در جلسه نمایندگان با خامنه ای چه گذشت؟باید به اینها که "دو دو" می کردند حمله می کردید

7 مرداد 90

در ارتباط با جنگ قدرت و ثروت که میان ولی وقیح نامشروع منفور و پاسدار گماشته احمدی نژاد که دامنه ی آن به سایر نهاد ها از جمله به بازار مکاره کشیده شده است . طوریکه مدتی پیش در نمایش خیمه شب بازی در بازار مکاره که نه اعضای بازار مکاره به نامزد وزیر ورزش پاسدار گماشته احمدی نژاد رأی ندادند ، بلکه با دو دو کردن مورد تمسخر وتحقیر کردنش قرار دادند. اما ولی وقیح چون متوجه شد این گلاب زدن بازار مکاره خیلی افتضاح شده است. فراخوان حضوری ترمز بریدگان و دنده عقب کنده شدگان بازار مکاره را برای گوشمالی دادن شان دا د. در این روضه خوانی و توپ و تشر زدن ها که ولی وقیح نامشروع منفور در این دیدار داشت در بخشی از پرخاشگری خشم خود به موضوع کلیدی نقش سیاهی لشکر در نمایشات خیمه شب بازی ها اشاره کرد که چقدر مهم می باشد . چون می داند اکنون که وی و رژیم ضد بشری کودتایی نا مشروع بودنش عریان شده است . مهمتر اینکه که دامنه ی جنگ قدرت و ثروت و شکاف و اختلاف از رأس رژیم آلوده به فساد به سایر نهاد ها کشیده شده است. آنچنان که موجب نگرانی شدید ولی وقیح نامشروع و منفور شده است. زیرا که به اعضای بازار مکاره اخطار کرده است که چرا دست به رذیلت زدید و برای رئیس جمهور دو دو زدید وتوهین و تمسخرش کردید؟ مگر نمی دانید که رسانه های دشمن منتظر چنین فرصت ها و بهانه ها برای تبلیغات علیه ی رژیم ضد بشری قرون وسطایی هستند . همچنین موجب دل سردی مردم می شود و پای صندوق یا جعبه های رأی گیری یا مار گیری حاضر نمی شوند و امکان تقلبات گسترده وجود ندارد و نمی توان دست به حماسه سازی رأی قلابی زد و ادعای مشروعیت و پایگاه اجتماعی کرد و مدعی حمایت بیش از 80% مردم ایران شد؟ یعنی آشکارا لو داده است که چون حضور سیاهی لشکر یا یکبار مصرفان ساندیس خوران در نمایش خیمه شب بازی بازار مکاره ی نهم نیاز است چون برای خنثی کردن تبلیغات و پرونده سفید کردن تقلبات گسترده در کودتای 22 خرداد 88 و فاش شدن نا مشروع بودن ولی وقیح منفور مشخص است که حضور سیاهی لشکر در صحنه چه اندازه حیاتی می باشد؟ بهر حال روز آنلاین صحبت های رد و بدل شدن در این دیدار نمایشی تنبیهی اعضای بازار مکاره با ولی وقیح نا مشروع منفور را از گفتار به نوشتار بر گردان کرده است :ا

