دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 8 بهمن ماه سال 1388

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " انكار مردم و همراهي با دشمن"

اگر نیروی نظامیان آمریکائیان به حمایت تظاهرات 25 خرداد از شهر های عراق به پادگان نوار مرز ایران منتقل شدند چرا اقدام به تهاجم نظامی نکردند؟!

تصور نمی شود که هنوز ابهامی وجود داشته باشد که مردم در جریان نباشند که چگونه با عوامفریبی و شیادی ودین فروشی حاکمان که در 31 سال گذشته دنبال کرده اند زیر پرده ی دین و نام ملت به مردم ایران دروغ گفته و استفاده ابزاری شده است که موضوع غامض و معمای پیچیده و قابل حل و فهمی باشد که چرا اکنون قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس از موضع طلبکار و متهم کردن منتقدان دست به وارونه گوئی وفرافکنی زده است و معارضین را متهم کرده است که مرتکب دو خطا شده اند . یکی اینکه خودشان را بالاتر از مردم دانسته و دیگری دل به دشمنان مردم بسته اند . البته وی بدون اینکه بگوید نقش ولی فقیه چیست و چه اختیاراتی دارد و معنی صدور نامه ی حکومی چیست؟ قدرت ولی فقیه ناشی از چیست و به چه مرجعی پاسخگو می باشد و مردم ایران به خصوص در 8 ماه گذشته چه نظری نسبت به وی ابراز واعلام کرده اند ؟ یا برای چه آخوند متحجر انگلیس دزد مصباح یزدی که مرشد کودتا گران پاسدار است و تازگی هم اعتراف کرده است تا آخرین قطره ی خون خود از ولایت فقیه دفاع می کند. از سوی دیگر وی اذعان کرده است که در حکومت ولائی مردم حقی جز اطاعت محض ندارند . زیرا وی رأی دادن و انتخابات و جمهوریت را قبول ندارد . اکنون معلوم نیست که مدعی قلم بر دست غیر ایرانی از کدام مردم و نظر معارضین سخن می گوید؟ در ثانی دشمن یعنی چه و کیست و چه می کند که در 31 سال گذشته نسبت به مردم ایران حاکمان انجام نداده اند؟که این قلم بر دست با آویزان شدن به گفته ی لوطی جماران که نا مشروع و بی اعتبار می باشد به عنوان بخش موشکافنه تحلیلی از وی در جمع عاشقان ذوب شد گان در دستگاه شیادی و عوامفریبی ولایت فقیه در 6 بهمن نقل قول کرده وبه عنوا ن فصل الخطاب هرتحلیل شیاسی و اجتماعی و مذهبی قالب کرده است؟

ناگفته نماند مگر می توان توقع داشت که کسی همکار قلمی سربازجو پاسدار شکنجه گر و سناریو وپرونده ساز و تحریف گر ووارونه در دروغ نامه ی کیهان باشد و بتواند مستقل باشد و غیر از الگو برداری از وی قلم زنی نماید. یا اینکه باید توقع داشت که پس از مقدمه چینی وارونه کردن و آویزان به گفته ی لوطی جماران شدن یادداشت روز نویس غیر ایرانی برای چماق تهاجمی و سپر تدافعی ساختن علیه ی رقیب به خصوص موسوی دست به داستا ن سرائی بعنوان تحلیل به حساب خودش بسیار علمی و مستند از انتخابات یا کودتای تقلباتی 22 خرداد این چنینی نزند! :

