دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 24 آذر ماه سال1388

نقد و بررسی (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان اين بود وفاي عهد اصحاب ؟

"هرچه روزهای ببیشتریا ز سناریو سازی آتش زدن تصویر خمینی از سوی کودتاگران سپری می شود بیشتر آثار اهداف پشت پرده ی سناریو سازان بحران زده ووحشت کرده بارز می شود"

قلم بر دست یادداشت روزنویس از بعضی خوب سوار کار بودن یا سواری گرفتن گفته ودرمقابل از کسان دیگر خوب سواری دادن در ابتدای یادداشت روز خود اعتراف کرده است که دقیقاً اثبات متضاد گفته و وعده ی خمینی شیاد قبل از بارز شدن کامل ماهیت و اهداف پلید این عنصر فرصت طلب و دین فروش و عوامفریب است که قبل از قبضه ی کامل قدرت و چنگ اندازی بر منابع و ذخایر ثروت از سوی اطرافیان و پیروانش قول حکومت مستضعفان و پا بر هنگان را به مردم ایران داده بود. اکنون قلم بر دست بر اساس تجربه ی 3 تظاهرات بزرگ ضد حکومتی روز قدس و 13 آبان و 16 آذر که در 30 سال گذشته میدان یکه تازی و عربده کشی و شعار فریاد زدن های تاکتیکی علیه ی آمریکا و اسرائیل حاکمان با حمایت اشک تمساح ریزی برای مردم فلسطین بوده است در امسال بطور کلی فضا تغییر کرده است . زیرا که تبدیل بر ضد خودش شده است . یعنی اینکه ترفند و شگرد فرصت طلبانه ی 30سله ی نخ نما شده و لورفته ی حاکمان از سوی مردم معترض و ناراضی و خشمگین به خصوص دانشجویان تبدیل به فریاد مرگ بردیکتاتور و خامنه ای و اساس ولایت فقیه شده است . پس بی جهت نیست که قلم بر دست یادداشت روز نویس از وحشت از هم اکنون به پیشواز پیگیری و بسیج و آماده باش کامل برای بر خورد با روز های تاسوعا و عاشورا رفته است و بطور عریان نگران و ترس خود رابروز داده و بر جسته کرده است . سپس پس از روضه ی منبری محرم خواندن و گریز به صحرای کربلا زدن واز امام حسین آنگونه خود خواسته فرصت طلبانه روایت نموده است تا که توانسته باشد رقیب مغلوب را زیر تیغ انتقاد و پرسشگری این چنینی خود گرفته وپیام داده باشد :