"روز آنلاین؛ فرهاد علوی : پس از برخورد تند نمایندگان با احمدی نژاد در جلسه معرفی وزیر ورزش و قطع سخنان وی با فریادهای «دو دو»، اخبار حکایت از احضارهیات رئیسه مجلس به بیت رهبرجمهوری اسلامی داشت.از بحث های این جلسه اخبار پراکنده ای بیرون آمد که حکایت از انتقاد شدید آیت الله خامنه ای از رفتار مجلسیان داشت؛ روح الله حسینیان، نماینده حامی دولت در مجلس هم از قول رهبر جمهوری اسلامی این برخورد را رذیلانه خواند. اینک متن کامل سخنان خامنه ای در این جلسه و پاسخ مجلسیان در اختیار روز گذاشته شده که در پی می آید.این متن عینا از نوار پیاده شده است.خامنه ای(بعد از تعارفات اولیه): قصدم این بود که این جلسه را صبح اول وقت تشکیل دهم که نشد، حادثه دیروز در مجلس هم بنده را به شدت ناراحت کرد و هم به شدت نگران شدم، گاهی اوقات مسائلی پیش می آید که باید از آن به خدا پناه برد، ناراحتی ام به دلیل اهانت به رئیس جمهور بود، شما اهانت کردید به رئیس جمهور، شما می توانید به رئیس جمهور تذکر بدهید، سئوال کنید، استیضاح کنید ولی نمی توانید به هیچ کس توهین کنید، به خصوص به رئیس جمهور، رئیس جمهور یک مقام محترم است در قانون اساسی، نگاه به سابقه بکنید، همیشه روسای جمهور در مجالس مخالفینی داشته اند، کی اینطور توهین کردند به رئیس جمهور؟ این رفتار اهانت آمیز ظلم بود، ناحق بود، گناه بود، نگرانی ام نسبت به مجلس بود، حقیقتا نگران خود مجلس شدم، این چه وضعی است که مجلس که نمونه فضائل مردم معرفی شده است، "دو دو" کند و نگذارد کسی حرفش را بزند، من چند بار تاحالا به آقای لاریجانی گفتم که جلوی این کار را بگیرد، "دو دو" یعنی چه؟ همین مانده که یقه یکدیگر را بگیریم و بر سر و کله هم بزنیم مثل برخی کشورهای دنیا، من جدا نگران شدم، چیکار کنیم؟ علنی بگوییم که مجلس ظلم کرد و خلاف عدل کرد و گرفتار رذیلت شد، آن وقت مردم دلسرد می شوند و در انتخابات شرکت نمی کنند، اگر مجلس بخواهد به سمتی برود که کسی حرفش را نتواند بزند، خواه رئیس جمهور باشد یا هرکس دیگری، حرفش را نتواند بزند، چه خواهد شد؟این حادثه بسیار کار بدی بود، حادثه بدی بود، این را باید علاج کنید، بنده از آقای لاریجانی و معاونانش و نواب رئیس، گله دارم، دیروز وقتی "دو دو" کردند، آقای لاریجانی باید صبحت آقای رئیس جمهور را متوقف می کرد و به جماعت اقلیتی که دو-دو می کردند، حمله می کرد، اینها مجلس را جلوی مردم بی آبرو می کند، اینها که "دو-دو" می کنند از نظر تعداد اقلیت هستند، باید به اینها حمله می کردید، این اقلیت را به مردم معرفی کنید، باید آقای لاریجانی حمله می کرد به آنها، من اصلا اعتراض ندارم که چرا رای دادید یا ندادید، این تکلیف شماست، من جدا نگران هستم، برخورد با یک مقام دو جور است، نماینده قانونا حق دارد حرفش را بزند، منطقی و بدور از تهمت و جنجال حرفش را بزند، منتقد هستید از دولت، از رئیس جمهور، می توانید بگویید، حرفتان را بزنید و علاج جویانه وارد میدان شوید، یک جور هم برخورد خصمانه و کینه ورزانه است، معلوم است می خواهد ناخن بزند. خب، اعتراض به آقای صالحی این بود که چرا فلان کس را معاون کرد، استیضاح می کنید"

ولی وقیح نا مشروح منفور با پیروی و کپی ترفند سیاس بادست پس زدن و با پا پیش کشیدن رفسنجانی مکار اعتراف به دستور و دیکته کردن عدم استیضاح کردن وزیر ترور و جاسوسی امور خارجه دربازار مکاره دست نشانده کرده و گوش احمد توکلی را کشیده است که تناقض آشکار با ادعایی است که گفته من با استیضاح کردن حرفی ندارم ولی احمد توکلی رئیس کمیسیون پژوهش های بازار مکاره را تهدید کرد که چرا وی نامه ای نوشته و شکوه و شکایت کرد که وزیر ترور و جاسوسی امور خارجه باید استیضاح می شد و وی را چنین به موضع تکذیب و توبه کشانید :

