روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 29 تیر ماه سال 1390
نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " سپاه و سياست – 2 "
"پاسداران نه بر خلاف خمینی شیاد وارد بازی سیاسی شده اند، بلکه با تبانی و پشتیبانی ولی وقیح نا مشروع و منفور و زائده اش بسیج اقدام به اجرای طرح کودتای تقلباتی کردند و رقیب را هم حذف و هم متهم به انواع و اقسام اتهامات کرده اند و فاتحه ی خمینی شیاد و قانون اساسی و وصیت خمینی شیاد پیرامون عدم فعالیت سیاسی حزبی نیروهای مسلح را خوانده اند."
سرمقاله نویس در بخش دوم مقاله سپاه و سیاست خود تلاش کرده است تاکه پاسخ به چگونگی به فعالیت سیاسی و عدم فعالیت سیاسی حزبی پاسداران داده باشد . بنا براین پس از بیان قانون اساسی در مورد وظایف نیر وهای انتظامی از جمله پاسداران اکنون رجوع به نظر و وصیت خمینی شیاد در مورد تعریف فعالیت سیاسی و عدم حضور نیروهای مسلح نظامی به احزاب سیاسی کرده است تا که ترکیب قانون اساسی و وصیت خمینی شیاد آن را مرجع قانونی و اهرم مستند پاسخگویی مقابل نظر منتقدان به فعالیت سیاسی نیروهای مسلح قلمداد کرده باشد. هم اینکه نظر خودش پیرامون این موضوع را گنجانیده باشد . البته تعبیر و تحلیل و تفسیر بازی سیاسی محور وصیت خمینی خمینی شیاد در مورد نیروهای مسلح نظامی را نقل کرده و نتیجه گرفته است که هدف مانع شدن از گیر افتادن و گول خوردن نیروهای مسلح در بازی سیاسی از سران احزاب است . زیرا که مدعیست که خمینی شیاد در وصیت خود تأکید کرده بود که در بازی سیاسی سران نیروهای مسلح ممکن است که به رهبران احزاب سیاسی فروخته شوند و موجب آسیب پذیری جایگاه قدرت نظامی شان شود . بنا براین سر مقاله نویس از یک سو وصیت خمینی شیاد را مترادف قانون اساسی و آن را شفاف بدون نیاز به هر گونه تحلیل و تفسیر دانسته است و رعایت کردن این نظر و وصیت را همچون قانون اساسی لازم الاجرا دانسته است . زیرا که وی را بنیانگذار رژیم ضد بشری و قرون وسطایی معرفی کرده است که موضع گیری اش بر پیروانش واجب است و باید همچون قانون اساسی اجرا شود . اما از طرف دیگر در پایان مقاله ی خود بررسی معنی و عملکرد تحلیل و تفسیر کردن بازی سیاسی مورد نظر خمینی شیاد را چنین ح به دیگران واله داده است
"همانگونه كه خود امام بارها فرمودهاند براي اداره كشور، آنچه معيار و ميزان است قانون اساسي است و همه كارها بايد در چارچوب قانون اساسي انجام شوند. بنابر اين، از آنچه در وصيت نامه امام خميني آمده به عنوان منبع دوم براي بررسي وظايف ذاتي نيروهاي مسلح از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بهره ميبريم. "ل - قواي مسلح، از ارتش و سپاه و ژاندارمري و شهرباني تا كميته و بسيج و عشاير، ويژگي خاصي دارند. اينان كه بازوان قوي و قدرتمند جمهوري اسلامي ميباشند و نگهبان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنيت و آرامش بخشان به ملت ميباشند، ميبايست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند و لازم است توجه داشته باشند كه در دنيا آنچه كه مورد بهرهبرداري براي قدرتهاي بزرگ و سياستهاي مخرب بيشتر از هر چيز و هر گروهي است، قواي مسلح است. قواي مسلح است كه با بازيهاي سياسي، كودتاها و تغيير حكومتها و رژيمها به دست آنان واقع ميشود و سودجويان دغل، بعضي سران آنها را ميخرند و با دست آنان و توطئههاي فرماندهان بازي خورده، كشورها را به دست ميگيرند و ملتهاي مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادي را از كشورها سلب ميكنند. و اگر فرماندهان پاكدامن متصدي امر باشند هرگز براي دشمنان كشورها امكان كودتا يا اشغال يك كشور پيش نميآيد و يا اگر احياناً پيش آيد به دست فرماندهان متعهد شكسته و ناكام خواهد ماند." در اين عبارات هر چند امام حتي كلمهاي درباره اينكه نيروهاي مسلح بايد وارد سياست بشوند يا نشوند ندارند لكن با رساترين بيان اين واقعيت را به گوش همگان رساندهاند كه نيروهاي مسلح بايد در حد اعلاي فهم و درك سياسي قرار داشته باشند، زيرا در غير اين صورت فريب