دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 3 شهریور ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " فرعي- اصلي در نقشه آن لاين انقلاب ها "

"چرا اوضاع در داخل کشور آنگونه است که خفقان و سانسور هر روز بیشتر می شود و رشد تورم و گرانی همراه با فقر و بیکاری در جامعه بیداد می کند آنچنانکه هر روز بیشترتسمه از گرده ی مردم ایران به خصوص محرومان و تهی دستان کشیده می شود؟! مهمتر اینکه چرا پیگیری مطالبات مردم ایران به فراموشی سپرده شده است . ولی دلسوزی تاکتیکی برای مردم فلسطین ریخته و پیرامون تظاهرات روز جهانی قدس تبلیغ می شود؟"

مشخص نیست که چرا قلم بر دست هم لهجه ی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که خبر تحلیلی از خط زلزله خیز ی خبر داده و ترسیم نموده است که شمال وجنوب و شرق وغرب مدیترانه را در بر گرفته است . اما بطور عمد نام ایران در این مسیر خط زلزله سانسور ومفقود شده است . در صورتی که جرقه ی اصلی این زلزله بیش از دو سال پیش در ایران زده شد. سپس ترکش امواج آن به منطقه اصابت کرد ومنجر به زلزله های زنجیره ای شده است که شعاع آن یکی یکی شامل کشور های منطقه می شود وموجب ساقط شدن دیکتاتور ها می . بهرحال این مدعی اینگونه مسیر حرکت این زلزله را به تصویر کشانیده است :

"روزگاري تصور مي شد فقط خاورميانه روي خط زلزله است اما حالا اين تصور، ناتوان از بازگويي تمام واقعيت هاي جاري است. امروز بلوار «راتسچيلد» تل آويو همان قدر زلزله خيز شده كه ميدان «التحرير» مصر شد و خيابان هاي لندن همان قدر ملتهب به نظر مي آيد كه وال استريت نيويورك. گويا تمام تحولات گونه گون از شرق افغانستان و جنوب شبه جزيره عربستان (يمن) تا مصر و فلسطين اشغالي و 2محور «شمال- جنوب درياي مديترانه» و «شرق- غرب آتلانتيك»، همه روي يك موج قرار گرفته اند. در اين جهان پرتلاطم و مدام به روز شونده، سزاوار است كه ما نيز مرتبا خاستگاه تحولات و مسير مرحله به مرحله آن را رصد كنيم، فرصت هاي فراوان و تهديدهاي محتمل را در يك فهرست گرد آوريم و با اين برآورد، نگاه دقيق تري به فعل و انفعالات سياست داخلي به ويژه در جبهه اصولگرايان داشته باشيم"

مدعی طلبه قلم زن یادداشت روز نویس و هم لهجه پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه کلامی از ادامه ی سیاست زد وبند پشت پرده و مماشات گری بیش از 3 دهه با شیطان بزرگ بگوید. همچنین بگوید مک فارلین که بود و برای چه به تهران آمد وبا چه مقامی در تهران دیدار داشت و حامل چه پیامی بود و میان شان چه رد و بدلشود؟ یا اینکه سخنی پیرامون اعتراف نماز جمعه ی تهران رفسنجانی بگوید که پس از اشغال افغانستان خطاب به بوش چه پیامی داد؟ یاا ینکه اشاره کند احمد چلبی که بود وچه رابطه ای با حاکمان ایران داشته ودارد وچه نقشی در هموار کردن تهاجم و اشغال نظامی عراق ایفا نمود؟ اما اکنون با فراموش نمودن عمدی این واقعیات از موضع آمریکایی ادعا کرده است که این انقلاب اسلامی خمینی شیاد بود که موجب زلزله در منطقه شد که در نهایت موجب سقوط امپراتوری سابق شوروی شد . سپس ادامه ی زلزله چنین متوجه منطقه و آمریکا شده است :

