روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 24 آذر ماه سال 1388

نقد و بررسی سر مقاله روزی نامه ی جمهوری " مشتركات "

"اگر در حکومت کودتائی نامشروع امکان آشتی وجود می داشت، شرایط به کودتای تقلبات و حذف رقیب ختم نمی شد "

اگر طبق ادعای سرمقاله نویس که نقل قول از لوطی جماران کرده است که فضای همه گیرشدن فریاد اعتراضی مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه که توی خیابان ها و محیط دانشگاهی طنین انداز شده است کف روی آب می باشد . پس اینهمه آماده باش و بگیر و به بند و ضرب و شتم و بازداشت و تجاوز و شکنجه کردن و اعتراف گیری ها و تشکیل بی دادگاه های فله ای 100 نفره تلویزیونی و صدور احکام محکومیت به اعدام و زندان های طویل المدت برای چیست؟ چرا سناریو سازی آتش زدن تصویر خمینی شیاد و پخش آن از تلویزیون ضمیمه شده است که در راستای پرونده سازی و متهم کردن رقیب مغلوب می باشد؟ اینگونه اقدامات چگونه می تواند علائم قدرت ورمز ماندگاری رژیم فاشیستی مذهبی کودتائی نا مشروع و کف آب بودن مخالفان و منتقدان باشد که سر مقاله نویس مدعی اش شده است؟

مگر معیار قدرت حاکمیت های مدرن دمکراتیک ناشی از متکی بودن به آرای انتخاب آزاد مردم کشورشان نمی باشد که موجب پشتوانه ی حکومت های دمکراتیک می شود و هر حکومتی که از اعتبار بیشتر آرای مردم بر خوردار باشد دارای مشروعیت بیشتری می باشد و مشخص است که چنین حکومت های دمکراتیک به جای متکی به ارگان های گوناگون سرکوب و تفتیش عقاید و خفقان و سانسور برای حفظ قدرت حاکمان بودن تلاش برای استقرار دمکراسی و تضمین آزادی بیان و مطبوعات و ترقی و پیشرفت و رفاه عمومی اجتماعی و تشکل های مدنی در جامعه می کنند و آن را را نهادینه می نمایند؟

اکنون پرسش است که کدامیک از این پار امتر های یادشده در رژیم کودتائی نامشروع و ضد مردمی وجود دارد که می بایست پذیرفت که شرایط به آخر رسیدن تا ریخ مصرف رژیم ضد بشری و نا مشروع که به سمت تغییرات دمکراتیک در ایران فرانرسیده است و رژیم تروریستی فاشیستی کودتائی در بستر فرو پاشی سوق داده نشده است که اکنون لوطی جماران بطور وارونه مدعی کف آب بودن مخالفان یا دشمنان و باقی ماندن رژیم کودتائی نا مشروع شده است و سر مقاله نویس با آویزان شدن به این روضه خوانی روز گذشته ی لوطی جماران چنین ادعای مضحکی را رله کرده است که به آن اشاره شد ن آن اشاره شد. عجیب تر اینکه طرح کودتای تقلباتی 22 خرداد که موجب باز شدن فرصت مناسب حضور اعتراضی مردم ناراضی و خشمگین شد که اینان 30 سال است منتظر چنین شرایطی بوده اند تا که با فریاد های اعتراضی مرگ بر دیکتا تور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه خواست درونی خودشان را به نمایش بگذارند و همانگونه که شاهدیم در 6 ماه گذشته هر چه زمان به جلو آمده محتوا و کم و کیف شعار ها و فریا دها رادیکال تر شده است که اعتراف آشکار می شود محتوای شعار و فریاد ها از خواست رهبران رقیب مغلوب دوم خردادی ها یا جنبش سبز عبور کرده زیرا که معترضان خواهان تغییر نظام می باشند .اما سر مقاله نویس باز هم همچون اسب عصاری به خود چرخیده و هم اینگونه ادعا کرده است :

"افرادي كه در انتخابات رياست جمهوري به عنوان نامزد مطرح شدند و بعد از برگزاري انتخابات به اعلام نتايج آن و برخوردهاي مربوط به آن اعتراض داشته و دارند بي ترديد اين جمله را قبول دارند. زيرا اولا همه ي آنها وفاداران نظام جمهوري اسلامي هستند و به اين نظام خدمت كرده اند ثانيا دشمنان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را دشمنان خود و ملت ايران مي دانند و ثالثا به اعتلاي اين نظام مي انديشند و براي تقويت و پايداري آن حاضر به هرگونه فداكاري هستند. دراين واقعيت نيز هيچ ترديدي نيست كه اين افراد مريد امام خميني هستند و خود را و عزت و موجوديت نظام جمهوري اسلامي را مرهون امام خميني مي دانند و بهيچوجه حاضر به خدشه وارد شدن به اين نظام الهي نيستند نظامي كه به تعبير رهبر معظم انقلاب مهندسي آن الهي است و بنيان آن نيز توسط يك مرد الهي گذاشته شده است . همچنين اين هر سه نفر علاوه بر اين موارد به ولايت فقيه معتقدند و آنرا اصل اساسي و بنياني قانون اساسي و نظام جمهوري اسلامي مي دانند. "

