دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 27 تیر ماه سال 1390

نقد و بر رسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " جاي خالي ستون هاي ويران شده "

"این چگونه ادعای ضد آمریکایی کردنی می باشد که آمریکا افغانستان و عراق را با همکاری رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی حاکم بر ایران اشغال نظامی نمود؟ بهرحال ادعای مضحک ضد آمریکایی کردن صورت مسأله پاک کردن و بعینه پوشالی و وارونه بودن می باشد که تاریخچه ی بیش از 3 دهه دارد؟"

بر اساس ادعای وارونه ای که قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز کرده است که پس از انقلاب به جز مصر همه کشور های عربی منطقه از آمریکا بریدند و به رژیم ضد بشری قرون و سطایی حاکم بر این پیوستند . سئوال است که مگر به جز سوریه که با انتقال میلیارد دلار ها نفت مجانی هم پیمانی تا کتیکی اش با رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ایران کسب شده است . همچنین از طریق سیاست باج دادن و گرو گان گرفتن و نقش سرپلی و محللی سوریه که تبدیل به کانال ارتباطی به لبنان شد که سپس تأسیس و شکل گیری حزب الله لبنان دنبال شد . آنگاه حاکمان ایران و پاسداران از طریق سوریه و حزب الله لبنان به حماس وصل شدند که در راستای اهداف سیاست جنگ افروزی و بحران آفرینی در خاور میانه از اینان بهره بگیرند. البته این پیگیری تابع سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه بوده است که خیانت آشکار به جنبش آزادیبخش ملی فلسطین و خنجر از پشت زدن را بهمراه داشته است . دیگر با کدامین کشور های عربی رابطه ی دیپلماتیک بر قرار بوده است که مدعی غیر ایرانی وارونه گوی مدعی شده است که آمریکا اگر چنانچه ایران را از دست داد. اما مصر را بدست آورد .و لی سایر کشور های عربی منطقه راا ز دست داد . چونکه این کشور ها اینگونه روی به حاکمان ایران و سیاست های ضد آمریکایی اش آورده اند:

"با سقوط نظام شاهنشاهي در ايران، غرب مهمترين ضلع نظام آمريتي - عمودي - خود را از دست داد و البته - تقريبا - همزمان با آن مصر را بدست آورد و توانست با آن تا حدي موقعيت فرو پاشيده دهه هاي 1340 و 1350 را بازسازي كند. از آن طرف جبهه عربي مقابل آمريكا و غرب كه مصر را از دست داده بود، ايران را در كنار خود ديد و تلاش كرد كه از اين طريق خود را بازسازي كند. از اين رو سوريه، ليبي، الجزاير، يمن جنوبي و سازمان آزاديبخش فلسطين - جريان چپ جهان عرب - به سمت ايران آمدند. يكي - دو سال بعد عراق از جبهه ميانه به سمت آمريكا و جريان آمريكايي منطقه - عربستان، اردن و .... - رفت و براي از ميان برداشتن نگراني هاي فزاينده آمريكا به دستور ايالات متحده وارد جنگي تمام عيار با ايران شد اما تقريبا همزمان با اين تحول، تركيه دستخوش تحول تدريجي - از رژيمي كاملا وابسته به رژيمي نسبتا ميانه رو - شد. پيروزي حزب مام ميهن به رهبري تورگوت اوزال در 15 آبان 1362 چهره ضد ايراني تركيه را ترميم كرد و به نيروهاي هوادار انقلاب اسلامي ايران امكان فعاليت داد.. سياست اشغال افغانستان و عراق عليرغم هزينه زياد، شكست خورده و به چالش بزرگ غرب در منطقه آسياي جنوب غربي تبديل شده بود. در اين شرايط بوش سياست تغييرات مهندسي شده در رژيم هاي وابسته را كنار گذاشت و در ادبيات رسمي آمريكا «ثبات» جاي «نوسازي» را گرفت. اوباما دو ماه و نيم پس از آن كه وارد كاخ سفيد شد اولين سفر رسمي خود به جهان اسلام را 17 فروردين 88 از تركيه آغاز كرد كه اين خود پيام هايي را به همراه داشت"

