نا گفته نماند تا گزینه های دیگر برای تغییرات دمکراتیک در ایران مقابل گزینه ی تهاجم نظامی وجود دارد. از جمله سیاست مماشات گرانه و خائنانه ی غرب با رژیم ضد بشری تغییر و اصلاح نا پذیر حام بر ایران قطع گردد . یا اینکه مانع از سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع برون مرزی و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه شد . یا اینکه بطور جدی تحریم نفتی و مسدود کردن شاهرگ حیانی دلار های نفتی شود تا که هزینه ی اقدامات تروریستی برون مرزی و تأمین هزینه ی ارگان های سرکوبگر داخلی و تأمین هزینه ی سنگین تلاش برای دست یابی به سلاح هسته ای امکان پذیر نشود . همچنین از مقاومت و مبارزه مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک حمایت و پشتیبانی شود . اما عجیب است که با نا دیده گرفتن موارد فوق از سوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در آمریکا که ابراز نگرانی ۳۵ چهره برجسته و سرشناس ایرانی داخل کشور را بازتاب داده است و خبر از انتشار از دیدگاه های جامعه مدنی ایران در مورد گزینه نظامی داده است که انعکاس نظرات و هشدار اینان در مورد پیامدهای حمله ایالات متحده و متحدان آن به ایران می باشد اما چون فعالیت این هشدار دهندگانجامعه مدنی پس از اعلام نظر مدیرکل بخش خاور میانه ای وزارت امور خارجه ی آمریکا منتشر شده است که مدعی شد مجاهدین در ایران دارای پایگاه اجتماعی نمی باشند . بنابراین این موضع گیری جامعه مدنی شخصیت های ایرانی داخل کشور جای تأمل دارد . برای اینکه چنین بر داشت می شود که باید رهنمود از سوی لابی های برون مرز به خصوص مقیم آمریکا به داخل کشور دیکته شده باشد تا مکمل فشار لابی گری رژیم ضد بشری در آمریکا علیه ی مجاهدین شود که زیر چتر مخالفت تهاجم نظامی دنبال شده است. زیرا که این مدعیان از موضع دلسوزی از فشار بیشتر بر روی زندانیان سیاسی و مواجه با خطر شدن شان در صورت حمله نظامی همراه با ویرانی وطن ابرازنگرانی کرده اند . ولی عجیب است که اینان اشاره نکرده اند که اکنون که تهاجم نظامی در کار نیست. اوضاع کنونی ایران چگونه است و چه خبر هایی روزانه از نقض مستمر حقوق بشر مخابره و گزارش می شود وچه باید کرد که این فشار و تهدید ها قطع یا کاهش یابد؟ همینطور چرا مشخص نکرده اند.مگر اکنون زندانیان سیاسی مورد اذیت و آزار روحی وروانی و جسمی واقع نمی شوند و به مرور زجر کش نمی گردند یا به قتل نمی رسند و با خطر مرگ مواجه نمی باشند؟ بطور نمونه تازگی در مورد هاله سحابی و رضا هدی صابر و زندانی سیاسی در زندان ارومیه چه اتفاق افتاد؟ چرا هیچگونه رهنمودی برای قطع این شیوه های ضد انسانی داده نشده است؟ یا اینکه چرا گفته نشده است که چگونه می شود که این رژیم کودتاگر جنایتکار را کنترل نمود که هرروز منقبض تر می شود وسرکوب و اعدام ها را گسترش می دهد و امنیت اجتماعی آنچنان بطور جدی به خطر مواجه شده است که در کشور مدعی آزاد و امن ترین کشور جهان امنیت اجتماعی وجود ندارد . آری چرا هیچ توصیه ای داده نشده که چگونه باید بر خورد شود تا مانع از شبیخون زدن شبانه به پارتی ها و باز داشت کردن جمعی شان گردد که موازی یا یورش وحشیانه منتقدان و هنرمندان و وبلاگ نویسان و خبر نگاران و فعالین حقوق بشری و وکلا می باشد که همراه بازداشت کردن شان و سانسور مطبوعات و مبارزه با شبکه ی ماهواره ای و فیلتر گذاری شبکه ی انترنتی و شنود تلفن ها است؟ بعلاوه خفقان و رعب و وحشت آنچنان نهادینه شده است که حتی زنان در باغ خصوصی هم امنیت ندارند و مورد اذیت جسمی و تجاوز جنسی واقع می شوند. مهمتر اینکه مگر خمینی شیاد بنیانگذار این رژیم ضد بشری و قرون وسطایی نبود؟ مگر این شخصیت های جامعه مدنی ایران حامی و پشتیبان موسوم به اصلاح طلبان یا جنبش سبز و منتقد جریان رقیب حاکم اصول گرانمی باشند . در صورتیکه مدعی اصلاح طلبان سفت و سخت خودشان را جزو پیرو خمینی شیاد می دانند؟ چرا نمی گویند که مگر خمینی شیاد نگفته بود که جنگ نعمت است و تا فتنه در عالم باشد جنگ هم هست؟ مگر مدعیان اصلاح طلبان و جریان سبز متهم به فتنه نشده اند؟ مگر خامنه ای و نوری مالکی مزدور و خائن و دست نشانده دست به تهاجم جنگی علیه ی مجاهدین اشرف نزدند که یک اقدام محرز جنایت علیه ی بشریت می باشد؟ مگر اکنون پاسداران کودتا گر تجاوز به کردستان عراق نکرده اند که ضمن مرتکب شدن جنایت روستا های نوار مرزی کردستان عراق را با گلوله باران کردن شخم زده و موجب آواره وبی خانمان شدن اهالی روستا های کردستان عراق شده اند. مشروط بر اینکه آب رودخانه های نوار مرزی برروی شهر خانقین عراق قطع نموده اند؟ چگونه است که این هشدار دهند گان شخصیت های حامی جامعه مدنی داخل ایران در این موارد ذکر شده سکوت معنی دار کرده اند و هیچ راه حلی برای برون رفت از شرایط وجود ارائه نکرده اند؟ به ویژه اینکه چرا در چنین شرایطی مدعیان اصلاح طلبی تلاش می کنند تا در بازی نمایش خیمه شب بازی دوره ی نهم بازار مکاره شرکت نمایند و هیزم تنور جنگ روانی تبلیغاتی شوند و تبدیل به سیاهی لشکر برای بستر سازی تقلبات گسترده و مشروعیت تراشی کاذب برای ولی وقیح منفور و رژیم نامشروع ضد بشری کودتایی شوند؟!
