گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 8 شهریور 90
گفت : برای اینکه امیر ار جمند بسازدداستان
از کشته شدن یه فراری گفته باشیرکوهستان؟
گفته چگونه تبدیل شده بود به یک گوسفند؟
در کوه شیرحمله کرد و خورد این فراری از بند
موقع خوردن گفت عجب گوسفندی که مزه خر میده؟
حال ارجمند را خر کرده سربازجوی پای منقل لمیده
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: گروههاي اپوزيسيون بازهم به اردشير اميرارجمند، مشاور فراري موسوي بند كرده و از او پرسيده اند «آقاي اميرارجمند ممكن است بفرمائيد چگونه از ايران فرار كرديد كه وزارت اطلاعات و سپاه متوجه نشدند»؟!
گفت: خب! از زندان مرخصي گرفته بود و بعد در حال مرخصي فرار كرده است! كجاي اين كار مشكوك به نظر مي رسد كه اپوزيسيون دست بردار نيست؟!
گفتم: مي گويند چطور ممكن است كه به آساني از زندان مرخصي گرفته و در حالي كه تحت مراقبت شديد وزارت اطلاعات و سپاه بوده موفق به فرار شده باشد!
گفت: عضو فراري يك گروهك ماركسيست خطاب به كساني كه درباره چگونگي فرار اميرارجمند دچار ترديد هستند، نوشته است؛ «رفقا! چرا حسن ظن نداشته باشيم! شايد آقاي اميرارجمند با پوشيدن پوستين و همراه يك گله گوسفند از مرز عبور كرده باشد»!
گفتم: اين حيوونكي راست ميگه، قبلا هم يكي از همين ضدانقلابيون با پوشيدن پوستين قصد فرار داشت كه در ميان كوهستان، شيري به او حمله كرد و به خيال اينكه گوسفند است او را خورد. و البته، بعدش با خودش گفت؛ عجب گوسفندي؟! مزه گوشت خر مي داد!
گفت : سرباز جو گفته رفته در جلد خر
تا نواندمثل خودش کرده باشد عر عر
گفتم :چرا این بیمار خود جا زده طبیب؟
رو کرده اصلش که هست حیوان نجیب
گفت : چون به جان رهبر خورده سوگند
تا بطور جدی تعقیب کند امیر ارجمند
داندگر وی بیشترگفتگو کند با لبخند
به ریش رهبر بیش زده میشه گند
پس وی جاسوس خوانده و مشکوک
تا همکارنش علیه ی وی کند کوک
با نقل قول کردن همکارانش کرده تبلیغات
وی از ایران فرار کرد بایاری وزارت اطلاعات
گفتم: چرا با خراب کردن وی زده تیر خلاص؟
به نمایش گذاشته بی شعوری و اخلاص
چون به جای اینکه ارجمند را کند خراب
وزارت بد نام اطلاعات را زده است زیرآب
گفت : برای اینکه امیر ار جمند بسازدداستان
از کشته شدن یه فراری گفته باشیرکوهستان؟
گفته چگونه تبدیل شده بود به یک گوسفند؟
در کوه شیرحمله کرد و خورد این فراری از بند
موقع خوردن گفت عجب گوسفندی که مزه خر میده؟