"؛ 1-استارت قدرت نمايي ملت ها با پيروزي انقلاب اسلامي كه به تدريج در لبنان و فلسطين و افغانستان نيز باز توليد شدفروپاشي ابرقدرت شوروي در آگوست 1991 ميلادي(20 سال پيش) كه باعث شد آمريكا، سيماي ابرقدرتي بلامنازع و ياغي را به خود بگيرد. پس از فروپاشي بلوك شوروي، قشون كشي نظامي، سياسي و فرهنگي غرب (ناتوي نظامي و فرهنگي) به شرق اروپا آغاز شد. در كمتر از 10 سال آمريكا در حالي كه خود را بر دروازه هاي مسكو مي يافت، اعلام تاجگذاري كرد و قرن 21 را قرن جديد آمريكايي خواند. دور تازه جنگ صليبي رسما آغاز شد تا كار تنها رقيب باقي مانده در ميدان- جهان اسلام با الهام بخشي جمهوري اسلامي- يكسره شود. افغانستان و عراق در كمتر از 2 سال زير چكمه اشغالگران قرار گرفتند. مناره دزدي بي آن كه چاه را كنده باشند. نمي شد كه در سرزمين هاي اشغالي عراق و افغانستان و فلسطين، يا سرزمين هاي تحت حاكميت خودكامگان متحد آمريكا (مصر و تونس و يمن و بحرين و عربستان و...) ملت وارد كرد. اگر ملت سازي شدني بود بايد در فلسطين اشغالي جواب مي داد كه نداد. حتي بي سر و پاهايي كه قرار بود ملت اسرائيل را تشكيل دهند، هم اكنون رژيم تل آويو را به چالش مي كشند"

عجیب و جالب تر اینکه با سانسور و وارونه کردن بررسی منطقی اینکه گفته شود دلیل طراحی کودتای 22 خرداد 88 و تظاهرات و وقایع پس از آن چه بود که در ایران چه اتفاق افتاد؟ حضور مردم معترض در صحنه ی اعتراضی چه بود؟ اگر بر فرض تصور پذیرفته شود که در 22 خرداد 88 تقلبات گسترده اتفاق نیفتاد و قبول نمود که حضور اعتراضی چند میلیونی معترضین توی خیابان ها ناشی از تحریک شدن از سوی سران فتنه بود. سئوال است که اولاً چرا گفته نمی شود پس از 33 سال دلیل گول خوردن یا تحریک شدن مردم معترض و ناراضی چه بود؟ دوماً سران فتنه متهم به همسو بودن با دشمن بیگانه مگر جز همان مسئولان گذشته نظام نمی باشند که تأیید صلاحیت شان از صافی شورای آلت دست نگهبان عبور داده و کسب شد؟ مهمتر اینکه این تظاهرات چه بازتاب و تأثیراتی در منطقه داشته است ؟ یا اینکه چرا کوچکترین اشاره ای به سرکوب وحشتناک ضد انسانی در سوریه و عراق نمی شود؟ ولی ادعا شده است بدلیل تأثیر گذاری انقلاب سال 57 نه اینکه موفق به سرکوب توطئه 88 شد، بلکه آنگونه موجب رخداد و تغییر و تحولات در منطقه شده است که از 8 ماه پیش تا کنون چنین از شمال آفریقا گرفته تا خاورمیانه و لندن و تل آویو و خلیج فارس سر بر آورده است که باعث تحولاتی شده است که نقل قول کردن شان از موضع نخ نما شده ی ضد آمریکایی چنین سراسر منطقه را تا ... فرا گرفته است:

"انقلاب»هايي كه از 8ماه پيش در شمال آفريقا و جنوب خليج فارس سربرآورده و به شكل اعتراض و شورش به غرب منتقل شده اند، روي ديگر سكه «مقاومت» هستند. هر جا ملتي هست كه عزت و آقايي و استقلال و حقوق خود را جست وجو مي كند و بر سر اين آرمان ها «مقاومت» مي كند، ذاتا «انقلابي» شده است و هر جا ملتي رو به انقلاب مي كند، حربه و گارد مقاومت را انتخاب كرده است. و نيز، هر جا انقلاب و مقاومت هست، ذاتا و ماهيتا معارضه با نوكران غرب نيز هست، در ايران و عراق باشد يا مصر و تونس و بحرين و يمن و ليبي. منطبق با اين واقعيت انكارناپذير، شوخي بي مزه و به غايت خنكي خواهد بود كه مثلا آمريكا و انگليس هم ادعا كنند از انقلابيون حمايت مي كنند يا مثلا اضلاع فتنه سبز در ايران تظاهر كنند كه از سقوط نوكران غرب به دست ملت ها خوشحالندقصه همان قصه روسفيدي نوكري است كه اموال ارباب را دزديده بود و ارباب به همين دليل، كاسه ماست را بر سر وي شكست اما او انگار نه انگار كه سرش شكسته، گفت چه خوب! روسفيد شدم.تغييرات گسترده در نقشه سياسي منطقه و جهان از 8ماه پيش در تونس كليد نخورد بلكه 2سال پيش در تهران آغاز شد، شايد دقيقا همان غروب روز قدس (27شهريور) سال 1388 كه رابرت گيتس وزير دفاع وقت (رئيس اسبق سازمان سيا) با بلاهت تمام، نسبت به حاشيه سازي عجيب و غريب دست اندركاران فتنه سبز ابراز ذوق زدگي كرد. آن روز در حالي كه توده هاي ميليوني ملت ايران، مرگ اشغالگران قدس را با زبان روزه فرياد مي كردند، گروهي تحريك شده از سوي سازمان فتنه به خيابان آمدند كه به دعوت رئيس گروه كر (وزارت خارجه رژيم صهيونيستي) شعار مي دادند «نه غزه، نه لبنان». و همزمان خط قرمز روي «جمهوري اسلامي» كشيده بودند. استقلال و آزادي بدون جمهوري اسلامي؟! ليبرال ها و سلطنت طلب هاي آمريكايي- انگليسي، مرد پاسداري از چنين آزادي و استقلالي بودند يا چپ هاي به ظاهر كمونيست؟! نمي دانست كه شعار بلاهت آلود نه غزه نه لبنان، چه آتش خشمي در جان ملت هاي مسلمان مصر و فلسطين و يمن و بحرين و ديگران مي اندازد. آمريكا و اسرائيل و انگليس و سرويس هاي جاسوسي آنها روز قدس 2سال پيش، كندن گور حسني مبارك و بن علي و عبدالله صالح و آل خليفه و آل سعود را كنتراتي به طايفه اي ورشكسته در ايران سپردند كه هنر ايجاد جرقه انفجار خشم ملت ايران و برپايي انقلابي تازه در 9دي 1388 را داشتند، جنبشي كه نيويورك تايمز در ستايش آن نوشت «اين بزرگ ترين تظاهرات در خيابان هاي تهران از 20سال پيش و از زمان تشييع آيت الله خميني است1- غرب پس از سقوط متحدان در مصر، تونس، عراق، ليبي- و احتمالاً يمن و بحرين- درصدد سرقت انقلاب ملت ها و حاكميت هاي جديد است. اين كش وقوس با شدت تمام ادامه دارد 2- جبهه مقاومت در لبنان و سوريه تحت فشارهاي گسترده سياسي، تبليغاتي و حتي نظامي است تا شايد گشايشي براي آمريكا و اسرائيل پديد آيد 3- رژيم عربستان و برخي كشورهاي همسو به عرصه فراخوانده شده اند تا به هر قيمت ولو مداخله نظامي، ترمزي بر روند تحولات و انحراف مسير آن باشند 4- اسرائيل درحالي كه از حمله به جنوب لبنان و جنوب فلسطين (غزه) هيچ نتيجه اي نگرفت اكنون زير پاي خود را در مصر نيز خالي شده مي بيند و همزمان- به تعبير هاآرتص- بي سر و پاهاي كاباره نشيني كه اساساً شست وشوي مغزي داده شده بودند و درحاكميت اسرائيل آدم حساب نمي شدند، به خودنمايي چند صدهزارنفري در خيابان هاي تل آويو با شعار نتانياهو برو گم شو پرداخته اند 5- آمريكا طبق توافق بايد تا آخر دسامبر 2011 (فرداي 9دي 1390) چهل و ششهزار نيروي نظامي خود را بدون كمترين دستاوردي از عراق خارج كند و تخليه نيروها از افغانستان را در ماه هاي آينده آغاز نمايد. 6- اغتشاش سياسي- اقتصادي تا لندن و نيويورك و واشنگتن و تا مرز سقوط اعتبار دولت هاي آمريكا و انگليس امتداد يافته است. اين بحران ها تازه سر باز كرده اند و اين هنوز اول ماجراست. نابرابري 273 برابري شمال و جنوب در لندن يك بشكه باروت كامل و مستعد انفجار است چنان كه مقدمه آن را ديديم. 7- چالش هسته اي با وجود شتاب گرفتن روند توسعه برنامه هسته اي ايران به حاشيه پرتاب شده است.قطعاً مثلث استكبار مانند دو سال پيش و البته اين بار از موضع ضعف، روي پروژه فشار بر ايران متمركز خواهد شد. اين سناريو 1- فشار اقتصادي و تحريم 2- فشار سياسي و تبليغاتي (به بهانه هاي چالش هسته اي، حقوق بشر و تروريسم) 3- فراخوان همه عوامل وابسته به ميدان براي به ركود كشاندن روندهاي اقتصادي و سياسي (اصلاحات اقتصادي و انتخابات) در ايران را شامل مي شود اما نقطه تمركز دشمن «سيبل كردن حاكميت و حاملان اصولگراي آن» خواهد بود چرا كه دشمن يقين كرده صرفاً با سست كردن يكپارچگي در حاكميت و ايجاد خلل و شكاف در آن است كه مي تواند كاري از پيش ببرد. حركت با چراغ خاموش اضلاع فتنه براي شبيخون و بسيج رسانه اي گسترده با محوريت انهدام «انسجام حاكميتي اصولگرايان»، خبر از اين سناريو مي دهد. همه تمركز دشمن و فتنه گران بر آزاد كردن غول به زنجير كشيده شده اختلاف از چراغ است.هركس از هر زاويه و با هر استدلالي، آرمان بي بديل و بلامعارض اتحاد و همدلي را به چالش مي كشد، ترديد نبايد كند كه نه تنها در حق ملت ايران جفا كرده بلكه شريك خون هر مظلومي خواهد بود كه در جاي جاي جبهه بزرگ مقاومت اسلامي بلكه جبهه بيداري ملت ها بر زمين مي ريزد. چنين خطايي، جرمي بزرگ و نابخشودني است. باشد كه پيشاهنگان اين بيداري عظيم، از ملت ايران و ديگر ملت ها جا نمانند. به بركت روحيه جهادي، بايد از خواب نوشين بامداد رحيل حذر كرد. مقتداي فرزانه انقلاب با همين افق ديد بود كه ويژگي چهارگانه جهاد را 1- مقابل حركت خصمانه و غرض آلود دشمن 2- مستمر و همه جانبه 3- هوشمندانه و 4- مخلصانه بودن برشمردند. بدون روحيه جهادي نمي توان در خط مقدم و پيشاني «جبهه مقاومت و انقلاب» ايستاد و به مفهوم حقيقي، به روز(up to date) و آن لاين بود"