هشدار جامعه مدنی ایران نسبت به حمله نظامی به این کشور
5 مرداد 90
صدای آمریکا : «کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران» با انتشار گزارشی نسبت به حمله نظامی به ایران هشدار داده است.براساس گزارشی که «کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران» روز دوشنبه ۴ مرداد ( ۲۶ ژوییه ) منتشر کرد، گروهی از اعضای با نفوذ و مطلع جامعه مدنی ایران معتقدند که حمله نظامی به ایران به سرکوب سیاسی شدیدتر، تعمیق خصومت بین مردم ایران و ایالات متحده و معضلات انسانی جدی منتهی خواهد شد. این گزارش ۳۸ صفحه ای زیر عنوان «ابراز نگرانی و دیدگاه های جامعه مدنی ایران در مورد گزینه نظامی» منتشر شده و انعکاس دهنده نظرات ۳۵ چهره برجسته و سرشناس ایرانی داخل کشور در مورد پیامدهای حمله ایالات متحده و متحدان آن به ایران است. فعالان، مدافعان حقوق بشر، وکلا، خبرنگاران، نویسندگان، چهره های فرهنگی مهم و اعضای احزاب سیاسی مخالف از جمله این شخصیت های ایرانی هستند که مصاحبه آن ها در این گزارش منتشر شده است.هادی قائمی، سخنگوی کمپین در بیانیه خود گفته است: «چندین سال است که احتمال حمله نظامی پیشگیرانه مطرح می شود، اما به نظر می رسد کماکان به صورت یک گزینه باقی مانده است. ندای جامعه مدنی ایران که در این گزارش انعکاس یافته است، حمله نظامی کشورهای خارجی را یک فاجعه قطعی و عظیم برای وضعیت حقوق بشر در کشورشان خوانده اند.»در بخشی از بیانیه «کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران» آمده است شخصیت های ایرانی که در این گزارش اظهارنظر کرده اند، ضمن رد توجیه گزینه عملیات نظامی علیه ایران براساس موارد نقض حقوق بشر در این کشور تاکید کرده اند که حمله نظامی به مراحل «تغییر رژیم» سرعت نمی بخشد و حتی برخی از شهروندان اصلاح طلب را با دولت همسو خواهد کرد. برخی از مصاحبه شوندگان با اشاره به اعدام های دسته جمعی تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در طی جنگ ایران و عراق، نسبت به وقوع جنگ و درگیری نظامی با ایالات متحده و سرنوشت صدها زندانی سیاسی بی دفاع ابراز هراس عمیق و جدی کرده اند. در بیانیه این سازمان مدافع حقوق بشر در ایران آمده است افرادی که در این گزارش مصاحبه شدند، تاکید کرده اند که درگیری نظامی با ایجاد شکاف بین احزاب و گروه های مخالف رژیم، حس ملی گرایی را تهییج، جامعه مدنی ایران و جنبش دموکراسی خواهی در ایران را تضعیف و حکومت کنونی را تقویت می کند و عامل ایجاد اختلال در اراده عموم مردم ایران در قبال ایالات متحده خواهد بود. شخصیت های فعال جامعه مدنی ایران هشدار داده اند که عوامل تندرو و افراطی حاکمیت ایران در واقع از حمله نظامی به کشور استقبال می کند چرا که این امر در واقع پایه های قدرت آن ها را مستحکم تر می کند.برخی از مصاحبه کنندگان در این گزارش مفصل نسبت به پیامدهای ویرانگر انسانی، اقتصادی و زیست محیطی حمله نظامی ایالات متحده و متحدان آن به ایران نگرانی های جدی خود را ابراز کرده اند.«کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران»، ضمن انعکاس نگرانی های مشابهی تاکید کرده است حمله نظامی به ایران، نه تنها برای حقوق بشر ایرانیان بلکه برای استقلال اصول بنیادین حقوق بشر عواقب بسیار خطرناکی خواهد داشت.آقای قائمی در پایان بیانیه کمپین تاکید کرده است «اگر سیاست گذاران بین المللی واقعاً می خواهند تاثیر و پیامدهای بهره گیری از ابزار زور را درک کنند، باید دیدگاه ها و نظرات جامعه مدنی ایران را در نظر داشته باشند»