گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 5 بهمن ماه سال 1388

قبر (گفت و شنود)

شریک گفت به مریض، چرا سوء ظن دارین؟

بگو قبر با قاف یا غین است، اگرسواددارین؟

گفت: تعدادي از هواداران خاتمي به او اعتراض كرده اند كه چرا از نامزدي رياست جمهوري كنار كشيدي كه موسوي بيايد و اين رسوايي را به بار آورد.
گفتم: دست خودش نبود، بايد كنار مي كشيد! كيهان همان روز نوشت كه نامزد اصلي مدعيان اصلاحات موسوي است و خاتمي كنار خواهد رفت.
گفت: خاتمي گفته است، بايد كسي نامزد مي شد كه «مرد روز شنبه» باشد و بعد از روز جمعه كه انتخابات است بتواند ايستادگي كند!
گفتم: يعني با صراحت اعتراف مي كند كه ادعاي تقلب در انتخابات و دست زدن به آشوب هاي خياباني از قبل طراحي شده و قرار بود بعد از انتخابات به اجرا درآيد؟!
گفت: چه عرض كنم؟! اين روزها بد جوري خودشان را لو مي دهند.
گفتم: مردي در بستر بيماري افتاده بود و شريكش در حال نامه نوشتن بود. يارو به شريكش گفت؛ اي فلان فلان شده، حتماً در فكر مرگ من هستي و داري براي داداشت نامه مي نويسي كه بيايد اموالم را هپل هپو كند؟ شريكش گفت؛ اين حرف ها چيه؟ چرا سوءظن داري؟ و بعد از چند دقيقه از مريض پرسيد، راستي! قبر با قاف است يا با غين؟!

گفتم : چه خبر از هذیان گوئی جدید آن یارو ؟

منظور همان پاسدار حسین است و سر بازجو

گفت : همچنان به هذیان گوئیست مشغول

تاشاید برای همتایان خودش شود مقبول

باز هم مثل همیشه گیر داده است به رقیب

بنام معترضین خاتمی حمله کرده این عوامفریب

گفته به خاتمی گفتندچرا ازنامزدی کشیدی کنار؟

موسوی جایگزین خود کردی تا رسوائی آورد ببار

گفتم :چگونه سربازجو دو پا کرده دریک جوراب؟

تا از سوی خاتمی به معترضین داده باشدجواب

گفت : خاتمی گفته به نامزد شنبه بود نیاز

تا پس از نمایش 22 خرداد شود وارد کارزار

یعنی اعتراف کرده از قبل شده بود آماده سازی

لوداده برای تقلب پس ازجمعه کردندصحنه سازی

گفتم: چرا سربازجو پاسدار خنگ درازگوش؟

خود به خریت زده که گویا شده فراموش

چگونه پارسال پس از تهدید و زدن بدیوار و در؟

لوطی جماران در دانشگاه علم وصنعت در آذر

بدستور طراحان کودتاگر پشت پرده با عتاب

خاتمی راشاه سلطان حسین وی کرد خطاب

مگردر بازگوئی عدم نیاز شاه سلطان نکرد تأکید؟

خاتمی به نامزد رئیس جمهور نشدن نکرد تهدید

چرا مثل همیشه سربازجو خرکی گرفته بهونه؟

چپه کرده ،واقعیت را درست کرده است وارونه؟

گفت : آخر این وارونه گوی بدنام وذلیل و خوار

شده کارش مثل آن یاروی رند مرده خوار

شریکش که بستری بود چون بود بیمار

رفت نزدش به جای اینکه کنندش تیما ر

شروع کرد بنوشتن نامه بیمار گفت ای فلان

لابد در فکرمرگ من هستی ، تو بی ایمان؟

داری نامه می نویسی برای برادرت تا بیا

اموال من هپلی هپول کند با تو در اینجا

شریک گفت به مریض، چرا سوء ظن دارین؟

بگو قبر با قاف یا غین است اگرسواددارین؟