گزیده خبر های 9 مرداد 90
جهت اطلاع
جالب است که تشکل جدید جبهه ی همیاری هنوز شکل نگرفته است مورد انتقاد رقبا واقع شده است.چونکه مجوز تأسیس دریافت نکرده همایش برگزار نمود است . همینطور خبر این همایش از سوی سازمان پشم و شیشه پخش شده است که دلیل انتقاد را مضاعف نموده است .
پخش همايش اعلام موجوديت جبهه پايداري انقلاب اسلامي از تلويزيون، حساسيت برانگيز شد. شفاف نوشت: سيما در اقدامي تعجب انگيز اقدام به پخش ميتينگ انتخاباتي يك گروه سياسي كرد. اين سايت افزوده است: به گزارش "سياست نامه" صبح پنج شنبه يك گروه سياسي كه بدون دريافت مجوز از مراجع قانوني فعاليت خود را آغاز كرده در تهران اعلام موجوديت كرد كه اخبار آن در برخي از سايتها و رسانههاي مكتوب منتشر شد اما نكته قابل توجه رپرتاژ خبري صدا و سيما براي اين گروه بود. با نزديك شدن به انتخابات، صدا و سيما درحالي اقدام به پخش چند باره اين ميتينگ انتخاباتي كرد كه طي روزهاي گذشته بسياري از سياسيون عنوان كرده بودند كه تشكيل اين گروه نوعي موازي كاري براي تحت الشعاع قرار دادن حركت كميته 7+8 است. البته تعدادي از اعضاي شوراي مركزي اين جبهه اعلام كردهاند اقدامشان موازي كاري با اصولگرايان نيست.
نامه اعتراضي ايران به وزارتخارجه عراق
زمانی که نوری مالکی خائن و مزدور نخست وزیر عراق که آلت دست حاکمان تهران شده است و عراق را حیات خلوط حاکمان تهرانو جولانگاه و یکه تازی برای سپاه قدس کرده است . چرا نباید سفیر پدسدار تروریست در بغدادد محمد حسن دانایی فرد که نقش اساسی و کلیدی در طراحی عملیات تروریستی و خرابکاری برای بی ثبات ونا امن کردن عراق دارد . اکنون دفاع از اقدام تجاوز گرایانه ی پاسداران در کردستان عراق نکند و از موضع چماق و تهدید باا نتقاد وزیر امور خارجه ی عراق بر خورد نکند؟ بنابراین باا ین اعتراف آشکار به تجاوز گری در کردستان عراق وظیفه ی سازمان ملل و شورای امنیت آن می باشد تا ضمن محکوم کردن این سیاست مداخله گرایانه موضوع را در دستور کار خود قرار دهد؟
سفير ايران در عراق تاكيد كرد: ايران حق قانوني خود ميداند در مقابل حملات مسلحانه به مواضع غيرنظامياش كه از خاك عراق صورت ميگيرد اقدامات دفاعي انجام دهد. حسن داناييفر در گفتوگو با ايسنا در واكنش به اظهارات وزير خارجه عراق مبني بر اينكه ايران بايد حملاتش به مواضعي در خاك عراق (پژاك) را متوقف كند، گفت: وزارت خارجه ايران در يادداشتي به عراق نسبت به اقدامات و حملات گروههاي مسلح و غيرقانوني و تروريستي كه از داخل خاك عراق اهداف غيرنظامي ايران را هدف قرار ميدهند، هشدار داده است. وي تاكيد كرد: ايران حق قانوني خود ميداند در چارچوب مقررات موجود و دفاع از شهروندان و خاكش نسبت به حملات مسلحانه اقدامات لازم را انجام دهد. سفير ايران در عراق گفت: وزارت خراجه عراق تاكنون به يادداشت