روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 30 آذر ماه سال 1388

نقد و بررسی روزی نامه حکومتی جمهوری " جايگاه ايران در « امنيت انرژي » ديگران"

" اگر چین با چراغ خاموش برای طرح های تأمین انرژی آینده خود حرکت می کند، در ایران طرح کودتای خزنده برای قبضه ی قدرت و حذف رقیب اجرا می شود"

طبیعی است کشوری که دارای ثبات ثبات سیاسی باآرمان های بلند پروازانه ی اقتصادی و غیرواست و دارای رقبای جدی هم می باشد. تصور می رود که می بایست که دارای بر نامه و پروژه های ارزیابی شده ی مهندسی و کارشناسانه ی بلند مدت در بستر پیشرفت و ترقی کشور داشته باشد به خصوص اگر چنانچه مربوط به تأمین انرژی و سوخت باشد که ضریب حساسیت را افزایش می دهد . زیرا که رشد قیمت گذاری تابع تنش های منطقه ای و جهانی می باشد .

بنابراین دولت چین که با رشد اقتصادی 12 تا 8% در چندسال گذشته بر خوردار بوده است . آنهم در شرایطی که جهان غرب و غول های اقتصادی جهانی با تورم مالی و حتی رکود اقتصادی مواجه بوده اند و در منطقه با رقبائی همچون روسیه و هندوستان و ژاپن سر و کار دارد و در برون مرز از منطقه با اروپا و آمریکا در حال رقابت وچالش جدی می باشد و در همساگی اش با چالش تایوان در گیر می باشد . اما بر خلاف رژیم بی ثبات و تروریست و کودتائی نامشروع و ضد مردمی حاکم بر ایران که نه وارد کنند ه که صادر کننده ی انژی سوختی می باشد ونه بطور چراغ خاموش در راستای منقد کردن طرح های اقتصادی و آبادی و عمران و خود کفائی کشور حرکت نمی کند ، بلکه آشکارا در مسیر سیاست چوب حراج بر منابع و ذخایر کشور زدن و غارتگری و جنگ افروزی نمودن وادامه ی سیستماتیک سرکوب و سانسور و خفقان داخلی پیش می تازد . همچنین با رشد تورم و گرانی و فقر و بیکاری روبرو است که مکمل سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به منطقه و بحران آفرینی و جنگ افروزی در منطقه و ناامن و بی ثبات کردن است که برای پیگیری اهداف مشخص از جمله باج گیری هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای وتضمین بقای ننگین اش است که بشدت این سیاست دنبال می شود. همینطور خط امتداد حرکت چراغ خاموش و چراغ روشن خطر در راستای طرح های کودتای قبضه ی قدرت و حذف رقیب مغلوب برنامه ریزی می کند و طرح اجرا کرده است . البته تمامی طرح و پروژه های صدور نفت وگاز با کشور های همسایه یا منطقه پس از منعقد شدن و کلی تبلیغات و مانور دادن و هزینه کردن پیرامون شان همانگونه که سرمقاله نویس اشاره نموده است با تنش های سیاسی منطقه ای و جهانی غیر قابل اجرا می شود یابا مشکلات جدی مواجه شده است . زیرا که رژیمی ضد بشر و آنرمال و نا مشروع و فاشیستی و ضد مردمی و بدون برنامه و آینده نگر می باشد. بهرحال سرمقاله نویس درابتدای مقاله ی خود محورسیاست اقتصادی تأمین انرژی چین این چنین گزارش داده است :

"خط لوله گازي تركمنستان به چين به طول 7 هزار كيلومتر با حضور روساي جمهور چين تركمنستان قزاقستان و ازبكستان طي روزهاي گذشته مورد بهره برداري قرار گرفته است . قرار است سالانه 40 ميليارد متر مكعب گاز از طريق اين خط لوله به چين صادر شود . بطور طبيعي خطوط لوله با شرايط و موقعيتي تقريبا مشابه قبل از طرح و تصويب هم با جنجالهاي رسانه اي مواجهند و از جمله خط لوله نفتي « باكو ـ جيهان » و « ناباكو » با تنش هاي فراوان سياسي ـ تبليغاتي همراه بوده و هستند. به نظر ميرسد پكن سعي دارد با « چراغ خاموش » و به دور از جنجالهاي رسانه اي و سياسي به طرحهاي بلندپروازانه اش در قلمرو تامين و تضمين « امنيت انرژي » جامه عمل بپوشاند"