سرمقاله نویس بعنوان محلل و میانجی یا کار چاق کن و جوشکار برای اینکه حضور اعتراضی وخواست مردم ناراضی و خشمگین ایران برای تغییرات دمکراتیک راانکار کند و دور بزند. بنابراین تلاش برای آشتی دادن میانه روهای غالب و مغلوب فضای نارضایتی عمومی را به فعالیت تند روی های دو باند غالب و مغلوب محدود کرده است و برای آرام کردن کنترل موج اعتراضات و نارضایتی رو به فزون در جامعه رهنمود کنار زدن و مهار نمودن تند روهای طرفین را داده است . در صورتیکه اگر دیوار اختناق و سرکوب و ارعاب و وحشت و ضرب و شتم و بازداشت و شکنجه و تجاوز شکسته شود تا که مردم مجوز حضور آزادانه ی توی صحنه داشته باشند تا خواست و مطالبات خود را فریاد بزنند . آن زمان مشخص خواهد شد که در صد جمعیت تند رو نا میده شده چه میزان است و چه در صدی از مردم خواهان تغییرات دمکراتیک در ایران می باشند و چه اختلاف فاحشی با این ادعای تحریف شده ی سرمقاله نویس داردکه نارضایتی جامعه مختص تندروهای دو جناح غالب و مغلوب نمی باشد :

" براي رسيدن به اين هدف بايد اقداماتي صورت گيرد كه بهيچوجه با خواسته ها و معتقدات طرفين منافات ندارد. سران طرف معترض بايد اين واقعيت را بپذيرند كه عناصر افراطي به بهانه طرفداري از آنها مرتكب تخلفاتي مي شوند كه با آرمان ها و اهداف مورد قبول خود آنها منافات دارد كما اينكه دشمنان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي نيز با ابراز حمايت از جريان اعتراض و تعريف و تمجيد از سران اين جريان تلاش مي كنند آنها را با خود همسو معرفي كنند و از اين طريق سواستفاده هاي فراواني بعمل آورند. همين بهره برداري سو توسط گروهك هاي منحرف و افراد عناصر فاسد نيز صورت مي گيرد و كاملا مشخص است كه همه آنها در پي اهداف ضدانقلابي و منافع نامشروع خود هستند و نه تنها بهيچوجه با جريان اعتراض و سران آن همسو و همدل و هم داستان نيستند بلكه كاملا در جهت مقابل و مخالف آنها قرار دارند"

سرمقاله نویس بدون آنکه به خفقان و سانسور خبری و فیلتر گذاری سایت های خبری اینترنتی و توقیف چپ و راست مطبوعات اشاره ای کند تا جائی که مردم مجبورند اخبار را از رسانه های فارسی زبان برون مرز دنبال کنند که نفوذی های اعزامی برون مرز این رسانه های خبری در اختیار خود دارند که گزینه برداری شده اخبار داخل کشور را با تحلیل و تفسیر های جهت دار پخش می کند . زیرا که هر گز هم خواهان تغییر رژیم نا مشروع کودتائی نمی باشند، بلکه تلاش می کنند همچون گذشته سیاست اپوزیسیون سازی از درون را دنبال و جا بی اندازند تا در برابر اپوزیسیون بر انداز به ایستند و تضعیفش کنند . با این وجود سر مقاله نویس به جریان های غالب مغلوب چنین پیام داده و توصیه نموده است که افراد تند رو یا نفوذی های خوشحال کنندگان دشمن را باید این چنین پاک سازی و کنار گذاشته شوند :

