روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 10 بهمن ماه سال 1388

نقد وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه جمهوری " دهه ي همبستگي "

"جائیکه کودتاگران ومردم معترض رودروی هم ایستاده اند پس از 31 سال، پیشنهاد همبستگی در دهه زجر دادن، نشان از پایان خط است "

گفته می شود قیافه که به تنگ آید شاعر به جفنگ آید.اکنون که آنگونه گند 31 ساله ی عملگرد حاکمان غارتگر و جنگ افروز و دین فروشان کودتائی پاسداری طالبانی در آمده است که از یک سو که مردم ناراضی و خمگین رو در روی حاکمان ایستاده اند و بدون توجه به تهدید ها و ضرب و شتم ها و بگیر و به بند ها و بازداشت ها و تجاوز و شکنجه ها و قتل ها و صدور احکام زندان و اعدام ها که در 8 ماهه گذشته بطور سیستماتیک ادامه داشته است . ولی مردم معترض وناراضی به خصوص جوانان و دختران و دانشجویان آشکار ا فریاد مرگ بردیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه در کوی و برزن و خیابان و دانشگاه و هر مراسمی سر داده اند و تظاهرات های نمایشی مرسوم دولتی را به تظاهرات ضد حکومتی تبدیل نموده اند . آنگونه که در روند جنگ قدرت و ثروت و تلاش برای حذف رقیب مغلوب دوم خردادی دست به کودتای تقلباتی 22 خرداد زده شد . ولی چون رقیب مغلوب زیر بار نرفت و تسلیم نشد و اعتراض کرد و بدلیل حمایتی که مردم ناراضی و معترض با حضور خود کردند و هزینه ی بس گزاف تقبل کردند برای اینان چتر حاشیه ی امنیتی ایجاد کردند تا که دستگیر نشوند .تا جائیکه رهبران رقیب مغلوب بعنوان سران فتنه و دست آموز سازمان های جاسوسی سیا آمریکا و موساد اسرائیل و همکار دشمن بزرگ آمریکا متهم و طراح کودتا یا انقلاب مخملین نامیده شده اند . اکنون مشخص نیست که دهه همبستگیدردههی زجر برای چیست و کی با کی می خواهد همبسته شود و علیه ی کی؟ اگر این پیشنهاد دهه ی همبستگی علیه ی مردم نیست که کودتاگران پاسدار طالبانی دشمن علنی مردم می باشند و هدف تلاش مذبوحانه برای پرهیز از اختلاف ومتهم ومحکوم کردن همدیگرو کوشش عبور از بحران های مرگ آور موجود در دهه ی زجرن نمی باشد پس هدف چیست که اینگونه از سوی سرمقاله نویس مطرح وپیشنهادشده است:

.

"در آستانه دهه ي فجر انقلاب اسلامي قرار داريم . اگر حسن نيتي وجود داشته باشد مي توان با همدلي و همكاري اين دهه را به فرصتي براي پايان دادن به اختلافاتي كه اولين سال از چهارمين دهه ي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را به كام دوستان انقلاب تلخ كرده و دشمنان را به شادي و تكاپو واداشته تبديل كرد"


البته سرمقاله نویس توضیح نداده است اکنون به مناسبت دهه ی زجر اشاره روز های پر شکوه بهمن ماه 57 کرده است ولی مشخص نیست که چرا تلویزیون پاسدار ضر غامی تمام صحنه های حساسی که مردم در کنار فعالان سازمان های انقلابی و سیاسی در صحنه ی مبارزه حضور داشتند برای اینکه پخش آن زمینه ی تحریک و انگیزه ی مبارزاتی نسل جوان نشود بطور کامل پخش این صحنه ها را حذف و سانسور کردهاست ؟ جالب تر اینکه سرمقاله نویس بر خلاف عنوانی که برای سر مقاله اش بمناسب شروع دهه ی زجر بر گزیده است در دنباله مجبور شده است تا که عمق اختلافات ریشه ای جناح و باند ها که پیرامون جنگ قدرت و به خصوص ثروت است از خمینی شیاد نقل قول کند تا که نشان دهد چگونه پیروانش خلاف وی حرکت و اقدام کرده ومی کنند. در پایان برادامه داشتن همچنان کوبیدن طبل جنگ باندهای ما فیائی غالب و مغلوب با سنگر گرفتن سنگر تهاجمیو دافعی ومتهم کردن به دشمنی با لوطی جماران ولی فقیه را اینگونه گوشزد و یاد آوری کرده است :