اعتراضي ايران پاسخي نداده است. سفير ايران در عراق تاكيد كرد: دولت مركزي عراق در جريان ديدگاه و مواضع جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته است. همچنين در چارچوب كميته فني - امنيتي با حكومت اقليم كردستان و مسئولان محلي گفتوگوهايي صورت گرفته است و همين الان در حال پاكسازي منطقه هستيم و در رابطه با هرگونه حملات مسلحانه به خاك ايران اقدامات لازم انجام ميشود.داناييفر در ادامه در رابطه با مذاكرات خط لوله گاز ايران به اروپا تصريح كرد: هفته گذشته وزراي نفت عراق، سوريه و ايران در عسلويه حضور يافتند كه نتيجه آن امضاي يادداشت تفاهم در همين رابطه بود و مذاكرات در اين رابطه ادامه دارد. وي همچنين از ديدارهايش با وزير دادگستري، دبير شوراي عالي امنيت ملي و رئيس مجلس عراق خبر داد و گفت: طي هفته گذشته در راستاي روابط دوجانبه و مسائل مشترك با مقامات مختلفي از عراق ديدار داشتم
عکس / تجمع خانواده کوهنوردان آمریکایی زندانی در ایران در مقابل دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل
سئوال است که برای چه مقامات آمریکایی به جای پیگیری رهنمود گرفتن از لابی های رژیم ضدبشری تروریستی آدم ربا و گروگان گیر که مقیم آمریکا هستند بر خورد شدید با قاتلان سربازان آمریکایی در عراق و ربودن شهروندان آمریکایی از کردستان عراق و به زندان اوین منتقل کردن شان نمی کنند که متهم به جاسوس شده اند .زیرا که هدف باج گیری و پیش برد سیاست زد و بند پشت صحنه می باشد؟ همچنین چرا به جای نگهداری نام اپوزیسیون اصلی رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ایران بر توی لیست سیاه تروریستی پاسخگوی این تظاهر کنندگان شهروندان آمریکایی نمی باشند؟
چرا با حاميان منافقين در آمريكا برخورد نميكنيد؟
این گزارش از سوی روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی بازتاب داده شده که جالب است که از سو سایت جاسوسی و تروریستی در عراق هابیلیان تهیه شده است که وابسته به وزارت بد نام اطلاعات می باشد . اکنون آشکارا لوداده است که ماهیت سیاست ضد آمریکایی رژیم ضد بشری قرون وسطایی دین فروش ووارونه گوی چگونه می باشد؟ همانگونه که فاش شده است که لابی های خریداری شده در آمریکا کیستند و چگونه از اینان موازی با لابی های مأموران اعزامی به آمریکا علیه ی مجاهدین استفاده می شود؟. مهمتر اینکه مشخص نیست که چراا ین عماینده دمکرات به جای مدافع رژیم ضد بشری قرون وسطایی ایران شدن و سخنگوی وزارت بد نام اطلاعاتش علیه ی مجاهدین بودن دفاع از شهروندان آمریکایی در عراق نمی کند که باا رسال سلاح و اعزام تروریست از ایران و عوامل شان در عراق کشته می شوند یا در کرستان عراق ربوده و به زندان اوین برده می شوند تا کهمتهم به جاسوسی برای باج گیری و زد و بندهای پش پرده با شیطان بزرگ شوند.؟!
