روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 9 مرداد ماه سال 1390

نقد و بررسی : سر مقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " افزايش واردات كشاورزي يك تهديد جدي"

"چرا گفته نشده است وارد کنندگان شکر کیستند؟. چه نسبتی با ولی وقیح نامشروع و منفور یا دولت دارند؟ مجوز ورود شکر به کشور از سوی چه نهادهای حکومتی به اینان داده شده است؟ گذشته از اینکه موجب ورشکستگی صنعت کشت نیشکر هفت تپه شده است چه مبلغ هنگفت نجومی توی کیسه ی وارد کنندگان شکر ریخته شده است؟"

سئوال است که مگر سیاست کنونی افزایش واردات نسبت به صادرات یک شبه و یکساله و چند ساله به وجود آمده است ، یا نه اینکه حاصل عملکرد 33 ساله است؟ چونکه به موازات مدت همین ایام 33 ساله است که سیاست چوب حراج بر منابع ذخایر و سرمایه های کشور هم دنبال شده است. برای همین چون مردم ایران نا محرم می باشند و دانستن حق شان نیست پس نمی بایست که واقعیت به اینان منتقل شود . بهمین دلیل هیچگاه هیچ مقام و مسئولی نمی گوید که کدام سیاست موجب رشد روز افزون واردات نسبت به صادرات شده است تا جاییکه به مرحله ای رسیده است که اکنون فاش شده واردات هندوانه و خربزه هم از مرز میلیارد دلاری گذشته است؟ مهمتر اینکه سیاست سد سازی یا آب دزدی پاسداران که از دوران سازندگی رفسنجانی مکار و غارتگر شروع شد که قرار دادهایش با بودجه های بس هنگفت با دولت بسته می شد . به حساب سدهای خاکی تأسیس شده است که نه مفید نبوده وموجب برق رسانی یا آبرسانی به مزارع کشاورزی و رشد تولید محصولات کشاورزی نشده است ، بلکه این اقدام نقش مؤثر مخرب در خشکانیدن رود خانه ها ودر یاچه ها و تالاب های مهم کشور داشته است و زمین های زیر کشت کشاورزی را به زمین های بایر و کویر تبدیل کرده است؟ نمونه گزارش خشک شدن زاینده رود وخشک شدن زمین های کشاورزی و باغات میوه های کشاورزان اطراف رود خانه و بکار شدن کشاورزان می باشد. در صورتی که سر مقاله نویس بدون اشاره به گذشته و بررسی چگونگی بستر سازی رشد ضریب واردات نسبت به صادرات و نابودی کشاورزی این چنین در مورد اهداف انقلاب ربوده و منحرف شده قلم فرسایی یا روده درازی کرده است :

"يكي از اهداف مهم انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن، رسيدن به خودكفائي كشاورزي بود. تحقق اين هدف بارها توسط رهبران انقلاب و مديران ارشد نظام جمهوري اسلامي وعده داده شد و البته تلاش‌هاي زيادي نيز در اين زمينه صورت گرفت، اما اطلاعاتي كه هفته گذشته توسط نمايندگان مجلس داده شد بسيار نگران كننده بود. خودكفائي كشاورزي براي يك كشور انقلابي مانند ايران از دو نظر اهميت فراواني دارد كه يكي سياسي و ديگري اقتصادي است. "

سرمقاله نویس بدون اینکه بگوید که چه سیاستی موجب تحریم های اقتصادی شده است؟ یا اینکه بگوید پروژه ی هسته ای و اهداف دست یابی به سلاح هسته ای چه نقشی در این مورد داشته است؟ مشروط بر اینکه مگر فریاد زده نمی شد که تحریم ها از نظر ملت ایران هیچگونه اثری ندارد؟ یا تأکید نمی شد که آنقدر در شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه تصویب و صادر کنید تا قطعنامه دان تان پاره شود ؟ حال چه شد با شکر سرخ خوری این چنین اعتراف به تحریم ها از سوی دشمن شده است:

" از جمله اقدامات دشمنان، تحريم اقتصادي است كه در مقاطع حساس اين تحريم در بخش محصولات كشاورزي مي‌تواند ضربه سنگيني به كشور وارد كند. در بخش اقتصادي نيز يكي از شاخص‌هاي مهم پيشرفت هر كشوري، توسعه كشاورزي است. اين نگراني را پديد مي‌آورد كه كشورمان در زمينه واردات محصولات كشاورزي در مسير خطرناكي قرار گرفته و ادامه اين روند مي‌تواند تهديدي جدي براي كشور محسوب شود. تعبير رئيس كميسيون كشاورزي در اين زمينه با توجه به صفر شدن تعرفه واردات محصولات كشاورزي اينست كه: "توليد كننده داخلي با اين روش، نابود شده است". - رئيس كميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسلامي گفت: واردات پرتقال در بهار سال جاري 33 درصد رشد داشته و واردات چاي در همين مدت از رشد 24 درصدي برخوردار بوده است. وي افزود: در ميان حدود هفت هزار قلم كالاي وارداتي، موز (كه از محصولات غيرضروري كشاورزي است) هفدهمين كالاي وارداتي كشور محسوب مي‌شود و در سال 89 واردات موز داراي رشد 10 درصدي بوده و بيش از 400 ميليون دلار بابت خريد موز از كشور خارج شده است، كما اينكه ارز پرداخت شده براي واردات پرتقال در سال گذشته 116 ميليون دلار بوده است. "كشاورزي كشور درحال نابودي است و جريان انحرافي براي از بين بردن امنيت غذائي توطئه كرده است"

