روز نامه ی کیهان 31 شهریور ماه سال 1388
آنگاه مسافران راننده را کردند خطاب
با خشم و تمسخر وی راکردند عتاب
گفتند به راننده آخه تو که تر مز نداری
برای چه این همه دو رب ر می داری؟
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: يكي از متهمان آشوب ها در دادگاه گفته بود اگر مي دانستم سركرده هاي ما مي خواهند ما را تا مرز خيانت به اسلام و انقلاب بكشانند هرگز با آنها همراهي نمي كردم.
گفت: پس چرا با وجود آنهمه هشدار دلسوزان باز هم به راه خود ادامه داده بود.
گفتم: او در پاسخ به اين سوال مي گويد جوگير شده بودم! و در ميان اطرافيانم هم كسي نبود كه راه درست را نشانم بدهد.
گفت: ولي برخي از همان جناح نيز درباره عاقبت شوم اين فتنه تذكر مي دادند، چرا به نصيحت آنها گوش نكرده بود؟
گفتم: چه عرض كنم؟! مي گويند شخصي با يك ماشين تويوتا چند تا مسافر سوار كرده و با سرعت سرسام آوري رانندگي مي كرد. يكي از مسافران گفت؛ آقا! يواش، همه ما را به كشتن مي دهي! راننده پرسيد، تويوتا داري؟ طرف جواب داد نه، راننده گفت؛ پس حرف زيادي نزن! يكي ديگر از مسافران هم اعتراض كرد و باز راننده پرسيد تويوتا داري؟ مسافر جواب داد، نه! و راننده به او هم گفت؛ پس بشين سر جات و حرف مفت نزن. بالاخره يكي از مسافران بعد از اعتراض و سوال تكراري راننده گفت؛ آره تويوتا دارم! راننده با دستپاچگي پرسيد؛ راست ميگي؟ ترمزش كجاست؟!
گفت: گزارش گر بی دنده عقب و ترمز بریده
باز با خودزنی، جوک لمپنی گفته این د ریده
گفتم : چگونه دست زده به خود زنی؟
چطوری به خودش زده است تو دهنی؟
گفت: گفته یکی از متهمان آشوب ها در بیدادگاه
در آینه ی سربازجویش به رهبران رقیب کرده نگاه
اعتراف کرده اگر می دانسته رهبران می کنندخیانت
می کشانند اینان علیه اسلام و انقلاب،تا کنندجنایت
هر گز با اینان نمی کرد همکاری و نمی شد همراه
چنین خودش را از چاله فرو نمی برد به درون چاه
البته در دنباله ی جوک لمپنی افزوده است گزارشگر
چرا وی گوش ندادبه نصیحت لوطی وپاسداران کودتاگر؟
گفتم :آیامنظور از نصیحت هست رفتار بازداشتگاه؟
در کهریزک اعمال شدعلیه ی متهمان تا شوند آگاه
باشکنجه های جسمی قرون وسطائی ضد انسانی
همراه با تجاوزات جنسی اعمال می شود بآسانی
گفت : چه عرض کنم جز بازگوی رفتار آن راننده
با تویوتا مسافر کشی می کرداین مغرور وامانده
روزی با چند مسافر ،رانندگی می کرد با سرعت
یکی از مسافران گفت داداش اینقدر نگیر سبقت؟
راننده در جواب معترض گفت آ یا تو تویو تا داری؟
مسافر جواب داد نه ، ولی تو مکن چنین کاری
راننده گفت توکه ماشین تو یو تا نداری، نزن حرف آقا
مسافردیگر سئوال مشابه کرد از راننده دماغ سربالا
راننده از این مسافر هم کرد مشابه همان سئوا ل
جواب تکراری بهش داد ، از این هم گرفت حال
بالاخره مسافر دیگر معترض به راننده داد جوا ب
آری من تو یوتا دارم ، اگهان راننده را پراند از خوا ب
تا دستپاچه شده پرسش کند کجاست ترمزش؟
بمن نشان بده تا با آن توانم کم کن سر عتش
آنگاه مسافران راننده را کردند خطاب
با خشم و تمسخر وی راکردند عتاب
گفتند به راننده آخه تو که تر مز نداری
برای چه این همه دو رب ر می داری؟