روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 7 دیماه سال 1388

نقد و بررسی سر مقاله ی روزی نامه ی حکومتی " اين مسير انحرافي را ببنديد "

"پیشنهاد آشتی یا مسدود کردن مسیر انحراف همچون صدای شنیدن انقلاب شاه دیر شده است"

در پاسخ به پرسش سر مقاله نویس می بایست گفت که آخر چه چیز این رژیم ضد بشری متعارف و نرمال بوده است که قرار است نبض امنیت و حوادث اتفاق افتاده طبیعی باشد .درصورتیکه سر مقاله نویس نویس اعتراف کرده است که نشان خوبی از نبض طبیعی وجود ندارد . البته سر مقاله نویس بدون آنکه به عملکرد بیش از 30 ساله ی دولت مردان اشاره ای کند یااینکه از قدرت و اختیارات بدون کنترل ومسئولیت پذیری و پاسخ گوئی لوطی جماران ولی فقیه سخنی بگویند که وی در مقام جانشینی خمینی شیاد چه کرده است؟ همچنین بدون آنکه سخنی پیرامون شیوه ی بر خورد با منتظری بگوید ؟ یا اینکه از جو نارضایتی عمومی و ریشه و علت آن درجامعه بگوید و یا توضیح دهد که ضریب سر کوب و خفقان و سانسور و نارضایتی عمومی چگونه است ؟ یا اینکه چرا در 22 خرداد دست به کودتای تقلباتی زده شد؟ یا اینکه پس از آن زمان تا کنون چگونه با معترضن ناراضی بر خورده شده است؟ یا اینکه چرا سناریوی پاره و آتش زدن خمینی شیاد اجرا و از سیمای تلویزیونی پاسدار ضر غامی پخش شد تا سران رقیب مغلوب مقصر و متهم شوند ؟ یا اینکه چرا مجوز یک راهپیمائی مسالمت آمیز به کروبی و موسوی برای تبرئه کردن خود داده نشد ؟ یا اینکه برای چه با پیروان سو گوار منتظری در زادگاهش نجف آباد با بد ترین شیوه بر خورد شد ؟ بد تر اینکه چرا در قم هم که از روی ناچاری وترس و وحشت ناشی از واکنش اعتراضی حامیان منتظری و نارضیان مجوز دفن داده شد. ولی با پیام تسلیت دو پهلوئی که لوطی جماران درر ابطه با فوت منتظری داد حالت تحقیر کرن منتظری و طلب مغفرت از گناهان کبیره ی اعتراض کردن منتظری همراه بود . در صورتیکه منتظری به سند جنایت علیه ی بشریت خمینی شیاد اعتراض کرد که چرا در تابستان خونین سال 67 به قتل عام زندانیان سیاسی در سراسر ایران دست زد ؟ حال بماند که اجرای مراسم ترحیم برای منتظری در مراسم 3 و 7 هم داده نشد و روز پس از مراسم دفن ایشان با تجمع چماقداران و طلبه های حقوق بگیرشیخ محمد یزد ی غارتگرو آخوند متحجر و انگلیسی و دزد محمد تقی مصباح یزدی در جلوی بیت منتظری و فرزندش و پاره کردن تصاویر و پارچه های سیاه اهانت و توهین شد. در صورتیکه از لوطی جماران دفاع و حمایت می کردند. ولی سرمقاله نویس با دراز کردن معترضان این چنین به جای کودتاگران سرکوبگر و حامیامن لوطی جماران معترضان متهم و محکوم کرده که چرا شعار های انحرافی در مراسم تدفین منتظری دادند :


