دروغ نامه ی کیهان 3 شنبه 4 مرداد ماه سال 1390
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " دور زدن ممنوع ! "
"بهر حال مدعی قانون دان بدون آنکه توضیح دهد که چرا مطبوعات بطور پیوسته بر زیر تیغ سانسور می باشند . می بایست بدلیل اینکه گاهی مواقع سانسور همه جانبه را رعایت نمی کنند و از خط قرمز ترسیم شده عبور می کنند متهم به فضا سازی و سیاه نمایی کردن برای دشمن شوند؟"
وکیل تسخیری و یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان پیرامون مقوله ی نا امنی اجتماعی با انتقاد کردن به مطبوعات به حساب خودش راه حل نقشه راه ارائه کرده است. زیرا که باور دارد بازتاب دادن تحلیلی جنایات ناشی از عدم امنیت اجتماعی و بقتل رساندن علی داداشی از سوی مطبوعات داخلی و رسانه های غربی همچون صدای آمریکا که در اختیار نیروهای اعزامی از ایران می باشد . مدعی شده که این چنین تحلیل دادن شان ناشی از بلاهت دشمنان رژیم فایستی مذهبی تروریستی می باشد . نا گفته نماند بشکلی که مسئولان رسانه های خبررسانی آمریکای دشمن متهم به بلاهت شده زیاد هم بی ربط نیست . زیرا که 33 سال است که اینگونه خبر های نا شی از ترور وحذف فیزیکی با سلاح سرد گرم و ربودن و شکنجه و مثله کردن و باج گیری کردن در مطبوعات زیر تیغ سانسور و کنترل در ایران مخابره شده است .و لی چون دشمن متهم به بلاهت شده همچنان بر ادامه ی سیاست زد و بند پشت پرده و مماشات گری خائنانه ی خود و اتفاق معجزه چشم دوخته شده است که مدعی قلم در این مورد چنین نظر تحلیلی پاسداری – حوزوی قانون مندرانه بعنوان نقشه را هداده است"
" اين روزها در پي بروز پاره اي از ناهنجاري هاي اجتماعي و درگرماگرم بازار گفت وگوها و تحليل ها پيرامون مقوله امنيت اجتماعي و مقابله با جرايم، آن چيزي كه بيش از همه به چشم مي آيد نبود يك «نقشه راه» - Road map- است.در سوي مقابل با پيش كشيده شدن مباحثي درباره رويدادهايي چون قتل يك ورزشكار، ضرب و جرح يك طلبه جوان و ناهي از منكر و مسايلي از اين دست با حجم انبوهي از مصاحبه ها، سخنراني ها، شعارها، اقدامات تشريفاتي، توپ را در زمين يكديگر انداختن ها تا اظهارنظرهاي ناكارا و كليشه اي روبرو هستيم.هرچند اين گونه موضع گيري ها و به اصطلاح تحليل ها ناشي از بلاهت دشمنان جمهوري اسلامي است ولي باز هم خيلي عجيب به نظر نمي رسد بلكه جاي شكر دارد الف: عده اي بدون آنكه به وظيفه و مسئوليت قانوني خود اشاره كنند بي محابا توپ را در زمين ديگري مي اندازند و مسئله جديدي را مطرح مي سازند.ب: برخي ديگر از مسئولان و متصديان امور نيز بجاي پاسخگويي نسبت به دايره مسئوليت شان تنها به اصطلاح هشدار مي دهند و سوال مي كنند كه چرا وضعيت اينطور است؟ براي چه شاخص ناامني رشد كرده است؟ و چرا... در حالي كه بر مبناي آنچه كه تمام عقلاي عالم بر آن اتفاق نظر دارند بايد قبل از هرچيز بجاي سوال و پرسش و ژست هاي هشداردهنده، پاسخگو و مسئول بماهو مسئول باشند، ضمن آن كه شاخصه هاي موجود به وضوح نشان مي دهد كه شاخص ناامني رشد نكرده است و اينگونه رخدادها در مقايسه با جمعيت 75 ميليوني كشور، نشانه رشد شاخص ناامني نيست، اگرچه مقابله با آن ضرورتي غيرقابل انكار است اما موضوع اصلي اين نوشته واكاوي راهكارهاست و از همين روي به ذكر سرنخ هايي دراين باره آنهم به ميزان گنجايش و پتانسيل اين ستون مي پردازيم"
