گزیده خبر های 2 مرداد 90

درخواست از هتل‌های نیویورك برای راه ندادن احمدی نژاد

معلوم نیست که سیاست تناقض آمیز شتر گاو پلنگی آمریکا که با دست پس کردن و پا پیش کشیدن 33 سال است در مورد ایران دنبال شده است. برای اینکه این سیاست ترسیم و رهنمود داده شده از سوی لابی های نفتی دو طرفه ایرانی و آمریکایی به پیش برده شده است. یعنی مقامات آمریکایی پیوسته با فراموش کردن مردم و نادیده گرفتن مقاومت و مبارزه شان و با چشم دوختن به جناحی این سیاست کثیف خائنانه در عوض با زد و بند های پشت پرده دنبال شده است . بطور مثال از 22 خرداد 88 آمریکا به جولانگاه اعزام شدگان به حساب جنبش سبز تبدیل شده است که شامل آخوند و پاسدار و سایر فعالین و کارشناسان گوناگون شده است که هم رادیو فردا را قبضه کرده اند .هم قلم زنی در مطبوعات آمریکا می کنند و خط و خطوط حاکمان ایران را منتقل می نمایند. هم در وزارت امور خارجه ی آمریکا نفوذ کرده و رهنمود می دهند که نکند نام مجاهدین اپوزیسیون اصلی را از توی لیست سیاه تروریستی خارج کنید چون آن موقع به زیان زد و بند های سیاست پشت پرده می شود. برای همین اکنون معاون وزارت امور خارجه ی آمریکا بی اطلاع از فضای کشور که چگونه ماهواره ها جمع آوری می شود تا که سیمای آزادی دیده نشود . یا هوا داران مجاهدین دستگیر و شکنجه و در سیاه چال ها زجر کش و اعدام می شوند که مکمل سیاست توطئه 3 جانبه ی خامنه ای – نوری مالکی و چراغ سبز آمریکا تهاجم جنگی به مجاهدین اشرف است که یک سند جنایت علیه ی بشریت می باشد . اکنون ادامه ی این سیاست تناقض آمیز لابی های دلار نفتی دو طرفه قرار است در حمایت از جریان مغلوب مدعی اصلاح طلب و ولی وقیح نا مشروع منفور بعنوان اهرم فشار ادامه سیاست زد و بند پشت پرده در مورد عدم حضور پاسدار گماشته احمدی نژاد پیگیری شود.

این كمیته در نامه‌یی خطاب به این هتل‌ها، با تكرار ادعاهای واهی دولت امریكا مبنی بر نظامی بودن برنامه هسته‌یی كشورمان تلاش دارد به نوعی سفر احتمالی احمدی‌نژاد به نیویورك برای شركت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در شهریورماه سال جاری را با اخلال مواجه كندروزنامه اعتماد نوشت:كمیته امریكایی مبارزه با برنامه هسته‌یی ایران در اقدامی خصمانه از هتل‌های شهر نیویورك خواسته است تا از میزبانی محمود احمدی‌نژاد رییس‌جمهور كشورمان خودداری كنند.این كمیته در نامه‌یی خطاب به این هتل‌ها، با تكرار ادعاهای واهی دولت امریكا مبنی بر نظامی بودن برنامه هسته‌یی كشورمان تلاش دارد به نوعی سفر احتمالی احمدی‌نژاد به نیویورك برای شركت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در شهریورماه سال جاری را با اخلال مواجه كند.این سومین سال متمادی است كه چنین درخواست‌هایی از هتل‌های نیویوركی می‌شود. كمیته مبارزه با برنامه هسته‌یی ایران سال گذشته نیز در اقدامی مشابه از برخی هتل‌های زنجیره‌یی خواسته بود اجازه اقامت احمدی‌نژاد و هیات همراه او را در هتل‌های خود صادر نكنند.