در خاتمه اینکه اینگونه که هم لهجه ی پاسدار حسین شریعتمداری از موضع طلبکارانه مدعی شده است که هركس از هر زاويه و با هر استدلالي، آرمان بي بديل و بلامعارض اتحاد و همدلي را به چالش بكشد، ا لبته بدون آنکه توضیح دهد اتحاد وهمدلی برای چه و با که یا در راستای چه اهدافی باید باشد. ولی نتیجه گیری کرده است که ترديد نبايد كرد كه نه تنها در حق ملت ايران جفا كرده بلكه شريك خون هر مظلومي خواهد بود كه در جاي جاي جبهه بزرگ مقاومت اسلامي بلكه جبهه بيداري ملت ها بر زمين مي ريزد. البته بدون در نظر گرفتن خون و جان و زجر کش کردن روزانه یزندانیان اسیر درون سیاه چال های ایران، اما فتوا داده است که چنين خطايي، جرمي بزرگ و نابخشودني است. اکنون محور توصیه و اتحاد توصیه شده سئوال است.چرا این مدعی وارونه گوی نگفته است که موسوی و کروبی کجا می باشند و چرا واتهامات شان چیست؟ یاا ینکه چرا نگفته است که رژیم ضد بشری و قرون وسطایی که ادعا شده می تواند مرکز ثقل تغییر و تحولات منطقه باشد . آنگونه که تفکر و اندیشه و عملکردش موجب الهام بخش قیام و انقلاب ها در منطقه شده است آنچنانکه دامنه ی آن به تل آویو ولندن و اروپا و آمریکا رسیده است . ولی چرا اوضاع در داخل کشور آنگونه است که خفقان و سانسور هر روز بیشتر می شود و رشد تورم و گرانی همراه با فقر و بیکاری در جامعه بیداد می کند آنچنانکه هرروز بیشتر تسمه از گرده ی مردم ایران به خصوص محرومان و تهی دستان کشیده می شود؟! مهمتر اینکه چرا پیگیری مطالبات مردم ایران به فراموشی سپرده شده است . ولی دلسوزی تاکتیکی برای مردم فلسطین ریخته و پیرامون تظاهرات روز جهانی قدس تبلیغ می شود؟

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900603/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 3 شهریور ماه سال 0 139

فرعي- اصلي در نقشه آن لاين انقلاب ها(يادداشت روز)