دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 16 اردیبهشت ماه سال 1389

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " گذشته ما و آينده آنها "

" معلوم نیست چه موقع قرار است پروژه ی هسته ای کامل شود و به بهره وری ادعای کاذب صلح آمیز انرژی سوخت رسانی برسد؟"

پس از پیام های های د و بدل شده ی پشت پرده و تلااش های پیگیر با فعالیت های مستمر لابی ها و جاسوس و دلال های چند جانبه ی مقیم آمریکا که امثال هوشنگ امیر احمدی می باشند . بالاخره پاسدار گماشته احمدی نژاد توانست موافقت ویزای سفر خود به آمریکا را از سوی مقامات آمریکا به خصوص وزیر امور خارجه دریافت کند وبه جای وزیر آدم ربای امور خارجه اش منوچهر متکی حضور در سازمان ملل برای سخنرانیی یابد. حال بماند که بر خلاف قول های داده شده در پشت پرده وی تلاش کرد برای خود نمائی شیپور را از در گشادش بنوازد و سناریوی نا بود باد اسرائیل را بشکل باز سازی و بر گردان شده ی دیگری در مورد آمریکا اجرا و نمایش دهد و خواهان اخراجش از شورای حکام شود . اما از بس شیش وبش بازی در آوردن و لغز خوانی کردنش موجب شد هم مورد انتقاد دبیر کل سازمان ملل واقع شود . هم اینکه موجب ترک چندین نمایند گان سایر کشور ها موقع سخنرانی اش از سالن شد . ولی عجیب است که اکنون قلم بردست وارونه گوی یادداشت روز نویس با تکرار کپی ادعاهای هسته ای پاسدار گماشته احمدی نژاد در سازمان ملل وی نیز هم لهجه با احمدی نژاد شده واینگونه ادا و ااطوار هسته ای در آورده و ادعای کمدی ناچسب کرده است:

"گكنفرانس بازنگري ان پي تي در نيويورك صحنه رويارويي ايران و امريكا نيست بلكه صحنه رويارويي امريكاست با جامعه جهاني. ايران در اين ميان، فقط نماد و نشانه اي است از اراده مجموعه كشورهايي كه حاضر نيستند حقوق و منافع خود را بر مبناي اخم يا لبخند امريكا تعريف كنند. كشورهاي در حال توسعه جهان اكنون به اين نتيجه رسيده اند كه پرچم در دست بهترين گزينه ممكن قرار دارد. اگر ايران بتواند مسير هسته اي شدن را تا انتها برود -كه به يك معنا رفته است- آن وقت مدلي جديد براي هسته اي شدن ايجاد خواهد كه مي توان پيش بيني كرد كشورهاي بسياري از آن تبعيت كنند و اگر به هر دليل اين مسير تكميل نشود، تقريبا ترديدي نيست كه كشورهاي در حال توسعه بايد سوداي هسته اي شدن را از سر خود بيرون كنند چرا كه مستحكم ترين خاكريز سقوط كرده است و گذشته ما تبديل به آينده آنها خواهد شد"

قلم بر دست مشنگ تر از پاسدار گماشته احمدی نژاد تصور کرده است که سازمان ملل و بحران پرونده ی هسته ای همچون عرصه ی جبهه های جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق است که نوجوانان دانش آموز و بسیجیان گول خورده و تحریک شده که در پشت جبهه ایستگاه های صلواتی به اینان شربت شهادت خورانیده می شد و با کلید بهشت پلاستیکی ساخت تایوان بر گردان شان آویزان می شد تا که گله گله راهی میادین جبه های مین گذاری شده شوند تا بقول معروف این یکبار مصرفان مین پاک کن عمودی می رفتند تا افقی باز گردند . البته خیلی ها از اینان از بین رفتند و اثری ازشان باقی نماند و چیزی ازشان باز نگشت تا که خمینی شیاد و پاسداران جنگ افروزش که نقشه کودتا و قبضه ی قدرت و انحصاری کردنش همچون شرایط کنونی را در سر می پروراندند با کمال وقاحت ووارونه گوئی و مرده خواری کردن مدعی شد که جنگ نعمت الهی می باشد . اکنون قلم بر دست یادداشت روز نویس شرایط کنونی و دفاع نمودن از پروژه ی هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای را مشابه همان جنگ ایران و عراق می داند که مخاطب جنگ به جای عراق آمریکا می باشد که ادعای پیشمرگه شدن ایران در دفاع از جنگ هسته ای با آمریکا کرده است و به حساب برای جذب و تحریک برخی کشور های دیگر بعنوان گسترش حاشیه ی امنیتی با افتخار از خط شکن جنگ بودن ایران با آمریکا اینگونه ادعای سوپر احمقانه کرده است :