قلم بر دست در ادامه به چگونگی دامنه ی اختلاف و تضاد پیرامون شل کن سفت کن کردن شدت یا کاهش عمل در سرکوبگری پرداخته و آن را بر جسته کرده و نتیجه گیری کرده است که هر دو طرف مدعیان شدت سرکوب فیزیکی و مدافعان کار برد فرهنگی اشتباه می کنند . چونکه آزمون های گذشته نشان می دهد که به خطا می روند . زیرا که بر اساس تجربه ی 33 ساله می بایست که قاطعانه با اراذل اوباش که پرورش یافتگان همین رژیم جهل و جنون وجنگ وخرافه دین فروش عوامفریب هستند باید به مجازات اعمالشان برسند. فقط اشکال کار خلاء قانونی بر حمل سلاح سرد می باشد . حال بماند که پلیس مجوز شلیک وتیر اندازی و کشتن در صحنه دارد.و تأکید کرده که می بایست این کمبود با تصویب قانون در بازار مکاره برای شدت عمل بیشتر باا راذل اوباش و نا امنی حل شود :
مشكل اصلي در حل نشدن مسئله ناهنجاري ها و ناامني هاي اجتماعي گرفتار شدن برخي از نهادهاي مرتبط به رويكردي افراطي يا تفريطي است كه خروجي آن حركت در مسيري غير از «اعتدال» است.گاه بر شدت يافتن مجازات ها تمركز شده و با رويكرد و نگاهي كيفري توجيه مي شود كه تنها شدت و قاطعيت مجازات هاست كه مي تواند «بازدارندگي» ايجاد كند بي آنكه به «علت ها» در شكل گيري جرايم و ناهنجاري ها توجه گردد.گاهي هم تنها بر پيشگيري از وقوع جرايم و تلاش هاي فرهنگي طولاني و زمان بر تمركز مي شود و با عدم قاطعيت در مجازات ها، حاشيه امني را براي متجاوزان و مجرمان حرفه اي و قداره بندها و اشرار بوجود مي آورند.نتيجه آن مي شود كه بدون يك «نقشه راه» مناسب، شيوه و روش «آزمون و خطا» چاره كار مي شود!تجربه سه دهه گذشته نشان مي دهد بايد هم بر مبناي قاعده «پيشگيري از وقوع جرم» در اين بستر حركت كرد و هم به موقع و بهنگام مجرمان و مزاحمين نواميس و اشرار و اراذل و اوباش كه سلب كننده امنيت اجتماعي هستند قاطعانه به مجازات اعمالشان برسند.به عنوان مثال در ناهنجاري هاي اجتماعي كه طي چند ماه گذشته در سطح جامعه رخ داده استفاده شايع از سلاح سرد مي باشد و اين در حالي است كه متاسفانه با خلأ قانوني در زمينه ممانعت از حمل سلاح سرد مواجه هستيم.خب؛ اين سؤال را چه كسي بايد پاسخگو باشد كه چرا طي تمامي سال هاي گذشته براي اين مشكل و معضل اقدامي مناسب نشده است؟ تنها ماده 617 قانون مجازات «لايحه پيشگيري از وقوع جرم» را يادآوري كرد. لايحه اي كه بيش از سه سال است بلاتكليف مانده است. طبيعي است در شرايطي كه پس از انقلاب اسلامي تاكنون، يك قانون جامع پيشگيري از وقوع جرم تصويب نشده است، ارگان ها و نهادها و هر يك از قوا بصورت جزيره اي و انفرادي عمل كنند و در نهايت خروجي موفقي كه مورد انتظار است به بار ننشيند و اين در شرايطي است كه امروزه همه كارشناسان و خبرگان متعهد و دلسوز بر اين گزاره گواهي مي دهند كه؛ «مقوله پيشگيري از وقوع جرم فرا قوه اي و نيازمند يك عزم ملي اس.»"
بهر حال این مدعی قانون دان بدون آنکه توضیح داده شود که چرا مطبوعات بطور پیوسته بر زیر تیغ سانسور می باشند . می بایست بدلیل اینکه گاهی مواقع سانسور همه جانبه را رعایت نمی کنند و از خط قرمز ترسیم شده عبور می کنند متهم به فضا سازی و سیاه نمایی کردن برای دشمن شوند؟ بالاخره کلی هورا کشی برای ارگان های سرکوبگر همچون نیروی انتظامی و دستگاه فاسد قضاییه و بازار مکاره برای تصویب رسانیدن قوانین بیشتر سرکوب زیر چتر پیشگیرانه جرائم و اقدام مشترک و همآهنگ با دولت بعنوان ید واحدهکرده است . ولی در نهایت این چنین ابراز تأسف کرده است که در عمل سرکوبگری ارگان و نهادهای حکومتی هم صدا و هم آهنگ نمی باشند :
