دروغ نامه ی کیهان شنبه 21 آذر ماه سال 1388

نقد و بررسی (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " موج خون در دل لعل "
"از موضع فرار به جلو با لودادن اهداف طراحی شده پیرامون آتش زدن تصویر خمینی شیاد در دانشگاه امیر کبیر"

مدعیان اصول گرائی ساده زیست مکتبی عاشقان خدمتگزاری به مردم ایران به خصوص محرومان وتهی دستان و مخالفان شیفتگان قدرت که ادعا داشتند بر حسب انجام وظیفه ی شرعی خود وارد صحنه شد ه وا ز تیر ماه سال 84 بطور عملی وارد میدان قدرت شده اند. اکنون آنگونه خلاف ادعای شان حرکت کرده اند که با طرح های کودتائی چراغ خاموش و خزنده و علنی بطور ترمز بریده تخته گاز فقط در بستر حذف رقیب و قبضه و یکپایه کردن قدرت و انحصاری کردنش حرکت می کنند . آنگونه که برای حفظ این قدرت و برای بد نام و بی اعتبار کردن سران رقیب مغلوب حتی به تصویر خمینی شیاد هم رحم ننموده و در کنار تصویر لوطی جماران بی مصرف و اعتبار شده تصاویرپاره کرده بر آتش کشاندند و از تلویزیون در خدمت کودتا گران پخش کردند تا ضمن موجب خوشحال زائد الوصف مردم ناراضی شدن بهانه ی اتهاماتی برای متهم کردن و پرونده سازی و تهدید نمودن رهبران رقیب به خصوص موسوی و جنبش دانشجوئی دردست خود داشته باشند .

یعنی اینکه عجیب این عاشقان ثروت و شیفتگان قدرت عوامفریب بدست خود زیرآ ب شعارهای وارونه شان را زده و ماهیت قدرت پرست و زر اندوز خودرا به نمایش گذاشته اند . آنچنانکه در بستر رقابت قدرت حتی پاسداران اشغال کنند گان مخابرات به زوج عضو هیئت مدیره شرکت اعتماد مبین هم رحم نکرده و با سناریوی نشت کردن موتور گاز خانه با مرگ خاموش سر به نیست شان نمودند تابوضوح باطن عوامفریب بودن و دین فروش و جنگ افروز و غارتگران حاکم را فاش کنند که چطوری دین را ابزار قدرت و ثروت و سرکوب و خفقان و جنایت و خیانت کنندگان کرده که اکنون به معرض دید همگان گذاشته شده است. بهمین دلیل است که اکنون ماهیت ضد مردمی شلیک کنند گان به سوی مردم البته از سنگر مردم در دروغ نامه ی کیهان و یادداشت روزآنگونه رسواشده است که سخنی از مردم و فراموش شده و مطالبات شان بیش از 4 سال و نیم می باشد که نمی گویند. در صورتیکه قبل از خزیدن بقدرت عجیب اشک تمساح برای شان می ریختند و چپ و راست انتقاد به دولت خاتمی می کردند که چرا شعار توسعه ی سیاسی را جایگزین توسعه ی اقتصادی و بر آورد کردن نیاز و مایحتاج روزانه مردم کرده اند و بهائی به کنترل تورم و گرانی و تلاش برای کاهش آماربیکاری و کاستن یا مانع شدن از شکاف عمیق طبقاتی و گسترش فقر در جامعه و ایجاد اشتغال کامل نمی کنند . اکنون نیز همین با پاک کردن صورت مسله و تعویض کردن جایگاه غالب و مغلوب باز هم این جناح مغلوب است که زیر انتقاد تند و تیز قرار دارد و می بایست پاسخگوی شرایط کنونی باشد . ویا اینکه گویا اینان حاکم می باشند و مقصر و متهم هستند.

بهر حال ادامه ی جنگ قدرت و ثروت و رشد تضاد های درونی که بموازات آن نا رضاتی و اعتراضات عمومی به خصوص نسل جوان و دانشجویان را در پی داشته آنگونه که اعتراضات هرروز بیشتر و رادیکال تر می شود . به ویژه اینکه تظاهرات گسترده ی ضد حکومتی روز دانشجو در 16 آذر عجیب کک بر توی تنبان لوطی جماران و کودتا گران و مسئولان نهادی سرکوبگر انتظامی و اطلاعاتی و دادستان کل و دادستان تهران و رسانه ای وابسته به کودتا گران انداخته است که مجبور به واکنش نشان دادن خارش و سوزش و عصبیت و تهدید کردن شده اند.