"سرعت حوادث اين روزها از سرعت تدابير بيشتر است . چنين وضعيتي نشانه خوبي براي يك جامعه نيست . جامعه اي كه نبض آن طبيعي بزند بايد سرعت تدابيرش بيش از سرعت حوادثش باشد. آنچه در مراسم تشييع آيت الله منتظري و روزهاي پس از آن رخ داد اين واقعيت را به اثبات رساند كه جريان هاي فاقد كنترلي در جامعه حضور دارند كه به دلخواه خود عمل مي كنند و اعتنائي به كسي نمي نمايند. چنين حوادثي براي آنها يك فرصت است كه به همه نشان بدهند به راه خود مي روند و حتي به قواعد عرفي و ضوابط قانوني و اخلاقي هم پاي بند نيستند. شعارهائي كه در مراسم تشييع در قم داده شد و در روزهاي گذشته نيز تكرار شد يك انحراف آشكار از چارچوب ها و هنجارهاي اجتماعي و اخلاقي و قانوني بود. روشن ترين نشانه انحراف اينكه هيچيك از سران جريان اعتراض اين شعارها را قبول نداشتند و ندارند. نشان داده شدن عكس العمل در برابر اين شعارهاي انحرافي امري طبيعي بود هر چند در اين طرف ماجرا نيز افراطي عمل شد. همين هم امري طبيعي است زيرا نمي توان انتظار داشت افرادي ساختارشكني كنند و ديگران به تماشاي آنها بنشينند و يا اگر وارد صحنه ميشوند بسيار منطقي و بي عيب و نقص ظاهر شوند. اين افراط است كه افراط مي آورد و اگر يكطرف آنقدر بي مهار است كه ساختارشكني را جايز ميداند طبيعي است كه طرف مقابل هم به تناسب رفتار او عكس العمل نشان خواهد داد.

در دنباله سرمقاله نویس وحشت زده شده به خصوص پس از تظاهرات مراسم تدفین منتظری و تظاهرات خونین و ضد حکومتی عاشورا که صحبت از حد اقل کشته شدن 10 نفر از جمله خواهر زاده موسوی می شود این چنین پرسش کرده است که اگر کسانی تصور می کنند ادامه ی تظاهرات منجر به سقوط رژیم کودتائی ضد بشری و نا مشروع خواهد شد می بایست به قدرت درک و تحلیل خود شک کنند :


"اكنون سئوال اينست كه اين وضعيت تا چه وقت و تا كجا بايد ادامه پيدا كند چرا براي مهار كردن سرعت اين حوادث و سپس متوقف ساختن آن و حل مشكلاتي كه ريشه اين حوادث هستند چاره اي انديشيده نمي شود .اگر كساني تصور مي كنند حوادث چند ماه اخير به سقوط نظام جمهوري اسلامي منجر خواهد شد بايد به قدرت درك و تحليل خود شك كنند و براي خارج ساختن خود از اين قبيل توهمات چاره اي بيانديشند .
"

سر مقاله نویس بدون اینکه هنوز به درک این واقعیت رسیده باشد که تظاهر کنندگان ضد حکومتی که اکثریت قریب بالاتفاق جامعه را تشکیل می دهند و جوان هم هستند خیلی وقت است که از خواست و مطالبات رهبران رقیب مغلوب دوم خردادی ها عبور کرده اند تا جائیکه آدم کشان حرفه ای هم به این واقعیت رسیده و برای همین خواهر زاده موسوی و 9 نفر دیگر را روز گذشته در تظاهرات عاشورا کشتند . ولی سر مقاله نویس از سر سپردگی رهبران رقیب مغلوب به قانو ن اساسی گفته است که این قانون اساسی در برابر فتوا و یا نامه های حکومتی لوطی جماران دربست بی ارزش و اعتبار شده است . اما وی همچنان از ابراز وفا داری و مدافع رژیم کودتائی نامشروع و ضد انسانی بودن رهبران رقیب مغلوب گفته است که مشابه ی ادعای کمدی 86% پشتیبان مردم بودن لوطی جماران است : همچنین حساب افراطیون را با فرموله کردن عملکرد و اقدامات شان از اینان جدادانسته است . زیرا که بر خی از این افراطیون را اینگونه همکاران در رابطه با دشمنان بیگانه دانسته و معرفی کرده است :


