دروغ نامه کیهان شنبه 18 ار دیبهشت ماه سال 1389

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان "جوجيتسو به سبك ميرزا آغاسي "
"عریان سازی رژیم کودتائی نامشروع و ضد مردم با فراموش کردن نام ومطالبات و وبسیج شدن علیه شان"

حکومت های مستبد و خودکامه و دیکاتوی وقتی که از مردم خود فاصله می گیرند و حمایت و پشتیبانی شان را از دست می دهند نه ضریب وابستگی شان به ار گان ونهادهای نظامی و انتظامی و اطلاعاتی و امنیتی سرکوبگر هر چه بیشتر می شود ، بلکه از وحشت واکنش اعتراضی و قیام مردم ناراضی به دلیل نا توانی و ضعف ناشی از پاسخگوئی که به مطالبات مردم دارند پیوسته با توطئه گری و تهدید در حال آماده باش تهاجم به مردم معترض می باشند. خلاصه همچون عنکبوتی می مانند که در کج دیوار در میان تارهای تنیده شده ی حفاظتی خود گیر کرده و راه عبور ندارند.در نهایت سرنوشت محتوم شان از بین رفتن در میان لایه های تار عنکبوتی می باشد .

اما اگر در میان چنین سیستم هائی حکومت مذهبی وجود داشته باشد که حاکمانش مذهب را تبدیل به ابزار تبلیغاتی و دستآویز سرکوب معترضان و منتقدان کرده باشند تا برای خود سپر دفاعی ساخته و تلاش برای قبضه ی قدرت و حفظ آن کرده باشند . آن موقع دیگر فاجعه است که درمان و خلاص شدن از چنگال چنین اختاپوس وصل به قرون وسطا فقط با تغییردادنش امکان پذیر می باشد. در ست مابه همین بلا ومعظل سرطانی مزمن 31 ساله ای که مردم ایران اسیر وگرفتارش شده اند. به ویژه اینکه پس از کودتای پاسداران که در 22خرداد سال اتفاق افتاد که از یک طرف مربوط به ادامه ی جنگ قدرت و ثروت جناحی و باندی میانغالب و مغلوب بود که منتهی به حذف کامل مغلوب از صحنه ی قدرت حتی فعالیت سیاسی شده است . از طرف دیگر سبب شد تا شکاف در رأس حاکمیت از رأس تا ذیل آلوده به فساد و به حساب یک دست شده عریان شود . از سوی دیگر همزمان با ادامه ی جنگ و گریز حذف کامل بی چون چرای رقیب مغلوب که همچننان ادامه دارد درون باند های مافیائی غالب اختلافات بروز کرده وآشکار شده است . مهمتر اینکه با به صحنه آمدن مردم ناراضی یا عنصر اجتماعی که با حضور خود در تظاهرا ت های نمایشی حکومتی که با فریاد زدن مرگ بر دکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه آن را تبدیل به تظاهرات ضد حکومتی کردند و آشکارر رو در روی حکومت کودتائی نامشروع ایستادند. موجب بصدا در آمدن فتادن طشت رسوائی حاکمان از بام بر زمین و ناقوس مرگ شان شد . زیرا که دیگر هر گونه نا مشروع بودن رژیم کودتائی ضد مردم در اذهان عمومی بر طرف شده است . بنابراین حاکمان کودتا با بسیج همه جانبه ی ارگان های سر کوبگر و ارگان های تبلیغاتی رسانه های گروهی سخت نیازمندند برای همین در صدد سرکوب وحشیانه ی معترضین ناراضی بر آمده اند تا که خطر تغییرات دمکراتیک در ایران که خواست مردم ایران می باشد را دفع و به تأخیر اندازند . ضمن اینکه با حذف آشکار مردم و مطالبات شان و با خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم آگاه و ناراضی و به کوچه به علی چپ زدن ضریب نارضایتی شان به فهم و شعورشان توهین می شود .در عوض توطئه برروی سران رقیب متمر کز می شود و اینان عوامل دشمن و ستون پنجم و پیاده نظام ووابسته به بیگانه نا میده می شوند.