"اين انتظار از سران جريان اعتراض كه مرزهاي خود را مشخص كنند و موضع خود را در برابر آن انحرافات و سواستفاده هاي دشمنان مشترك و عناصر فاسد و منحرف و گروهك هاي ضد انقلاب آشكارا اعلام نمايند يك انتظار كاملا منطقي و حق است . سئوال هاي مطرح شده توسط رهبر معظم انقلاب در بيانات روز يكشنبه همين هفته كه : « چرا هنگامي كه سران ظلم و استكبار كه مظهر آن آمريكا فرانسه و انگليس است از آنها حمايت مي كنند متنبه نمي شوند چراهنگامي كه افراد فاسد فراري و سلطنت طلب و توده اي از آنها حمايت مي كنند به خود نمي آيند و متوجه نمي شوند كه مسير آنها غلط و اشتباه است » سئوالهاي اساسي و درستي هستند كه متوجه سران جريان اعتراض است . اين سئوال ها را همه ي ما داريم و بارها نيز حتي از طريق رسانه به اين حضرات توصيه كرده ايم مرزهاي خود را با دشمنان و گروهك ها و جريان هاي فاسد و منحرف روشن كنند تا بتوانند جلوي سو استفاده ها را بگيرند و دشمنان نتوانند از اين طريق و با اين ابزار اهداف ضد انقلابي و ضد نظام خود را دنبال كنند. اكنون اين انتظار قوي تر و برآورده كردن آن ضروري تر مي نمايد و درنگ در آن بهيچوجه جايز نيست . در طرف مقابل نيز تحركاتي وجود دارد كه حتي اگر در خوشبينانه ترين حالت نام آنرا اشتباه بگذاريم باز هم زيانبار است و موجب تشديد اختلافات مي شود و راه را براي رسيدن به وحدت مسدود مي كند. كساني كه بر اعتقادشان به نظام جمهوري اسلامي تاكيد مي كنند و امام خميني را مقتداي خود مي دانند و آرمان هاي انقلاب اسلامي را اصول مورد قبول خود مي دانند و در عين حال بر سر نوع عملكردها و نگاه به مسائل و موضوعات با ديگران اختلاف دارند نبايد متهم به نفاق ضديت با ولايت فقيه وابستگي به آمريكا و انگليس و صهيونيسم و ساير دشمنان شوند. اين تهمت زدن ها و محكوم كردن هاي يكطرفه هرگز هيچ مشكلي را حل نمي كند و البته فاصله را بيشتر و اختلاف را شديدتر مي نمايد. حفظ نظام و اوج عزت و حرمت امام خميني و ولايت فقيه كه ستون فقرات اين نظام است كمال مطلوب است . اين مطلوب قطعا با تهمت ناسزاگفتن انگ و برچسب زدن عصبانيت نشان دادن بي حرمتي كردن و دروغ بستن به طرف مقابل هرگز به دست نمي آيد. اگر افراطيون دو طرف مهار شوند قطعا مي توان با تكيه بر مشكلات و پيمودن راه اعتدال بر مشكلات موجود فائق آمد و به اختلافات پايان داد و تهديدهاي موجود را به فرصتي ارزشمند براي پيشبرد آرمان ها و اهداف مقدس انقلاب و نظام جمهوري اسلامي تبديل كرد."


در خاتمه اینکه همانگونه که در نقدهای قبلی اشاره و تأکید شده است تاکتیک واهرم های فشار و تبلیغاتی انحرافی که سران رژیم تروریستی فاشیستی کودتائی برای بقای ننگین خودشان در اختیار داشته و تا کنون علیه ی مرم ایران استفاده کرده و ادامه دادند . اکنون بدلیل لو رفتن شگرد ها و ترفندهای منحرف کننده ی اذهان عمومی نه اینکه کارآئی خودرا ز دست داداه اند ، بلکه تظاهرات روز های قدس و 13 آبان و 16 آذر از سوی معترضان تبدیل به تظاهرات ضد حکومتی شده است . آنگونه که نه اینکه با فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت ففیه اعتبار و قداست عمود خیمه ی نظام شکسته شده است .مهمتر اینکه موجب فاش شدن ضربه پذیر شدن دیوار اختناق وسرکوب و سانسور وخفقان در جامعه شده است که پارامتر دیگر مکمل رمز ماندگاری رژیم عوامفریب و دین فروش و غارتگر و جنگ افروز بوده است . آنچنانکه نه اینکه امکان مهار یا کاهش خشم مردم ناراضی و خشمگین نمی با شد ، بلکه با حضور نسل جوان سیاسی شده بر روی صحنه ی مبارزه و به ویژه نقش پیشتازی که زنان دختران در جنبش اعتراضی اجتماعی اجرا می کنند که کانون این جنبش اعتراضی دانشجوئی می باشد.از سوی دیگر گزارش تصاویر تلفن مبایل و اینترنت بطور آشکارا سیاست سانسور و کنترل خبری خنثی شده است . بنابراین حتی اگربنابررهنمود سرمقاله نویس سیاست آشتی جناح غالب و مغلوب با حذف رادیکال ها دو جناح اعمال وعملی شود . اما چون منجر به کاهش فشار می شود که آن موقع معترضان بیشتر تهاجم خواهند کرد و شرایط تغییرات دمکراتیک شتاب بیشتری به خود می گیرد .البته واقعیت این است که تند رو ها یا کودتاگران حاکم نه کنار گذاشته شدنی نمی باشند ، بلکه در شرف طراحی د ستگیری و محاکمه سران رقیب مغلوب دوم خردادی ها می باشند.بطوریکه کودتاگران از ترس تظاهرات دهه ی محرم و به خصوص روزهای تاسوعا و عاشورا در عراق مجدداً مرتکب بمب گذاری در نزدیک مقر سفارت تروریستی رژیم کودتائی دربغداد و استقرارخبر نگاران خارجی دعوت شده برای نظارت اقدام جا به جائی مجاهدین اشرف شده اند که ادامه ی سناریو آتش زدن تصویر خمینی شیاد برای منحرف کردن اذهان عمومی داخلی و خارجی می باشد تاکه شاید احتمال راه عبور از بحران برای کودتاگران در بحران فرو رفته و بن بست واقع شده یافت شود.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13880924/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 24 آذر ماه سال 1388