بازيهاي سياسي را ميخورند و آلت دست بيگانگان و بازيگران سياسي ميشوند. آنچه در اين مقوله بسيار مهم است و ميتواند مانع خلط مبحث شود و به روشن شدن زواياي تاريك و پنهان مبحث مورد نظر كمك كند اينست كه ميان فهم و درك سياست با ورود به بازيهاي سياسي يا عضويت در گروهها و احزاب سياسي تفاوت اساسي وجود دارد و اين دو نبايد با همديگر اشتباه شوند و يكي دانسته شوند. ظريفترين بخش اين مبحث نيز همين است كه بيتوجهي به آن ممكن است موجب لغزش گردد. اين موضوع را امام خميني در فراز ديگري از همين بند وصيت نامه بيان فرمودهاند. فراز ديگر وصيت نامه امام كه بسيار مورد استناد قرار ميگيرد و بايد پاسخ بخش ديگر سؤال را در آن يافت اينست: "وصيت اكيد من به قواي مسلح آن است كه همانطور كه از مقررات نظام، عدم دخول نظامي در احزاب و گروهها و جبههها است به آن عمل نمايند؛ و قواي مسلح مطلقاً، چه نظامي و انتظامي و پاسدار و بسيج و غير اينها، در هيچ حزب و گروهي وارد نشده و خود را از بازيهاي سياسي دور نگه دارند. در اين صورت ميتوانند قدرت نظامي خود را حفظ و از اختلافات درون گروهي مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمايند. و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شوراي دفاع و مجلس شوراي اسلامي وظيفه شرعي و ميهني آنان است كه اگر قواي مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملي انجام دهند يا در احزاب وارد شوند، كه بياشكال به تباهي كشيده ميشوند، و يا در بازيهاي سياسي وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند. و بر رهبر و شوراي رهبري است كه با قاطعيت از اين امر جلوگيري نمايد تا كشور از آسيب در امان باشد..." عدهاي تلاش ميكنند اين فراز از وصيت نامه امام را اينطور معني كنند كه نيروهاي مسلح از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اصولاً نبايد با سياست آشنا باشند و همواره بايد بيگانه از مسائل سياسي فقط به امور نظامي بپردازند. قطعاً چنين برداشتي از وصيت نامه امام درست نيست و حتي با آنچه در فراز اول اين بند از وصيت نامه آمده منافات دارد. عقل سليم نيز اين را نميپذيرد كه نيروهاي مسلح از فهم و درك سياسي محروم و فاقد اطلاعات سياسي باشند. از ويژگيهاي امام خميني اينست كه آنچه در پيامها، بيانات، نامهها و وصيت نامه ايشان آمده كاملاً شفاف و روشن است و نيازي به تفسير و تأويل ندارد. جالب است كه امام در طول دوران مبارزات ضد رژيم طاغوت و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نه تنها هيچگاه هيچ قشري از ملت از جمله نيروهاي مسلح را از كسب اطلاعات سياسي و بالا بردن فهم و درك سياسي خود منع نكردند بلكه همواره به شكلهاي مختلف همگان را به اين كار تشويق نمودند. آنچه از اين فراز معروف و مورد توجه وصيت امام به روشني فهميده ميشود، نهي نيروهاي مسلح از ورود به بازيهاي سياسي، دسته بنديهاي سياسي و عضويت در احزاب سياسي است. دليل اين منع را نيز در همين فراز يا صراحت بيان كرده و فرموده اند: "در اين صورت ميتوانند قدرت نظامي خود را حفظ و از اختلافات درون گروهي مصون باشند". امام، براي تأكيد بر همين نكته، در ادامه همين استدلال جلوگيري از ورود نيروهاي مسلح به احزاب و بازيهاي سياسي را وظيفه شرعي و ميهني دولت و ملت و شوراي عالي دفاع و مجلس ميدانند و ميفرمايند:"... و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت وشوراي دفاع و مجلس شوراي اسلامي وظيفه شرعي و ميهني آنان است كه اگر قواي مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملي انجام دهند يا در احزاب وارد شوند، كه بياشكال به تباهي كشيده ميشوند، و يا در بازيهاي سياسي وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند". اينكه چه اقدامي از مصاديق ورودبه بازيهاي سياسي است، مقوله ايست كه بايد به تشخيص عرف واگذار شود، كما اينكه مفهوم "نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن" براي عرف روشن است و نميتوان آنرا به تشخيص و تفسير افراد و احزاب و گروههاي سياسي واگذار كرد."