بهرحال بی جهت نیست که قلم زنان یادداشت روز نویسان دروغ نامه ی کیهان بطور زنجیره ای با فراموش کردن مردم ومطالبات شان وحتی با نادیده گرفتن اوضاع به شدت بحرانی نا بسامانی های اقتصادی و ورشکشته شدن بانک ها و مطرح شدن شرکت های بدهکار به بانک ها و صحبت از 200 دانه درشت این شرکت های دولتی به بانک ها که می شود. یا اینکه هیچگونه به روند رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی که اشاره ای نمی شود . ولی اینگونه همه ی مسائل مهم جاری کشور به طیف یا جریان مغلوب شکشت خوردگان وابسته به بیگانه و خنثی و بر ملا شدن توطئه های شان آنهم از سوی ملت ربط داده شده است :

" طيفي كه با توجه به فرآيند دگرگوني و عقبگرد عقيدتي، در طليعه پروژه پيچيده و چند لايه جنگ نرم بيگانگان قرار گرفته بودند، خدمتي بزرگ به ملت و نخبگان ايران كردند و ناخواسته زنگ هشدار را بي موقع - به موقع!- به صدا درآوردند. آن پروژه هر چند كه همچنان پيگيري مي شود، اما نقشه اي لو رفته است و اصرار بر تداوم آن جز به ضد خود تبديل نمي شود. دشمن در جنگ نرم قرار بود خواب كند و شبيخون بزند. قرار بود از نيروي خودي - در دو سطح مردم و نخبگان - يارگيري كند و به زعم خويش، به شيوه جوجيتسويي نيروي ملت ايران را عليه خود او به كار ببندد. اما وقتي حريف را نسبت به ترفند خود هوشيار كرديد، اصرار بر آن نه تنها بي ثمر خواهد بود بلكه ممكن است متقابلاً تبديل به دامي براي خود شما شود. جوجيتسو بازي دشمن به ويژه از عاشورا (6 دي ماه 1388) به بعد، چنين روند معكوسي را طي كرده است. شبكه جنگ نرم كه از آن به درستي به عنوان فتنه ياد شد در اين 4 - 5 ماه در مسيري پا گذاشته كه فقط زرادخانه هاي تهي شده، تفنگ بي فشنگ و پوكه هاي خالي او را بيشتر عيان مي كند"

مگرامکان دارد که رقیب مغلوب به بیگانه و شکست خورد متهم شود. ولی موضوع به بحران هسته ای اشاره و ربط داده نشود؟به خصوص که بخش اعظم توطئه ی طراحی کودتای پاسداران وحذف رقیب دوم خردادی ها گذشته از قبضه ی قدرت و انحصاری کردنش بوده است. همچنین تلاش برای مصادره 2000 میلیارد دلار شرکت و مؤسسات و بانک های دولتی و امول ملی بوده که اکنون این هدف با تاب پیگیری و اقدام می شود.مهمتراینکه تلاش پیگیر وخستگی نا پذیر برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد که قلم بر دست یاد داشت روز نویس ناچار به دفاع از پروژه ی هسته ای شده است واز ناک اوت شدن بوش و ضربه فنی شدن او باما ازسوی گماشته ی لوطی جماران وغلامک پاسداران کودتاگر گفته و اینگونه پیروزی هسته ای پاسدار احمدی نژاد گزارش داده است :

"ايران جديد 2 سال پيش در عرصه چالش هسته اي در موضع قدرت ايستاده بود تا آنجا كه تابستان همان سال، وقتي دكتر احمدي نژاد در مجمع عمومي سازمان ملل انگشت شست خود را پايين گرفت، رسانه هاي آمريكايي و اروپايي با منطق نشانه شناسي و هرمنوتيك اعلام كردند رئيس جمهور ايران مي گويد كار بوش تمام است و او ناك اوت شده است. بوش پس از 7 سال ناك اوت شد، اما اوباما ظاهراً در دوره كوتاه يك ساله و در هنر رزم نرم جوجيتسو ضربه فني شده است. او هم چوب را خورده و هم پياز را. اوباما هر دو عرصه نبرد نرم و سخت را به ايران واگذار كرده و آخرين برگ قابل استفاده - اسب تروا و ضربه از درون - را هم رو كرده و سوزانده است"

بالاخره قلم بر دست یادداشت روز نویس همکار سربازجو حسین شریعتمداری مجبور ده به سبک و الگو برداری گزینه برداری ازسربازجو حسین شریعتمداری روی آورد و مجموعه ای از گزینه های خارجی و داخلی را نقل قول کند تا ثابت نماید همه مرتبط با طراحی توطئه داخلی بوده و همه هم که شکست خورده هستند. در دنباله با نام بردن برخی از مهره های رقیب مغلوب که بعضی هم همچون محمد قوچانی ابراز ندامت کرده و تبدیل به اجرای نقش بازجو علیه ی رقیب مغلوب شده است . ضمن اینکه نام دشمن اصلی مجاهدین هم از قلم نیفتاده است. در نهایت این قلم بر دست مأمور و معذور وحشت خودونظام کودتائی و پاسدار دین فروش و عوامفریب حاکم از دمکراسی و سکولاریسم را این چنین برجسته و عیان کرده است :