در دنباله مدعی قلم بر دست غیر ایرانی یا دداشت روزنویس که مأمور و مغذور است . بنابراین اکنون که به سال 88 و سفر اوباما به ترکیه و مصر اشاره نموده است .بدون آنکه لب بگشاید و بگوید که پس از کودتای 22 خرداد 88 در ایران چه اتفاق افتاد ؟ مردم معترض ایران برای 18 ماه دست به چه تظاهرات ضد حکومتی زدند وچه فریادی سر دادند؟ تأثیر گذاری آن در منطقه و جهان چه بود؟ چگونه جنبش اعتراضی مردم ایران سرکوب شد؟ چرا پس از جنبش اعتراضی مردم ایران که نه در دفاع از ولی وقیح نا مشروع و منفور نبود ، بلکه درست علیه ی وی بود. آنگونه که نه انکه هم طبل رسوایی وعدم مشروعیت وی از بام بر زمین فکنده شد ، بلکه مشخص شد که مردم معترض ایران خواهان ادامه ی حکومت فاشیستی دینی نیستند؟ آری آنچنان حرکات اعتراضی مردم بستر ساز جرقه ی مقدماتی قیام های ضد دیکتاتوری منطقه شد که ابتدا از تونس شروع شروع شد . سپس به مصر و... تا به سوریه و عراق رسیده است ؟ یعنی دو کشوری که از سوی قلم زنانی همچون این یادداشت روز نویس غیر ایرانی بطور عمدی سانسور می گردد . به ویژه اینکه اگر چنانچه دیوار اختناق در ایران شکسته شود و شمشیر داموکلس پس سر مردم ایران بر داشته شود و روزنه ای گشوده شود تاکه فضا برای حضور مردم معترض و نا راضی ایران باز شود.آنگاه مشخص می شود که شعله های سرکش آتش زیر خاکستر پنهان شده چگونه زبانه خواهد کشید که هر گز قابل مقایسه با حرکت های اعتراضی قبل در ایران و منطقه قابل مقایسه نخوا هد بود ؟ ولی مدعی قلم بر دست غیر ایرانی با تن دادن به سانسور و وارونه گویی که حتی شامل نقش فعال دیپلماتیک تر کیه می شود به خصوص که در مورد لیبی و سوریه دنبال می کند . همچنین با فراموش کردن گلوله باران کردستان عراق از سوی پاسداران و عبور از مرز و و ارد خاک عراق شدن که آشکارا ناشی از اوضاع متزلزل بشار اسد و آلت دست نوری مالکی مزدور نخست وزیر عراق می باشد. در مجموع از موضع ضد آمریکا و مانور تناقض آمیز رئیس جمهور اوباما و موقعیت آمریکا در منطقه این چنین بطور وارونه تحلیل و بازتاب داده است :

