دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 4 بهمن ماه سال 1388

نقد و بررسی (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " شفاف تر از اين ؟ ! "

" گیر دادن سربازجو شریعتمداری به حزب کارگزاران و بازجوئی کردن رفسنجانی که چرا در برابر تأکید خامنه ای به عدم دوپهلو گوئی خواص پاسخ دو پهلو داده است؟"

عجب قبرستان کهنه شکافی و نقال گری مضحک بازگوئی خاطره با یادداشت روز نویسی از گذشته که سر بازجو حسین شریعتمداری کرده است . چونکه با نقل قول کردن از یک مرده بدون توجه به این اصطلاح عامیانه که گفته می شود پشت سر مرده گفتن یا نقل قول کردن از آن خوب نیست. آنهم با پیش مقدمه سازی و معرکه گیری به جای اینکه لقمه بطور مستقیم بر توی دهان گذاشته شود دور سر چرخانیده شده و از پس سردر دهان گذاشته می شودتا که گفته شود حزب کار گزاران وابسته به رفسنجانی مکار اعتبار ندارد. زیراکه اعضای این حزب مایه و پول دارند که یک آخوند مرده که بر عکس روایت گر که گفته لوطی جماران قبل از سفر دو روزه به مشهد گفت که نگران آینده اش است شاید که طول عمرش وصال ندهد عجله کرد و به خانه ی این مرده آخوند ابو ترابی رفت تا که وی را توجیه و آگاه کند که برای نمایش خیمه شب بازی مجلس یا بازار مکاره ی پنجم درست نیست که نامت در لیست نامزدان انتخاباتی کار گزاران باشد . سپس وی که اعتراف کرده عددی نمی باشد اما تصمیم گرفت که اعلام کند نام وی بدلایلی که توضیح داده شد از لیست نامزدان کار گزاران خارج شود تا که اکنون سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری بهانه بر ای مانور تبلیغاتی علیه ی رقیب داشته باشد .

البته بدون آنکه سربازجو حسین شریعتمداری توضیح دهد اگر صاحب پول و ثروت باد آورده بد است . برای چه اکنون فقط جنگ اصلی قدرت جناح و باند ها پیرامون حذف رقیب و قبضه ی کامل قدرت در راستای انباشت هر چه بیشتر ثروت می باشد. ضمن اینکه بدون هیچ پاسخگوئی و تشریح که مبلغ 330 میلیارد دلاردر آمدفروش نفت در 4 سال گذشته دردولت نهم کجا رفته و چه شده است؟ همینطور سئوال است که مگر باند مافیائی انگلیسی غارتگر مؤتلفه که حزب هم شده است کمتر ازحزب کار گزاران اعضایش ثروت دارند و صاحب ثروت های نجومی شده اند یا اینکه مگر اینکه در 31 ساله گذشته این باند مافیائی انگلیسی غارتگر کم دست به غارتگری زده است که یار رهبر و هم مدافع سرسخت دولت نامشروع دهم می باشد در صورتیکه در گذشته هم در کنار رفسنجانی مکار وغارتگر و حزب کار گزاران شریک غارتگری ها بوده است ؟ اما اکنون بدلایل تضمین منافع غارتگری بیشتر با رفسنجانی چپ افتاده و رقیب و مخالف حزب کار گزاران شده اند. بهر صورت سر بازجو حسین شریعتمداری چنین پیرامون از حزب کارگزاران در دوران نمایش خیمه شب بازی مجلس پنجم نقل قول کرده است :

"مرحوم ابوترابي مي گفت «درباره منابع مالي حزب كارگزاران ترديد جدي دارم و نمي خواهم نامم در فهرست انتخاباتي آنها باشد» و توضيح مي داد كه «من خود را عددي نمي دانم ولي سابقه اسارت طولاني و مخصوصاً عنوان نماينده رهبري در ستاد آزادگان مرا مورد توجه مردم قرار داده است و احتمالا كساني از رفتار و مواضع من الگو مي گيرند، بنابراين وظيفه خود مي دانم از فهرست انتخاباتي گروهي كه مواضع سياسي قابل قبولي ندارد و نسبت به منابع مالي آن نيز ترديدهاي جدي وجود دارد خارج شوم تا به همين اندازه هم اين حزب را تائيد نكرده باشم»... فرداي آن شب، بيانيه سيدعلي اكبر ابوترابي خطاب به حزب كارگزاران كه خواستار حذف نام خود از فهرست انتخاباتي اين حزب شده بود روي خروجي خبرگزاري ها رفت"