یک شب اسارت دختر جوان در بیابان

http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=66950

باز هم یک مورد گزارش زن ستیزانه از ناامنی های اجتماعی که در بندر عباس رخ داده است که تضاد آشکار با ادعای پاسدار قاتل رادان دارد که یکی از مجرم های اصلی بازداشتگاه کهریزک است

مرد شیطان صفت بعد از ربودن دختر جوان یک شب تمام او را در بیابان به اسارت گرفت تا نقشه شوم خود را عملی کند تابناک: با دستگیری این مرد راز باندی که در پوشش مسافرکشی، دست به سرقت از زنان و دختران می‌زدند فاش شد. غروب یکی از روزهای خردادماه، زمانی که دختر 22‌ساله‌ای به نام سحر از خانه‌شان در بندرعباس خارج شده بود تا به دیدن دوستانش برود، به‌عنوان مسافر سوار یک خودروی سواری شد و پس از آن دیگر کسی او را ندید.آن شب وقتی سحر به خانه بازنگشت، پدر و مادرش که نگران او شده بودند، همه جا را به‌دنبال وی گشتند اما اثری از دخترشان پیدا نکردند. آنها با دوستان دخترشان هم تماس گرفتند و وقتی شنیدند که سحر در سر قرار با آنها حاضر نشده، شکی برایشان باقی نماند که اتفاق شومی برای دخترشان افتاده است. به همین دلیل ماجرا را به پلیس اطلاع دادند و از همان زمان جست‌وجو برای یافتن ردی از دختر گمشده شروع شد. صبح روز بعد، خانواده سحر او را در نزدیکی محل زندگی‌شان در حالی که با ضربات چاقو مجروح شده بود و نای حرف زدن نداشت پیدا کردند و بلافاصله وی را به بیمارستان انتقال دادند.نقشه شوم. در تعقیب متهم...

جمع آوری آنتن‌های ماهواره در سنندج

پس از تهاجم پاسداران در کردستان عراق و مرتکب جنایت شدن در روستاهای کردستانه عراق اکنون نگرانی و وحشت از بازتاب اخبار جنایت و تلفات در ادامه ی سیاست خفقان و سانسور به یورش و شبیخون زدن جمع آوری آنتن های ماهواره ای در سنندج روی آورده شده است.

نیروهای امنیتی و انتظامی در چند روز اخیر در سطح شهر سنندج اقدام به جمع آوری دیش‌های ماهواره‌ای کرده‌اند.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و به گزارش شاهدام عینی نیرو‌های انتظامی بدون اطلاع ساکنین واحدهای مسکونی در محله‌های بهاران، ویلا شهر، شهرک زاگرس، شهرک آبیدر، مجتمع ۷۶۰ واحدی فرهنگیان ومعلمان در بهاران شهرک پاوان و در بیشتر مناطق و محلات سنندج اقدام به جمع آوری دیش‌های ماهواره کرده‌اند.قابل ذکر است، این نیرو‌ها بدون اطلاع صاحبخانه با استفاده از جرثقیل‌هایی نیروهای خود را بر پشت بام‌ها مستقر کرده و اقدام به جمع آوری آنتن‌های ماهواره می‌نمایند.به گزارش شاهدان عینی، این نیرو‌ها برای پیشگیری از اعتراضات احتمالی در تاریکی هوا و با عدم جلب توجه اقدام به جمع آوری آنتن‌ها نمودند.

'هر روز سه نفر در ایران با سلاح سرد کشته می شوند '

با وجود اینکه گزارش شده هرروز 3 نفر با سلاح سرد در ایران کشته می شود معلو م نیست که چه رابطه ی معقولی می تواند با ادعای وارونه ی بحران امنیت در کشور وجود داشته باشد که پاسدار قاتل و منفور رادان بیان کرده وجود ندارد ؟