نيويورك اكنون جايي است كه كشورهاي در حال توسعه در آن براي آينده خود مي جنگند.مهم اين است كه اولين خط شكن چه كسي است يا به عبارت ديگر چه كسي اول بار امريكا را شكست خواهد داد؟ اين سوال از اين رو اهميت دارد كه همه مي دانند اين كشور خط شكن است كه با بيشترين مقاومت روبرو خواهد شد و بايد بيشترين هزينه را بپردازد و الا خط وقتي شكست عبور از آن ديگر دشوار نيست

فراموش نشود که اینگونه تفسیر کردن بر گردان همان تئوری سربازجو حسین شریعتمداری است که در یادداشت های روز خود گفته بود که سر نوشت پرونده ی هسته ای نه در پشت میز در اروپا که در خیابان های بیروت و بغداد تعیین می شود که اکنون چون این پرونده بحرانی و خطری تر از قبل شده است جبهه ی نبرد وجنگ دفاع از پروژه ی هسته ای هم گسترش یافته و دامنه ی آن از خیابان های بغداد و بیروت عبور نموده و به نیویورک رسیده است . البته طبق همین اعتراف بعید نیست که خنثی کردن بمبی که قرار بود در آمریکامنفجر شود و قربانیانی داشته باشد مرتبط با همین پیام جنگ هسته ای اذعان شده در نیویورک باشد که اکنون با زیر سئواال بردن مناسبات ودیگاه مذاکرات هسته ای رقیب مغلو دوم خردادی ها را به تهدید هسته ای آمریکا گره زده است:

چرا كه هيچ امتيازي بزرگتر از لبخند امريكا -همان كه اصلاح طلبان درايران «اعتمادسازي» مي خواندند- وجود ندارد..پيمان نيو استارت شوخي اي بود كه امريكا و روسيه با جهان كردند. هر دو كشور به دلايل اقتصادي و نظامي دريافته اند كه سلاح هاي هسته اي ديگر ارزشي بيش از «گياه هاي تزئيني سر طاقچه» ندارند چرا كه نه مي توان با آن جلوي تهديد هاي نامتقارن جديد را گرفت و در جنگ هاي مدرن پيروز شد و نه شانه هاي نحيف اقتصاد اين كشورها توان ادامه مسابقه توسعه تسليحات هسته اي را دارد. در نتيجه، تئاتري ترتيب داده شد كه به دنيا بگويد قدرت هاي بزرگ در حال عمل به تعهدات خود طبق ان پي تي هستند بي آنكه بگويند به جاي سلاح هايي كه نابود مي شود، سلاح هايي صدها برابر قدرتمندتر اضافه خواهد شد و ضمنا هيچ كس در جهان بالاخره نخواهد دانست كه اين دو كشور سرانجام به همين تعهد اعلام شده خود عمل كردند يا نه. امريكا مي خواهد تهديد ناشي از زرادخانه هسته اي خود را در پس مفهومي من درآوردي و بي معنا به نام تروريسم هسته اي مخفي كند و اصطلاحا جامعه جهاني را به دنبال نخود سياه بفرستد.دليل دوم، پيشنهادهاي ايران است كه درست بر نقاط ضعف و آسيب ان پي تي تاكيد مي كند. ايران عقيده دارد اولا مهم ترين موضوع بر زمين مانده ان پي تي خلع سلاح قدرت هاي جهاني است كه در سايه امنيت ايجاد شده از طريق پاي بندي ديگر كشورها به مفاد ان پي تي زرادخانه هاي هسته اي خود را به نحو خوفناكي توسعه داده اند و اكنون حتي به خود اجازه مي دهند كه با اتكا به آنها بقيه جهان را تهديد كنند. از نظر ايران تنها خلع سلاح است كه منجر به عدم اشاعه مي شود نه برعكس و الا در شرايطي كه كشورهاي داراي سلاح بر حفظ داشته هاي انحصاري خود تاكيد مي كنند بايد بدانند كه بالاخره ديگر كشورها دست روي دست نخواهند گذاشت تا آنها را تماشا كنند. ايجاد يك مكانيسم راستي آزمايي بين المللي و مستقل براي خلع سلاح قدرت هاي بزرگ در يك چارچوب زماني مشخص، تنها تضمين معتبري است كه مي تواند ثابت كند