مشکل مقایسه ای میان دو سیستم حاکم بر چین و ایران آن زمان برجسته می شود که رژیم بی ثبات و بی برنامه و بدون آینده و نا مشروع ضد مردمی کودتائی حاکم بر ایران قبل از اینکه بخواهد طرح اقتصادی یا قرار داد نفتی و گازی و تجاری را شروع کند. ابتدا دستگاه پرو پاگاندایش ر ا کوک و فعال می کندتا که پیرامون محسنات و مزایای کاغذی اینگونه قرار داد گاها مانور تبلیغاتی با رجز خوانی ها و خط و نشان کیدن ها برای این و آن بگوید تا که به خاطبان خارجی به خصوص آمریکا تفهیم شود که تحریم های اقتصادی ناشی ازپروژه ی هسته ای شورای امنیت سازمان ملل و اعضای گروه 5 +1 بی اثر است . زیرا که بقول پاسدار گماشته احمدی نژاد ملت دفاع از پروژه ی هسته ای را حق مسلم خود می داند و مدعی می شود که آنقدر مصوبه تحریم تصویب کنید تا تصویب دان تان پاره شود . در صورتیکه طبق تحلیل و فرمول بندی کردن سرمقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دولت مردان چین این چنین برای تأمین نیاز های آینده ی انرژی خود بطور چراغ خاموش سرمایه گذاری و بر نامه ریزی نموده اند :

"چين طي سالهاي اخير با برنامه ريزي در جهت حضور در قلمرو فعاليتهاي عظيم نفت و گاز به سرمايه گذاري استراتژيك در صنايع نفت و گاز آسيا و آفريقا پرداخته و با در نظر گرفتن سكوت نسبي پكن درخصوص طرحهاي پردامنه اي از اين دست شايد ارزيابي تمامي ابعاد سياستهاي چين در قلمرو امنيت انرژي قابل جمع بندي نباشد و نتوان به درستي و با اطمينان درباره تمامي ابعاد سرمايه گذاريهاي نفتي ـ گازي پكن سخن گفت . پرهيز از هرگونه تبليغات رسانه اي و جوسازي سياسي ـ تبليغاتي كه مي تواند ساير كشورها و بويژه رقباي چين را نگران سازد و آنها را براي كارشكني در اين زمينه وسوسه كند. اتكاي كامل و جامع به شركتهاي چيني كه باعث شود تمامي مراحل كار از شناسائي مناطق مناسب امكان سنجي اكتشاف حفاري بهره برداري و حتي احداث خطوط لوله براي انتقال انرژي به همراه انجام تمامي بررسي هاي مهندسي ارزيابي و نظارت را بصورت يك « بسته كامل » توسط طرفهاي چيني به پيش ببرد و هيچ يك از حلقه هاي كار در اختيار شركتها و مشاورين غيرچيني قرار نگيرد. اين سياست علاوه بر اينكه تدريجا باعث ورزيده شدن شركتها و مشاورين چيني مي شود از كارشكني و تاثيرگذاري مستقيم و غيرمستقيم رقبا در اين زمينه جلوگيري كرده و نقش چين در تامين و تضمين اهداف و برنامه هاي خود را « حداكثر » مي كند. عليرغم آنكه چين در قلمرو فعاليتهاي نفت و گاز به مقايسه با ساير كشورها « نوپا » محسوب مي شود ولي شتاب و اعتماد به نفس پكن در اين مقوله به شدت قابل توجه است . اجرائي شدن كار عظيمي همچون احداث خط لوله 7 كيلومتري كه از خاك 3 كشور تركمنستان ازبكستان و قزاقستان عبور مي كند و در نهايت وارد خاك چين مي شود به خودي خود پشتوانه هاي اجرائي پكن در اين مقوله را گوشزد مي كند. بويژه آنكه بدون استثنا تمامي مراحل عمليات مهندسي و اجرائي آن از جمله اكتشاف حفاري طراحي مهندسي و اجراي خطوط لوله در ميدان « باغتيارليق » دردست شركتهاي نفت و گاز چين بوده استعلاوه بر اين قرار است اين خط لوله بتواند از گازهاي استحصالي از حوزه گازي « آمودريا » نيز تغذيه شود و آنرا به مراكز مصرف ارسال كند. اين ابتكار عمل پكن به خوبي نشان مي دهد كه چين با در پيش گرفتن يك سياست انرژي خاص درصدد تثبيت جايگاه خود در جمهوريهاي جوان و كشورهاي جدا شده از ساختار اتحاد شوروي سابق است و با حضور پررنگ ولي بدون سرو صدا از يكطرف سعي دارد ديگران از جمله روسيه را « تحريك به واكنش » كند و از سوي ديگر رقباي نفتي غربي حاضر در آسياي ميانه و قفقاز را با « چراغ خاموش » به گونه اي جا بگذارد كه فردا هم چندان فرصتي براي رقابت براي آنها باقي نمانده باشد. سياستهاي امروز چين در قلمرو انرژي به نظر مي رسد اهداف بلندمدت ديگري را هم تعقيب مي كند كه مشخصا در زمينه « امنيت انرژي » قابل تعريف است . اقتصاد چين در 2 دهه اخير عموما يك رشد دو رقمي را تجربه كرده است . آمريكا و اتحاديه اروپا تقريبا هميشه درخصوص ميزان رشد اقتصادي چين با اين كشور چالش داشته و دارند. غرب در يك موضع تقريبا واحد و مستمر اقتصاد پوياي چين را « اژدهاي خفته » ناميده و با حملات حاكي از نگراني پيامدهاي بيداري اين غول خفته را به همگان گوشزد مي كند تا آنها را هم نگران و با خود عليه چين همراه سازد. تراز بازرگاني چين و آمريكا همواره به نفع پكن مثبت بوده و طي دهه اخير بطور متوسط هر ساله تقريبا 200 ميليارد دلار بيشتر و به نفع چين بوده است . اين بدان معني است كه چين بويژه در سالهاي افول اقتصادي آمريكا نه تنها ضرر و زياني را شاهد نبوده بلكه از اين فرصتهاي طلائي بهره هاي فراواني برده است. در واقع چين هم در معرض يك « تحريم اعلام نشده » از سوي غرب قرار دارد و اگرچه از تكنولژي و تجهيزات چندان پيشرفته اي برخوردار نيست ولي توانست يك روياي غيرممكن را در « باغتيارليق » عملي كند و ضريب امنيت ملي خود را با تامين و تضمين امنيت انرژي ارتقا بخشد"

