روزنامه ی کیهان چهارشنبه 8 مهر ماه سال 1388

نقد و بر رسی " گويا تر از اين ؟ ! "(يادداشت روز)

"ربط داد ن اعتراضات دانشجوئی اخیر به بیانیه شماره ی 13 موسوی"

به نظر می رسد با نتایج شکست آمیز سفر پاسدار گماشته احمدی نژاد به آمریکا و سخنرانی سفارشی و نمایشی در سازمان ملل وی که با سوء استفاده کردن از 3 برابر زمان تعیین شده برای سخنرانیاش که همراه با گریز به صحرای کربلا زدن بود و عدم پاسخگوئی وی به طرح پروژه ی هسته ای که مرکز تأسیسات غنی سازی دیگر در جاده ی تهران و قم فاش شده که مورد اعتراض جهانی واقع شده است . اما پاسدار گماشته احمدی نژاد با دفاع کردن تاکتیکی از فلسطین و دشمنی با اسرائیل نمودن که اینگونه حاشیه رفتن و مخ زنی کردن ها ترجمان سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در خاور میانه و دشمنی کردن با روند مذاکرات صلح در خاور میانه است . به خصوص اینکه پس از باز گشت با ترفند اقدام خود جوش فقط مورد توجه 100 بسیجی دانشجو در فرود گاه مورد استقبال واقع شد تا در آستانه ی باز گشائی دانشجویان اینگونه پیام تهدید آمیز به دانشجویان داده شود که چماقداران بسیج دانشجوئی آماده ی نقش سرکوبگری در دانشگاه ها هستند .

ولی بر خلاف انتظار پس ازورود کا مران دانشجو به دانشگاه تهران که به عنوان وزیر علوم دولت کودتائی و نا مشروع دهم است که همزمانی با حضور غلامعلی حداد عادل هم منقلی و فامیلی لوطی جماران در دانشکده به فلسفه ی دانشگاه داشت داشت . البته وی بعنوان دلال و میانجی دولت و مجلس فعال شده و انجام مأموریت می کند که فعلاً در بستر ادامه ی مقدمه ی پاک سازی اساتید علوم انسانی دردانشگاه ها یا انقلاب ضد فرهنگی دوم وارد دانشگاه تهران شد. اما این دو مأموران دولتی و وکیل الدوله از سوی دانشجویان معترض با هو کشیدن و فریاد مرگ بر دیکتاتور و حکومت کودتا استعفا استعفا ، حکومت کودتائی هسته ای ، بگیر بخواب خسته ای ، سید علی پینوشه ، ایران شیلی نمیشه و ... مورد استقبل دانشجویان معترض و آزادیخواه واقع شدند . جالب است که دانشجویان معترض به جز اعتراض دانشگاه تهرانشامل دانشجویان دانشگاه و شیراز هم می شد . اما دانشجویان شناسائی شده مورد هجوم شبانه کوی دانشگاه تهران واقع شدند که تعدادی از دانشجویان معترض شناسائی شده دستگیر شدند . ولی با این وجود شاهد بودیم که روز بعد دامنه ی اعتراضات دانشجوئی بسط داده شد و به دانشگاه شریف و غیرو کشانیده شد .