روزهاي آغازين ماجرا بود، اينجانب در يك جمع خاص از هواداران ميرحسين موسوي حضور پيدا كرده بودم. يك نفر از آن جمع با اشاره به آشوب هاي روزهاي اول پس از انتخابات، پرسيد به نظر شما كار به كجا مي انجامد. گفتم از نظر من اوضاع كاملا شفاف است و هيچ ابهامي درباره آينده وجود ندارد. نظامي كه 85 درصد شهروندانش به پاي صندوق هاي راي مي آيند و رئيس جمهورش در دور دوم با حدود 8 ميليون راي بيشتر- از دور اول- انتخاب شده است، ابهامي ندارد و مدعيان ناچارند در آخر خود را با آن هماهنگ نمايند. همان فرد در پاسخ گفت: اشكال كار شما اين است كه آراي روستاييان و شهرهاي كوچك را با آراي مردم تهران مقايسه مي كنيد و حال آنكه آنان بي سواد و در صحنه سياسي بي تاثيرند ولي تهراني ها باسوادند و مي توانند همه چيز را به نفع خود دگرگون نمايند. من ابتدا تعجب كردم و پرسيدم پس اين سخن شما طي 8 سال اصلاحات چه مي شود كه وقتي مي خواستيد از ارزش آراي استوانه هاي فقهي- مذهبي اسلام بكاهيد مي گفتيد «شهروند درجه دو نداريم» چند روز بعد ديدم همين تحليل در مراكز ديگر اين جريان هم وجود دارد و دست آخر همين نگرش مشكلات عظيمي را براي كشور پديد آورد و اگر استقامت مردم و رهبر معظم انقلاب در برابر اين جريان انحرافي نبود، جمهوريت نظام و حقوق عامه مردم در پيش پاي اين ها قرباني مي شد

پس از گاف دادن و فاکت آوردن از میلیون ها نفر تهرانی شهر وند فهیم رأی دهنده که یادداشت روز غیر ایرانی اذعان نموده است که گویا اینان به پاسدار گماشته احمدی نژاد رأی دادند اما در برابر ادعای وارونه ی این مدعی می بایست افزود البته بخشی از این قشر فهیم مورد ادعای وی دانشجویان دانشگاه های تهران می باشند که یکی از مسئولان حکومت خودش اعتراف کرد که70% دانشجو یان و دانشگاهیان به موسوی رأی دادند. بخشی دیگر هم جوانان می باشند که 8 ماه است با حضور اعتراضی فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه گفته اند که مشخص است که نه اینکه به پاسدار گماشته احمدی نژاد رأی ندادند ، بلکه با تظاهرات ضد حکومتی ادامه دار خود اعتراض شدید به کودتای تقلباتی22 خر داد دارند . ولی اکنون مدعی قلم زن غیر ایرانی با کمال پرروئی و هم لهجه شدن با سر بازجو حسین شریعتمداری معتر ضان ناراضی و منتقدان را متهم به دل بستگان بیگانه و اختلاط کردن با آمریکا و صهیونیزم کرده است. در دنباله نیز دلایل دخالت گری های گسترده ی پاسداران در امور داخلی عراق و انفجارات و اقدامات پی در پی تروریستی در منطقه ی امن و سبز بغداد که از سوی حامیان ونفوذی های پا سداران همراه با همآهنگی سفیر یپلمات در بغداد هدایت می شد ارتش آمریکا که بر اساس توافقنامه ی امنیتی از درون بغداد و شهرها به پادگان نوار مرزی با ایران باز گشتند را اکنون یادداشت روز نویس همکار سر باز جو حسین سر بازجو با شیوه ی وصله و پینه دوزیکردن و از ریش بریدن و پیوند سبیل کردن اینگونه تحلیل کرده است که این آماده نظامی آمریکا در نوار مرز عراق با اایران این چنین بدلیل آماده و اعلام همبستگی با موسوی و خاتمی و تظاهر کنند گان میلیونی در 25 خرداد بوده است :