"من به استیضاح اعتراضی ندارم، اگرچه استیضاح وزیر خارجه در این شرایط، در مجموع مضر بود، بلاشک، به خصوص نزدیک کنفرانس ضدتروریستی، ولی من گفتم وارد نمی شوم، استیضاح را موجب اشکال نمی دانم، مجلس اعتراض دارد و می خواهد به اعتراض خویش، جنبه عملی بدهد، ولی آنچه مورد اشکال بود، آن معاون بود، وقتی که اشکال منتفی شد و استعفا کرد، دیگر جای ادامه نبود، من آقای توکلی را به دیانت و انقلابی بودن قبول دارم، سی سال است، سی و چندسال است که او را به دیانت و انقلابی گری، چرا یک صفحه نامه نوشتید که این کافی نیست و باید عزل می شد؟ این برخورد نوع دوم است، خدا با شما اینطوری سخت گیری کند خوشتان می آید؟ اگر مجلس بخواهد از مرکز پژوهشها تحقیق و تفحص کند، شما اشکال ندارید؟ آقای صالحی مرد شریفی است، او آماده استیضاح شدن نبود، ترجیح می داد برود و نیاید، آن طرف سایه سنگین خود را برداشت از سر وزیر، دیگر دنبال نکنید، من این رفتارها را نمی پسندم، این شان شماها نیست، من جدا معترضم، این متناسب شما نیست، بساط این "دو-دو"ها را، این هوچی گری را از مجلس جمع کنید، حیف است که مجلس تبدیل شود به محلی برای هوچی گری، این را نمی پسندم، آدم می تواند تعابیر تندتری نسبت به مجلس به کار برد، این مجلس با این عظمت، آدم می تواند بگوید همه حرفهای یک فردی را قبول ندارد، حتی غیر منطقی هم بگوید، مهم نیست، مردم می فهمند غیرمنطقی است، ولی باید بتواند حرفش را بزند، این درست نیست که مجلس بنا کند هو کردن، این برای من، قابل قبول نیست، من از آقای لاریجانی و نواب رئیس و هیات رئیسه جدا توقع دارم که به نمایندگان بگویند هرکس دو-دو کرد، شناسایی کنند و به رئیس بگویید، آنها را به مردم معرفی کنید، این بود عرض بنده"

مسخره تر اینکه در این دیدار پاسدار انگلیسی علی لاریجانی که رئیس بازار مکاره است اعتراف آشکار به غلامک و سر سپرده بودن ولی وقیح نا مشروع و منفور کرده است و دهان کجی به مردم معترض ایران کرده است که در تظاهرات های ضد حکومتی پس از کودتای 22 خرداد 88 فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر داده و نثارش کردند. ولی این پاسدار زبون برای حفظ موقعیت خود همچون اخوی های دیگرش این چنین تملق و چاپلوشی مشمئز کننده از ولی وقیح نامشروع منفور می کند :

"علی لاریجانی: من تشکر می کنم ما را خواستید و این فرمایشها را ارائه فرمودید، من فرمایش حضرتعالی را کاملا قبول دارم، باید جلوی این کار را بگیریم، وقتی نمایندگان این حال شما را بدانند، حتما تبعیت می کنند، موارد عدیده ای بود که نه امر بلکه نظر شما را پذیرفتند، قصد غلو ندارم نسبت به تبعیت مجلس، مثل رای اعتماد به وزراء که امر نفرمودید ولی مجلس تبعیت کرد، روز سه شنبه، احساس کردم که وضع مجلس عادی نیست و به طور ویژه از آقای احمدی نژاد، تکریم کردم و دوبار برایشان پا شدم، جلوی دو-دو را هم گرفتم ولی تلویزیون روی آن متمرکز شد و کار را برجسته کرد"

