روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 25 تیر ماه سال 1390

نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " درس اين تجربه‌هاي تلخ "

"مگر پس از کودتای 22 خرداد 88 که موجب ادامه ی 18 ماهه ی اعتراضات ضد حکومتی شد و نا راضیان پژواک مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح توی خیابان ها فریاد زدند . دیگر مشروعیتی برای عمود خیمه ی نظام ولی وقیح منفور باقی مانده است که هنوز از منظر مردم ناراضی ایران حکومت فا شیستی مذهبی تروریستی اعتبار و ارزشی دارد که سر مقاله نویس تلاش کرده با صورت مسأله پاک کردن و کاسه کوزه بر سر رئیس جمهور و جریان انحرافی خرافه و فرصت طلب درون دولت شکستن اعتبار کاذب و پوشالی برای ولی وقیح و حکومت دینی دست و پا کند؟!

جالب است که سانسور چیان قلم بر دست خیلی آسان تاریخ را به ملسخ می برند و آنگونه که خود می خواهند سلاخی و خراطی شان می کنند تاا ینکه بنوانند نتیجه دلخواه خود را کسب نمایند. بطور مثال نهضت امام زمان پروری یا صنعت تولید امام زمان سازی که محصول 33 سال دین ابزاری قدرت و ثروت و عوامفریبی حاکمان شدهمی باشد که اکنون چون مدعیان امام زمان بیش از حد شده است تا جایی که در این مورد فیلم زمان و تاریخ ظهور ساخته شد که موجب بروز رقابت و جنگ قدرت پیرامون مدعیان امام زمان شده است. ولی 27 سال پیش مقدمه سازی رشد خرافات و فرصت طلبی و ترویج خرافات دن فروشان نادیده گرفته شده است . ولی اعتراف به روزنه وبستر نفوذ فرصت طلبان بی تقوا در حکومت ابزاری شدن دین در 6 سال گذشته شده است که تحلیل و تفسیر آن چنین داده شده است:

"قارچ مانند فعاليت‌هاي عناصر مدعي ارتباط با امام زمان عليه السلام و كساني كه به نوعي خود را تحت حمايت آن حضرت قلمداد مي‌كردند در سالهاي اخير، در عين حال كه نگران كننده بود اين فايده را نيز داشت كه بسياري از علما و روحانيون و اهل فن را وادار به روشنگري كرد و در اين فضا موضوع مهدويت در سطحي گسترده مطرح و به شبهات پاسخ داده شد. بررسي دقيق آنچه در زمينه مهدويت در سالهاي اخير رخ داده، چند نكته را گوشزد مي‌كند كه توجه به آنها براي همه كساني كه به نحوي در حيات اجتماعي جامعه اسلامي و انقلابي امروز ما نقش دارند لازم است .طبع نظام‌هاي حكومتي ديني ايجاب مي‌كند افراد سودجو، فرصت طلب و بي‌تقوا درصدد شناسائي روزنه‌هاي قابل نفوذ برآيند و با بهره گرفتن از غفلت مردم، تلاش كنند خود را با مقدسات مرتبط معرفي و توجه مردم عوام را به خود جلب نمايند. در چنين وضعيتي اگر مسئولان، علما و اهل فن بموقع اقدام به روشنگري نكنند و به مقابله با سوءاستفاده‌گران نپردازند، جامعه به تسخير عوام فريبان در مي‌آيد و خرافات و انحرافات جاي خود را در جامعه باز مي‌كنند. اين، وضعيتي است كه در سالهاي اخير در ايران شاهد بوديم و مشكلات زيادي نيز از رهگذر اين فرصت طلبي‌ها دامنگير جامعه شد. دستگاه‌هاي فرهنگي كشور را تبرئه كند و توجيهي براي كوتاهي‌هاي آنها در انجام وظايف ذاتي شان باشد. انتظار از نظام جمهوري اسلامي اين بود كه به چنين جريان‌هاي آلوده‌اي مجال تنفس در فضاي انقلابي و اسلامي كشور را نمي‌داد و بگونه‌اي عمل مي‌كرد كه جامعه اسلامي ايران، نمونه بارز عقلانيت و بالندگي معارف زلال ديني باشد، همان كه امام خميني رضوان‌الله تعالي عليه با عنوان "اسلام ناب محمدي" از آن ياد مي‌كرد"

سرمقاله نویس در دنباله بدون آنکه هیچگونه اشاره ای کند که چگونه در حکومت فاشیستی مذهبی تروریستی که یک ولی وقیح دارد که نماینده خداست وگاهی هم معادل خدا و پیامبرو امام زمان ویا بالاتر از آنان می شود و به هیچکس ومقام و مرجعی پاسخگوی نمی باشد .همینطور تسلط کامل برروی نهاد های و رؤسای انتصابی و کمدی شان دارد . چگونه است اگر چنانچه شوی امام زمان سازی یا قرینه و تشبیه سازی مربوط به وی شود ایرادی ندارد ، اما اگر از سوی رقبا یا همچون پاسدار گماشته احمدی نژاد و مشاوران و یاران وی مطرح شود . اینان دچار گناه کبیره ی شده اند که بخشودنی می باشند . همچنین و متهم به جریان منحرف دولت دولت می شوند . آنگونه که پس از مقدمه سازی سر مقالوه نویس در دنباله این چنین اینان را به اتهامات گوناگون متهم کرده است:

"خطرناك‌تر از پديده اول، ظهور يك جريان متكي به خرافات در مسند قدرت بود كه متأسفانه در سالهاي اخير شاهد آن بوديم. اين جريان چون داراي صبغه‌اي رسمي بود توانست در لايه‌هاي مختلف اجتماعي نفوذ كند و آثار مخربي برجاي بگذارد. در جامعه عوام زده‌اي كه با فرصت طلبي راهزنان عقيده دچار تزلزل فكري بود، اين عوام فريبان مدرن و رسمي توانستند با سرعت به پيش بروند و افكار انحرافي خود را رسميت ببخشند. مشكل اصلي در اين مقطع اين بود كه اين جريان، تريبون‌هاي رسمي و امكانات فراوان نيز در اختيار داشت و به راحتي مي‌توانست هر سنگري را فتح كند و با تكيه بر همان امكانات، مخالفان خود را با انگ‌هاي مختلف از ميدان خارج نمايد. خطرناك‌تر از اين هر دو پديده، نسبت دادن مديريت كشور به وجود مقدس امام زمان عليه السلام بود كه سالها از زبان بلند پايه‌ترين مسئول اجرائي كشور تكرار شد ولي عكس العملي در برابر آن توسط بلندپايگان روحاني كه حفاظت و حراست از مرزهاي عقيدتي برعهده آنانست ديده نشد. مهمتر آنكه هنگامي كه بعضي رسانه‌ها يا افراد غيررسمي در برابر اين انحراف آشكار، موضعگيري مي‌كردند به ضديت با همان چيزي متهم مي‌شدند كه درصدد حمايت از آن بودند. تجربه سكوت غيرموجه بزرگان دين در برابر پديده‌هاي سه گانه ياد شده نيز تجربه‌اي تلخ و زيانبار است كه در همين سال‌ها حاصل شد. بخش مهمي از اين سكوت، در اثر خوش بيني و حمل بر صحت بود. بزرگان دين، وقتي با ظاهري دين مدار و زباني تكرار كننده اذكار و شعارهائي مردم‌دار مواجه مي‌شوند، حمل بر صحت را بهترين محمل مي‌دانند غافل از اينكه حساب مسائل سياسي و اجتماعي و مديريتي كشور را بايد از امور فردي و زندگي خصوصي افراد جدا دانست. در اجتماعيات، روش امام خميني درست بود كه افراد متظاهر را خطرناك مي‌دانستند و آنها را طرد مي‌كردند.
در خاتمه اینکه وقتی اعتراف می شود که در حکومت فاشیستی دینی که 33 سال است دین راتبدیل به ابزار قدرت و ثروت و رعب ووحشت و... کرده است تا که جاییکه اذعان شده در این حکومت فاشیستی مذهبی روزنه ی نفوذ برای فرصت طلبان وجود دارد تا که به مراکز اصلی قدرت نزدیک شوند و برای منحرف کردن اذهان عمومی مدعی اصول گرا با دولت امام زمانی شوند و کوشش برای هر چه گسترده تر کردن دامنه ی رشد خرافات در جامعه شده اند. ولی مسخره اینجاست که تا قبل از اینکه شکاف و اختلاف ناشی از جنگ قدرت و ثروت میان رهبر ولی وقیح نا مشروع منفور و پاسدار گماشته احمدی نژاد و مشاوران و یارانش به وجود . سپس علنی شود که بیش از 6 سال هم طول کشید .هیچگونه رد و اثر و خبری در مورد اعتراض به فیلم ظهور نزدیک است و منحرفین درون دولت و انتقادات پیرامون آن نبود که بوضوح نشان از ابزاری بودن دین و رشد خرافات و فرصت طلبی نه برای 6 سال که در 33 سال گذشته بوده است . از سوی دیگر مگر پس از کودتای 22 خرداد 88 که موجب ادامه ی 18 ماهه ی اعتراضات ضد حکومتی شد و نا راضیان پژواک مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح توی خیابان ها فریاد زدند . دیگر مشروعیتی برای عمود خیمه ی نظام ولی وقیح منفور باقی مانده است که هنوز از منظر مردم ناراضی ایران حکومت فا شیستی مذهبی تروریستی اعتبار و ارزشی دارد که سر مقاله نویس تلاش کرده با صورت مسأله پاک کردن و کاسه کوزه بر سر رئیس جمهور و جریان انحرافی خرافه و فرصت طلب درون دولت شکستن اعتبار کاذب و پوشالی برای ولی وقیح و حکومت دینی دست و پا کند؟!

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900425/13900425_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 25 تیر ماه سال 1390

درس اين تجربه‌هاي تلخ