"كساني كه به سران جريان اعتراض معروفند يعني افرادي كه در انتخابات رياست جمهوري به عنوان نامزد حضور پيدا كردند و به نتايج آن معترض شدند به نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي اين نظام كه اصل « ولايت فقيه » ركن ركين آنست اعتقاد راسخ دارند و نه تنها خواهان وارد شدن كوچكترين گزندي به اين نظام نيستند بلكه براي حراست از آن هر تلاش و گذشتي كه لازم باشد خواهند نمود. اين افراد داراي گذشته اي روشن در خدمت به نظام و حتي در شكل گيري نظام هستند و حراست از آنرا از حفظ جان خود واجب تر ميدانند. اين اعتقاد هم اكنون آنان هم هست و هيچ چيز را مانع انجام اين وظيفه نميدانند. آنها شعار انحرافي « جمهوري ايراني » را ساخته و پرداخته دشمنان ملت ايران ميدانند و بشدت آنرا رد مي كنند. 3 ـ حساب افراطيوني كه خود را به اين جريان منتسب ميدانند از حساب سران آن جداست . شعارهاي انحرافي و اقدامات ساختارشكنانه متعلق به افراطيون است و هيچ ربطي به سران ندارد. حتي در ميان افراطيون چه بسا عناصري وجود داشته باشند كه براي دشمنان كار مي كنند و هدفشان جلوگيري از حل مشكل و مانع شدن از وحدت و انسجام است و در نهايت درصدد ضربه زدن به اساس نظام جمهوري اسلامي هستند. با توجه به اين واقعيت كه افراطيون تاكنون لطمات زيادي به جريان اعتراض وارد ساخته اند سران اين جريان بايد مرز خود را با آنها مشخص كنند. اين واقعيت بايد با صراحت بيان گردد تا هرگونه فرصت سواستفاده از آنها و از دشمنان گرفته شود. آهنگ تبليغات رسانه هاي بيگانه نشان مي دهد كه آنها با سواستفاده از حوادث چند ماه گذشته از اشخاص عبور كرده و درصدد برآمده اند اصل كارائي نظام حكومتي ديني را زير سئوال ببرند.:


بالاخره در پایان سر مقاله نویس با مخاطب قرار دادن اهل قلم و آخوند های به حساب میانه رو در خواست کرده است که می بایست هشیار باشند تا که در دام افراطیون صحنه گردان یا در حقیقت کودتاگران قدرت خزیده نیفتند و چنین آلت دست بازی اهداف اینان و همکاران دشمن بیگانه نشوند :