بهمین دلیل موجب شده است که پاسدارسربازجو حسین شریعتمداری دستپاچه و سراسیمه شده با نام و امضای خودش وارد صحنه شود و در طول دوسه روز دو یادداشت روز در این ورق پاره ی کیهان تهیه و تنظیم کند و دست به تحلیل و تحریف ووارونه گوئی وتهدید کردن رهبران رقیب به خصوص موسوی بزند تا که لو دهد که چگونه در ستون گفت و شنود این ورق پاره علیه ی نامه ی سرگشاده ی اخیر کروبی به رفسنجانی با لودگی خاص موضع گیری انتقادی پرخاشگرانه با لغز خوانی کرده است . همچنین شرکت خود در تهیه و تنظیم کردن نامه ی درد و دل یک مادر را ثابت کند که در خبر گزاری پاسداران کودتاگر فارس علیه ی موسوی امروز بازتاب داده شد که وی مقصر ومتهم اغتشاش در دانشگاه ها شده است تا پیش مقدمه و چاشنی تحلیل و تفسیر این یادداشت روز امروزش علیه ی موسوی شود که از موضع باز جوئی گیر به بیانیه ی شماره 13 موسوی مورخ 6 مهر و روز تولد 7 مهر وی داده است. از سوی دیگر ضمن ادعاهای خلاف و لاف و گزاف خواندن این بیانیه، موسوی را متهم به عدم ارائه ی شاهد و سند و مدارک کرده است . یعنی تکرار الگو برداری مشابهی که در برابر نامه های افشا گرانه ی کروبی بکار برده شده است .سپس موسوی را مورد استنطاق قرار داده و پرسش کرده است که هدف و منظور موسوی و اطرافیانش از صدور اینگونه بیانیه ها چیست؟ آنگاه در ادامه در پاسخ به سئوال مطرح شده به کالبد شکافی فتنه در دو هفته قبل از باز گشائی دانشگاه ها پرداخته است و بدون آنکه به اعتراضات دانشجوئی 6 مهر دانشگاه تهران اشاره ای کند که بدلیل حضور کامران دانشجو وزیر علوم مدرک قلابی و مقاله علمی دزد دیگران که به جای پاسدار گماشته احمدی نژاد به دانشگاه تهران رفت . همینطور بگوید که غلامعلی حداد عادل نیز برای مقد مه سازی پاک سازی اساتید علوم انسانی در همین روز به دانشگاه تهران حضور داشت تا فرمان لوطی جماران را دنبال کند که با انفجار فریاد اعتراضی مرگ بر دیکتاتور دانشجویان مواجه شدند . اما اکنون برای اینکه ادامه ی تجمع اعتراضات دانشجوئی را به خاطر بر گزاری روز تولد موسوی نسبت داده باشد و وی را مقصر و متهم به تحریک اغتشاش گری در دانشگاه کرده باشد با استناد کردن به بیانیه شماره ی 13 موسوی و پرونده سازی کردن برایش اینگونه ادعا کرده است:

طي نزديك به 2 هفته اخير، رسانه هاي بيگانه و سايت هاي وابسته به جريان فتنه، با آب و تاب از هواداران مي خواستند روز 7مهرماه كه مصادف با سالروز تولد مهندس موسوي است در دانشگاه تهران حضور يافته و ضمن برپايي جشن تولد وي، عليه بازگشايي دانشگاهها دست به اعتراض بزنند. اما، حضور تعداد كم شمار آنان در دانشگاه تهران و همزمان با مراسم بازگشايي دانشگاهها كه با بي اعتنايي دانشجويان روبرو شد، براي طراحان داخلي و بيروني اين پروژه كمترين ترديدي باقي نگذاشت كه تير اغتشاش در دانشگاهها به سنگ خورده است. و بعد از اين ناكامي است كه مهندس موسوي با صدور بيانيه اي اعلام مي كند تاريخ تولدش مهرماه نيست! و اين در حالي است كه اعلام مهرماه به عنوان تاريخ تولد مهندس موسوي طي روزهاي اخير به تيتر اول برخي از روزنامه هاي زنجيره اي، رسانه هاي بيگانه و سايت هاي همسو با وي تبديل شده بود و موسوي مي توانست و بايد همان وقت اعلام مي كرد، كه تاريخ تولدش مهرماه نيست ولي چرا چنين نكرد؟ تنها به اين علت كه آقايان «راستگو»! اوائل مهرماه را كه همزمان با مراسم بازگشايي دانشگاههاست به عنوان روز تولد او انتخاب كرده بودند تا به اصطلاح و به زعم خود، توجيه و بهانه اي براي اغتشاش در آغاز سال تحصيلي دانشگاهها داشته باشند. و البته اين احتمال خوش بينانه را هم نبايد از نظر دور داشت كه آقاي مهندس موسوي تازه متوجه شده تاريخ تولدش مهرماه نيست!. موسوي در اين بيانيه به گونه اي ناشيانه- كه شايد به زعم تهيه كنندگان بيانيه نوعي زرنگي! تلقي شود- به حمايت از كينه توزي قدرت هاي بيگانه عليه مردم ايران برخاسته است. موسوي مي داند- و همه مي دانند- كه تحريم ها عليه ايران اسلامي از سوي دولت هاي آمريكا و اروپا اعمال شده است و ربطي به ملت هاي آنها ندارد، بنابراين چرا اصرار دارد كه تحريم ها را ناشي از خواست و تصميم ملت هاي آمريكا و اروپا قلمداد كند؟ در اين باره تنها يك انگيزه قابل ذكر است و آن، اين كه سران فتنه براي خوش خدمتي به آمريكا، اروپا و اسرائيل، در مقابل كمك هاي مالي و تبليغاتي آنها، تلاش كرده اند افرادي مثل باراك اوباما، ساركوزي، آنگلا مركل، براون، هيلاري كلينتون و بسياري ديگر از سران كينه توز آمريكا و اروپا را، مردمي جلوه داده و خواست آنان را خواست ملت هايشان قلمداد كنند! سران فتنه در اين بيانيه به گونه اي تلويحي- كه بارها از تصريح گوياتر است- به حمايت آمريكا و متحدانش از فتنه انگيزان اعتراف كرده اند. دقت كنيد! سران فتنه مي دانند كه تحريم ها از سوي دولت هاي آمريكا و اروپا بوده است ولي ابتدا آن را به «ملت ها» نسبت مي دهند و سپس انگيزه تحريم ها را حمايت از فتنه و آشوب اخير، معرفي مي كنند و سپس مي نويسند «با سپاسگزاري از حمايت ملت ها- بخوانيد همان دولت هاي آمريكا و اروپا- از آنها مي خواهيم ديگر در هيچ تحريمي عليه ايران شركت نكنند.»د: و اين نكته نيز گفتني است كه بيانيه ياد شده، با شرحي كه گذشت، حمايت آشكار و ابراز خشنودي سران فتنه از تحريم هاي خارجي عليه ملت مظلوم ايران است كه البته در مقابل ضربه محكمي كه سران فتنه و حاميان بيروني آنها از ملت شريف ايران دريافت كرده اند، چندان هم دور از انتظار نبوده و نيست. بالاخره در هيچ جاي اين بيانيه كه ظاهراً به بهانه روز قدس صادر شده است- البته 10 روز بعد از روز قدس!- رژيم اشغالگر و خونريز اسرائيل محكوم نشده است و حال آن كه سران فتنه بعد از رسوايي حمايت هوادارانشان از اسرائيل در روز قدس، براي حفظ ظاهر هم كه شده مي بايستي ميان خود و آنها مرزبندي كنند ولي چنين نكردند، چرا؟!... به نطق هاي انتخاباتي موسوي مراجعه كنيد، شعارهايي كه طرفداران سران فتنه در روز قدس به حمايت از اسرائيل سر داده بودند، دقيقاً ترجمان ديدگاه اعلام شده مهندس موسوي است"