نامزد اسبق رياست جمهوري آمريكا با نگارش نامهاي خطاب به دادستان كل اين كشور، با انتقاد از رويه تبعيضآميز موجود در برخورد با گروههاي تروريستي، از فعاليت آزادانه منافقين در اين كشور و عدم برخورد سيستم قضايي اين كشور با حاميان آمريكايي اين فرقه به شدت انتقاد كرد. به گزارش ايسنا به نقل از پايگاه اطلاعرساني هابيليان(خانواده شهداي ترور كشور)، دنيس كوچينيچ، در اين نامه ضمن ابراز نگراني و انتقاد از نحوه تحقيقات وزارت دادگستري آمريكا و در پي آن سركوب فعالان ضد جنگ، به قانون اين كشور كه منافقين را به عنوان يك گروهك تروريستي معرفي ميكند، اشاره كرد و برخورد با حاميان منافقين در آمريكا را خواستار شد. اين نماينده دموكرات كنگره آمريكا در نامه خود به "اريك هولدر" ضمن تاكيد بر دخالت نكردن خود در وظايف وزارت دادگستري و دادستاني آمريكا، نگراني خود را در مورد تحقيقات وزارت دادگستري در رابطه با فعالان ضد جنگ در شهرهاي مختلف ابراز داشت. در اين نامه آمده است: چگونه است كه اف بياي فعاليتهاي صلح آميز گروههاي ضد جنگ را به شدت دنبال ميكند و حتي به اعزام مامور مخفي به ميان آنها مبادرت ميورزد تا صداي فعالان ضدجنگ را خفه كند و چطور است كه ماه گذشته فاش شد كه دولت بوش از سازمان سيا خواسته بود تا فعاليتهاي دكتر خوان كول، استاد دانشگاه ميشيگان كه يك منتقد شديد جنگ عراق بود را با دقت زير نظر گرفته و از وي بازجويي كنند، اما افراد سرشناسي همچون مايكل موكاسي، دادستان سابق آمريكا، تام ريچ، مسوول امنيت داخلي آمريكا، فرانسيس تاونسند و رودي گيلياني، شهردار سابق نيويورك در حال حاضر مشغول به حمايت علني از يك گروه تروريستي هستند كه در ليست گروهكهاي تروريستي وزارت خارجه آمريكا نيز قرار دارد و حتي در تجمعاتي كه در حمايت از اين گروه تروريستي در دسامبر گذشته در پاريس برگزار ميشود شركت كرده و به ايراد سخنراني ميپردازند. اين نماينده كنگره آمريكا همچنين اضافه كرد: البته هر كس ميتواند هرگونه كه ميخواهد نظر بدهد اما تعجب من از وزارت دادگستري است كه به هيچ عنوان در مورد حمايت اين افراد از سازمان كه در ليست تروريستي آمريكاست واكنشي قانوني صورت نميدهد. وي در ادامه، برخورد متفاوت با اين دو گروه را غيرقابل توجيه خواند و ابراز داشت: تفاوت موجود ميان اين دو گروه فقط اين است كه يكي از اين گروهها از افراد مشهوري تشكيل شده كه هميشه در دو دولت اخير حامي جنگ بودهاند و ديگري از يك عده شهروند عادي تشكيل شدهاند.
محکومیت قطعی ۸ تن از فعالین سیاسی به حبس، جریمه و شلاق
این 3 گزارش خبری مرتبط با زندان ومتهمان قربانی اسیر در بند و صدور احکام زندن همراه با جریمه ی نقدی و شلاق وواکنش زندانیان در مریوان اثبات کننده ی این معادله ی ساده ی میان سرکوب و ضرب و شتم و بازداشت و شکنجه و اعتراف گیری و محکوم به زندان و شلاق و اعدام می باشد که رابطه ی مستقیم با مقاومت زندانیان با اوضاع بحرانی حاکمان و نگرانی شدید کوتا گران از قیام عمومی می باشد. در غیر اینصورت اگر رژیم مردمی باشد و مدعی است که از سوی مردم حمایت می شود . بنابراین رژیم مردمی نیاز به سرکوب و سانسور و ضرب و شتم و بازداشت و این چنین صدور احکام علیه ی قربانیان زندانی دارد.
