلح و آشتی و سازش اوباما در خاورمیانه ایجاد ممانعت نماید.زیرا که ثبات سیاسی و صلح و امنیت در کشور های همجوار و خاور میانه بمنزله ی طناب دار دور گردان کودتا گران جنگ افروز نا مشروع حاکم بر ایران می باشد.
هوشنگ – بهداد
شهریور9 ماه سال 1388http://www.jomhourieslami.com/1388/13880609/index.html
نقد و بررسی سرمقاله " طرح سازش اوباما و اميدهاي واهي اعراب"
"فرار کردن از بررسی وتحلیل معرفی اعضای کابینه ی دهم به مجلس و دشمنی کردن با طرح صلح و سازش اعراب و اسرائیل اوبا ما "
جالب است که ملای سر مقاله نویس به جای پرداختن به تحلیل و بررسی معرفی اعضای کابینه و سخنرانی های پاسدار رئیس جمهور نا مشروع و موافقان و مخالفان اعضای پیشنهادی کابینه ی دهم تر جیح داده است تا که سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز را جایگزین کند تا که سوری به همتای خود در ورق پاره ی کیهان زده باشد که امروز سر بازجو حسین شریعتمداری جا خالی داده است و یادداشت روز ورق پاره ی کیهان در اینترنت را سانسور کرده است که بوضوح نه اینکه خرابی و بحرانی اوضاع و شرایط را نشان می دهد ، بلکه اوج تضاد و اختلافلت میان دولت و مجلس و ماهیت ضد مردمی رژیم کود تاگران تروریستی نیز عیان شده است بگونه ای که مردم ایران و مطالبات شان همچنان برای حاکمان ارزشی ندارد. برای همین است که ملای سر مقاله نویس سراغ اوباما و کشورهای عربی رفته است تا که دشمنی مذاکرات صلح خاورمیانه را پیگیری کرده باشد. البته ضریب حساسیت بالا و نگرانی مقاله نویس قابل فهم می باشد . چونکه به جز متزلزل بودن و ضعیت کودتا گران ووابستگی زیاد به سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همجوار و خاور میانه و دشمنی کردن با روند مذاکرات صلح خاور میانه می طلبد که اینگونه سیاست تعقیب شود که مکمل بحران پروژه ی هسته ای است . به خصوص اینکه ملای سر مقاله نویس اعتراف کرده است که به تعویق افتادن طرح سازش اوباما اسرائیل با اعراب موکول به اول مهر شده است که همزمانی باز گشائی مجمع عمومی سازمان ملل دارد که از سوی مخالفان بسیج تظاهرات و مخالفت به عدم حضور پاسدار احمدی نژاد در سازمان ملل هم تدارک دیده شده است.
بهر حال جائیکه بیل زن مدعی حتی قادر نیست باغچه اطراف حیات خانه ی خود را بیل زند ولی در شرایطی که عاجز و ناتوان و در مانده از ارائه ی هیچگونه رهنمودی برای حل بحران مناقشه و نزاع با ندهای مافیائی داخلی در گیر جنگ قدرت و ثروت می باشد عجیب است که از موضع نماینده ی مردم فلسطین و سخنگوی کشور های در گیر مخاصمه وعربی نسخه ی بس ساده ای برای پایان بخشیدن مناقشه فلسطین و اسرائیل صادر کرده است . البته بر ضعف اوباما و عدم تغییر و تحول مثبت طرح سازش وی تأکید کرده است و بر جسته کردن دشمنی اش با محمود عباس و رهبران کشور های عربی را این چنین عریان نموده است :
"واقعيت اين است كه استقرار صلح در خاورميانه راه حلي بسيار ساده وروشن دارد. روشن است كه رژيمي با توسل به زورو قوه قهريه سرزميني را به اشغال خود در آورده ملتي را آواره ساخته و در كنار آن بخش هايي از خاك چند كشور هم جوار را نيز غصب كرده است و بايد از اين سرزمين هاي اشغالي بدون هيچ شرطي خارج شود. قطعا تا زماني كه اين امر محقق نشود و حقوق پايمال شده طرفهاي ذيحق اعاده نگردد حتي اگر مقاماتي به نمايندگي از ملت هاي تحت ظلم و اشغال پيمان ها و توافقنامه هايي را امضا كنند اين توافقنامه ها ارزشي نخواهند داشت و هرگز تضميني براي يك صلح پايدار و باثبات ايجاد نخواهند كرد. درحالي كه در طرح اوباما نيز ضمانتي براي احقاق حقوق حقه ملت فلسطين و ديگر ملت هاي منطقه مشاهده نمي شود ولي با اينحال و با كمال تاسف به نظر مي رسد جناح سازش طلب فلسطين و منطقه يكبار ديگر فريب وعده هاي اغوا كننده آمريكا و صلح طلبي هاي دروغين رژيم صهيونيستي را خورده و دست خود را به درون سوراخي كه چندين بار از آن گزيده شده اند فرو مي كنند. تامل در بندبند طرح جنجالي و پرهياهوي اوباما روشن مي سازد كه اين طرح نيز در مسير تامين منافع و اهداف رژيم صهيونيستي قرار دارد و براين واقعيت صحه مي گذارد كه دلبستن اعراب به يك ميانجي كه صراحتا و بدون هيچ ملاحظه اي حمايت همه جانبه خود از رژيم صهيونيستي را اعلام مي كند خود را متعهد به حفظ اين رژيم مي داند ساده انديشي عبث و بيهوده است"
در خاتمه اینکه همانگونه که تا کنون تذکر داده و تأکید شده است که رژیم تر وریستی کودتائی نا مشروع بدون سرکوب و خفقان و ضرب و شتم و زندان و شکنجه و اعتراف و اعدام در داخل کشور نمی تواند به بقای ننگینش ادامه دهد . چونکه 30 سال است که این سیاست ضد بشری را دنبال و اجرا کرده است . البته مکمل سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و دخالتگری در امور داخلی کشور های همسایه و خاور میانه می باشد . بنابراین اکنون که در بحران عمیق گرفتار شده و در بن بست قرار دارد معلوم است که برای عبور از این شرایط می بایست که بر نقش سیاست بحران آفرینی و جنگ افروزی در خاور میانه بیش از گذشت اصرار و پا فشاری شود و با هر گونه طرح مذاکره ی صلح و سازش کشور های عربی با اسرائیل ، دشمنی و مخالفت ورزیده شود و متقابلاً با ترغیب و تشویق کردن حزب الله لبنان و حماس به دشمنی با اسرائیل و مخالفت کردن با طرح پیشنهادات مذاکرات صلح و آشتی و سازش اوباما در خاورمیانه ایجاد ممانعت نماید.زیرا که ثبات سیاسی و صلح و امنیت در کشور های همجوار و خاور میانه بمنزله ی طناب دار دور گردان کودتا گران جنگ افروز نا مشروع حاکم بر ایران می باشد.
هوشنگ – بهداد
شهریور9 ماه سال 1388http://www.jomhourieslami.com/1388/13880609/index.html