دروغ نامه ی کیهان شنبه 29 مرداد ماه سال 1390
نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " گام به گام درباره يك طرح "
آویزان شدن به نقش واسطه گری روس ها ومانور تبلیغاتی پیرامون صلح آمیز بودن پروژه ی هسته ای دادن که آشکار از موضع آدرس غلط دادن است. نوعی تلاش برای دفع خطر تحریم ها یا احتمال گزینه ی تهاجم نظامی می باشد."
اکنون عضو حزب الله قلم بر دست برای اینکه وانمود کند اهداف پروژه ی هسته ای رژیم قرون وسطایی و ضد بشری صلح آمیز می باشد. بنابراین آشکارا با نادیده گرفتن موضع گیری های تند وتیز ناشی از پیمان شکنی و بد قولی ها روس ها نه چندان دور که بیان می شد به خصوص بدلیل تأخیر سریالی تحویل سوخت محور نیروگاه اتمی بوشهر که موج تهاجمات بسوی روسیه شروع شد البته از سوی دیگر این سیاست پیوسته با باج دادن های بسیار کلان به روس ها همراه بوده است. ولی بدلیل شرایط سختی که حاکمان تهران دارند . برای عبور از آن یا کاهش فشار ناشی از بحران هسته ای و تحریم ها به نظر می رسد اکنون در روند تلاش موضع گری و دعوت وتردد ها که با برخی از مقامات روسیه به وجود آمده است که نوعی تلاشی مذبوحانه برای دور زدن تحریم ها و یافتن گریزگاهی برای عبور از بحران هسته ای می باشد . به ویژه اینکه بحران سوریه هم برای هر دو کشور روسیه و ایران تبدیل به معضل و وحشت جدی شده است . بنابراین زیر چتر سیاست گام به گام یک طرح از سوی روس تبلیغات می شود تا که جایگاه روس ها نسبت به چینی ها در گروه 5+1 تقویت شود . چون این سیاست تبلیغاتی ادامه مانور مارتون چندین ساله ی موش و گربه بازی حاکمان ایران با اعضای این گروه در دفاع از پروژه ی هسته ای می باشد که چنین در مورد اختلاف شیوه ی مذاکرات هسته ای با گذشته قلم فرسایی شده است"
"بدون ترديد پرونده هسته اي ايران در حال ورود به دوراني جديد و اساسا متفاوت از گذشته است. آنچه طي هفته هاي اخير طرح گام به گام روسيه خوانده شده صرفا بيروني ترين جنبه اين تغيير فاز است والا آنچه واقعا در حال رخ دادن است، بسيار عميق تر از آن است كه صرفا در قالب اين يا آن پيشنهاد ديپلماتيك خاص قابل خلاصه سازي باشد.
در دنباله مدعی قلم بر دست عضو حزب الله با نادیده انگاشتن گستردگی تحریم ها و افزایش توی لیست تحریم گذاشتن شرکت ها و بانک ها که همراه با اسامی پاسداران وسایر مقامات حکومت رژیم قرون وسطایی و ضد بشری است که به لیست تحریم وتروریستی و ممنوع الخروج بودن شان از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا اضافه شده است که همراه با رد یابی و پیگیری و شناسایی جاسوسان و قاچاقچیان تسلیحاتی مرتبط با پروژه ی هسته ای رژیم ضد بشری در اروپا و آمریکا ومحاکمه و محکوم و مجازات کردن شان به زندان است که مکمل تحریم های اقتصادی شده است که موجب فشار مضاعف برروی رژیم ضد بشری و قرون وسطایی و اهداف پروژه ی هسته ای اش شده است تا که وادار به عقب نشینی و تسلیم شود . ولی عضو حزب الله با عوامفریبی ابلهانه که اهداف پروژه ی هسته ای صلح آمیز ونه نظامی می باشد . برای اثبات این ادعا این چنین از موضع وارونه گویی ادعا کرده که صلح آمیز است:
"در آمريكا، ظرف حدود دو سال گذشته اين ادبيات كه چاره اي جز زندگي با يك ايران هسته اي نيست به روش هاي بسيار متنوعي توسعه داده شده است. از يك منظر كساني استدلال مي كردند كه پس از 10 سال كشمكش ديگر وقت آن است كه غرب اين سخن ايران را كه مي گويد علاقه اي به ساخت سلاح هسته اي ندارد بپذيرد چرا كه اگر واقعا ايران قصد چنين كاري را داشت زماني به وسعت يك دهه كافي بود كه آن را به هر نحو ممكن انجام بدهد واگر اين كار را انجام نداده پس لابد واقعا قصد انجام آن را ندارد. و از منظر ديگر، كارآمدي راهبرد غرب براي متوقف كردن ايران يعني همان چيزي كه استراتژي دو مسيره فشار-مذاكره ناميده مي شود در اين دو سال عميقا به چالش كشيده شده است. اين راهبرد در مسير فشار مبتني بر تركيب گزينه هاي تحريم، تهديد به درگيري نظامي، عمليات اطلاعاتي و تلاش براي ايجاد بي ثباتي داخلي در ايران بوده است. اين گزينه ها در دو سال گذشته نه به طور مناسب ايجاد شدند، نه تركيب موفقي از آنها شكل گرفته و نه مجموعا توانستند تاثيري روي واقعيت هاي برنامه هسته اي ايران بگذارند به گونه اي كه نه روند پيشرفت اين برنامه مختل شده، نه ايران هدف گذاري هاي خود را تغيير داده و نه حتي از سرعت برنامه هسته اي ايران كاسته شده است."