بالاخره اینکه سرمقاله نویس پس از مطرح کردن و شکافتن طرح و برنامه های دراز مدت تأمین انرژی داخلی چین و حتی صدور آن در مقام مقایسه با وضعیت نا بسامان حاکم بر ایران پرداخته و از مقامات بی عرضه و غارتگر و جنگ افروز و عوامفریب حاکم برایران این چنین پرسش و روشنگری کرده است که جایگانش در تأمین امنیت انرژی چین کجاست چگونه است؟ :


"تا اينجاي مسئله ظاهرا به ديگران مربوط مي شد ولي سئوال جدي امروز ما اينست كه نقش و جايگاه ما در امنيت انرژي چين و ديگران چقدر است و چگونه مي توان اين ميزان را ارتقا بخشيد اين سئوال دو جنبه دارد. الف ـ تركمنستان و ساير كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز اگرچه از منابع عظيم نفت و گاز برخوردارند ولي دسترسي مستقيم به دريا و بازارهاي اصلي مصرف انرژي ندارند. آيا ما مي توانيم در اين زمينه نقشي ايفا كنيم و سهم و جايگاهي براي كشور در اين مقوله ترسيم نمائيم البته به اين سئوال مقدر پيشاپيش پاسخهائي داده شده و ما امروزه در چارچوب موسوم به « سواپ » به انتقال نفت و گاز مشغوليم ولي با در نظر گرفتن نيازهاي طرفهاي مقابل و تحركات شديد و پردامنه ديگران در اين زمينه بايد اين سئوال را مجددا مطرح سازيم نقش خود را « باز تعريف » كنيم و پاسخهاي بهتر و مناسب تري را براي آن بيابيم كه براي ارتقا نقش و جايگاه ايران در اين مقوله چه تصميمات و اقدامات جديدي قابل بررسي است ب ـ چين با رشد اقتصادي فزاينده اش تقريبا هميشه « تشنه انرژي » است . سهم ما از بازار مصرف انرژي چين چيست و چه مي تواند باشد موضوع صادرات گاز ايران به چين از سالها پيش مطرح بوده ولي اقدامات قابل ذكري در اين زمينه مشاهده نمي شود كه از يكطرف سهم و جايگاه ايران را در بازار مصرف انرژي چين « تثبيت » نمايد و از طرف ديگر عطش انرژي چين را پاسخگو باشد. چين با عملكرد خود براي سرمايه گذاري در آفريقا و آسيا به سوي كشورهائي متمايل شده است كه استقلال عمل بيشتري نسبت به غرب از خود نشان داده اند. ايران از اين ديدگاه داراي امتيازات فراواني است . اين امتياز ما در اين مقوله مي تواند و بايستي جايگاه ايران در تامين امنيت انرژي چين و ديگران را بيش از پيش تثبيت كند. اين مقوله باعث تقويت و ارتقا و امنيت ملي كشور مي شود و عمق استراتژيك نظام را بيشتري مي كند. ما با درك اين حساسيتها ظرافتها و پيچيدگيها بهتر مي توانيم در تصميم سازيهاي حال و آينده هوشمندي و تدبير لازم و مورد انتظار را نشان دهيم و در مسيري حركت كنيم كه منافع و مصالح كشور نيز دقيقا اقتضا مي كند"