معلوم نیست که قرار است که لغزخوانی های تاکتیکی تبلیغاتی چه کسی را گول بزند و یا فریب دهد . زیرا در شرایطی که چندین سال است که وظایف اصلی دولت و ارگان های سر کوبگر ترتیب دادن نمایش و همایش و رزمایش نظامی ومانور های آماده باش جنگی زمینی و خاکی و آبی و هوائی در برابر دشمن می باشد و افتخار به آزمایش های موشکی های دور برد تهدید آمیز و مخرب می شود که گفته می شود نه اسرائیل که اروپا در تیررس شلیک اصابت این موشک های مخرب دور برد هستند . از سوی دیگر گذشته از آنکه اعتراف آشکار شده است که اسرائیل نا بود با ید گردد . مهمتر اینکه خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس امروز به نقل از پاسدار وحیدی وزیر دفاع نقل قول کرده است که امسال طرح تو لید موشک های دور برد می باشد . یعنی اینکه ایگونه طرح های جایگزین پاسخگوئی مطالبات مردم شده است . اما ادعای وارونه صلح آمیز بودن پروژه ی هسته ای کردن و خواهان خلع سلاح شدن جهانی کشتار جمعی بیش از حد شوخی و هذیان گوئی کردن می باشد که قلم بردست یادداشت روزنویس چنین ادعایش را کرده است :

" نهايتا ايران خواهان آن است كه مبادله مواد و تجهيزات هسته اي حتي الامكان تسهيل شود و ماده 4 ان پي تي كه تنها نقطه اميد كشورها براي پاي بند ماندن به معاهده است اندكي جان بگيرد "

اما اجلاس واکنشی خلع سلاح اتمی جهان در تهران که به حساب گفته شد 57 کشور شرکت داشتند که بیش از 47 کشور شرکت کننده در اجلاس تهدید اتمی تروریستی در آمریکا بود پیش مقدمه و بستر سازی سخنرانی هسته ای اخیر پاسدار گماشته احمدی نژاد در سازمان ملل بوده است که بدون شک با مشورت و توافق خامنه ای رهبر لوطی جماران و مرشدش آخوند انگلیسی محمد تقی مصباح یزدی و صد البته موافقت پاسداران کودتا گر بوده است . زیرا که این ارگان فاشیستی هم قدرت وهم تأسیسات هسته ای را در اختیار خود دارد . پس هدف سخنرانی پاسدار گماشته احمدی نژاد در سازمان ملل از موضع فرافکنی بر خورد کردن و وتوپ وارد زمین حریف به خصوص آمریکا کردن بوده است . به خصوص اینکه ادامه ی سیاست وقت کشی از یک سو وایجاد اختلاف میان گروه 5+1 و یافتن بازیگران جدید همچون برزیل برای مانور تبلیغاتی برون رفت از انزوای جهانی جزو اهداف دیگر می باشد. خلاصه هدف نهائی تلاش برای خنثی کردن تصویب قطعنامه ی تحریم های اقتصادی در شورای امنیت سازمان ملل است . هم اینکه چشم دوختن به نتیجه نشست شورای حکام در ماه آینده می باشد .