"در چنين شرايطي همه اهل سخن و قلم و نظر به ويژه روحانيون بايد هوشيار باشند و از دامن زدن به اختلافات بپرهيزند . وجود اختلافات را نمي توان انكار كرد ولي از ابراز آن و بزرگ كردن آن و دامن زدن به آن مي توان خودداري نمود. اين چه رسمي است كه عده اي به راه افتاده اند و هر روز يك روحاني شناخته شده و پرسابقه را به انواع اتهام ها رمي مي كنند و او را از اردوگاه انقلاب جدا ميدانند اين چه رسم غلطي است كه هر روز يك مرجع را با اتهامات و برچسب هاي عجيب و غريب به جدا بودن از انقلاب و نظام متهم مي كنند و قلمرو حاكميت ديني را محدودتر و محصورتر جلوه مي دهند چرا عده اي تمام تلاش خود را مصروف منافق و ضد ولايت فقيه معرفي كردن هر كس كه خودشان نمي پسندند مي نمايند شايد خود اين افراد افراطي ندانند ولي ترديدي نيست كه اين كارها آب به آسياب آمريكا و انگليس و اسرائيل ريختن است كه با بوقهاي تبليغاتي خود يكسره در تلاشند انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را تنها و منزوي معرفي كنند و چنين وانمود نمايند كه روحانيون بلندپايه و مراجع تقليد و اقشار فهيم جامعه از نظام جمهوري اسلامي فاصله گرفته اند. اين يك دروغ بزرگ است كه دشمنان قسم خورده انقلاب و نظام اسلامي آنرا مطرح كرده و تبليغ مي كنند و متاسفانه عده اي افراطي نيز در داخل با رفتارهاي غلط خود بر آن مهر تاييد مي زنند درست برخلاف سياست « جاذبه حداكثري و دافعه حداقلي » كه توسط رهبري اعلام و حتي تكرار شده است . از كنار همديگر قرار دادن اين نكات مي توان به اين جمع بندي رسيد كه مشاجرات موجود نبايد بيش از اين ادامه پيدا كند و مي توان با يك جمع بندي منصفانه و منطقي راه را بر ادامه اين مسير انحرافي بست . با توجه به اينكه ضرورت حراست از اصل نظام جمهوري اسلامي با آنچه در قانون اساسي اين نظام آمده مورد توافق همگان است آنچه باقي ميماند اتخاذ تدابيري توسط طرفين براي مهار كردن افراطيون و تكيه بر اصول مورد وفاق است . هيچكس نمي تواند با توسل به بهانه هائي از قبيل غيرقابل كنترل بودن افراطيون به توجيه وضعيت موجود بپردازد و خواهان ادامه آن باشد. اين وضعيت به زيان ملت كشور و آرمانها و اصول مورد نظر انقلاب و نظام است . همه بايد در اين زمينه احساس مسئوليت كنند و با خويشتن داري گذشت پاي بندي به آرمانها و اصول و شفاف ساختن مواضع براي رسيدن به اين هدف مقدس تلاش نمايند و مسير انحرافي افراطيون دو طرف كه همچون دو لبه يك قيچي به مصالح كشور و منافع ملي هجوم آورده اند را سد كنند"

درخاتمه اینکه این توصیه ی سرمقاله نویس که بر گردان و ترجمان تاریخی صدای انقلاب از سوی شاه می باشد. البته شاه صدایش خیلی دیر شنید . اکنون نیز شنیدن مشابه چنین صدائی دیر بهنگام می باشد . زیرا که همانگونه که اشاره شد دستان و چنگال های خونین حاکمان کودتاگر و عملکرد ننگین نزدیک 31 ساله شان که همراه با خیانت و جنایت و غارتگری و عوامفریبی و جنگ افروزی و دین فروشی بوده است . دستآوردش موجب فقر و تورم و بیکاری نهادینه شده در جامعه با شکاف عمیق طبقاتی توأم با سانسور و اختناق و ارعاب و جو نا رضایتی عمومی شده است. بنابراین پس از کودتای تقلباتی 22 خرداد چون شانس تکرار مانوراصلاح طلبی مشابه ی خاتمی از میر حسین موسوی گرفته شد و بقول معروف فرصت سوزی شد . به ویژه اقدامات جنایتکارانه و سر کوبگرانه ای که پس از 22 خرداد تا کنون پیگیری و اجرا شده است که موجب هرچه بیشتر شکاف و فاصله گیری مردم ناراضی از کودتا گران و رساتر شدن پژواک اعتراضی مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای شده است و علناً عمود خیمه نظام شکسته و در حال افتادن می باشد . زیرا بستر رادیکال شدن سمت و سوی تظاهرات ضد حکومتی با موجی از اتهامات خائن و جاسوس ... به رهبران رقیب مغلوب نسبت داده شده جهت مطالبات مردم به خصوص جوانان به سوی تغییرات مکراتیک در ایران سوق داده شده است . پس چون مطالبات مردم از رهبران رقیب مغلوب و قانون اساسی و پای بندی به رژیمی که دستآرد 31 ساله اش کشتن مردم در روز عاشورا و تکرار عاشورای واقعی شده است، لذا اکنون زمان پیشنهاد آشتی و محدود کردن مسیر انحراف از سوی سرمقاله نویس مشاور رفسنجانی و حامی موسوی و مبلغ لوطی جماران گذشته است . چونکه تذکر داده شد هدف و خواست معرضان تغییرات دمکراتیک در ایران است.

هوشنگ – بهداد

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 7 دیماه سال 1388