دروغ نامه کیهان دو شنبه 16آذر ماه سال 1388

نقد و بررسی (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " پيام دريافت نشد! "


"دفاع از پروژه ای هسته ای با تأکید بر عدم تصویب قطعنامه تحریم در شورای امنیت سازمان ملل "

یادداشت رو نویس بدون توضیح که چرا در سالروز بزرگداشت تظاهرات دانشجوئی 16 آذر فیلش یاد بررسی پرونده ی هسته ای کرده است؟ همانگونه بدون آنکه بگوید که چرا نتیجه چندین سال باج دادن و تهدید کردن غرب سیاست وقت کشی در راستای پنهان سازی اهداف پروژه ی هسته ای دنبال شد که اکنون منتهی به بحران کنونی شد ه است. آنچنان که سیاست زد وبند تسلیم طلبی مذاکرات هسته ای در پشت پرده با آمریکا بر ضد خودش تبدیل شده است . برای اینکه که ادعای دروغین مسالمت آمیز اهداف هسته ای اکنون که دروغ بودنش فاش شده است منجر به موضع فرار به جلوی تاکتیک شعاری تهدید به دائر کردن 10 تأسیسات هسته ای مقیاس نظنر شده که از سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد در هیئت دولت مطرح و گفته شد که چند ماهه آینده این تأسیسات آماده می شوند . بهرحال قلم بر دست یادداشت روز نویس از طی شدن مسیر پیچیدگی پرونده ی هسته ای در چند هفته ی اخیر این چنین تحلیل با فر مول بندی ارائه کرده است :

در هفته گذشته 3 اتفاق مرتبط با اين پرونده رخ داده كه معناي واقعي آنها را تنها پس از كشف ارتباطشان با يكديگر مي توان دريافت. اتفاق اول اين بود كه شوراي حكام آژانس پس از 3 سال حاشيه نشيني در پرونده هسته اي ايران، قطعنامه اي عليه ايران صادر كرد كه ظاهرا «پيام» آن براي غربي ها مهمتر از «محتواي» آن بوده است. واقعه دوم پس از اين قطعنامه رخ داد، زماني كه ايران اعلام كرد در واكنش به قطعنامه، همكاري هاي داوطلبانه و شفاف ساز خود با آژانس را به صفر مي رساند. اتفاق آخر اما براي خيلي ها حتي در داخل ايران غيرمنتظره بود، ايران اعلام كرد علاوه بر دو سايت غني سازي نطنز و فردو، 10 سايت جديد ديگر احداث خواهد كرد."

در پاسخ یادداشت روز نویس خطاب به مخاطبین خود در آژانس و گروه 5+1 به خصوص آمریکا مدعی شده است هدف قطعنامه آژانس و گروه 5+1 به خصوص آمریکا این است که می خواهد تفهیم کند که اگر چنانچه پیشنهاد وین پذیرفته نشود رساندن پیام تصویب قطعنامه ی تحریم در شورای امنیت سازمان ملل پیآمد آن است . بایست گفت که اینان باید بدانند که رژیم فاشیستی تروریستی کودتائی چنین پیامی دریافت نکرده است . زیرا که این پیام بهر چه دیگری شبیه است جز این پیام . آنگا با فراموش کردن موضع گیری های تند و انتقادی نسبت به اتخاذ سیاست چین و روسیه در آژانس به خصوص علیه ی روس ها که از سوی مسئولان و مطبوعاتبیان و مطرح شده است . اما اکنون شیپور از در گشادش نواخته شده است و با وارونه و هذیان گوئی کردن پیرامون سیاست این دو کشور در آژانس که نوعی دفاع کردن قلمداد شده با آن مانور تبلیغاتی داده شده است و برای این ادعا اینگونه تحلیل داده و نتیجه گیری کرده است :

