روزنامه ی جمهوری اسلامی 22 شهریور ماه سال 1388
نقد و بررسی سرمقاله " شاخه نبات آمريكائي!"
"عجیب است که رئیس جمهور آمریکا به جای اعمال فشار و محدودیت پیشنهاد اهدائی ایرباس به کودتاگران داده است ! "
آن دوران خاتمی که بدلیل ابهاماتی که وجود داشت و ماهیت رژیم تروریستی و کودتائی و نامشروع عیان نشده بود و همچون شرایط کنونی رژیم دست به کودتای پاسداری نزده و آنگونه مرتکب جنایت و سر کوب و ضرب و شتم معترضان در باز داشتگاه های قرون وسطائی نشده و این جنایات ضد بشری فاش نشده بود. به ویژه پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد که لحظه ای فریاد مرگ بر دیکتا تور و خامنه ای معترضان و ناراضیان قطع نمی گردد سران رژیم و مسئولان پیگیر هسته ای تن به توقف غنی سازی پروژه ی هسته ای ندادند و بطور پنهان اهداف بسوی دسترسی به سلاح هسته ای را دنبال کردند . بنا براین پس از طرح دو کودتای پاسداران که با پشتیبانی خامنه ای یا لوطی جماران در 4 تیر سال 84 و 22 خرداد سل 88 انجام گرفت و رقیب دوم خردادی ها از صحنه ی قدرت و رقابت و حتی حضور سیاسی حذف شده اندو نا مشروع و متزلزل و آسیب پذیر بودن و ایزوله شدنش در منطقه و جهان عریان شده است . زیرا که پاسدارا ن با قبضه کردن قدرت و یک دست کردن نظام تسلط کامل انداختن بر تأسیسات هسته ای یافته اند . لذا مشخص است که برای تضمین بقای ننگین حکومت کودتائی اش نه اینکه هر گز نمی تواند دست از اهداف پروژه ی هسته ای خود بر دارد ، بلکه خیلی بیش از گذشته متکی به آن شده است . زیرا که می بایست آن را مکمل متکی شدن به ارگان های سر کوبگرش کند که برای سرکوب جنبش و خیزش و قیام های اعتراضی داخلی و پشتوانه ی سیاست صدور ارتجاع و ترور یسم به برون مرز و دخالت گری در امور داخلی کشور های خاور میانه نیاز شدید دارد.
البته نمی بایست فراموش کرد که تا اینجای قضیه نتیجه سیاست خائنانه ی مماشات گرایانه مذاکره ی هسته ای اروپا با تجارت خون و نفت و پایمال شدن حقوق بشر در ایران بوده است. همچنین سیاست 30 ساله ی لابی های ایرانی و آمریکائی مقیم آمریکا می باشد که نقش تعیین و گمراه کنند ه ای در وزارت امور خارجه ی آمریکا نه نفع رژیم کودتائی و ترو ریستی حاکم بر ایران داشته است. اما پس از رئیس جمهور شدن اوبا ما و سیاست تغییرش که تا کنون با سیاست پس کردن و پا پیش کشیدن دنبال شده که کمک شایان توجهی به سیاست فرصت سوزی رژیم کودتائی داده است . اما به نظر می رسد که این سیاست به این امید دنبال شده است تا شاید سران رژیم کودتائی توقف غنی سازی را به پذیرند و بهانه ای برای اسرائیل نباشد تا که دست به اقدام نظامی علیه ی تأسیسات هسته ای بزند. البته تاریخ این امید واهی ساده اندیشانه دارد به سر می رسد . ناگفته نماند که پاسداران کودتا گر در بحران و بن بست فرو رفته تنها شانس برون رفت موقتی و مقطعی از شرایط کنونی و تأخیر فرو پاشی اش را استقبال جنگ می دانند زیرا که بشدت تابع همان مشکل گشا بودن جنگ نعمت است خمینی شیاد می باشند.
