گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 8 بهمن ماه سال 1388

آفتابه (گفت و شنود)

مباشرش برای بردن آب با آفتابه زد صدا

برای خودتمیز کردن به مباشر ش داد ندا

مباشر دلخور که بود منتظر چنین فرصت

آفتابه آب داغ تحویلش داد بدون رخصت

گفت: كروبي با اظهارات اخيرش بدجوري توي برجك فتنه گران زده.
گفتم: ضدانقلابيون داخلي و خارجي و راديوهاي بيگانه يكسره فحش و ناسزا نثارش مي كنند كه چرا وسط راه جا زدي؟!
گفت: بعضي از همين عوامل فتنه هم مي گويند كروبي داره فيلم بازي مي كنه.
گفتم: دل خودشون رو خوش مي كنند.
گفت: همين عده مي گويند؛ اعتراض ما به كروبي به خاطر خود اوست!
گفتم: مباشري كه از دست زورگويي هاي اربابش خسته شده بود و بعد از يك سال كار كردن حقوق و مواجب هم نگرفته بود، وقتي ارباب درون توالت رفته و آب مي خواست، يك آفتابه آب جوش به او داد و... ارباب كه جيليز و ويليزش در اومده بود او را دنبال مي كرد و فحش مي داد. اهل محل به ارباب گفتند مگه چيكار كرده؟ ارباب گفت؛ دل من براي خود او مي سوزد! و مباشر در حال فرار گفت؛اي فلان فلان شده، من مي دونم و خودت هم مي دوني كه كجات مي سوزه!!

گفت : بدجوری کروبی زده است به خال

منتقدان داخلی وخارجی واداشته به جنجال

بر نظربرسمیت شناختن دولت کردند قیل و قال

باانتقاد گفته اند به کروبی،چرا نظرت کردی پایمال؟

گفته اندچرا همسو شدی با رهبر دزد بیت المال؟

عقب نشسته زانو ز دی در برابر خامنه ای دجال

گفتم : آخه همینکه سربازجو به کروبی داده حال

خودش کافیست که این موضع رفته زیر سئوال

تازه مگر کروبی نگفته است که شده تقلبات؟

با خیمه شب بازی، انتصابات شده انتخابات

مگرتوپ نینداخته برتوی زمین لوطی جماران؟

نگفته چون تو تأئید کردی کودتای پاسداران؟

برای اینکه تر سیده ای از تظاهرات 22 بهمن

مرگ بر تو گویند، اما تو مرا بخوانی دشمن

برای رفع مسئولیت ازخود،اما تو کردن مسئول

من طبق نظر تحمیلی تو ،این تأئید کردم قبول

تا گویم دولت نامشروع می شناسم برسمیت

اما در بیانیه تکملیلی تصحیح می کنم با جدیت

یعنی مردم دعوت می کنم به حضور در تظاهرات

تافریاد مرگ بردیکتاتور گوینددر 22 بهمن با بلیغات

یعنی آنچه سربازجو شریعتمداری داده بازتاب

بطور در بست زده می شود این توطئه زیرآب

گفت : اینگونه که برای کروبی شده دلسوزی

هست شبیه آن مباشر با ارباب بد جا سوزی

روزی مباشر درون توآلت نیازداشت آب

برای پاک کردن خود ، شده بود بی تاب

مباشرش برای بردن آب با آفتابه زد صدا

برای خودتمیز کردن به مباشر ش داد ندا

مباشر دلخور که بود منتظر چنین فرصت

آفتابه آب داغ تحویلش داد بدون رخصت

ارباب پس از مصرف آب داغ شد دچار سوزش

بدتراینکه چرا مباشر نکرد عذر خواهی و پوزش

در حال سوختگی بافحش دادن مباشر کرد دنبال

اهل محل متعجب از رفتار ارباب کردند سئوال

چه شده ارباب ، گفت دلم بحال مباشرمیسوزه؟

مباشر گفت من دانم نه دلت، کجایت میسوزه؟