پس بی جهت نیست که اکنون سربازجو حسین شریعتمداری شکنجه گر باهمان تجربه و ترفند سوخته و افشا و حتی ضد خودش شده بازجوئی و تحریف گری و پرونده سازی با اهرم چماق و هویج و با دستآویز قرار دادن گفته ی اکبر گنجی در کنفرانس برلین که خمینی رابه موزه ی تاریخ فرستاد نتیجه گیری کرده است که آتش زدن تصویر خمینی شیاد در دانشگاه امیرکبیرکه زیر سر قاتلان و عامران و عاملان قتل های زنجیره ای و راه اندازان همکاران سعید امامی استکه سابقه ی طراحی کار ناوال عاشورا دردوم خردادی سال 76 دارند . طرح توطئه ی خود رازیر سر همین مدعیان اصلاح طلبان قلابی دانسته که پاسدارشریعتمداری مدعی شده که کلید آتش زدن تصویر خمینی شیاد درهمان کنفرانس برلین از سوی اکبر گنجی زده شد . البته چون هیچ بهانه ای برای انتقام گرفتن از بر زیر کشیدن و پاره و لگد کوب کردن تصویرلوطی جماران در 13 آبان نبوده است پس این طرح آتش زدن تصاویر مشترک خمینی شیاد و جانشین ولی لوطی جماران از سوی کودتا گران طراحی شد تا که مقدمه ی هجمه همه جانبه علیه رقیب و مغلوب به خصوصص موسوی فراهم شود .

بهر صورت بالاخره سر بازجو حسین شریعتمداری سر بازجو پاسدار پرونده ساز سناریو با شگرد و شیوه و تحلیل و نقال گری گفتمان بازجوئی برای دراز ومتهم کردن سران رقیب مغلوب دوم خردادی ها ، به خصوص باز جوئی ومتهم و محکوم کردن مسئول تنظیم و نشر آثار خمینی شیاد اینگونه با رد گم کردن و طلبکاری نمودن از موضع فرار به جلو سناریو طراحی شده را تشریح و بازگو کرده است:

"ماجراي زشت و مشمئزكننده اين روزها از آن روزها آغاز شد و در ماههاي اخير به اوج خود رسيد تا آنجا كه مدعيان اصلاحات در روز قدس به نفع اسرائيل شعار دادند، در روز 13 آبان از جنايات آمريكا تقدير كردند و سرانجام در روز 16آذر، تصوير مبارك امام راحل(ره)، يعني روح خدا در كالبد جهان اسلام را پاره كردند!!آن روزها، وقتي اهانت اين فرقه آمريكايي-اسرائيلي را در ورق پاره هاي آنها مي خوانديم، از تشويق و ترغيب آنان كه بخش قابل توجهي از رسانه هاي بيگانه -مخصوصاً رسانه هاي اسرائيلي- را به خود اختصاص داده بود، تعجب نمي كرديم و جاي تعجب هم نبود، چرا كه آنها زبان دشمنان قسم خورده امام و انقلاب را به كام گرفته بودند و بايد هم از آمريكا و اسرائيل به تقدير رسانه اي و يا نقدينه نه چندان پنهاني جايزه مي گرفتند. اما آنچه تعجب آور مي نمود سكوت برخي از سران و دست اندركاران جبهه اصلاحات نظير كروبي، موسوي، خاتمي، مجمع روحانيون مبارز و مخصوصاً موسسه موسوم به تنظيم و نشر آثار امام(ره) بود كه در مقابل اينهمه اهانت آشكار به ساحت مقدس حضرت امام(ره) نه فقط زبان به كام و قلم به نيام كشيده و حتي يك كلمه- تاكيد مي شود كه حتي يك كلمه- به اعتراض نمي گفتند و نمي نوشتند، بلكه با سكوت مرموز خود و حمايت تلويحي و گاه صريح از اهانت كنندگان به تشويق و ترغيب آنها نيز برخاسته بودند. بديهي است سران مدعي اصلاحات نمي توانند اين واقعيت تلخ را انكار كنند، چرا كه تمامي اسناد آن موجود است و بسياري از اين اسناد غيرقابل انكار طي چند سال گذشته با ذكر مأخذ در كيهان به چاپ رسيده است. شعار به نفع اسرائيل كه حضرت امام(ره) آن را جرثومه فساد مي دانستند، آنهم در روز قدس كه ابتكار امام راحل(ره) براي مقابله با اسرائيل است، شعار به نفع آمريكا، آنهم در روز مقابله با استكبار جهاني و سالروز فتح لانه جاسوسي آمريكا كه خميني كبير و عزيز، آن را انقلابي بزرگتر از انقلاب اول معرفي كرده بودند و سرانجام پاره كردن تصوير حضرت امام(ره) در روز 16 آذر، ادامه همان حركت مرموزي است كه مدعيان اصلاحات از چند سال قبل آغاز كرده بودند، مگر آنچه طي چند ماه گذشته به صراحت و در سال هاي قبل، با تلويحي نزديك به تصريح بيان كرده اند، چيزي غير از اهانت به اسلام و انقلاب و امام بوده است كه پاره كردن عكس امام(ره) از سوي مشتي اراذل و اوباش استخدام شده توسط سران فتنه تعجب آور باشد؟! آنچه تعجب آور است و البته، قبل از آن كه انگشت تعجب بر دندان گزيده شود، خنده تلخ بر لب ها مي نشاند، اعتراض «مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام(ره)» به سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران است كه چرا فيلم مستند مربوط به پاره كردن عكس حضرت امام(ره) از سوي اراذل و اوباش اجاره اي را پخش كرده است؟! البته مهدي كروبي نيز نامه مشابهي با همين مضمون خطاب به رئيس سازمان. آيا اين واقعيت تلخ قابل انكار است؟! آيا «جمهوري اسلامي ايران نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد» يادگار حضرت امام(ره) نيست؟ چرا وقتي سران فتنه و هواداران- البته اندك و كم شمار- آنها شعار «جمهوري ايراني» سر دادند، موسسه ياد شده ساكت بود؟ آيا روز قدس ابتكار امام راحل(ره) نيست و مقابله با اسرائيل، توصيه اكيد آن بزرگوار نبوده است؟ آيا مبارزه با آمريكا سفارش حضرت امام(ره) نبوده است؟ آيا منتظري را امام راحل(ره) عزل نكرده بودند؟ آيا نهضت آزادي را حضرت امام، يك گروه آمريكايي و غيرقانوني معرفي نفرموده بودند؟ آيا...آيا...فتنه و موسسه تنظيم و نشر آثار امام(ره) در نامه هاي خود به گونه اي مرموز و حسابشده، فقط به پخش فيلم پاره كردن تصوير مبارك حضرت امام(ره) اعتراض كرده اند و سخني عليه اين اقدام زشت و نفرت انگيز هواداران خود بر زبان و قلم نياورده اند!اين در حالي است كه شبكه هاي تلويزيوني و راديويي بيگانه، مخصوصاً شبكه هاي آمريكايي و اسرائيلي با ذوق زدگي فيلم پاره كردن تصوير حضرت امام(ره) را كه به طور جداگانه از سوي خبرنگاران خود تهيه كرده اند، در چند نوبت پخش كرده و براي طرفداران سبز اموي هورا كشيده اند. به عنوان مثال، شبكه تلويزيوني «العربيه» وابسته به عربستان سعودي هر چند ساعت يك بار فيلم ياد شده را پخش مي كند و به افتخار! سران فتنه و حاميان آنها كف مي زند!! البته اصرار سران فتنه و «موسسه تنظيم و نشر» براي انكار اين واقعيت تلخ قابل درك استيكي از ويژگي هاي منافقين، آن است كه از يكسو با مؤمنان ادعاي همراهي دارند و از سوي ديگر با شياطين و دشمنان خدا نرد دوستي مي بازند.