" اگر از اختلاف ماها آنهم اختلافي كه من شك ندارم بر سر دنياست نه براي خدا اگر اين اختلافات موجب اختلاف بين مردم بشود و موجب اين بشود كه شكست بخورد جمهوري اسلامي و تا قرن ها نتواند سرش را بلند كند (آيا) اين جرمي است كه خدا مي بخشد بر ما ! بايد توجه كنيم ما نبايد به خودمان مغرور بشويم و حسن ظن به خودمان داشته باشيم كه اين ماييم كه چه هستيم و ديگران نيستند. بايد به ديگران حسن ظن داشته باشيم و اعمالشان را حمل بر صحت بكنيم و نسبت به خودمان سوظن داشته باشيم » (صحيفه امام جلد 18 صفحه 17 امروز ما به اعمال اين سياست بيش از هر زمان ديگري نياز داريم . بر طبل جنگ كوبيدن و اين و آن را به نفاق و ضديت با ولايت فقيه و وابستگي به قدرت هاي خارجي نسبت دادن نه تنها هيچ گرهي از مسائل پيچيده كنوني باز نخواهد كرد بلكه هر روز گره هائي بر آنچه موجود است خواهد افزود"

در خاتمه اینکه اکنون پس از 31 سال که ازعمر ننگین نکبت بار حاکمان ضد بشر عوامفریب و جنگ افروز و غارتگر سپری شده است که دیگر جای هیچگونه ابهام و شکی باقی نگذاشته است کهخمینی شیاد فرصت طلب که پس 15 سال تبعید وبی احساس که وارد تهران شد و بطور مستقیم به بهشت زهرا رفت تا سخنرانی برای آنانی کند که چه آرمان و آرزوهائی داشتند و چگونه نسبت به یک پیر مرد80 ساله ظاهراً آخوند خوشباورانه تخیل رؤیائی داشتند که گویا واقعیت می تواند داشته باشد که وی همچون شاه بقول خودش قصد آباد کردن گورستان ها را ندارد و می خواهد جای دیو رفته و فرشته ای شود که هیولا و غول وحشتناک ویرانگری نیست که از درون شیشه ی قرون وسطا بیرون زده است که زوزه کشان هدف ترویج جنگ و خرافات و تخریب و ویرانی و خفه کردن صدا های دگر اندیشان وشکافتن سینه های آزادیخواهان و شکستن قلم ها و دوختن دهان ها و بر یدن گلوهای فریاد کن آزاد ی و عدالت و دمکراسی و جراحی کردن اندیشه وتفکر وخراطی کردن اندام و مبلغ سانسور و ممیز گری و سانسور و تفتیش عقاید و فعال کردن ماشین کشتار و نهادینه کردن گسترش فقر و بیکاری و تحکیم و تقویت شکاف عمیق طبقاتی با ابزاری کردن دین در راستای جنگ سیستماتیک قدرت و ثروت خواهد شد .ترکش اینگونه اقدامات ضد بشری آنگونه گسترش یافته است که حتی رقبای در گیر جنگ قدرت و ثروت غالب اکنون حتی تحمل پیروان خمینی شیاد را نیز ندارند .بهر حال گرچه هزینه ی تحمیل شده ی مالی و جانی به مردم و کشور ایران در این 31 ساله بسیار سنگین بوده است . ولی چه می شود کرد که این بهای پرداخت شده ی سنگین هزینه ی مبارزه با توطئه مشترک ارتجاع داخلی و استعمار خارجی بوده است که با طراحی حکومت مذهبی در 31 سال گذشته دنبال شده است ولی اکنون بازده اش تبدیل به پیام همبستگی میان اقشار گوناگون مردم ایران شده است که در فریاد همه گیر مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه وشعار جمهوری ایرانی و اوباما با اونائی یا با ما تبلوریافته است و در تظاهرات بزرگ ضد حکومتی 22 بهمن رسا تر پژواک خواست تغییرات دمکراتیک و حکومت سکولار در ایران فریاد زده خواهد شد.

هوشنگ - بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13881110/index.html

روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 10 بهمن ماه سال 1388