" نقش رسانه ها و مطبوعات و متوليان فرهنگي در مقوله امنيت اجتماعي و كاهش جرايم و ناهنجاري ها نقشي بي بديل و برجسته است. رسانه ها اگر رسالت خودشان را كه آگاهي بخشي به افكار عمومي و مقابله با انحرافات است به خوبي انجام دهند بدون ترديد جلوي بسياري از بسترها براي ارتكاب جرايم و بروز ناهنجاري ها را مسدود مي كنند و بالعكس اگر بخاطر منافع حزبي و گروهي بر مدار حاشيه سازي ها و فرصت طلبي ها و سياه نمايي ها بچرخند فضاي امني را براي سوءاستفاده كنندگان و كلاهبرداران حرفه اي در عرصه هاي مختلف سياسي، فرهنگي و اقتصادي فراهم مي كنند و بدين ترتيب در صحنه عمل به جاي نقد سازنده و ارايه راهكارهاي مناسب تنها با بزرگ نمايي حوادث و رويدادها، در زمين جنگ نرم دشمن به بازي گرفته شده اند. بالاخره بايد گفت؛ امروزه به اذعان دوست و دشمن نظام جمهوري اسلامي، جايگاه ايران اسلامي در معادلات سياسي منطقه اي و حتي فرامنطقه اي ممتاز، الگو و بي نظير است و از همين روي؛ رسانه هاي خبري دنيا با جديت به بزرگ نمايي برخي از رخدادهاي ناهنجار داخلي مشغولند و مخصوصا اين روزها روي تغافل مسئولان كشور در زمينه مقوله مهم و حياتي «امنيت اجتماعي» تمركز كرده اند. دستگاه قضايي در دوره مديريت جديد طي 2 سال گذشته به طراحي معاونتي به نام پيشگيري از وقوع جرم در قوه دست زده است. در حوزه مجازات مجرمان مفاسد اجتماعي نيز بارها و به كرات مسئولان ارشد قوه قضاييه بر قاطعيت و عدم تسامح تكيه كرده اند. نيروي انتظامي نيز طرح امنيت اجتماعي را براي چندمين سال پياپي به اجرا درآورده است. مجلس شوراي اسلامي هم تلاش دارد تا لوايح معطل مانده چه در زمينه ممانعت حمل سلاح سرد و چه پيرامون پيشگيري از وقوع جرم را هر چه زودتر به سر و سامان برساند. و در اين چرخه دولت و نهادهاي مرتبط نيز هر كدام برنامه هايي در دستور كار قرار دارند اما از آنجايي كه خروجي ملاك ارزيابي است، اين تلاش ها هنگامي در افقي كلان و چشم اندازي روشن به نتيجه مي رسد كه همه مسئولان و نهادها هر چه زودتر در اقدامي انقلابي و در قالب يك يد واحده به صحنه بيايند و زمان را از دست ندهند"
در خاتمه اینکه در رژیم ضد بشری قرون وسطایی خرافه پرست که حاکمانش مختصص تصویر مار کشیدن و مار نشان دادن می باشند . زیرا که بساط دین فروشی و عوامفریبی بر پا کرده اند که بر اساس ابزاری کردن دین و رشد خرافات ونهضت امام زمان پروری و قول های سر خرمنی باحواله نا کجا آبادی دادن و دشمنی کردن با مراکزعلمی و دانشگاه و دانشجویان می باشد. به خصوص بررسی علت یابی و ریشه یابی مقولات و پدیده ها بر حسب رابطه ی علت و معلول نمی باشند . چون نیاز به مانور دادن به معلول گرایی برای منحرف کردن اذهان عمومی و پاک کردن صورت مسأله وتوجیه کردن یا ماستمالی کردن واقعیات دارند تا بتوان رهبر ولی وقیح نامشروع و منفور و سایر مسئولان را تبرئه نمود و قربانیان این رژیم ضد بشری عوامفریب دین فروش و وارونه گوی متهم شوند و بطور مضاعف به مسلخ برده شوند. بطور مثال بدون آنکه گفته شود ریشه نا امنی در جامعه چیست؟ اراذل و اوباش چیست و چگونه در جامعه شکل می گیرد ؟ اینان دست به چگونه اقدامی می زنند و الگوی شان چیست یا کیست؟ فرق اینان با لباس شخصی های دژخیم و بسیج و نیروی انتظامی چیست؟ فقر و بیکاری و عدم عدالت و آزادی همراه با شکاف عمیق طبقاتی و عدم آموزش و تحصیل کافی و وفور و ارزانی انواع و اقسام مواد مخدر در جامعه و همینطور مشروبات الکی و مصرف افیون و مشروب چه تأثیری در پیدایش پدیده ی شوم اراذل اوباش و رشد نا امنی و افزایش مرگ در جامعه داشته است . ولی مسخره اینکه با وجود اینکه گزارش شده است که روزانه فقط 3 نفر با سلاح سرد به قتل می رسند ادعا می شود که نه بحران عدم امنیت در کار نیست ، بلکه ایران امن ترین کشور جهان می باشد. فقط یکی دو اشکال اشکال وجود دارد که یکی بازتاب دادن خبر و گزارش مطبوعات از ناامنی هاست که مقصرند و عدم تصویب قانون پیشگیرانه عدم حمل سلاح سرد در بازار مکاره می باشد.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900504/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان 3 شنبه 4 مرداد ماه سال 1390
دور زدن ممنوع ! (يادداشت روز)