چرا گفته نشده است وارد کنندگان شکر کیستند؟. چه نسبتی با ولی وقیح نامشروع و منفور یا دولت دارند؟ مجوز ورود شکر به کشور از سوی چه نهادهای حکومتی به اینان داده شده است؟ گذشته از اینکه موجب ورشکستگی صنعت کشت نیشکر هفت تپه شده است چه مبلغ هنگفت نجومی توی کیسه ی وارد کنندگان شکر ریخته شده است؟

: "تعرفه‌ها را در سال گذشته صفر كردند و توليد كننده داخلي با اين روش نابود شده است". وي به دو نمونه ديگر از واردات شكر و محصولات غيرضروري كشاورزي اشاره كرد و گفت: واردات شكر در سال 1384 به 850 هزار تن رسيده بود كه در سال 1389 به يك ميليون و ششصد و هشتاد و پنجهزار تن رسيد. واردات محصولات غيرضروري كشاورزي نيز كه در سال 1384 دو ميليون و هشتاد و چهار هزار و پانصد و چهار تن بود در سال 1389 به شش ميليون و دويست و هشتاد تن رسيده يعني سه برابر افزايش يافته است.

بالاخره اینکه سند افتخار آمیز خود کفایی کشاورزی و مستقل بودن رژیم قرون وسطایی و ضد بشری در بازار مکاره این چنین فاش شده است:

- رئيس مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي نيز گفت: "ضريب وابستگي ايران به واردات از 35 درصد در سال 1384 به 75 درصد در سال 1389 افزايش يافته است". در پاسخ به اظهارات نمايندگان مجلس، وزير بازرگاني گفت: "سال 1387 واردات محصولات كشاورزي 6 ميليارد دلار بوده كه با كاهش در سال 1389 به 5 ميليارد دلار رسيده است". وزير جهاد كشاورزي نيز گفت: "واردات كشاورزي از نظر وزني در سال گذشته 30 درصد كاهش داشته است". اين دو عضو دولت، با اينكه آمار و ارقامي نيز درباره توليدات كشاورزي و ميزان تعرفه واردات ارائه كردند اما پاسخ قانع كننده‌اي به انتقادات نمايندگان مجلس ندادند. واردات بي‌رويه محصولات كشاورزي اكنون به يك تهديد جدي براي كشور تبديل شده و بايد هرچه زودتر جلوي آن گرفته شود و همه تلاش‌ها مصروف تقويت توليدات داخلي در اين بخش گردد. متأسفانه مشكل افزايش بي‌رويه واردات، به محصولات كشاورزي محدود نمي‌شود و شامل ساير كالاها نيز مي‌گردد. در اين زمينه اظهار نگراني يكي از نمايندگان مجلس در جلسه چهارشنبه گذشته قابل توجه و تأمل است. وي گفت: "ورود اجناس درجه سه چيني به كشور، هزينه توليد را افزايش داده و حتي گمرك نيز برنامه‌اي براي جلوگيري از واردات اين اجناس درجه سوم ندارد".* .

در خاتمه اینکه مشخص است که اگر چنانچه جنگ قدرت و ثروت در رأس رژیم آلوده به فساد به اینجا کشیده نشده ودامنه ی شکاف اختلاف و شکاف بر جسته نشده بود ، نه اینکه کوچکترین اشاره ای به شرایط کنونی نمی شد و هیچگونه انتقادی در کار نبود ، بلکه همچون گذشته نه سکوت که تعریف و تمجید از ترقی و پیشرف همه جانبه و خود کفایی کشاورزی و حتی مازاد بر نیاز برای صادرات می شد و همچنان مراسم جشن پیروزی در این مورد بر گذار می شد. در صورتی که از همان شروع جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران و عراق که شروع شد که از یک سو جوانان روستاییان به سوی کمیته و سپاه جذب می شدند. یا اینکه با زور به جبهه های جنگ گسیل و اعزام می شدند . از طرف دیگر چون اختلاف سطح زندگی میان روستا ها و شهر ها هر روز بیشتر می شد چاشنی عدم سیاست رسیدگی به روستا ها و بر آورده نکردن نیاز های اولیه ی کشت کشاورزان و تقویت تولیدات محصولات کشاورزی که همراه باکم آبی و خشک سالی بوده است در نهایت موجب شد تا که روستاییان تبدیل به خوش نشین شوند. سپس تبدیل کوچ کنندگان مهاجران به حاشیه ی شهر های بزرگ شد ند آنگونه که به مرور روستا های بیشتر خالی از تخلیه شدند . در نهایت این تولید کنندگان سنتی برخی از محصولات کشاورزی سابق مبدل به مصرف کنندگان شدند.

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900508/13900508_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 9 مرداد ماه سال 1390

افزايش واردات كشاورزي يك تهديد جدي