سازمان پزشکی قانونی ایران اعلام کرد که روزانه ۳ ایرانی با سلاح سرد کشته می شوند.به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس پرونده های ارجاعی به سازمان پزشکی قانونی در دهه هشتاد، حدود ۱۱ هزار نفر بر اثر اصابت سلاح سرد، جان خود را از دست داده اند که به طور متوسط در هر سال بیش از یکهزار نفر به وسیله این سلاح کشته شده اند.سازمان پزشکی قانونی ایران همچنین با اشاره به آخرین آمارها از مراجعات نزاع و درگیری اعلام کرده است: " در ۱۰ سال گذشته بیش از پنج میلیون و ۸۰۰ هزار پرونده نزاع در پزشکی قانونی مورد رسیدگی قرار گرفته است که بیشترین آمار آن در سال ۱۳۸۴ با یکهزار و ۱۹۶ نفر ثبت شده است. "بر اساس این گزارش در بین این سالها، سال گذشته (۱۳۸۹) بالاترین آمار را داراست که در آن، بیش از ۶۳۱ هزار مورد پرونده نزاع به سازمان پزشکی قانونی ارجاع شده است

آخرين جزئيات از حادثه تروريستي امروز تهران

اینهم گزارش تناقض آمیز در مورد ترور جدید در تهران که روز گذشته خبر گزاری دروغ پرداز فارس گزارش داده بود که موقع ترک خانه ترور شد و افزوده که وی دانشجوی هسته ای ونه دانشمند هسته ای بود . از طرف دیگر اکنون ایرنا خبر گزاری دولتی گزارش کرده است که موقع باز گشت به خانه ترور شده است.

خبرگزاري فارس نوشت: فرد كشته شده در حادثه تروريستي امروز تهران، يكي از دانشجويان برق (گرايش قدرت) دانشگاه خواجه‌نصير‌الدين طوسي است. به گزارش فارس عصر امروز داريوش رضايي‌نژاد دانشجوي فوق ليسانس برق گرايش قدرت دانشگاه خواجه نصير‌الدين طوسي در مقابل درب خانه‌اش در خيابان بني‌هاشم تهران ترور شد. در اين اقدام تروريستي همسر و كودك اين فرد نيز مصدوم شدند كه هم اينك براي مداوا به يكي از بيمارستان‌هاي تهران منتقل شده‌اند. داريوش رضايي‌نژاد از همكاران وزارت دفاع كشور بود. طي ساعات گذشته برخي رسانه‌هاي كشور به اشتباه وي را يكي از دانشمندان هسته‌اي كشورمان قلمداد كرده بودند در حالي كه اخبار موثق حاكي از آن است كه فرد ترور شده جزء دانشمندان هسته‌اي نبوده و دانشجوي فوق‌ليسانس برق (گرايش قدرت) دانشگاه خواجه نصير بوده است.ایرنا خیرگزاری دولت نیز نوشت:فردی كه توسط تروریست‌های كوردل مورد سوء‌ قصد قرار گرفته و به شهادت رسیده 'داریوش رضایی نژاد' دانشجوی رشته برق و الكترونیك مقطع دكترا بوده است. به گزارش ایرنا بنابر اظهارات منابع موثق وی از نخبگان برجسته و علمی كشور در زمینه برق و الكترونیك بوده و با دانشگاه‌ها و مراكز علمی كشور همكاری داشته است.این حادثه زمانی رخ داد كه داریوش رضایی نژاد به همراه همسرش در زمان بازگشت از محل كار به مهد كودكی كه فرزندشان آنجا نگهداری می شد مراجعه كردند و در مقابل مهدكودك مورد سوء قصد قرار گرفتند

تصاویر/ شهید رضایی نژاد و فرزندش

قیافه و فرم لباس پوشیدن مقتول نشان می دهد که چون حجاب مورد نظر دین فروشان حاکم را رعایت نکرده است نمی بایست که جزو باند های مافیایی حامیان ولی وقیح نا مشروع و منفور باشد . بهمین دلیل ترور شده است . گرچه دژخیمان حاکم برایش پرونده ی بسیجی و مکتبی و اصول گرایی بسازند