بالاخره برای اینکه سربازجوپاسدار حسین شریعتمداری تیرنهائی بهره برداری فرصت طلبانه ی خود از سناریو ساخته و طراحی شده واحد سازمان موازی اطلاعات پاسداران کودتاگررا هم به سوی رقیب دیگر یعنی حسن خمینی پرتاب کرده باشد اینگونه وی را مخاطب خود قرار داده و پیام در خواستی و عاجل خود را به وی منتقل کرده است :

"درباره دست اندركاران مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام(ره) كه به ناحق در اين جايگاه قرار گرفته اند، انتظار آن است كه جناب آقاي سيدحسن خميني به حضور و سوءاستفاده آنان از اين جايگاه خاتمه دهد. اين انتظار قابل اغماض نيست چرا كه امام راحل(ره) متعلق به جهان اسلام و همه مردم مسلمان ايران است و به قول قرآن «نزديكترين افراد به ابراهيم(ع) كساني هستند كه از او پيروي مي كنند»...اين روزها و بعد از آنهمه وطن فروشي و خيانت سران فتنه و حاميان تابلودار و بي تابلوي آنان كه پاره كردن تصوير حضرت امام(ره) تازه ترين آنهاست، نبايد از توده هاي مردم كه در راه اسلام و آرمان هاي امام(ره) خون داده و خون دل خورده اند انتظار سكوت داشت و...."

درخاتمه اینکه بوضوح سر بازجو حسین شریعتمداری با لیست کردن اسامی موردمخاطب خود که از موضع بازجوئی متهم و محکوم شان کرده است . آشکارا لو داده است که چگونه نیاز شدید به بهانه آتش کشانیدن تصویر خمینی شیاد دانشگاه امیرکبیر بود . به خصوص اینکه حساسیت زیادی نسبت به دانشگاه امیر کبیر و دانشجویانش وجود دارد . بنابراین بدون شک از قبل طرح این سناریو برای 16 آذر و بهره برداری تبلیغاتی پس از آن از سوی کودتا گران در بن بست و بحران فرو رفته طراحی شده بود. به ویژه اینکه اکنون پس از بالا گرفتن موج اعتراضات به پاسدار ضرغامی رئیس صدا و سیما که در بست در اختیار کودتا گران است به خاطر پخش این صحنه ی آتش زدن تصویر خمینی شیاد افزایش یافته است لذا پاسدار ضرغامی نیاز به دفاع دارد که پاسدارشریعتمداری شکنجه گر به کمک وی آمده است . مهمتراینکه از سوی اعضای مدافعان کانون حقوق بشر شیرین عبادی در قم با منتظری دیدار داشتند که ضمن قدر دانی کردن از وی تندیس حقوق بشری کوروش به وی اهدا شد . سپس منتظری سخنرانی انتقادی نسبت به شرایط موجود کرد که سر بازجو پاسدار شریعتمداری در ستون گفت و شنود همین شماره دروغ نامه ی کیهان منتظری و دیدارکنند گان را ضد انقلاب مورد تحسین آمریکا و اسرائیل متهم کرده است . از سوی دیگر صانعی هم این هم آتش زدن تصویر خمینی شیاد را محکوم کرده است . موسوی هم این اقدام را مشکوک دانسته است . آخونداردبیلی هم گفته است که نمی گذارند ما حرف بزنیم . رفسنجانی هم در مشهد اصل نامشروع بودن ولی فقیه یا لوطی جماران را بر زیر سئوال برده و تأکید بر کنار رفتن وی کرده است. بهر حال رشد ونمو وعلنی شدن اینگونه اختلاف و تضاد در رأس نظام و فزونی یافتن موج تظاهرات اعتراضی و ضد حکومتی که در روند رادیکال شدن و رو در روئی آشکار باحاکمان کودتا گر و جنایتکار عوامفریب و دینفروش غارتگر می باشد. به خصوص اینکه پس از لو رفتن نقش پاسداران در اغتشاش و آشوب در یمن موج انفجارات در عراق را دنبال و اجرا نمودند .بنابراین همگی علائم هویدا و بارز شده ی شتاب گرفتن به سمت فرو پاشی و حرکت به سوی تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد.

هوشنگ- بهداد

http://www.kayhannews.ir/880921/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان شنبه 21 آذر ماه سال 1388