سربازجو پاسدارحسین شریعتمداری در دنباله با سیاست توبره و آخور خوری و مثل همیشه بدون ارائه توضیح که وی در چه رابطه ای و چگونه وکجا دستگیر و زندانی شد ودر کدام بندزندان وی زندانی بوده است و درون زندان چه می کرده است ؟ دست به خالی بندی زده و خمینی شیاد را گنده کرده است که بدستور شاه با سرهنگ ساواک تا استانبول مشایعت شد تا از آنجا به نجف برود و برای 15 سال بی احساس و گمنام برای نسل جوان آنجا اقامت گزیند تا که در شرایط مشخص نوبت حرکتش بسوی پاریس فراهم شود تا پس از زد و بند های زیر درخت سیب پشت پرده در پاریس به ایران سفر نماید تا فرصت طلبانه دست به موج سواری بزند و انقلاب را هم منحرف و هم مصادره کند.همچنین بدون توجه به 3 بار سپاس و درود شاهنشاگفتن عسگر اولادی تا از زندان شاه آزادشد. یا اینکه بگوید که چرا هویدا و تیمسارنصیری رئیس ساواک اعدام شدند تا گند زد و بند و همکاری آخوند های حکومتی باساواک شاه در نیاید ومشخص نشود؟ امااکنون با صغرا و کبرا چیدن آنگونه که خواسته دروغ سرهم کرده است تا امر به معروف و نهی از معروف گفتن را اثبات کند که از درون زندان زمان شاه الگو بر داری شده وپس از انقلاب برای سر کوب گری و ضرب و شتم استفاده شده است . بهر حال اینگونه روضه خوانی از موضع تجربه ی همکاری با ساواک شاه و بازجوئی و پرونده سازی کردن بیش از 31 ساله پس از انقلاب بهره بردن برای کالبد شکافی وباز گوئی سناریوی متهم کردن رقیب مغلوب دوم خردادی ها بعنوان جریان فتنه بوده است همچنین از روفوزه شدگی آزمون خواص دو پهلوگوی در خواب فرو رفته و هنوز بیدار ناشده از جمله رفسنجانی گفته که تشریح و تحلیل آن چنین است :

" «غبارآلودگي» اگر اصلي ترين شاخصه فتنه است- كه هست- و اگر دشمن از شبهه افكني در اذهان و غبارپراكني در فضا، به عنوان اصلي ترين حربه براي بهره گيري از فتنه استفاده مي كند- كه مي كند- غبارزدايي و به قول آقا «شفاف سازي، دشمن دشمن و غبار آلودگي كمك به دشمن» است و در اين ميان، خواص مسئوليت بيشتر و اصلي تري برعهده دارند و بديهي است كه چنانچه اين وظيفه خطير را واگذارند، در اردوگاه دشمن خيمه زده اند، چه بدانند و بخواهند و چه ندانند و نخواهند. بايد اذعان كرد كه در جريان فتنه اخير برخي از خواص آزمون خوبي ندادند و به قول آقا رفوزه شدند و سقوط كردند.سكوت خواص چه بخواهند و چه نخواهند، همراهي با دشمنان است و در اين عرصه، خوشبينانه ترين احتمال، ناآگاهي آنان است كه در اين حالت عنوان «خواص» نام بي خاصيتي براي آنهاست و در هر دو حالت، در بوته آزمايش اين روزها، رفوزه تلقي مي شوند و از سقوط گريزي ندارند. اميد آن كه سكوتشان ناشي از ناآگاهي باشد و كفه گناهانشان در «روز شمارين» سبك تر، اگرچه احتمال بي خبري و ناآگاهي برخي از خواص، در حالي كه امروز، غبار فتنه فرو نشسته و سره از ناسره جدا شده است، به سختي مي تواند قابل قبول باشد. آيا در ائتلاف آشكار آمريكا، اسرائيل، انگليس، منافقين، بهايي ها، ماركسيست ها، تروريست ها با سران فتنه براي مقابله با اسلام و امام و انقلاب و نظام اسلامي ترديدي هست؟! آيا هنوز هم مي توان پذيرفت كه اين ائتلاف شوم عليه انتخابات و دولت و اعتراض به تقلب مورد ادعاي آنان بوده است؟ اهانت آشكار به اسلام، حضرت امام(ره)، حمايت از اسرائيل و آمريكا، دنباله روي مو به مو و بي كم و كاست سران فتنه از فرمول ديكته شده صهيونيست ها- كه تمامي اسناد آن موجود است- و اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسين عليه السلام چه ربطي به انتخابات و ادعاي تقلب و مخالفت با دولت و امثال آن دارد؟ آيا مي توان تصور كرد هنوز هم كساني از خواص وجود داشته باشند كه درپي حقايق آشكار شده اين روزها از خواب بيدار نشده باشند؟! اين احتمال درباره خواص ناممكن است و البته كساني كه به هر علت و با هر نيت خود را به خواب زده اند، حساب ديگري دارند"