بعد از ظهر روز گذشته «داریوش رضایی نژاد» یکی از دانشمندان کشورمان در شرق تهران مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید. به گفته منابع خبری این حادثه تروریستی در مقابل چشم كودك خردسالش رخ داده است. با توجه به وخیم گزارش شدن حال همسر شهید رضایی نژاد كه در عملیات تروریستی دیروز زخمی شد، برای او دعا كنید

لیلا اسفندیاری، كوهنورد ایرانی درهیمالیاجان باخت +عكس

http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=66987

باز هم خبر شوم دیگری که در مورد یک زن قهرمان کوهنورد ایرانی هنگام باز گشت از کوه اورست اتفاق افتاده است که منتهی به مرگ وی شد.

بر اساس گزارشات تلفنی سایر همنوردان ایرانی و خارجی كه همراه لیلا در صعود قله شركت داشته­ اند پیكر لیلا پس از 300 متر سقوط در ارتفاع نزدیك به 7700 متری جبهی پاكستان در مكانی خارج از مسیر متوقف می­شود اولین زن فاتح قله نانگابارپات در حین بازگشت از قله كاشربورم 2 دچار حادثه شده و جان باخت.به گزارش آینده لیلا اسفندیاری كه اوایل تیر ماه سال جاری به منظور صعود به قله 8 هزار و 35 متری كاشربورم 2 راهی پاكستان شده بود پس از یك ماه تلاش امروز جمعه بعد از ظهر موفق به صعود این قله از رشته‌های هیمالایا شد. وی هنگام بازگشت از قله دچار حادثه شده و بر اثر سقوط جان باخت. فارس نوشت: لیلا اسفندیاری در كارنامه ورزشی خود صعود به قله نانگابارپات از قلل 8 هزار متری هیمالایا و تلاش برای صعود به قله كی‌دو تا كمپ دوم را دارد. اسفندیاری به عنوان كوهنورد مستقل قله كاشربورم دو را صعود كرد اما در بازگشت دچار حادثه شد.سایت باشگاه كوه نوردی و اسكی دماوند هم نوشت:لیلا اسفندیاری كوه نورد پرتوان و عضو باشگاه كوه نوردی و اسكی دماوند كه برای صعود قلل گاشربروم 1 و 2 به منطقه قراقروم پاكستان رفته بود پس از صعود قله گاشربروم 2، به هنگام بازگشت در حین فرود از مسیر دشوار یخی در زیر قله ، سقوط كرده و متاسفانه جان باخته است . بر اساس گزارشات تلفنی سایر همنوردان ایرانی و خارجی كه همراه لیلا در صعود قله شركت داشته­ اند پیكر لیلا پس از 300 متر سقوط در ارتفاع نزدیك به 7700 متری جبهی پاكستان در مكانی خارج از مسیر متوقف می­شود ...هم اكنون سایر صعودكنندگان در صحت و سلامت در كمپ سوم مستقر می­باشند.

نامه منیژه حکمت به دخترش پگاه آهنگرانی: من تو را اينگونه بزرگ کردم و اصلا ًپشیمان نیستم

بازهم فاش کردن ماهیت بغایت زن ستیزانه ی رژیم قرون وسطایی و ضد بشری که ثابت می کند اینگونه ربودن و گروگان و باج گیری کردن و با تهدید و اتهام و فشار و شکنجه و اعتراف گیری هنرمندان و خبرنگاران و ... شکست خورده و نه اینکه دیگر جواب ندارد ، بلکه موجب هرچه بیشتر رسوایی بیشتر ولی وقیح نامشروع و منفور و رژیم دین فروش و زن ستیز خواهد شد .

