گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 17 مرداد 90
گفت: چون اینان از موضع کارشناسی
شدند مثل مشتری آن روانشناسی
که همچون سربازجوی روانی زندان
به بیمار روانی دچار عذاب وجدان
گفته بود هرچه کمتر فکر کنی بیشتر
بیشتر درد عذاب واجدنت میشه کمتر
گفت: يكي از سايت هاي ضدانقلاب خطاب به سران فتنه نوشته است، شرايط كنوني ما و شما به فيلم اشك ها و لبخندها شبيه است.
گفتم: چطور مگر؟! چرا؟!
گفت: اين سايت نوشته است؛ وضعيت اپوزيسيون بعد از ماجراي انتخابات 88، گريه آور است و عقب نشيني و... كردن اصلاح طلبان براي بازگشت دوباره به نظام خنده دار است.
گفتم: ديگه چي؟!
گفت: همين سايت نوشته است؛ هرچه در اظهارات خاتمي و ادعاهاي موسوي و كروبي بيشتر فكر مي كنيم از پرت و پلاگويي آنها بيشتر خنده مان مي گيرد و تازه ادعا مي كنند كه مي خواهند به ما راه كار ارائه كنند!
گفتم: چه عرض كنم؟!... شخصي كه ادعاي روانشناسي داشت در پاسخ به يكي از بيماراني كه به عذاب وجدان گرفتار شده بود، گفت؛ هرچي كمتر، بيشتر فكر كني، بيشتر دردش كمتر ميشه!
گفت: سربازجوی معتاد به هرزه گویی
با تزریق تو رگی و نشئگی و دورویی
همچون موشی که بردم بسته جارویی
زور میزنه به سوراخش رود با پررویی
همچنان با جوک و چرند گویی علیه رقیب
در هر مکان و سوراخی می کندش تعقیب
گفتم : برای چه این مأمور منفور؟
پس از خود سازی با منقل و وافور
چرا این مأمور سربازجوی پلید؟
رقیب راتعقب می کند و تهدید
گفت : چون با کودتا و تقلب زده شد کنار
تا واردگودنشود این بی ارزش شده ی بیکار
ولی ول کن نیست رقیب با ترفندو سیاه بازی
شرط و شروط میذاره برای نمایش خیمه شب بازی
برای همین سربازجوی صاحب شلاق و زنجیر
با توهین و اهانت و تحقیر به اینان می دهد گیر
گفتم : چرا اینان با تجربه شکست، باز با سیاست کم و بیش؟
یک روز بادست پس می زنند روزی دگربا پا می کنند پیش
خود به نادانی زده اند که مسئولای با عمامه و بی ریش
با فریاد مرگ بر دیکتاتور بی اعتبار شدند بیشتر از پیش
چرا رها نمی کنند سناریوی باخت ، باز می کنند بازی
روزی گویند می آییم یک روز نه که کوک کردند سازی
گفت: چون اینان از موضع کارشناسی
شدند مثل مشتری آن روانشناسی
که همچون سربازجوی روانی زندان
به بیمار روانی دچار عذاب وجدان
گفته بود هرچه کمتر فکر کنی بیشتر
بیشتر درد عذاب واجدنت میشه کمتر