گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 13 تیر 90
گفت: دار و دسته خل و چل و پوچ وهیچ
با داستان کمدی اصلاح طلبی کرده بیخ
چون خاتمی و سربازجو که بودند سیخ
از زور رقص و پیچ از سیخی شدندمیخ
گفت: يكي از مدعيان اصلاحات كه به آمريكا فرار كرده و پناهنده شده است در مصاحبه اي اعلام كرده كه «من اصلاح طلب نيستم»!
گفتم: خب حالا كه كفگير مدعيان اصلاحات به ته ديگ خورده و طشت وطن فروشي و رسوايي آنها از بام افتاده معلومه كه هيچ آدم عاقلي خودش را اصلاح طلب معرفي نمي كند.
گفت: اين يارو گفته؛ من با اصل جمهوري اسلامي مخالفم و خاتمي را خيانتكار مي دانم كه بعد از انتخابات 88 همه چيز را نفي كرد و حالا دوباره قصد بازگشت به نظام را دارد!
گفتم: بالاخره چي؟!
گفت: همين يارو در مصاحبه خود گفته است كه از زيگزاگ زدن ها و چرخش هاي پي درپي سران جنبش سبز، گيج شده ام و تحمل اينهمه پيچيدگي را ندارم!
گفتم: آخر و عاقبت همه خل و چل ها همينه. پيچ هم از اول پيچ نبود، «ميخ» بود ولي آنقدر به ساز اين و اون رقصيد كه «قر» توي كمرش خشك شد و تبديل به «پيچ» شد!
گفت: سربازجو برای اینکه علیه رقیب کند تبلیغات
آویزان شده به اعتراف یک جدا شده از اصلاحات
وی متهم کرده چرا گفته با وجود قدرت ولی وقیح
هر صدای منتقد حتی خودی را می کند تنبیه
خاتمی برای حضور نمایش خیمه شب بازی داده پیام
پس وی شاکی شده علیه پیام خاتمی کرده قیام
چون مجتبی واحدی دست زده به افشاگری
سربازجو کف کرده علیه اش کرده اغوا گری
گفتم : راست میگه چرا آبدارچی نظام؟
این یار قدیمی سید احمد یاد گار امام
چرا ترک نمی کند عوامفریبی و لفازی؟
تا سربازجو با بهانه نکندسناریو سازی
آنهم در شرایطی که جنبش سبز
تبدیل شده است به خاطره ای نغز
مگر در رژیم تغییر و اصلاح ناپذیر؟
جز راه حل است که کشیده شود بر زیر؟
گفت: دار و دسته خل و چل و پوچ وهیچ
با داستان کمدی اصلاح طلبی کرده بیخ
چون خاتمی و سربازجو که بودند سیخ
از زور رقص و پیچ از سیخی شدندمیخ