درخاتمه اینکه با وجود اینکه جنبش آزادیخوای دانشجوئی ومبارزه با استعمار و ارتجاع حاکم سابقه ی بیش از نیم قرن دارد و در شرایطی که گفته می شود مطبوعات رکن چهارم دمکراسی می باشد که بیش از 30 سال است در ایران در محاق سانسور و ممیز گری گزمکان رفته است که اکنون در خدمت دین فروشان و مستبدان مرتجع حاکم می باشد.از سوی دیگر وقتی که در حکومت استبدادی و دیکتا توری که آزادی بیان وجود ندارد و احزاب و تشکل های سیاسی و حقوق بشری و کارگری نمی توانند آزادانه فعالیت داشته باشند . طبیعی است که این خلاء د را می بایست جنبش آزادیخواهی دانشجوئی جبران وپر کند .برای همین است که موجب افزایش ضریب حساسیت زیاد ارگان های سر کوبگر و تفتیش عقاید در خدمت کودتا گران و مستبدان حاکم علیه ی جنبش دانشجوئی شده است. بنا براین پس از اینکه پاسداران کودتا گر موفق شده اند رقیب مغلوب را از صحنه حذف کنند تا قدرت و انباشت ثروت را بطور انحصاری در اختیار خودشان داشته باشند . ولی چون وحشت از جنبش دانشجوئی دارند. لذا ضمن پیگیری طرح شکست خورده ی ارتجاعی جدا سازی دختر و پسر دانشجو یان از هم دیگر و پادگانی وگورستانی کردن دانشگاه ها که در 4 سال گذشته دنبال شد اما حاصلش بی نتتیجه مانده است . اکنون مکمل آن با اعتراف گیری کردن بازجویان پاسداران کودتا گر در شوی تلویزیونی از سعید حجاریان طرح پاک سازی اساتید علوم انسانی در دانشگاه ها آغاز شده است که در حقیقت انقلاب دوم ضد فرهنگی برای کنترل دانشجویان مخالف و دگر اندیش و معترض می باشد که برای شتاب دادن به این طرح حوزه و پادگانی کردن دانشگاه ها بیانیه ی شماره 13 موسوی بهانه و دست آویز سرباز جو حسین شریعتمداری شده است که نماینده ی لوطی جماران و سخنگوی پاسداران کودتا گر است. آنهم همزمان با این تیتر خبری که چنین در این ورق پاره بازتاب داده شده است "آوايي خبر داد حكم 20 متهم حوادث پس از انتخابات صادر شده است" که نشان دهنده ی وحشت متزلزل بودن موقعیت پاسداران کودتاگر از ادامه ی واکنش اعتراضات دانشجوئی و سایر اقشارناراضی می باشد"

هوشنگ – بهداد