تو بگو، تو كه پس از 1370 سال صداي استغاثه حسين را مي شنوي! آيا مي شود جايي گريخت كه فرياد هل من ناصر ينصرني را از حلقوم سيدالشهدا نشنيد؟ تو بگو، چهره هاي شهره اي از ميان ما چگونه توانستند دست الفت و ائتلاف با دشمنان دين دهند و يادشان رفت كه حسين(ع) حتي در آن وضعيت اضطرار هم مي گويد «من هرگز گمراهان را به ياري نمي گيرم». آنها چگونه بر «ملحقه»هاي شيطان بزرگ نشستند، سواري گرفتند و سواري دادند؟2- نمك خوردن و نمكدان شكستن؟ شما را به خدا، ادب و استدلال پروردگار را درباره بندگانش ببينيد كه چون خواست بيمشان دهد چنين فرمود «از آنچه خداوند روزي تان كرده بهره مند شويد و گام هاي شيطان را پيروي نكنيد. بدرستي كه او براي شما دشمني آشكار است» (انعام- 142). نمك خوردن و نمكدان شكستن بد است اما بدتري هم هست، اينكه انسان ذي شعور، دشمن ترين دشمن را راه بلد خود كند و به دنبال او رود. مرگبارترين طنز تاريخ آنجاست كه شيطان «ملاك» انسان باشد و معيار و پشتوانه او شود.درباره شيطان زدگي چيزي شنيده اي؟ چيزي مثل جن زدگي و جن گرفتگي. نه برادر! تا كسي تنش نخارد، شياطين سراغ او نمي روند. نخست فرزند آدم است كه سراغ دشمن ديرينه مي رود و پس از آن است كه شيطان زده مي شود. كسي كه دشمن بزرگ را معيار و پشتوانه گرفت و او در جانش ريشه دواند و لانه كرد و از چشمش نگريست و از زبانش سخن گفت، مي شود دورو و دوگانه گو، مي شود انسان وارونه. «منافقين بعضي از بعضي ديگر هستند امر به منكر مي كنند و از معروف باز مي دارند». مرگ بر آمريكا كه مي گويي، به وارونه ها برمي خورد. حتي زبان به اعتراض مي گشايند. زنده باد فلسطين و قدس مي گويي، كامشان تلخ مي شود. هر فرياد اعتراضي را به خود مي گيرند. «يحسبون كل صحيه عليهم». از خط امام دفاع كني آنها را رنج مي دهد. روز مبارزه با استكبار جهاني و شيطان بزرگ مي آيد، همين وارونه ها روي مرگ بر آمريكا خط مي كشند و عليه ديگران شعار مي دهند تا به تعبير حضرت امام(ره) مرگ بر آمريكا منسي (فراموش) شود. روز قدس از راه مي رسد، اسرائيلي مي شوند و مرگ بر اسرائيل را خط مي زنند. روز مقابله دانشجويان با استكبار در 61 آذر مي شود، با حقارت، تصوير مردي را پاره مي كنند كه هيمنه استكبار را در دنيا شكست. اسلام را از جمهوري اسلامي حذف مي كنند و آنجا كه كار به جاي باريك مي كشد، دوآتشه تر از همه خط امامي مي شوند. اول انكار مي كنند اهانت را، بعد مي گويند طبيعي است! و آخرالامر كه از شوك خارج شده اند تازه ياد مراسم گرفتن و زنده باد امام گفتن مي افتند. شما بگوييد، كساني اين قدر «وارونه» و «عور» بايد افكار عمومي را ملامت كنند كه چرا آنها را به هم نشان مي دهند و انگشت نما مي كنند؟!"

در ادامه مداح و روضه خوان یکی از دست اندر کاران سناریو ساز تصویر پاره و آتش زدن خمینی شیاد که گفته می شود طرح پروژه را پاسدار ضر غامی کلید زد که رئیس سازمان صدا و سیما می باشد که بطور در بست در اختیاردولت نامشروع و کودتا گران حاکم می باشد. اکنون در ادامه ی بهره بر داری تبلیغاتی علیه ی رقیب مغلوب و متهم کردنش و پیگیری نمودن اهداف خاص پشت پرده از دل خون شدن عوامل کودتاگرو حامیان شان پیرامون عدم واکنش مناست نسبت به پروژه ی آتش زدن تصویر خمینی جلاد از سوی سناریو سازان و کودتا گران یاد کرده است که ناشی از اوج گیری و همه گیر شدن فریادمرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه در سراسردانشگاه ها می باشد .همچنین رقیب مغلوب دوم خردادی ها را متهم به خیانت کرده ویقه اکبر گنجی راگرفته است که وی بود که اولین بار پروژه ی خمنینی زدائی را 9سال پیش در کنفرانس برلین با فرستادن خمینی به موزه ی تاریخ شروع کرد .سپس در دنباله به سراغ هاشم آقاجری رفته تا عمق توطئه ی سناریوی طراحی آتش زدن تصویر خمینی را با دراز کردن سعید حجاریان و متهم کردن روزنامه توقیف شده ی صبح امروز وی و اکبر گنجی این چنین باز و نمایان نماید:

دل همه دوستداران عزت اسلام و انقلاب و ايران گداخت از ديدن يا شنيدن جسارت به تصوير امام و رهبري در همين فتنه پس از انتخابات. آري غصه داشت مشاهده انتقام كشي مستكبران عالم از ركن ركين انقلاب. اين هتك حرمت ها نه از سر اشتباه و تصادف- و به قول بعضي حضرات صحنه سازي!!- بود و نه دوستداران اسلام و انقلاب بايد ديگران را سرزنش مي كردند. اين صحنه هاي تلخ، حاصل جمع خيانت ها و سكوت ها و تغافل ها بود. تصادف و اشتباه و از دست در رفتن يا صحنه سازي نبود چون مسبوق به سابقه بود. 9 سال پيش، آن زنجيري مدعي اصلاح طلبي آيا جز به حضرت امام جسارت كرد و گفت خميني به موزه تاريخ خواهد رفت؟! همان انسان مفلوك اكنون مشغول گدايي اروپايي ها و آمريكايي هاست تا شبكه ماهواره اي براي وي و هم قطارانش راه بيندازند تا بتوانند از علمك شيطان سخن بگويند و از چشم انداز او تير به اردوي جمهوري اسلامي بيافكنند. ده ها ميليون دلار و يورو كه علف خرس نيست، پول اموي و يزيدي است براي ترور مردان سينه سپر كرده اردوگاه فضيلت.جسارت به ساحت امام و رهبري براي ملت ما تلخ است اما همه ماجرا نيست. 11-01 سال پيش بود كه آن عضو شبه ماركسيست سازمان مجاهدين (انقلاب)- همو كه به تأسي از ماركسيست ها، دين را افيون دولت ها خوانده بود- در همدان بساط انحطاط و فرسودگي را گشوده و با عبور از مرز هتاكي عليه ساحت مرجعيت، به اهانت حقيرانه عليه امامت شيعه پرداخت. آيا منطق تروريستي- و فاقد ادب و استدلال او- با منطق وهابيون، سلفي ها، بهايي و منطق تروريستي 3 سازمان جاسوسي استكبار (سيا، ام آي6 و موساد) متفاوت بود و جز تئوريسين هاي ضددين و ضدشيعه شيطان بزرگ از زبان او سخن مي گفتند؟ آيا غير از اين است كه مهره هتاك به امام خميني در حاشيه كنفرانس برلين، پيش از آن هم در روزنامه صبح امروز (وابسته به تئوريسين اصلاحات) با جسارت تمام حق به جانب يزيد داده و مدعي شده خون حسين در كربلا به خاطر خشونت هاي پدر و جدش در جنگ هاي بدر و احد و خندق ريخته شد؟

.بالاخره همکار قلم زن سربازجو حسین شریعتمداری در ادامه ی پرونده و سازی و تهدید کردن یاداشت رز 21 آذر وی را دنبال و تکمیل کرده است و خطاب به آنانی که سکوت کرده اند که چرا به حمایت از کودتاگران و لوطی جماران بر نخاسته و اقدام نکرده اند باتوهین کردن و اینان را بی غیرت نامیدن به سراغ منتظری رفته است و پاچه گیری از وی نموده و وی را مدال گیر پشت سرهم آمریکا و اسرائیل کرده و در نهایت اینگونه از فرا رسیدن محرم وبی خواب شدن کودتاگرن وحشت زده از تظاهرت ضدحکومتی دهه ی محرم به ویژه ی روزهای تاسوعا وعاشوراگفته و هشدار ترس و خواب نماندن داده است:

"آيا رجال راه گم كرده را بايد ملامت كرد كه غيرتشان كجاست و چرا از امام دفاع نمي كنند؟! ظاهرا سالبه به انتفاي موضوع است. راهزنان عقل و دين ديري است كه دار و ندار و سرمايه اين جماعت را ربوده اند. وگرنه آيا مي شد با شيخ آلت دست منافقين كه خون به دل امام كرد و حتي حق به جانب تروريست هاي قاتل فرزندش و 27 شهيد انقلاب داد، بناي مراوده و مكاتبه و همنوايي گذاشت و باز هم خط امامي باقي ماند؟ مي شد با گروهك آمريكايي و خائن نهضت آزادي (همان كه امام فرمود اگر مي ماندند سيلي يي به اسلام مي زدند كه قرن ها سر بلند نمي كرد)، جبهه مشترك اپوزيسيون تشكيل داد و از آنها مدال گرفت و باز هم عطر و بوي امام داشت؟ مي شد مدال پشت مدال از سران آمريكا و انگليس و اسرائيل گرفت و تيتر يك VOA و BBC و راديو فردا شد و باز هم گفت مرگ بر آمريكا، مرگ بر اسرائيل و استكبار؟! آنگاه بايد در قانون عليت و در حكمت بالغه الهي ترديد مي كرديم.باز محرم شد و دلها شكست. امسال دل ها پيش از محرم، محرمي شد و شكست. درد در جان ملتي قدرشناس نشست و بي تاب كرد، خدا خوابزدگان را هم بيدار كند. ما را همه شب نمي برد خواب در باديه تشنگان بمردند . اي سخت كمان سست پيمان اي خفته روزگار درياب. وز حله به كوفه مي رود آب. اين بود وفاي عهد اصحاب؟

در خاتمه اینکه داستان آخوند های انگل و مفتخور با پاسداران غارتگر کودتا گر حاکم شده بر ایران با سایر شرکای دزد شان و جارچیان به خدمت در آمده اشان همچون قلم بر دستان یادداشت روز نویسان دروغ نامه کیهان که نه خود را مالک سر زمین ایران می دانند ، بلکه صاحب وراثتی نوع اندیشه و تفکر مردم ایران نیز می دانند . برای همین است که بیش از 30 سال می باشدکه به عنوان نماینده و سخنگوی دائمی مردم ایران شده اند و حق ویژه ی خود می دانند تا که در همه سطوح به جای شا ن فکر کنند و تصمیم گیری نمایند و نظر دهند . بنابراین عجیب عملکرد و رفتار و ادعاهایمضحک این دزدان و غاصبان حاکم شده بر ایران درست شبیه آن یاروئی شده است که روزی دستش را بر توی جیب بغل کسی خودکرد که لو رفت و مورداعتراض واقع شد.بلافاصله با پرروئی و طلبکاری جواب داد فکر می کندم دستم را توی جیب خودم کردم . یارو پرسش کرد خوب پس برای چه پول های درون جیب من را بیرون در آوردی؟ یارو رند دزد و مکارهفت خط با پرروئی بیشتر گفت عجیب است مگر اختیار پول جیب خودم را من ندارم؟البته این دزدان و غارتگران و کودتاگران حاکم شده عوامفریب و دین فروشان وجنگ افروزان حاکم چون دیگر بطور کامل دست شان رو شده است که چگونه دست بر توی جیبان مردم کرده وکش رفته و لقمه را از توی دهان شان و نان را از توی سفره های خالی شان ربوده اند و چوب تاراج بر منابع و ذخایر کشور زده اند و دستبرد مدام به خزانه و بودجه ی بیت المال زدن شان فاش شده است . بنا براین دیگر امکان پاک کردن صورت مسئله و آدرس غلط زدن های کودتاگران حاکم و وارونه و هذیان گوئی های جارچی ا شان نه اثرندارد بلکه برضد خودش شده است.آنگونه که پس از تجربه ی روز های قدس و 13 آبان و 16 آذر که تبدیل به تظاهرات گسترده ضد حکومتی شد. اکنون کودتاگران و لوطی جماران در کابوس وحشت روز های تاسوعا و عاشورا و اربعین و 22 بهمن و روز های دیگر بسر می برند . زیرا که در شتاب گیری تغییرات دمکراتیک در ایرا ناوضاع به پیش می رود.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/880924/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 24 آذر ماه سال1388