صبح امروز محکومیت قطعی ۸ تن از فعالین سیاسی و از اعضای انجمن موسوم به «فرزندان ایران بزرگ» به ایشان ابلاغ شد.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هشت تن از اعضای این انجمن از سوی دستگاه قضایی با احکامی چون حبس و شلاق و جریمه نقدی محکوم شدند. اسامی محکومین و محکومیت ایشان به قرار زیر است:دکتر ابراهیم بابایی: شش سال نه ماه یک روزحبس تعزیری / ۷۲ ضربه شلاق / سه میلیون ریال جریمه نقدی.محسن صادقی نور: چهار سال سه ماه و سه روز حبس تعزیری / ۷۴ ضربه شلاق/ سه میلیون ریال جریمه نقدی.مهدی کوهکن: سه سال و شش ماه چهار روز حبس تعزیری / ۱۴۸ ضربه شلاق / دو میلیون پانصد هزار ریال جریمه نقدی.محسن جوادی افضلی: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری / ۷۴ ضربه شلاق.ابوالفضل شاهپری: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری / ۷۴ ضربه شلاق.محمد جواد شاهپری: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری / ۷۴ ضربه شلاق.ناصر آذر نیا: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری / ۷۴ ضربه شلاق.عارف درویش: یک سال حبس تعزیری/ بیست و شش میلیون ریال جریمه نقدی.برخی از محکومین فوق که با تودیع وثیقه به صورت موقت از زندان آزاد شدند پس از تائید محکومیت از سوی دادسرای مستقر در زندان اوین جهت معرفی و اجرای حکم احضار شدند.وضعیت وخیم جسمی حسین رونقی و بیتوجهی مسئولین امر.مسئولین زندان اوین و قوه قضاییه کماکان از مرخصی استعلاجی حسین رونقی ملکی زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین جلوگیری میکنند.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وضعیت جسمی حسین رونقی ملکی رو به وخامت گرائیده است به طوری که درد شدید در کلیه و کیسه سفرای خود احساس میکند این امر میتواند موجب عفونت کلیوی شده و باعث از کار افتادن کلیههای این زندانی سیاسی شود.اما در این بین مسئولین امر از مرخصی این زندانی جلوگیری میکنند در حالی که پزشک قانونی گواهیه پزشک معالج را تایید کرده استاعتصاب و درگیری در زندان مریوان در اعتراض به وضعیت زندان.در پی اعتراض زندانیان محبوس در زندان مریوان به وضعیت غذا و امکانات این زندان و اعتصاب چند ساعته با دخالت ماموران حفاظت اطلاعات این زندان، درگیری میان زندانیان و ماموران گارد زندان به وجود آمده است.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، روز دوشنبه مورخ ۳ مردادماه تعدادی از زندانیان محبوس در زندان مریوان در اعتراض به وضعیت غذا و امکانات این زندان اعتصابی را برگزار میکنند، که بعد از چند ساعت با دخالت ماموران حفاظات اطلاعات میان زندانیان و ماموران درگیری پیش میآید.بعد از این درگیری تعدادی از زندانیان توسط نیروهای یگان ویژه مستقر در این زندان مورد ضرب و شت قرار میگیرند و تعدادی از ایشان نیز بعد از این درگیری به مکان نامعلومی انتقال داده شدهاند و با گذشت ۶ روز خبری از سرنوشت این زندانیان در دست نیست.لازم به ذکر است چند ماه پیش نیز در این زندان اعتصاب برگزار شده بود که با دخالت ماموران زندان این اعتصاب پایان مییابد، گفته میشود ماموران جهت ایجاد رعب وحشت در میان زندانیان، بر روی سر دو زندانی معترض آب جوش ریختهاند.