بالاخره اینکه مقاله نویس خطاب به پیشنهاد 16فروند هواپیمای مسافری ایرباس او با ما در ازای 12 میلیارد دلار بلوکه شده است که مبلغ پرداخی در برابر یک اسکاتدران جنگده اف – 16 قبل از انقلاب در زمان شاه می باشد شرایط رژیم کودتائی با دفاع از پروژه ی هسته ای و عدم عقب نشینی از این پروژه و اهدافش را این چنین تشریح کرده است :
"اينكه آمريكا از ملت ايران به خاطر دخالت هاي 25 سال قبل از پيروزي انقلاب و حمايت هائي كه از رژيم مستبد شاه كرده عذرخواهي كند و تعهد كتبي بدهد از اين پس در امور داخلي ايران دخالت نخواهد كرد. اينكه كليه دارائي هاي بلوكه شده ايران را پس بدهد. و اينكه ملتزم شود در امور مربوط به فعاليت هاي هسته اي ايران دخالت نكند و بر سر راه اين فعاليت ها و روابط قانوني ايران با آژانس اتمي انرژي هسته اي سنگ اندازي نكندسنگ اندازي هاي آمريكا بر سر راه فعاليت هاي هسته اي ايران كه از زمان دولت بوش كوچك شروع شده و همچنان ادامه دارد يكي از اين دخالت هاست. دادن 16 فروند هواپيماي مسافربري ايرباس در قبال 12 ميليارد دلار دارائي هاي ايراني كه توسط دولت آمريكا بلوكه شده به منزله معاوضه شمش طلا با شاخه نبات است . اوباما لابد به دليل نيازي كه ايران به هواپيماي مسافربري دارد به چنين ترفندي متوسل شده و تصور كرده است با اين شاخه نبات مي تواند دهان مسئولان ايراني را شيرين كند و 12 ميليارد دلار دارائي ملت ايران را بالا بكشد! فريب چنين ترفند بچگانه اي را هيچكس در ايران نمي خورد و اصولا اين قبيل پيشنهادها اهانت جديد دولتمردان آمريكائي به ملت ايران تلقي مي شود. دولتمردان آمريكا و شخص اوباما حتي براي لحظه اي هم ترديد نكنند كه ملت و مسئولان ايران از شرط هاي چهارگانه خود ذره اي كوتاه نخواهند آمد و آمريكا فقط درصورتي مي تواند به عادي سازي رابطه با ايران اميدوار باشد كه قبل از آن به اين شرط ها عمل كرده باشد"
در خاتمه اینکه اگر چنانچه کاسه ای زیر نیم کاسه نیست و در 3 دهه ی گذشته پشت پرده و بدور از چشم مردم که نا محرم می باشند خبر هائی در کار نبوده و نمی باشد چگونه است که بر خلاف شعار و فریاد های مرگ بر آمریکا و سفارت آمریکا یا بقول حاکمان ایران لانه ی جاسوسی اشغال کردن و کار کنان سفارت برای 444 روز به گروگان گرفتن و پرچم آمریکا را به آتش کشیدن حتی سربازان آمریکا ئیان در عراق و افغانستان کشتن و مجروح کردن ولی آمریکا در 3 دهه ی گذشته دست به اقدماتی در منطق زده است که دربست علیه ی مردم ایران و منطقه به خصوص مردم عراق و افغانستان تمام شده و موجب تقویت رژیم تروریستی کودتائی حاکم بر ایران شده است . آنگونه که حاصل این سیاست خائنانه و مماشات گریانه ی هسته ای دارد تبدیل به کابوس دسترسی شدن رژیم قرون وسطائی تغییر و مهار نا پذیر به سلاح هسته ای می شود که پدر خوانده ی تروریست جهانی می باشد. آخر رژیم نا مشروعی که به صغیر و کبیر خودش رحم نمی کند . حتی طرح دستگیری کروبی و موسوی و خانه نشین کردن رفسنجانی بساز و بفروش را در دستور خود دارد و مانع اصلی ثبات سیاسی وصلح و امنیت در منطقه می باشد و دشمن علنی بامذاکرات صلح خاورمیانه می کند. اکنون پرسش است که در چنین شرایط این چگونه پیشنهاد مضحکی می باشد که اوبا ما رئیس جمهور آمریکا به سران رژیم کودتائی و تروریستی و نا مشروع داده است؟ مهمتر و مسخره تر اینکه چرا به جای اینکه ویزا برای پاسدار گماشته احمدی نژاد رئیس جمهور نا مشروع کودتائی و تقلبی صادر نکند اما گفته می شود ایشان در حال انتظار دیدار این مترسک در مجمع عمومی سازمان ملل متحد می باشد تا شاید دست از توقف غنی سازی بردارد انگار که این پاسدار در رژیم کودتائی کاره ای است.
هوشنگ - بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1388/13880622/index.html 22 شهریور ماه سال 1388