:اين همان منطق امثال محتشمي پور وزير كشور اسبق است كه هر چند ماه يكبار براي خالي نماندن عريضه، نسبت به نفوذ جريان حجتيه در حاكميت هشدار مي دهند اما چشم بر آمد و شد و ائتلاف ميان سران فتنه با سران نهضت آزادي و نظاير آنها كه پرچم سكولاريسم و نفي ولايت فقيه را برافراشته اند مي بندند و نمي پرسند ميان دو سر اين ائتلاف چه سنخيت و تجانسي در كار است؟ اين حضرات نمي پرسند كه چرا امير-م از ماركسيست ها و چپ هاي آمريكايي مقيم خارج به نشريه ضدانقلابي آرش مي گويد «لزومي ندارد كه ما در جنبش سبز از آقاي خاتمي بخواهيم از سكولاريسم دفاع كند. او نظر خود را دارد اما وقتي در صف مشتركي ]![ مبارزه مي كنيم، طبيعي است انتظار داشته باشيم روي سكولارها فشار نياورد». صف مشترك خاتمي و محتشمي پور و كروبي و موسوي و مجيد انصاري و صانعي و... با ماركسيست هاي ملحد و ليبرال هاي مدعي سكولاريسم (ظاهرا جدايي دين از سياست) كدام است و روبروي اين صف مشترك كدام جبهه براي مبارزه مي تواند قرار گيرد!محمد قوچاني سردبير روزنامه هاي شرق، هم ميهن و اعتماد ملي، 5 سال پيش در آستانه انتخابات سال 84 از ميرحسين موسوي به عنوان دايه اي ياد كرده بود كه اگر بيايد و پيروز شود، جريان روشنفكري اپوزيسيون مي تواند فرصت تنفس پيدا كند. او اما به تازگي در مجله مهرنامه نوشت «روشنفكران سكولار در ايران تاريخ را وارونه خوانده اند حال آن كه روشنفكري در اروپا ضددين نيست... به همين علت است كه اكبر گنجي با مانيفست جمهوري خواهي، رساله مجاهدين خلق را بازتوليد مي كند و به انكار الوهيت قرآن كريم منتهي مي شود.. قوچاني متهم شد به خاطر راحت طلبي و پول پرستي، يانت كرده و بقيه را فروخته است!هر كس و هر محفلي هم بخواهد در آن مسير گام بردارد، در چشم ملت و نخبگان، ادامه فتنه و شبيخون دشمن قلمداد مي شود. جوجيتسو بازي سران فتنه در خدمت مستكبران عالم، همان حكايت توپخانه ميرزاآغاسي بود و روسياهي و تلفاتي كه براي دشمن بر جاي ماند! به فضل الهي قدرت جمهوري اسلامي پس از اين جنگ پيچيده دشمن، مضاعف شد"

در خاتمه اینکه اینگونه یادداشت های روز تهیه و تنظیم شده که مکمل طرح های سرکوبگرانه ی آزمون و شکست خورده ی نخ نما شده ی مبارزه با بی حجابی و بی بند وباری با چاشنی شبیخون فرهنگی و مبارزه با قاقچیان مواد مخدر و معتادین و اراذل و اوباش است که از روی ناچاری و برای کنترل فضای انفجاری جامعه دوباره در دستورکار پاسداران کودتاگر نامشروع واقع شده است. البته که مرتبط با مکمل طرح ها و توطئه های دیگر سرکوبگری است که شامل همزمانی همایش و نمایش های مانور های نظامی آبی و زمینی پاسداران وارتش درسواحل دریای عمان است که گویای وحشت عریان حاکمان نا مشروع کودتا گر است. زیرا که ماه خرداد بس ماه پر مخاطره آمیزی می باشد که می تواند بر اساس تجربیات سال گذشته که از سوی معترضان هر تظاهرات نمایشی حکومتی بر ضد خودش تبدیل شد باز صحنه ها ی مشابه ی سال قبل در ماه خرداد تا شهریور سال جاری تکرار شود . به خصوص اینکه تجربیات مبارزه سال گذشته می تواند ارتقای کیفی حضور در صحنه مبارزه و تظاهرات سال جدید مثمر ثمرواقع شود . لذا وحشت زدگان کودتا گر متزلزل حاکم برای ایجاد ممانعت از برپائی هر گونه تظاهرات ضد حکومتی اکنون در تکاپو و تقلا افتاده اند و سخت تلاش می کنند تابا افزایش ضریب خفقان و رعب و وحشت و سرکوب و سانسور هرچه بیشتر در جامعه ممانعت ازهر گونه تظاهرات ضد حکومتی نمایند .

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/890218/2.htm#other200

دروغ نامه کیهان شنبه 18 ار دیبهشت ماه سال 1389