"اما درباره دل بستن به بيگانه و خطاي استراتژيك اختلاط با آمريكا و صهيونيزم يك اتفاق درس آموز و هشداردهنده وجود دارد. يك هفته از انتخابات گذشته بود و آمريكايي ها اندك، اندك نقش پنهان خود را آشكار كرده و در بالاترين سطح سياسي به هواداري از سران و عناصر آشوب طلب روي آوردند و رسما اعلام كردند كه از تغييرات سياسي در ايران توسط مردم (!) حمايت مي كنند. وقتي تجمع روز 25خرداد در تهران برگزار شد و سران فتنه در جمع عده اي از مردم- كه در هفته هاي بعد از دور اين ها پراكنده شدند- از تداوم و گسترش اقدامات خلاف قانون و ايجاد درگيري با نظام و مردم حرف زدند، آمريكايي ها كه تا دو هفته قبل از اين، اجراي آن بخش از توافقنامه امنيتي بغداد- واشنگتن- كه ناظر به تخليه شهرها و جاده هاي عراق از نيروهاي نظامي آمريكا بود- را غيرممكن مي خواندند، از تخليه سريع شهرها، روستاها و جاده هاي عراق خبر دادند و آن را عملي كردند. اين نيروها به سمت مرزهاي غربي ايران گسيل شده و آرايش نظامي گرفتند. در اين مرحله براي اولين بار، دولت اوباما اعلام كرد كه گزينه نظامي عليه ايران در حال بررسي است- همان موقع اين قلم طي «يادداشت روز» كيهان درباره تهديدآميز بودن اين حركت آمريكايي ها هشدار داد- يعني آمريكايي ها هم زمان با حمايت آشكار از ميرحسين موسوي، محمد خاتمي و... به لشكركشي به سمت مرزهاي ايران دست يازيدند و اين در حالي بود كه چهره ها و احزاب مورد اشاره نه حمايت آمريكا از خود را محكوم كردند و نه توجهي به تهديد آمريكا عليه تماميت ارضي ايران نشان دادند. در اين مرحله، تحليل مقامات امنيتي و سياسي آمريكا، انگليس و... اين بود كه شرايط براي تغيير بنيادين و حتي فروپاشي نظام جمهوري اسلامي كاملا فراهم است و حتي مي توان ايران را اشغال نظامي كرد! پس چه جاي تعجب كه در آشوب هاي تهران عناصر آمريكايي، كاردار انگليس، نيروي سفارت فرانسه و عناصر بعضي ديگر از سفارتخانه هاي خارجي هم در كنار عناصر ستادي ميرحسين و خاتمي و كروبي حضور يابند و به همين دليل دستگير شوند و بعد هم پرده از ارتباط اين طيف ها با هم برداشته شود."

کاملاً مشخص است که هذیان گوی غیر ایرانی یادداشت روز نویس که مأمور شده است تا به جای پیگیری کردن مثل همیشه که تحلیل پیرامون کشور های همسایه و عربی می داد وبه نقش نفوذ پاسداران و اقدامات تروریستی اش در این کشور هامی پرداخت اکنون موظف شده است تاکه تبدیل به طوطی آموزش و تربیت دیده ی سر بازجوی حسین شریعتمداری شود و اتهامات بیش از یک سال روزانه تکراری شده در دروغ نامه ی کیهان علیه ی رقیب مغلوب را رله کند . مهمتر اینکه بدون آنکه بگوید برای چه آمریکا که نظامیانش را طبق ادعای وی که در پادگان نوار مرزی عراق و ایران بسیج و آماده کرده بود تا به حمایت خاتمی و موسوی دست به تهاجم نظامی بزندچرا نه اینکه اینکار را نکرد ، بلکه در پشت پرده مشغول رد و بدل کردن پیام ها در پیرامون مذاکرات هسته ای با کودتا گران حاکم بوده است تا جائیکه مردم معترض در خیابان خطاب به رئیس جمهور آمریکا اواما فریاد می زدند اوبا با اونائی یا با ما ؟ ولی این وارونه گوی همجنس سر باز جوحسین شریعتمداری گذشته از متهم کردن سران رقیب مغلوب و لوث کردن تقلبات گسترده در کودتای 22 خرداد دو عضو بی نام ونشان نهضت آزادی را نیز همکار و مأمور ساز مان اطلاعات جاسوسی آمریکا متهم کرده است ودر پایان چون اینگونه مأموران قلمزن هیچگونه اراده و اختیاری از خودشان ندارند می بایست برای تبرئه کردن و بر خور داری از دیوار آهنینی امنیتی آویزان به گفته و نقل قول کردن های بخشی از سخنرانی های سفارشی لوطی جماران شوند که خودش آلت دست لوطی جماران است تا در مجموع بتواند اینگونه کیفر خواست علیه رقبای مغلوب و منتقدان تنظیم و قرائت کند:

"با اين وضع مي توانيم بگوييم ناديده گرفتن آراي مردم- خود برتربيني- و دل بستن به دشمن لازم و ملزوم يكديگرند، كساني كه به ملت خود اتكا نمي كنند و در عين حال تكيه بر صندلي قدرت را به هر قيمتي طالب هستند با بيگانه پيوند مي خورند. اين البته ساده ترين شكل پيوند خوردن داخلي ها با خارجي هاست و حال آنكه نقش كليدي و بي ترديد شبكه هاي گسترده جاسوسي غرب در آشوب هاي اخير كشور پاي احتمالات پيچيده تري را به ميان مي كشد.بعضي از خبرها بيانگر آن است كه در اوايل ارديبهشت ماه 87- 13ماه قبل از انتخابات رياست جمهوري ايران- چند تن از عناصر كليدي C.I.A و يكي از معاونين وزارت خارجه آمريكا با چند عنصر ايراني كه دو تن از اعضاي شوراي مركزي نهضت آزادي ايران از جمله آنان بوده اند، جلسه اي برگزار كرده و چند دستورالعمل را به آنان ابلاغ كرده اند. حدود يك ماه بعد اين دو عنصر نهضت آزادي با رئيس دفتر يكي از شخصيت ها- كه بعدها نقش فعالي در آشوب ها داشت- ديدار كرده و ماحصل جلسه را منتقل كرده و از وي مي خواهند آن شخصيت را نسبت به طرح چند موضوع فعال نمايد. اين موضوعات شامل جدي بودن احتمال تقلب، بحراني شدن اوضاع كشور در صورت كانديدا شدن احمدي نژاد، و لزوم برنامه ريزي براي پيروزي قطعي بوده است. شخصيت مورد اشاره- احيانا بدون آنكه در مورد آمريكايي بودن اين توصيه ها توجيه شده باشد- مي پذيرد كه در اين موارد فعاليت كنند. وي اولين كسي است كه در اواخر شهريورماه سال قبل- حدود 9 ماه قبل از انتخابات- در ديدار با جمعي از نخبگان يك استان از جدي بودن امكان تقلب سخن گفته و در چند ديدار ديگر روي آن تاكيد كرده است. همين شخصيت دو توصيه ديگر را نيز- بدون اينكه بداند از كجاست- دنبال كرده است حالا البته همه چيز روشن شده اما جالب اين است كه تا امروز نيز از بيان صريح اين 3 نكته بديهي كه 1-تقلب صورت نگرفته و نظام به امانت مردم خيانت نكرده است 2-نظام سياسي مقتدر است و مردم وفادارند و لذا كشور در شرايط بحراني نيست 3-احمدي نژاد رئيس جمهور قانوني و منتخب واقعي مردم ايران است، خودداري مي كند! و جالب اين است كه اين سه نكته همان سه نكته اي است كه آمريكا و صهيونيسم جنايتكار بين الملل نيز از اذعان به آن پرهيز مي نمايند.رهبر معظم انقلاب اسلامي در روز ششم بهمن ماه با ذكر تحليل ژرف خود يادآور شدند كه «مي خواهند جمهوري اسلامي را وادار كنند به باج دهي... امام باج نداد اين را همه بدانند كه ما هم از طرف ملت و از طرف خودمان به احدي باج نخواهيم داد. ما يك حرف حقي داريم و پاي آن حرف حق ايستاده ايم»"