در خاتمه اینکه سرمقاله نویس بدون توجه به مقایسه وضعیت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی چین باشرایط حاکم جنگ قدرت و ثروت و رقابت و اختلافات درونی و تلاش گسترده برای حذف رقیب مغلوب که در ایران وجود دارد هیچگونه اشاره ی مقایسه ای کند . یا اینکه از وضعیت خراب و ورشکسته ی صادرات تک محصولی و ورادات 3 برابر بیش از صادرات سخنی بگوید که چگونه موجب تعطیلی کار نجات و گسترش لشکر ارتش بیکاران شده است و سبب افزایش تورم و گرانی و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه و موجب نارضایتی عمومی شده است . طوریکه پیش بینی شده است بدلیل اینکه در سالیان گذشته سرمایه گذاری در صنعت تولید و صادرات نفت و گاز نشده و هنوز هم نمی شود . پیش بینی اقتصاد دانان و کار شناسانامور نفتی می گویند تا 5 سال آینده بدلیل افزایش نیاز داخلی ، دیگر گاز و نفتی صادر نمی شود . از سوی دیگر در عوض سر مایه گذاری بر صدور سیاست تروریسم و ارتجاع به منطقه برای جنگ افروزی ناامنی و تنش منطقه ی نفت خیز در راستای افزایش مقطعی افزایش قیمت نفت می شود تا همچون گذشته 330 میلیارد دلار که در 4 گذشته عاید دولت از فروش نفت کند که گفته نمی شود نه اینکه این مبلغ صرف کدامین سرمایه گذاری زیر بنائی و بنیادین شده که گفته نمی شود حتی پاسخ داده نمی شود کهاین دلار ها کجا رفته است؟ مسخره تر اینکه در اواخر دولت خاتمی و بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات – انتصابات مجلس هفتم که شورای نگهبان نقش مأموریت حذف نمایندگان رقیب دوم خردادی ها را بر عهده گرفت تا جاده برای کودتاگران حاکم کنونی فراهم شود که با حزب آباد گران مضحک هم منقلی و فامیل لوطی جماران غلامعلی حداد عادل طرح ادعای ژاپن اسلامی با اقتصاد پیشنهادی باند مافیائی انگلیسی غارتگر مؤتلفه ی عسگر اولادی چینی مدل را داشتند که اکنون به وضعیت موجود ختم شده است که سران کودتا گران نامشروع و ضد مردمی فقط سیاست سرکوب و خفقان و ضرب و شتم و زندان و شکنجه و تجاوز با صدور احکام محکومیت های زندان و اعدام را دنبال می کنند و سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و دخالت گری در امور داخلی کشور های همجوار و منطقه را مکمل سیاست سرکوب داخلی شده است که نمونه ی فاش شدن بحران آفرینی و جنگ افروزی در یمن واشغال چاه چهارم نفت جزیره ی نفت فکه در عراق از سوی پاسداران کودتا گران می باشد.

هوشنگ - بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13880930/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 30 آذر ماه سال 1388