ولی وقیح نا مشروع در بخشی دیگر ی در گفته ی خود که با شیوه ی بدر گفتن تا دیوار بشنود یا با یک تیز دو هدف زدن است. این چنین دو پاسدار علی لاریجانی و عزت الله ضرغامی را مورد تهاجم خود قرار داده است :

"خامنه ای: به آقای ضرغامی بگویید، تلویزیون گناه کرد، هم گناه قانونی، هم گناه دینی.لاریجانی: من این موضوع را حل شدنی می دانم ولی شما همه گله ها را می شنوید، من هم می خواهم ریشه های این رفتار مجلس را نیز بگویم، گرچه خجالت می کشم، نمایندگان گاهی در رای گیری، مشارکت کافی ندارند، چرا؟ چون حواسشان جای دیگری است، نمایندگان از سراسر کشور هستند، بی قانونی را رایج و شدید می بییند و دلسرد می شوند، ما قانونی خاص درباره عدم واردات محصولات کشاورزی داشتیم، در برنامه پنجم تاکید کردیم، ولی عمل نمی شود، وزیر کشاورزی را خواستم و گفتیم قانون خاص که تصویب کردیم، برنامه پنجم را هم که دادیم، آقا هم که فرمودند، چرا واردات می کنید؟ گفت: من تحت فشارم، شما به رئیس جمهور فشار بیاورید، در قصه یارانه ها، ما به توصیه حضرتعالی کار را تقریبا دربست در اختیار دولت گذاشتیم ولی عمل نمی کند، یک ریشه دیگر این برخورد ها فضای سیاسی کشور است، بدنه این مجلس با آقای احمدی نژاد بود، مخالفان در اقلیت بودند، برای او کار کردند، بعد از مدتی احساس کردند که اشتباه کردند، وقتی این وضع را می بینند و آن رفتار آقای احمدی نژاد را ملاحظه می کنند، سرخورده می شوند، نماینده ها با حزب اللهی ها در ارتباطند و از آنها متاثرند، این مجلس نمادی از احساسات مردم است.خامنه ای: اینها را من می دانم، اینها کلمه ای بر اطلاعات من اضافه نمی کند، اینکه می گویم می دانم، نه آنکه همه شان را تصدیق می کنم، بعضی ها را تصدیق می کنم، بعضی ها را هم تصدیق نمی کنم، شما می خواهید بگویید مجلس با رئیس جمهور همراه نیست، خوب رای ندهند، حرفش را نپذیرند، حق ندارند که به او توهین کنند و کتکش بزنند، این قبیل حرفها را باید وقتی بزنند که رئیس جمهور هم باشد، من حرف دو طرف را بشنوم و قضاوت کنم، این از اصل، موضع من که در مجلس نباید هوچی گری باشد و همه باید بتوانند حرفشان را بزنند، جداست.احمد توکلی: پیش از تشریف اوردن شما به جلسه، دکتر کاظم جلالی گفت جریان چیست؟ چرا ما را خواسته اند؟ تشر مشر در کار نباشد؟ من گفتم شما دلت می خواهد پدر فقط ناز کند، پدر تشر هم می زند، من چنین کاری نکردم، بلکه تلاش کردم استیضاح صورت نگیرد، چون پیشتر دوبار کتبی و خیرخواهانه به اقای صالحی تذکر داده بودم و موثر شده بود، یکی توصیه به همراهی با شما بود، نه با رئیس جمهور، در یک مورد خاص و دیگری تشکر از وی به دلیل موضع گیری به نفع مکتب اسلامی در قبال مکتب ایرانی، این بار هم عصر شنبه وقتی خبر نصب ملک زاده را شنیدم، تلفنی به او گفتم این کار به مصلحت نیست، او گفت که این خیرخواهی را دیگران هم کردند ولی من سند ندارم، گفتم برو پیش آیت الله لاریجانی سند بگیر، برو پیش مصلحی، سند بخواه، او پذیرفت که با مصلحی تماس بگیرد، من به او گفتم اگر عزلش نکنی، فردا خودم استیضاح شما را امضا می گیرم، عصر دوشنبه هم ده دقیقه تلفنی با او صحبت کردم و عرض کردم استیضاح نه به نفع شماست و نه به نفع وزارت خارجه و نه به نفع کشور، حالا که آقای مصلحی کتبا به شما نوشت که ملک زاده صلاحیت ندارد، عزلش کن، او مرا دعوت به صبر می کرد، صبح سه شنبه جمعی از امضا کنندگان جلسه تشکیل دادیم و جمع بندی را من کردم که اولا باید استیضاح انجام نشود ولی حالا که این فرصت پیش آمده، جلسه ای با صالحی بگذاریم و از ایشان تعهد اخلاقی برای عدم تبعیت از جریان انحرافی بگیریم و بعد استیضاح را پس بگیریم، این نظر اکثریت قاطع جلسه بود، تنها یک نفر غیر از این نظر داشت، البته این هم مورد تاکید بود که همین امروز کار تمام شود، وقتی داخل صحن رفتیم، جر و بحثی بین من و ابوترابی درگرفت، بعد که فکر کردم اگر اقای احمدی نژاد نگذارد صالحی بیاید، باز دعوای جدیدی شروع می شود، بنابراین ترجیح دارد قبل از جلسه با صالحی، استیضاح پس گرفته شود، رفتیم از همه امضاکنندگان اجازه گرفتم و نامه انصراف را نوشتم.خامنه ای: اما آن را مشروط کردید.توکلی: نخیر مشروط نبود، ما تلاش زیادی کردیم که استیضاح انجام نشود"