" علت ها روشن است، اولا مراجعه به شوراي حكام آژانس پس از آن كه 3 سال است پرونده ايران در شوراي امنيت قرار دارد و 5 قطعنامه درباره آن صادر شده، به وضوح نشان دهنده آن است كه غربي ها قادر به پيشروي در شوراي امنيت نبوده اند و دقيقا به همين دليل به يك اقدام نمايشي در نهادي كه واجد هيچ اختياري در پرونده هسته اي ايران نيست بسنده كرده اند تا قادر به ايجاد اجماع درباره آن باشند. اگرچه برخي منابع غربي سعي كرده اند بگويند قطعنامه آژانس مقدمه اقدام در شوراي امنيت است(و بعضي در داخل هم اين حرف ها را جدي گرفته اند) ولي تجربه به ايران ثابت كرده اگر غربي ها موفق به ايجاد اجماع درون خود شده باشند، براي صادر كردن قطعنامه عليه ايران نيازي به مقدمه چيني ندارند. ثانيا حمايت روسيه و چين از اين قطعنامه همانطور كه انبوهي از رسانه هاي غربي در چند روز گذشته در مقالات و گزارش هاي خود گفته اند به هيچ وجه به اين معنا نيست كه آنها به آساني با قطعنامه شوراي امنيت هم موافقت خواهند كرد. اتفاقا برعكس، دقت در مجموعه ادبيات مربوط به اين موضوع در منابع غربي نشان مي دهد روسيه و چين با قطعنامه شوراي حكام موافقت كرده اند تا با قطعنامه شوراي امنيت موافقت نكنند و به اين ترتيب هم اقدامي در جهت همراهي با اروپا و آمريكا انجام داده باشند و هم آسيبي جدي به روابط خود با ايران نزنند. اگر چه اين اقدام روسيه و چين خصومت عليه ايران تلقي شده و نبايد قابل اغماض باشد. ثالثا و مهمتر از همه مراجعه به شوراي حكام نشان مي دهد غربي ها در مقطع فعلي به «نمايش» عليه ايران بيشتر متمايلند تا «اقدام»، چرا كه مي دانند فقط روي اقدامات نمايشي است كه مي توانند اجماع ايجاد كنند و علاوه بر اين اقدام عليه ايران به شهادت برخوردي كه ايران با 5 قطعنامه شوراي امنيت كرده نه فقط موثر نيست بلكه به سرسخت تر شدن ايران منجر مي شود. به همين دليل غربي ها به جاي ورود به فاز تحريم كه خواهيم گفت به چه دليل اكنون بسيار غيرمحتمل است، دست به كار نشان دادن «دورنماي مجازات ها» به ايران شده اند تا شايد ايران خود از نظر كردن در آن دورنما به هراس بيفتد و كوتاه بيايد."


آنگاه یادداشت روز نویس که انگاری جزو مسئولین نهائی تصمیم گیری هسته ای می باشد که همچون رفسنجانی مکار سیاست با دست پا کردن و با پا پیش کشیدن را دنبالکرده است . یعنی هم تهدید به اخراج یا حد اقل رسانیدن سطح همکاری با آژانس کرده است . هم ناخواسته لو داده است که چون اهداف پنهانی و نظامی می باشد . بنابراین تا یک سال دیگر امکان بازرسی از تأسیسات آب سنگین آراک برای آژانس نمی باشد . ضمن اینکه ساختن 10 تأسیسات هسته ای دیگرداده که تاکتیک سنگ بزرگ علامت نزدن می باشد که فقط برای رفع خطر و قدرت نمائی کاذب ترسانیدن رقیب و فاش کردن اهداف نظامی هسته ای کابرد مقطعی دارد.چونکه فقط حرفش زده شده و این چنین ضمیمه ی ادعای تهدید آمیز شده است
:

"به صفر رسيدن اقدامات داوطلبانه يعني ديگر آژانس هيچ دسترسي به راكتور اراك نخواهد داشت، دوربين هاي نصب شده در نطنز به وضعيت پادماني باز خواهد گشت و تاسيساتي مثل فردو هم كه ايران خود را براي ساخت تعداد بيشتري از آن آماده مي كند ديگر يك سال زودتر از موعد قانوني به آژانس اظهار نخواهد شد. فقط با توجه به متوقف شدن اقدامات داوطلبانه است كه مي توان فهميد پيام ساخت 10 تاسيسات غني سازي جديد ديگر در ايران چيست. تحليل گران غربي حتي آنهايي كه سابقه طولاني در مطالعه برنامه هسته اي ايران دارند، تفسيرهاي نااميد كننده اي از تصميمات جديد ايران اراده كرده اند از جمله اينكه ايران براي ساخت اين حجم از تاسيسات به سال هاي طولاني زمان نياز دارد و ضمناً براي تامين تجهيزات آن بايد از سد قطعنامه هاي شوراي امنيت بگذرد. اين دسته از تحليلگران ظاهراً به اين موضوع توجه ندارند كه ايران تاسيسات فعلي خود را هم از دل سخت گيرانه ترين تحريم هاي اروپا و آمريكا بيرون آورده است. واقعيت اما اين است كه ايران براي جدي نگرفتن اين تهديد دلايل واقعي دارد و لذا هر چه هم كه غربي ها خود را در محيط رسانه اي به در و ديوار بكوبند و نمايش هاي پرآب و تاب ترتيب بدهند و سخنراني هاي غرا بكنند، چيزي تغيير نخواهد كرد. ايران عقيده دارد گزينه تحريم نه واقعي است و نه مأثر."