" يك ماه آينده نشان خواهد داد كه كداميك از اين دو منطق قدرتمند تر است. ولو اينكه اجلاس بازنگري ان پي تي سند نهايي نداشته باشد از همين حالا روشن است كه امريكايي ها فضاي گفتماني را باخته اند. اثرات اين توفيق زماني نمايان خواهد شد كه رويارويي ايران و امريكا در ماه هاي آينده صريح تر شود. "

در خاتمه اینکه اکنون که قلم بر ست یادداشت روز نویس از عدم کاشت و توقع بر داشت زیاد آمریکا ئیان پیرامون تعهدات منع سلاح هسته ای گفته شده است ولی مشخص نیست که چرا سخنی از سیاست بر خورداری پروژه ی هسته ای حق حق مسلم ماست نگفته است که چگونگی مرحله ی شروع تا اینجای کار چه حاصلی در بر داشته است؟ اگر واقعاً این پروژه که زمانی ادعا می شد فرار تراز طرح ملی کردن صنعت نفت می باشد واقعاً آنگونه ملی و همه گیر شده است که روزی پاسدار گماشته احمدی نژاد تعریف می کرد که موقع باز گشت با هلی کوپتر از یکی از استان های خراسان شمالی بوده است که بخش خشکی کنار یک رود خانه هیلکوپترش فرود می آید که نا گهان مواجه می شود با تعدای از اهالی روستا که دور وی جمع شدند و فریاد نزدند که نان و آب و برق و بهداشت و کود وبذر کشت و.. می خواهیم ، بلکه فریاد زدند که انرژی هسته ای حق مسلم ماست . اکنون سئوال ساده این است که چرا هیچ مسئول یاقلم زنی همچون همین قلم بر دست یادداشت روز حاضر نیستند پاسخ دهند که محصول برداشت شده از کشت پروژه ی هسته ای که ده ها سال است که میلیاردها دلار را بلعیده و صرف هزینه ی خود کرده است که عاقبت مبهمی هم در چشم انداز است .اما معلوم نیست که این پروژه ادعائی ماورای ملی تا کنون برای ایران و مردم ایران چه بهره یا عایدی همراه داشته است؟ در صور تیکه 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند و دولت بدهکار بانک ها می باشد که خودبانک ها هم در حال ورشکستگی هستند . یکی از عوامل بدهکاری هم گفته می شود که شرکت های دولتی هستند که وام بانکی دریافت و بدهی شان را به بانک مسترد نکرده اند . از طرف دیگر کسری بودجه دولت هم در حال افزایش است . بد تر اینکه ضریب واردات هم در حال رشد چند برابر صادرات است که نتیجه ضرر و زیان چند جانبه شده است . یعنی هم با رشد واردات موجب نا بودی و تعطیلی واحد های تولیدی داخلی و بسته شدن کار خانه ها و اخراج و بیکار شدن کار گران شده است . هم اینکه بدلیل گردش افزایش حجم نقدینگی پول در بازار که تبدیل به اقتصاد انگلی و واسطه گری شده است سبب رشد تورم و گرانی لجام گسیخته و فقر و بیکاری و گسترش بیشتر شکاف عمیق طبقاتی در جامعه شده است. آری این وضعیت بحران هسته ای که موجب تنش منطقه ای و جهانی شده است قرار است چه موقع به پایان برسد و به بهره وری ادعای کاذب صلح آمیز انرژی سوخت رسانی برسد؟

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/890216/2.htm#other201

دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 16 اردیبهشت ماه سال 1389