ایلنا: منيژه حكمت(كارگردان سينماي ايران و مادر پگاه اهنگراني؛ بازيگر سينماي ايران) به مناسبت 27 سالگی پگاه آهنگراني يادداشتي را منتشر كرد.به گزارش ايلنا، متن نامه منيژه حكمت خطاب به پگاه آهنگراني بدين شرح است:امروز 27 ساله می‌شوی و من به یاد می‌آورم وقتی 7 ساله شدی که باید تو را به جایی می‌فرستادم به نام مدرسه.تنها، بدون همراهی من. حس دوگانه‌ای داشتم، خوشحال از بزرگ شدنت و دلگیر که مثل قبل همیشه در کنارم نیستی، فکر می‌کنم این دلشوره همه مادران است که در غیابم با فرزندم چگونه رفتار می‌کنند؟ ولی همه این خطر را می‌کنند و کسی به خاطر این نگرانی فرزندش را از تحصیل محروم نمی کند، رشد و طراوت و بلوغ او می‌ارزد به این خطر و تجربه هم نشان داده راه دیگری نیست برای بزرگ شدن.مگر می‌توانیم کودک را در خانه حبس کنیم و از هر نظر بهش برسیم و در 27 سالگی فردی سالم و طبیعی تحویل بگیریم؟ کسی که بتواند در خطرها از خودش دفاع کند و قوه تشخیص داشته باشد.چه شده که اینقدر دل نازک و حساس شدیم؟ از چه واهمه داریم؟ چرا نمی‌پذیریم بچه‌ها رشد طبیعی داشته باشند؟ حتی با قبول خطر آسیب زدن و آسیب دیدن؟ این کاریست که هر پدر ومادر دلسوزی می‌کند. با حبس کردن آنها خیال ما راحت مي‌شود ولي به سر آنها چه مي‌آيد؟پگاه جان من تو را اينگونه بزرگ کردم و اصلا ًپشیمان نیستم و اگر به 27 سال پیش برگردیم باز همینطور عمل می‌کنم. مطمئنم تو هیچ کاری نکردی که آسیبی به کسی بزند یا مسئله‌اي رو به خطر بندازه یا ارزشی رو تهدید کند. تو آدم خاصی نیستی و هیچ توانایی فوق‌العاده‌ای نداری. فقط به طور طبیعی بزرگ شدی ولی شرایط امروزت طبیعی نیست. فکر کنم دچار والدین حساس‌تر و دلسوزتری شده‌ای و می‌دانم این را درک می‌کنی. راه دیگری برای بزرگ شدن نیست. به تشخیصت ایمان دارم فقط دلم برای خنده‌هایت خیلی تنگ شده. تولدت مبارک عزیزم.