در خاتمه ایتکه وقتی جنگ ادامه دار قدرت و ثروت منتهی به شکاف عمیق در رأس رژیم ضد بشری قرون وسطایی شده است که از رأس تا ذیل آلوده به فساد می باشد. آنچنانکه فساد قدرت و آلودگی به انباشت ثروت به آنجا رسیده است که یاران و پیروان نزدیک خمینی که در قید حیات وی بر مسند قدرت بودند، اکنون نه اینکه از اریکه ی قدرت بر زیر کشیده وحذف و تصیفه و خراطی و راحی شده اند ، بلکه متهم به فتنه گر و ضد خط خمینی شیاد وهمسو در سنگر دشمن ون ستون پنجم و پیاده نظام و همکار دستگاه جاسوسی دشمن بیگانه شده اند. از سوی دیگر منتقدان و مخدالفان خمینی شیاد همچون آخوند متحجر انگلیسی دزد تئوری پرداز مرگ و خشونت و دروغ تمساح یزدی و حامیانش با چرخش تاکتیکی فرصت طلبانه دست به کودتا زدند و قدرت را قبضه و انحصاری کرده اند و با عوامفریبی و دین فروشی خرافات را ترویج داده اند و بطور دربست زیرآب خمینی شیاد و اندیشه تفکر ارتجاعی اش را زده اندو پیروانش را از صحنه حذف کرده اند . برای اینکه اساساً با بودن ولی وقیح نا مشروع و منفور همکاره وقانون شکن دیگر قانون اساسی اعتبار ندارد. طوریکه پاسداران نه بر خلاف خمینی شیاد وارد بازی سیاسی شده اند، بلکه با تبانی و پشتیبانی ولی وقیح نا مشروع و منفور و زائده اش بسیج اقدام به اجرای طرح کودتای تقلباتی کردند و رقیب را هم حذف و هم متهم به انواع و اقسام اتهامات کرده اند و فاتحه ی خمینی شیاد و قانون اساسی و وصیت خمینی شیاد پیرامون عدم فعالیت سیاسی حزبی نیروهای مسلح را خوانده اند. بد تر اینکه رئیس گزمکان پاسدار کودتا گر وارد صحنه شده و خاتمی یار دبستانی یاد گار خمینی شیاد سید احمد را تهدید به توبه و برائت از یارانش نمود ه است. همینطور موازی آن اخوی وی که همسر نوه ی دختری خمینی شیاد می باشدچون به استناد وصیت خمینی شیاد مبنی بر عدم دخالت پاسداران در موضوعات سیاسی نظر داده است حامیان پاسداران کودتا گرهمچون مو رو ملخ بر سرش ریختند و تهدیدش کرده اند که باید زود توبه کند اگر نه منافق و محارب است . بنابراین هیچ راهی جز تغییر ات دمکراتیک در این رژیم ضد بشری قرون وسطایی کودتایی حاکم بر ایران باقی نمانده است .
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900429/13900429_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 29 تیر ماه سال 1390
سپاه و سياست – 2