تصاويري از عشق که ميليون ها نفر با آن گريه کردند
اول مرداد 90
گزارش تراژدیک تصویری زیر که مربوط به دو پرنده است که بسیار جالب و آموزنده است از طریق ایمیل دریافت کرده ام که لازم دیدم با افزودن پیش در آمد پرسش کنم که چگونه است در میان پرندگانی به این کوچک و ظریف و زیبا این چنین رابطه ی عاطفی و احساسی و علاقه ونوع دوستی و تعاون وجود دارد . ولی میان آدم ها که تکامل یافته ترین نوع آب زیان و خزندگان و پرندگان و پستانداران و... می باشد چنین خصوصیاتی کمتر دیده می شود .به خصوص آنانی که بر مسند قدرت تکیه زده اند . بطور مثال در کشور خودمان ایران نگاه کنید که چگونه جوان دانشجوی کرمانشاهی بدلیل اینکه دختر دانشجوی دیگری را دوست دارد ولی چون دختر قربانی به وی علاقه ای نشان نمی دهد در روز روشن روی پل خیابان با 50 ضربه ی چاقواز پای در می آید؟ یاا ینکه روزانه چه تعداد زوج جوان یا دختران و پسران جوان توی خیابان و پارک ها و پاساژ ها با ترفند و بهانه های مختلف مورد هجوم و ضرب و شتم واقع می شوند. سپس بازداشت و زندانی می شوند. یا چگونه شبیخون شبانه با پارتی ها زده می شود و فله ای دستگیر می گردند . یا اینکه از یاد نرفته که چگونه در کرمان زوج های جوان از توی خیابان ربوده ودر باغات اطراف شهر با فجیع ترین روش ضد انسانی کشته شدند . حال از داستان دد منشانه ی دوران بربریت به شیوه سنگسار کردن ها گذشته سیاست ضد انسانی اعمال اذیت و آزار و شکنجه های روحی و روانی زوج ها از سوی دژخیمان درون سیاه چال ها ست که قربانیان را تهدید به تجاوز مقابل همدیگر می کنند. یاا ینکه فراموش نشده است که چگونه زوج فروهر ها درون خانه شان قصابی و سلاخی شدند. یا در پارک همدان چطوری دکتر زهرا بنی یعقوب از کنار همسرش ربوده و شکنجه شد و سپس به قتل رسید. البته که مورد های اشاره شده مشتی از خروار های می باشد که در 33 سال گذشته در ایران به وقوع پیوسته است . بالاخره چرا یا اینکه چه می شد که پس از انقلاب بهمن ماه 57 در ایران که قرار بود دیو برون رود و فرشته در آید . کفتار ها و لاشخوران و کرکسان به جای اینگونه پرندگان به ایران هجوم آوردند که نه بویی از انسانیت نبرده اند، بلکه ارزش معادل چغلی اینگونه پرندگان هم ندارند تا که لا اقل قابلیت مصرف کود داشته باشند؟
|
در تصوير اول پرنده ماده زخمي روي زمين افتاده و منتظر شوهرش مي باشد
در تصوير دوم پرنده نر براي همسرش با عشق و دلسوزي غذا مي آورد
در تصوير سوم پرنده نر مجددا براي همسرش غذا مي آورد.اما متوجه بي حرکت بودن وي مي شود لذا شوکه شده و سعي مي کند او را حرکت دهد
لحظه اي که متوجه مرگ عشق خود مي شود و شروع به جيغ زدن و گريه مي کند.در کنار جنازه همسرش مي ايستد و همچنان به شيون مي پردازد
در آخر مطمئن مي شود که عشق به او باز نمي گردد
لذا با غم و ناراحتي کنار جنازه وي آرام مي ايستد
همين امروزهمدیگررا دوست داشته باشیم. شايد فردايي نباشد