بالاخره اینکه سربازجو حسین شریعتمداری در پایان یادداشت روز خود با روش از ریش بریدن پیوند سبیل کردن از نقل قول کردن یک آخوند مرده به حزب کار گزاران رسیده و پس ازعبور از آن به دو پهلو گوئی خواص شناسائی لوطی جماران رسیده است تا که توانسته است اینگونه یقه ی رفسنجانی را بگیرد که چرا به جای تسلیم شدن به پیام مشخص کردن مرز و دست بر داشتن دو پهلو گوئی خواص لوطی جماران در این مورد خاموش مانده وخود را به خواب زده و بر خلاف دفاع کردن از فرزندان خود اما نسبت به توهین کنندگان به امام حسین و خمینی شیاد این چنین سکوت کرده است :

" اما، اگر سكوت خواص با احتمال بي خبري و ناآگاهي قابل توجيه باشد - كه نيست- موضع گيري دوپهلو و سخن به ابهام و ايهام گفتن با هيچ توضيحي قابل توجيه نخواهد بود. موضع گيري دوپهلو اگر از جانب خواص باشد، نشانه آن است كه حقيقت را مي دانند و از تاكيد شفاف آن بيم دارند. اينگونه موضع گيري نه فقط به كشف حقيقت كمكي نمي كند بلكه دميدن- انشاءالله ناخواسته- در آتش فتنه و گشودن راه فرعي و جاده انحرافي است.: در آخرين دقايقي كه اين يادداشت زير چاپ مي رفت خبر رسيد آيت الله هاشمي رفسنجاني در ديدار جمعي از اعضاي شوراي مركزي حزب موسوم به «اعتدال و توسعه» از يك سو تاكيد كرده اند كه «مقام معظم رهبري صالح ترين فرد براي حل مشكلات فعلي است» و از سوي ديگر اظهار داشته اند «براي برون رفت از وضعيت فعلي، راه حل هايي را كه با توجه به تجربياتم به ذهنم مي رسيد در خطبه نماز جمعه مطرح كرده ام» و توضيح نداده اند كه اولا؛ وقتي رهبر معظم انقلاب را فصل الخطاب مي دانند پيشنهادات خود در نماز جمعه تهران را با مواضع صريح، مستدل و منطقي رهبري چگونه جمع مي كنند؟ ثانيا؛ اين كه مي گويند «مطمئن هستم با كمك افراد معتدل از هر دو جناح موجود كشور و با تدبير رهبري مسايل موجود قابل حل است» به چه معني است؟ آيا جناب رفسنجاني هنوز متوجه نشده اند كه ماجراي اخير درگيري ميان دو جناح نيست؟ اهانت به امام (ره) حمايت آشكار از آمريكا و اسرائيل، توهين به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام چه ربطي به دولت و انتخابات دارد؟! كه آقاي هاشمي «با توجه به تجربيات خود»! نسخه آشتي مي پيچند؟ آشتي با دشمنان اسلام و امام و اهانت كنندگان به امام حسين(ع)؟! ثالثاً؛ اگر آقاي هاشمي رفسنجاني با دولت مخالفند و بر فرض كه براي مخالفت خود نيز دلايل قابل قبولي دارند، چرا با حفظ مخالفت خود، حمايت سران فتنه از اسرائيل و آمريكا و اهانت آنان به امام و امام حسين(ع) را محكوم نمي كنند؟! اين پرسش به طور طبيعي در ذهن مردم شكل مي گيرد كه چرا وقتي به فرزند آيت الله هاشمي نازك تر از گل گفته مي شود، ايشان به دفاع برمي خيزند، اما عليه اهانت كنندگان به امام و امام حسين(ع) برنمي آشوبند و يا آشفتگي خود را - كه قطعي است- ابراز نمي فرمايند؟! همه مي دانند كه براي جناب رفسنجاني هيچ چيز و هيچكس باارزش تر از اسلام و ائمه معصومين(ع) نيست ولي دانستن اين نكته نيز براي مردم لازم است كه علت سكوت ايشان در مقابل اهانت كنندگان به امام و به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله(ع) چيست؟! "