نامه دوم مادر خانه دار به احمدی نژاد

http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=66998

پیرو نامه ی اول خانم خانه دار که خطاب به پاسدار گماشته احمدی نژاد نوشته شده بود که دارای محتوای روشنگر از اوضاع کنونی وضعیت اقتصادی نا گوار و دفاع از طرح هدفمند کردن یارانه ای و پرهیز از تنش و جنگ قدرت و ثروت باندهای مافیایی حاکم مدعی اصول گرایی بود که از سوی رسانه ها وسایت های خبری متعلق به باندهای مافیایی اصول گرایان منتقد دولت مورد انتقاد واقع شد که این نامه جانبدارانه از دولت است ونویسنده اش نمی تواند که زن خانه دار باشد. اکنون نامه ی اتقادی دوم این خانم خانه دار بازتاب داده شده است.من چه بي سواد باشم و چه داراي بالاترين مدارج و مدارک علمي عضوي از اعضاي اين جامعه ام و به عنوان عضوي از اين کشور از مسئولان خواسته هايي دارم که بايد به آن گوش دهند و آن را برآورده سازند. هدف من از اين نامه تلنگري بود به همه مديران، مسئولان، نمايندگان مجلس و همه کساني که دستي در اداره اين کشور دارندنامه دوم مادر خانه دار؛ چرا برخي زنان خانه دار را باور نمي کنند؟»عنوان يادداشت روزنامه‌ خراسان به قلم محمد سعيد احديان است كه در آن مي‌خوانيد:چندي پيش بخش عمده يکي از يادداشت هايم را اختصاص دادم به نامه خانم کمالي مادر خانه داري که دغدغه هايش را طي نامه اي به رئيس جمهور مطرح کرده بود واز روزنامه خواسته بود با چاپ آن، دغدغه هايش را به گوش رئيس جمهور برسانيم. تا نامه را خواندم تفاوتش را با ديگر نامه ها تشخيص دادم. اين نامه به صادقانه ترين شکل و صرفا از سر دلسوزي براي نظام و حتي آقاي احمدي نژاد که به تعبير نامه « او را حامي قشر محروم » مي داند، تصويري کاملا "عيني و ملموس" و بسيار "خالصانه" از آنچه ميان توده مردم مطرح است ارائه کرده بود، که به دليل ويژگي هايي که ذکر شدهيچ استاد دانشگاه يا روزنامه نگار يا نويسنده زبردستي نمي توانست و نمي تواند چنين تصوير تاثيرگذاري را در نوشته اي ارائه کند.با آن درگيري هاي سياسي که بين مسئولين کشور وجود داشت، و دغدغه هاي فرعي که ذهن نخبگان اجرايي، سياسي و فکري را به دليل دورشدن از فضاي واقعي جامعه به خود مشغول کرده بود، وظيفه ديديم که مطالبه اصلي مردم که همان مسائل معيشتي شان بعد از اجرايي شدن هدفمندي يارانه ها است را از همه مسئولان دست اندرکار طلب کنيم و چه بهتر از اينکه نوشته فردي باورمند به نظام و رئيس جمهور را که مي توانست بهترين تلنگر براي مسئولان باشد را منتشر کنيم .براي وزن دادن و افزايش قدرت نفوذ، اين نامه را ذيل کليشه يادداشت سردبير و بعنوان يادداشت اصلي روزنامه به چاپ رسانديم. و البته تفاوت ديدگاه ها يا تکميل مباحث را با ذکر نکاتي بعد از نامه تبيين کرديم.خوشبختانه صداقت و اخلاص نويسنده نامه باعث شد اين نامه انعکاس بسيار گسترده اي در بسياري سايت ها و روزنامه ها داشته باشد و طبيعي بودکه اين بازنشر وسيع در سطح ملي، عده اي- که دربين خوانندگان هميشگي روزنامه اندک بودند- را برانگيخت که يا به دليل سوگيري سياسي، يا اختلاف سليقه و يا برداشتي نادرست، اين نامه را متعلق به مادر خانه دار ندانند. اين واکنش ها نويسنده نامه يعني خانم کمالي را برآن داشت که نامه دومي را به روزنامه ارسال و توضيحاتي را ارائه کند که خواندن آن همانند نامه اول بسيار مفيد است مخصوصا بخش اول نامه وقتي ايشان از مادران خانه دار دفاع مي کند که عملا به همه نشان مي دهد که برخلاف نگاه اسلام آسيبي جدي در بينش جامعه امروز ما نسبت به مادران وجود دارد. متن کامل اين نامه را بخوانيد:با سلام من همان زن خانه داري هستم که خطاب به رئيس جمهور نامه نوشتم. متاسفانه ما مردم ايران آن قدر وقت خود را صرف حاشيه