"وقتي اوباما در تاريخ 14 خرداد 88 در سفر دوم خود به مصر رفت و در جامعه الازهر حضور يافت و خطاب به جهان اسلام پيامي- با ظاهري- همدلانه فرستاد، واكنش تند مقامات مصري را در پي داشت. در آن زمان رئيس مجلس مصر رسماً اعلام كرد: رفتار تجديدنظرگرايانه آمريكا نسبت به اسلام سياسي مي تواند به حكومت اخوان المسلمين در مصر منجر شود.» البته كاملاً واضح بود كه شعار مدار ا با اسلام بيش از يك پز (perestige) براي آمريكاي گرفتار در ميان جهان اسلام نبوده و اوباما به شعار «ثبات به جاي تغيير» بوش وفادار است رفتار ماه هاي بعد آمريكا هم اين را به خوبي به اثبات رساند. دوره اوباما- به خصوص در حوزه سياست خارجي- وخيم تر از دوره بوش بود و اين كفايت مي كرد تا آمريكا به ثبات در كشورهاي وابسته به خود در منطقه عربي- اسلامي به عنوان «ضرورتي استراتژيك» نگاه كند و هرگونه تغيير را آغاز دوره اي از «بي ثباتي هاي مهارناپذير» بداند.تغييرات سريع و پرشتاب در حوزه عربي- اسلامي در اين شرايط به راه افتاد و مانند يك «بهمن» راه را بر غرب بست. غرب به سختي به نظاره اين تحولات نشست و با كمال ناباوري شاهد فروپاشي ستون مصر در معادله منطقه اي خود گرديد. در واقع آمريكا پس از آنكه ايران را از دست داد همه اميد خود را به مصر معطوف كرده بود و انصافاً در فاصله وقوع انقلاب اسلامي در ايران تا زمان فروپاشي رژيم مبارك، مصر به خوبي از عهده نقش خود برآمده بود، آمريكا واقعاً توانسته بود با كمك مصر از يك سو مانع به قدرت رسيدن بسياري از جنبش هاي ضد آمريكايي در شمال آفريقا و خاورميانه بشود و از سوي ديگر رژيم صهيونيستي را از بحران هاي بزرگ كه حيات آن را از هم مي گسست، نجات دهد.فروپاشي رژيم وابسته در مصر موقعيت مخالفان آمريكا در منطقه را به نحو ويژه اي بالا برد. از اين رو آمريكا همزمان با اين تحولات سه پرونده را رو به روي حزب الله لبنان- دادگاه حريري- دولت سوريه- به نمايش گذاشتن كاريكاتور انقلاب- و دولت ايران- بحث حقوق بشر- گشود اما با اين وجود آمريكا كه به شدت احساس مي كند اقدامات سلبي نقشي در بازسازي امنيتي- سياسي موقعيت آمريكا ندارند، درصدد برآمد تا يك موقعيت ايجابي خلق كند. آمريكا و رژيم صهيونيستي به اين منظور به سمت تركيه رفتند و با وعده هاي بسيار چرب تلاش كردند تا تركيه را در مقابل سوريه و ايران قرار داده و به عنوان راهي براي برون رفت از تحولات عظيم منطقه عربي- اسلامي نشان دهند. اين بازي دوام چنداني نياورد و پس از حدود 4 ماه به شكست انجاميد. مقامات تركيه به زودي دريافتند كه قادر به ايفاي نقش در برنامه اي آمريكايي- صهيونيستي نيستند و از اين رو از اوايل تيرماه پيغام هاي مبتني بر «توضيح و توجيه» آنان به ايران و سوريه سرازير شد"

در خاتمه اینکه مدعی قلم بر دست غیر ایرانی تا توانسته از موضع ضد آمریکایی تا خته است و به نفع رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی حاکم مانور تبلیغاتی داده است. طوری قلم فرسایی کرده است که گویا همه قیام های منطقه به نفع حاکمان ایران و علیه ی آمریکا به پیش می رود . البته بدون آنکه وی از سفر مک فارلین به تهران و دیدارش با رفسنجانی در سال 65 سخنی بدهد . یا اینکه از سیاست زد و بند پشت پرده با آمریکا و ایران گیت کلامی بگوید . یا اینکه اشاره ای به خطبه ی رفسنجانی در نماز جمعه تهران کند که پس از اشغال نظامی افغانستان ایراد شد بیان شود که رفسنجانی خطاب به بوش چه گفت؟ البته مشابه ی همین سیاست در مورد اشغال نظامی عراق از طریق جاسوس چند جانبه احمد چلبی در عراق با آمریکا دنبال شد . مهمتر اینکه بدون تذکر به این واقعیت که در راستای چه اهداف زد و بند و توطئه ی مشترک 3 جانبه ی خامنه ای – نوری مالکی مزدور خائن و آمریکا بود که همزمان با حضور وزیر سابق دفاع در بغداد طرح تهاجم جنگی به مجاهدین اشرف 6 در 7 مرداد 88 و 19 فروردین 90 اجرا شد. در صورتیکه دو سند انکار نا پذیر جنایت علیه ی بشریت می باشد؟ حال بماند که این چگونه ادعای ضد آمریکایی کردنی می باشد که آمریکا افغانستان و عراق را با همکاری رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی حاکم بر ایران اشغال نظامی نمود؟ بهرحال ادعای مضحک ضد آمریکایی کردن صورت مسأله پاک کردن و بعینه پوشالی و وارونه بودن می باشد که تاریخچه ی بیش از 3 دهه دارد؟

هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900427/2.htm#other201

دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 27 تیر ماه سال 1390

جاي خالي ستون هاي ويران شده (يادداشت روز)