بالاخره اینکه پاسدار قلم بر دست بدون اینکه هیچگونه اشاره ای به روزجهانی مبارزه با استکبار جهانی 13 آبان کند که 16آذرمکمل آن می باشد . البته که تظاهرات13 آبان چنین روزی تبدیل به تظاهرات ضد حکوتی مرگ بر دیکتا تور و خامنه ای و اصل و لایت فقیه شد . همینطور بدون آنکه به دلیل فریاد مرگ بر روسیه وچین از سوی مردم ناراضی و خشمگین در چنین روزی اشاره کند.درصورتیکه این فریاد واکنش ها، پاسخگوئی آشکار به سیاست باج گیرانه ی هسته ای این دو کشور بود که بخود آمدند و در اجلاس آژانس مجبور به رأی دادن مثبت قطعنامه شدند . بعلاوه قلم بردست یادداشت روز نویس بدون توجه به ور شکستگی اقتصادی و افزایش کاهش کسری بودجه ی دولت نا مشروع کند . آنگونه که ضریب واردات 3 برابر صادرات شده است و موجب رون لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری شده است . ضمن اینکه تضاد و اختلافات درونی و رشد تظاهرات ضد حکومتی فزونی یافته است . مشخص نیست که برای چه این مدعی قلم بر دست به تناقض گوئی آشکار افتاده است و از 4 استدلال پاسداری – حوزوی شکست تلاش آمریکا برای شکست تصویب قطعنامه ی تحریم در شورای امنیت سازمان ملل گفته و کرکری خوانی کرده است و اینگونه از موضع فرار به جلو وارونه ادعای تکراری وتناقض آمیز بلغور کرده است:

" 1- اگر فرض كنيم كه استراتژي آمريكايي ها گسترش دادن مذاكرات با ايران به موضوعات غير هسته اي است، هرگونه اعمال تحريم عليه ايران در هر سطحي اين استراتژي را به طور كامل تخريب خواهد كرد. 2- واضح است كه اعضاي گروه 6 هيچ اتفاق نظر قابل اعتنايي در مورد تحريم ايران ندارند. روسيه، چين و اروپا به دنبال بسط همكاري با ايران هستند در حالي كه تحريم محدود كننده همكاري است. 3- يك نكته بسيار مهم در مورد حركت گروه 6 به سمت تحريم ها اين است كه مي دانند ايران كشور بزرگ و قدرتمندي است و حتي تحت شديدترين تحريم ها مي تواند نيازهاي مردم خود را برآورده كند. نكته مهم در اينجا اين است كه دقيقاً به اين دليل، اعمال تحريم ها باعث اتحاد و گره خوردگي بيشتر مردم خواهد شد.4- در اثر جهاني شدن اقتصاد و گسترش بازارها از يك طرف و توان مالي قابل توجه ايران از طرف ديگر، تحريم ايران در هر حوزه خاص تقريباً به طور كامل به اين معناست كه تحريم كنندگان خود را تحريم مي كنند نه ايران را"

درخاتمه اینکه پاسدار یادداشت روزنویس که تجربه ی طولانی از فعال بودن لابی ها و باج دادن ها با زد وبند های پشت پره سیاست وقت کشی برای پیش برده شده است که ناشی از پیگیری سیاست ایجاد شکاف و اختلاف درون گروه 5+ 1 و دامن زدن به آن بوده است که در چند گذشته از طریق چوب حراج بر منابع و ذخایز کشور زدن دنبال شده است.همچنین در پرتو سیاست خائنانه ی مماشات گری و تجارت خون و نفت با غرب تاکتیک سیاست وقت کشی دنبال شده است . همینطورسیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز با بحران آفرینی و جنگ افروزی در خاور میانه ونا امن سازی و بی ثبات کردن منطقه مکمل سیاست تهدید روند مذاکرات صلح خاورمیانه شده است که آمیخته و تلفیق با سیاست تهدید کردن نظامیان آمریکائیان مستقر در عراق و افغنستان بوده است که در مجموع این سیاست چاشنی سیاست چانه زنی و باج گیری هسته ای شده است . اکنون با وجوداینکه این سیاست نخ نما شده و لورفتته است . اما یادداشت روز نویس تصور کرده است در شرایطی که کودتاگران سران رقیب مغلوب متهم را به همکاری با دستگاه جاسوسی آمریکا برای بر پائی کودتای مخملین کرده اند. مع الوصف هنوز هم همچنان می توان از موضع ضد آمریکائی هم آمریکا راتهدید کرد . هم اینکه از طریق باج های دادن کلان به روسیه و چین می شود ایجاد اختلاف در میان گروه 5+1 نمود . هم اینکه آمریکا را همچون چین و روسیه و غرب تشویق و تطمیع به ایجاد روابط و همکاری کرد تا که بتوان بر تلاش شتاب دادن به دسترسی سلاح هسته ای افزود.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/880916/2.htm#other200

دروغ نامه کیهان دو شنبه 16آذر ماه سال 1388