اکبر ترکان : در شش سال گذشته درآمد نفتی 450 میلیارد دلار!- واردات 450 میلیارد دلار! - 450 میلیارد دلار فروش نفت خام- 450 میلیارد دلار واردات
سئوال است که این دلار های نفتی کجا رفته است؟ اگر چنانچه این مبلغ صرف واردات شده است چه نوع وارداتی بوده است و سهم دلالان ها وواسطه های اقتصادی و شرکای غارتگر ودزد حامی دولت و سایر ارگان های سرکوبگر چه میزان بوده است ؟ سهم زیر ساخت های صنعتی و تولیدی و کشاورزی و... رفاه اجتماعی از این مبلغ 450 میلیارد دلار واردات چه بوده است؟ مگر پیآمدش جز این بوده است که موجب شتاب افزایش حجم نقدینگی و رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری و تعطیلی واحد های تولیدی و کار خانجات و اخراج و بیکار شدن کاگران بوده است که همراه با فقر و رشد عمیق شکاف طبقاتی بوده است . بد تر اینکه اعتراف شده است که بیش از یک میلیارد دلار خربزه و هندوانه وارد کشور شده است که مشخص است چگونه کشاورزی در سطح گسترده به نا بودی کشانیده شده است ؟ مهمتر اینکه در 6 سال گذشته کدامین مرجع و نهادهای حکومتی و نظامی و انتظامی و اطلاعاتی حامی و پشتیبان این دولت بوده است؟بالاخره اینکه هیچ دلاری وارد خزانه ی دولت بعنوان ذخیره پس انداز نشده است.
پارلمان نیوز : بخشی از مصاحبه با اکبر ترکان یکی از قدیمیترین مسئولین جمهوری اسلامی : ....در ارزیابی کارشناسان برنامه های اول تا چهارم رژیم گذشته برنامه های نسبتاً موفقی بود. آنچه موجب اختلال این برنامه ها شد اتفاقاتی بود که در سال های 51 تا 56 رخ داد.درآمدهای نفتی از سال 51 شروع به بالا رفتن کرد. رژیم گذشته همه این دلارها را به اقتصاد ایران تزریق کرد. از آن روز تا به امروز اقتصاد ایران به بیماری هلندی(2) دچار شده است! ثابت شده که تزریق نابجای پول به اقتصاد، موجب افزایش واردات، کاهش تولید صنعتی داخلی، کاهش توان رقابتی تولید داخلی، افزایش نقدینگی، کاهش قدرت خرید پول ملی می شود. این فرآیندها از پیامدهای بیماری هلندی است که اکنون در ایران ادامه دارد و از میان نرفته است و ایرانی ها همچنان بابت آن هزینه می پردازند.جمهوری اسلامی در برنامه سوم توسعه پس از انقلاب به این مشکل پی برد و در آن برنامه با پیشنهاد ایجاد صندوق ذخیره ارزی به مجلس کوشش کرد از این چرخه معیوب خارج شود و رهایی یابد.در برنامه سوم پس از انقلاب مجلس پیشنهاد دولت به حساب ذخیره ارزی را به شکل مطلوب تغییر داد که این حساب می توانست تا حدودی آثار بیماری هلندی را کاهش داده بستر توسعه، رشد و پیشرفت را فراهم کند. در برنامه چهارم حساب ذخیره تکرار شد ولی متاسفانه دولت نهم به اجرای برنامه چهارم اهتمام نکرد و مجلس شورای اسلامی نیز نسبت به این بیقانونی واکنش جدی نشان نداد در نتیجه تمامی درآمدهای نفتی در بودجه عمومی مصرف شد. علاوه بر آن موجودی ذخیره ارزی دولت هشتم(دولت خاتمی) نیز مصرف شد. در نتیجه افزایش زیادی در حجم نقدینگی کشور به وجود آمد که موجب تورم سهمگین، کاهش توان رقابتی، تولیدات داخلی و افزایش واردات شد. این واقعیت را میتوان به شکست تولید داخلی در مقابل هجوم واردات تعبیر کرد برای مثال موضوع زیر، این فرایند را نشان میدهد.