درخاتمه اینکه اگر طبق ادعای قلم بر دست ایرانی یادداشت روز نویس غیر ایرانی رژیم ضد مردمی کودتا ئی و نامشروع 85% حامی دارد و اگر بدون دلیل و برهان و کلیوئی پذیرفته شود که بطور صلواتی رئیس جمهور کودتائی رقم 8 میلیون رأی کسب کرده است اکنون جای خیلی از سئوالات بدون پاسخ مطرح است که شامل مگر رئیس جمهور قلابی و تقلباتی به جز افزایش روند لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و 3 برابر کردن حجم واردات بیش از صادرات و تعطیلی کار خانجات و بیکار کردن کار گران و تعویق حقوق کار گران اخراجی وبیکارشده و حداقل دستمزد 3 برابر کمتر از حد نصاب تخمین زده شده رقم زیر خط فیقر اقتصادی کار مهمی دیگری کرده است که براساس آمار مرکز آمار دولتی 47 میلیون نفر جمعیت کشور که در شرایط فقر بسر می برند؟ یا اینکه مگر پاسخ ندادن به 330 میلیارد دلار در آمد نفت در 4 ساله ی دولت نهم که کجا رفته وچه شده است و منحل کردن سازمان مدیریت برنامه ریزی و بودجه بندی برای برداشت غیر مجوز از بودجه و خزانه و سپرده ارزی دولت که انجام شده است یا انجام دادن سریال تور سفرهای پر هزینه ی استانی که به جز دفاع کردن از پروژه ه ی هسته ای نتیجه نهائی منتهی به توزیع سیاست سیب زمینی مجانی دولتی برای خریدن آرای انتخاباتی شد بخش دیگری از اقدامات دولت نهم نبوده است؟ یا اینکه مگر شناسنامه دار کردن دانشجویان واخراج و زندانی کردن شان و تلاش برای گورستانی کردن دانشگاه ها و دخترانه و پسرانه کردن دانشگاه ها همراه با سرکوب سیستماتیک جوانان با طرح های زنجیره ای امنیت اجتماعی ویا تأمین هزینه ها ی سنگین صرف همایش و نمایش و رزمایش های رزمی آبی و خاکی و هوائی و آزمایش های موشکی دور برد و افزایش حقوق پرنسل ارگان های سر کوبگر و اختصاص دادن کمک های مالی به حماس و حزب الله لبنان برای اهداف تروریستی برون مرزی و بحران آفرینی وجنگ افروزی با فریاد نابود باد اسرائیل قسمتی دیگراز عملکرد دولت نهم در 4 سال گذشته نمی باشد؟ یا آیا مطبوعات بطور سیستماتیک به تیغ سانسور و توقیف و تعطیل شدن سپرده نشدن و این سیاست هنوز ادامه ندارد؟ یا اینکه مگر یک پاسدار میلیاردی غارتگر وزیر کشور دولت نهم نشد تا شرایط تدارک تقلبات نمایش خیمه شب بازی کودتای 22 خرداد را به نفع پاسدار گماشته احمدی نژاد تمام کند؟ خلاصه مگراین مورد ها مشتی از نمونه خروار اقدامات پاسداراحمدی نژاد در دوره ی 4 ساله ی دولت نهم نبوده است که پرسش است که چه اقدام مثبت دیگر یبه نفع مردم ایران انجام داد که می بایست انتظار داشت بطور معجزه آسا 50% بر آرای تقلباتی وی نسبت به دوره ی نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی دوره ی ریاست جمهوری نهم افزوده گردد و موجب تعجب مردم معترض نشود تا وارد خیابان نشوند ودست به تظاهرات اعتراضی نزنند؟ که اکنون قلم بردست غیر ایرانی یادداشت روز نویس باپاک کردن صورت مسئله با حربه ی پوسیده و لورفته ی بازجوئی و تحریف گری و وارونه گوئی و پرونده سازی کردن ومتهم و محکوم نمودن منتقدان و معترضان روضه ی تکراری مشابه سر باز جو پاسدار حسین شریعتمداری خوانده است.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/881108/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 8 بهمن ماه سال 1388