اما جالب تر اینکه حسین فدایی که عضو لات لمپن بازار مکاره وه یکی از مجرمان شکنجه گر بازداشتگا کهریزک ا ست د ستمال ابریشم یزدی بر دست گرفته و از موضع شرمندگی غلامی و بندگی اش نسبت به ولی وقیح نا مشروع منفور را بیان کردهو تعهد داده است که چنین لبیک گویان نقش مبصر در غیاب معلم در بازار مکاره را اجرا نماید وبا دشمن مبارزه کند :

حسین فدایی: من شرمنده هستم که شما را در این وضعیت می بینم، خدا ما را ببخشد، بحمدالله رهبری خوب دقت دارند، ما روحا آزار دیدیم، طلب بخشش و دعا داریم بر اساس رابطه دینی، همچنین تجربه سیاسی که از شما داریم، ناراحتی و نگرانی شما باعث شرمندگی ماست، انشاءالله جبران می کنیم، جامعه نباید ملتهب شود، دعواها نباید منعکس شود که مردم احساس یاس کنند و دشمن استقبال می کند، امروز کشور نیاز به ارامش دارد.خامنه ای: درست است.فدایی: دشمن دسیسه می کند، باید بر خلاف خواست دشمن عمل کنیم، ما همه خود را مخاطب شما می دانیم، امیدوارم دوستان برنامه ریزی کنند و جبران کنند.خامنه ای: حرف ما همین است که شما گفتید، من به آقای لاریجانی گفتم یک وقت شما کار خلافی می بینید و خلاف مصلحت می دانید، باید جوری برخورد کنید که مصلحت بزرگتری ضایع نگردد، من ظاهرش این است که در گوشه ای نشستم، با انواع طرق با مردم رابطه دارم، مردم دوست ندارند مسئولان با هم اختلاف داشته باشند.

بهر حال اینهم نمایشی از استقلال بازار مکاره ی مدعی اصول گرایی که خمینی شیاد آن را عصاره ی ملت نا مید و گفت که با ید در رأس همه امور باشد. در صورتیکه در رأس همه ی امور بودنش یعنی پیگیری سگ دعواهای باندی و مترسک و سر سپرده بودن ولی وقیح نا مشروع و منفور می باشد.