در خاتمه درست گفته می شود که هیچ گربه ای حاضرنیست که بخاطر رضایت خدا موش بگیرد . بنابراین سر بازجو حسین شریعتمداری که به شیوه ی نقالی داستان سرائی و خاطره گوئی کرده است و از مرده دمخور لوطی جماران نقل قول علیه ی حزب کار گزاران رفسنجانی کرده است و از خاطرات زندان و ایستادگی قهر مان بازی های بچه های مذهبی پیرو خمینی در زمان شاه برای گرو فروشی کردن چاشنی کرده است که اینان می توانستندطبق فتوا تقیه کنند و تقلید کردن از خمینی شیاد را انکار کنند اما آخوند های پیرو خمینی شیاد مجاز به انکار این موضوع نبودند تا که در دنباله به فتوای امر به معروف و نهی از منکر درون زندان شاه رسیده است و آن را مکمل خواص ودو پهلو شناسی لوطی جماران کرده است تا که در پایان به سراغ رفسنجانی مکار رفته است که چرا گفته است لوطی جماران را صالح ترین فرد برای حل شرایط کنونی می داند . بدتر اینکه چرا استناد به گفته های در آخرین خطبه ی نماز جمعه خود در 26 دی کرده و از راه حل با فعال کردن میانه بازان دو جناح گفته است. در صورتیکه به نظرسر بازجو حسین شریعتمداری اینان همکاران آمریکا و اسرائیل و جزو سران فتنه می باشند . خلاصه اینکه با زیر سئوال بردن رفسنجانی نتیجه گیری کرده است که اینگونه نظر دادن رفسنجانی بر خلاف نان قرض دادن به لوطی جماران به عنوان صالح ترین فرد در شرایط کنونی برای تصمیم گیری است . همینطور افزوده است که اینگونه نظر دادن رفسنجانی که حساسیت نسبت به فرزندانش دارد تا کسی نگوید بر بالای چشمان شان ابرو وجود دارد . زیرا که وی بر افروخته می شود وواکنش نشان می دهد . اما اکنون با دور زدن تأکید لوطی جماران پیرامون خواص دو پهلو گوی از میانه زبان دفاع کرده است. اکنون پرسش است که آیارژیم ضد بشر کودتائی نامشروع که در شرایط خفقان و سانسور و سرکوب کنونی با انقباض کامل حکومت نظامی که تحمیل شده اشت که یک سر بازجو پاسدار قلم بر دست آنچنان قدرت دارد که هم خط و خطوط برای لوطی جماران آلت دست پاسداران کودتا گر تعیین می کند و هم تیغ کشی علنی علیه ی رفسنجانی مکار می کند این چنین رژیمی اعتباردارد ومردمی است و آیا مخالفان و منتقدان و دگر اندیشان می بایست همگام با مردم معترض ایران لحظه ای درنگ برای مبارزه تغییرات دمکراتیک در ایران کنند؟

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/881104/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 4 بهمن ماه سال 1388