ها مي کنيم که از متن غافل مي شويم. ميزان تحصيلات و خانه دار بودن يا نبودن من آن قدر براي همه مهم شد که فراموش کردند اين نامه براي چه و به چه منظوري نوشته شده است. بعضي آن را از اساس دروغ دانسته و بعضي آن را کار يک نويسنده زبردست يا يک روزنامه نگار دانستند تا يک خانم خانه دار. در ظاهر و به زبان همه اقرار مي کنند که اگر امروز فرزندانمان دکتر و مهندس و داراي بالاترين درجات علمي مي باشند، از دامن ما زنان است که به چنين مقام و درجه اي رسيده اند. زيرا اين ما بوديم که براي اولين بار قلم در دست آنان گذاشتيم. اين ما بوديم که کنارشان نشستيم و به آنان ياد داديم بابا نان داد.اين ما بوديم که کلمه به کلمه درس زندگي را برايشان معنا کرديم اما وقتي خودمان قلم در دست مي گيريم و مي نويسيم هيچ کس باورمان نمي کند. اين باعث تعجب است که همه از يک خانم خانه دار توقع بهترين آشپزي، خياطي و خانه داري را دارند اما وقتي نامه اي مي نويسد که به قول همين مردم زيبا و شيوا نوشته شده، برايشان عجيب و غيرقابل باور است. آيا يک زن بايد داراي پست و مقام و مدارک علمي بالا باشد تا او را باور داشته باشيم؟ و آيا اين توهين به مقام والاي همه زنان خانه دار نيست که فقط از او آشپزي و خانه داري و بچه داري را بخواهيم؟ اين جانب معصومه کمالي، اصالتا اهل يکي از روستاهاي اطراف نيشابور، ساکن شهر...، خانه دار و ديپلمه مي باشم و اگر در نامه ام از کلمه کم سواد استفاده کرده ام تنها به اين دليل بوده که مي خواستم به مقام اول کشور که داراي سواد بالايي نيز مي باشد، نامه بنويسم تا اگر کم و کاستي در نامه ام بود آن را به حساب کم سوادي بنده بگذارند (البته اگر نامه ام را بخوانند) و اصلا فکر نمي کردم ميزان سواد من اين قدر مهم باشد.من چه بي سواد باشم و چه داراي بالاترين مدارج و مدارک علمي عضوي از اعضاي اين جامعه ام و به عنوان عضوي از اين کشور از مسئولان خواسته هايي دارم که بايد به آن گوش دهند و آن را برآورده سازند. هدف من از اين نامه تلنگري بود به همه مديران، مسئولان، نمايندگان مجلس و همه کساني که دستي در اداره اين کشور دارند.شايد دست از کشمکش هاي سياسي و جناحي بردارند و به فکر برطرف کردن مشکلات مردم برآيند. کاري نکنند دغدغه زندگي آن قدر به اين مردم فشار آورد که خداي ناکرده از اين انقلاب و نظام روي گردان شده و به سمت و سويي روي آورند که باعث پايمال شدن خون شهداي عزيزمان گردد و شادي دشمنان اين ملت را در پي داشته باشد.قصد من از نوشتن اين نامه کمک خواستن از مردم نبود که آن برادر يا خواهر عزيز گفته بود، آدرسش را بدهيد تا از خيران بخواهيم به ايشان کمک کنند. آيا واقعا از اين نامه کمک و خيرخواهي استنباط مي شود؟ و آيا بهتر نبود اين همه تعمق و تفکر درباره نويسنده نامه را صرف محتواي خود نامه مي کردند تا دچار چنين برداشت غلطي نمي شدند؟ اين جوابيه هم پاسخ کساني را مي دهد که از من خواسته بودند از خودم دفاع کنم و هم روزنامه خراسان را از هر نوع دروغ گويي و رياکاري مبرا مي سازد. روزنامه خراسان نامه مرا تمام و کمال چاپ کرد که واقعا جاي تشکر و سپاسگزاري دارد.در پايان موفقيت، سربلندي و اعتلاي کشور و مردم عزيزمان را از خداوند منان خواستارم. با تشکر فراوان معصومه کمالي.پي نوشت1."ايرنا"، خبرگزاري رسمي دولت از روزنامه خواسته بود امکان تماس با خانم کمالي را برايشان فراهم کنيم با هماهنگي که با ايشان کرديم خبرنگاران محترم اين خبرگزاري يا هررسانه ديگري مي توانند اوايل هفته جاري در دفتر روزنامه با ايشان ملاقات کنند و سوالات خود را با وي مطرح کنند. اين عزيزان همکار براي اطلاع بيشتر از زمان جلسه مي توانند از روابط عمومي روزنامه اطلاعات دقيق تر را دريافت کنند.