یعنی اگر قیمت کالایی در سال 1383 معادل 100 تومان و قیمت وارداتی همان کالا 150 تومان بوده است کالای داخلی قادر به رقابت به مشابه خارجی خود بوده است حال در پایان سال 89 قیمت این کالا در بازار داخلی 325 تومان شده در حالی که با ثابت نگه داشتن قیمت ارز قیمت وارداتی آن 150 تومان می باشد. مشاهده می کنیم در این شرایط تولیدات داخلی قدرت رقابت را از دست می دهند، کارخانجات و واحدهای تولیدی به توقف می رسند. در مقابل واردات تا آنجا رشد می کند که از لباس کودک تا خربزه، سیر، سنگ قبر و ... از خارج به ویژه چین وارد می شود این فرآیند منجر به افزایش نقدینگی کشور از 68 هزار میلیارد تومان در پایان سال 83 به 294 هزار میلیارد در پایان سال 1389 شده است(3) وقتی حجم نقدینگی نزدیک به 5/4 برابر می شود معنایش افزایش تقاضا است، چون تولید ناخالص داخلی به این میزان رشد نکرده این موضوع علت افزایش سطح عمومی قیمت ها است.بطوریکه بر اساس گزارش بانک مرکزی شاخص قیمت کالای مصرفی که در پایان سال 83 عدد 100 بوده در پایان سال 89 به عدد 325 رسیده است. یعنی قیمت ها در این دوره بیش از سه برابر شده است.اتفاق بد دیگری که در سال های اخیر رخ داد آن بود که پنج سال کشور بدون برنامه و با سلیقه اشخاص و هیجانات لحظه ای اداره شد. بد نیست بدانیم که از حدود 6/995 میلیارد دلار درآمد ارزی که از اول کشف نفت در ایران تا پایان سال 89 حاصل شده است، نزدیک به 450 میلیارد دلار آن در شش سال اخیر از محل فروش صرفاً نفت خام بوده است! اتفاق شگفت انگیز دیگر آنکه این 450 میلیارد دلار معادل مجموع واردات کالا و خدمات در شش سال اخیر می باشد. از این مبلغ 15 درصد کالاهای سرمایه ( ورود ماشین آلات) و بقیه کالاها واسطه ای و مصرفی بوده است.نتیجه صنعت مونتاژ، عدم اجرای برنامه چهارم، هزینه تمام درآمدهای نفتی جهت واردات کالا و خدمات و... در برنامه سوم مجلس پنجم به دولت اجازه داده بود تا به میزان معینی از درآمدهای نفتی در بودجه عمومی استفاده کند و مازاد بر آن را به حساب ذخیره ارزی منتقل نماید تا اقتصاد کشور هم از عوارض بیماری هلندی مصون بماند و هم حساب ذخیره ارزی جهت سرمایه گذاری بخش خصوصی و خروج دولت از تصدی گری امور اقتصادی و واگذاری امور به بخش خصوصی محقق شود. این روند تا سال 1383 ادامه یافت. از سال 84 با تغییر دولت و شروع بکار دولت نهم نه تنها مازاد درآمدهای ارزی واریز به حساب ذخیره ارزی انجام نشد، بلکه موجودی این حساب که میلیاردها دلار تا آن زمان در حساب ذخیره ارزی انباشته شده بود به مصارف بودجه ای رسید. به نظر من با عدم تعهد به اجرای برنامه چهارم بزرگترین قانون شکنی در ایران اتفاق افتاد چون دولت یک برنامه را کنار گذاشت. این اتفاق زمانی رخ داد که شوک نفتی به بازار وارد شد و قیمت نفت بالا رفت. این واقعیت ها توضیحی بر آثار بیماری هلندی است که اقتصاد ایران بدان دچار شده است.برای رسیدن به توسعه، نخست باید تولید داخلی رشد کند تا سرمایه گذاری، ارتقا تکنولوژی و توسعه صنعتی به دنبال آن تحقق یابد. وقتی تولید داخلی با هجوم واردات نابود می شود چنین فرآیندی اتفاق نمی افتد یعنی در واقع رشد، توسعه و پیشرفت صورت نمی گیرد و کشور به جای قرار گرفتن در مدار توسعه کماکان در چرخه عقب ماندگی باقی می ماند