اگر بر اساس ادعای وارونه ی عضو حزب الله یادداشت روز نویس که هدف پروژه ی هسته ای صلح آمیز ونه نظامی می باشد . سئوال است که این چگونه ا هداف صلح آمیزی می باشد که پس از قدرت گیری باند خامنه ای بلافاصله خاتمی و توافقات وی با3 کشور اروپایی انگلیس و فرانسه و آلمان قبل از ازاینکه گروه 5 و سپس 5+1 شود ،تسلیم طلبانه و خائنانه نامیده شد . آنچنانکه علیه ی مدعیان اصلاح طلبان و رفسنجانی کودتا شد تا که پاسداران تسلط بر تأسیسات هسته ای داشته باشند و از کانال خود و حمایت ولی وقیح نامشروع و منفور اهداف هسته ای رادنبال نمایند. ولی اکنون به اینگونه به دسته بندی موافق و مخالف اداف پروژه ی هسته ای در گروه 5+1 اشاره کرده است :
هدف اصلي آمريكا اعمال فشار براي تغيير رژيم در ايران است و لذا به حفظ بهانه اي مانند برنامه هسته اي براي تداوم اعمال فشار نياز دارد. همين مسئله باعث شد اعضاي گروه 6 عملا به دو دسته تقسيم شوند. دسته اول كشورهايي كه عقيده داشتند مي توان به راه حلي رسيد كه در آن ايران سلاح نسازد و از حقوقش هم برخوردار باشند و دسته دوم آنها كه وجود هرگونه راه حلي در دورنما را انكار مي كردند.منازعه ميان اين دو دسته درون گروه 6 تازه داشت بالا مي گرفت كه تحولات منطقه آغاز شد. در ساده ترين تحليل ممكن، اين تحولات به 3 نتيجه راهبردي منجر شد كه هر سه مستقيما بر موضوع هسته اي ايران اثر مي گذاشت. اول اينكه اين تحولات مجموعه اي از مشكلات ژئوپلتيكي بسيار حاد براي آمريكا و اسراييل ايجاد كرد كه باعث شد آنها ديگر حقيقتا قادر به حفظ موضع سنتي خود در اين باره كه مسئله هسته اي ايران «تهديد شماره يك» است نباشند. بنابر اين خود به خود از ميزان حساسيت ها درباره برنامه هسته اي ايران كاسته شد. دوم، آمريكايي ها دريافتند -بپذيرند يا نه- قدرت منطقه اي ايران روز به روز در حال فزوني است و نيروهايي در منطقه در حال به دست گرفتن سررشته امور هستند كه نزديكي فكري و پيوندهاي سازماني وثيق با ايران دارند. و سوم، متزلزل شدن موقعيت ديكتاتورهاي عربي منطقه آمريكا را به اين فكر انداخت كه ديگر از توان گذشته براي اعمال فشار به ايران برخوردار نخواهد بود.اينجا بود كه به نظر مي رسد گروه هوادار مصالحه درون گروه 6 توانست حرف خود را به كرسي بنشاند و ايده روسيه محصول همين امر است. 5 نكته زير روشن مي كند كه مباني خفته در پس اين ايده چيست"
بالاخره چون تلاش دستیابی به سلاح هسته به سرنوشت حاکمان رژیم ضد بشری و قرون وسطایی پیوند زده شده است . برای همین برای منحرف کردن اذهان عمومی در دو سال گذشته هر گز امکان نداشته است که هر مقوله وموضوع و پدیده ای مورد بحث واقع شودکه به کودتای 22 خرداد 88 و اعتراضات ضدحکومتی مردم منتهی نگردد. البته با ترفند پاک کردن صورت مسأله و ضمیمه نمودن طرح فتنه تاکه وانمود شود. گویا حضور مردم ناراضی در تظاهرات های ضد حکومتی پس از کودتای 22 خرداد 88 که 18 ماه ادامه یافت که با سرکوب بشدت ضد انسانی وبربر منشانه مهار شد این حضور اعتراضی مردم ناراضی در صحنه نه ناشی از عملکرد بیش از 3 دهه رهبران و دولت مردان رژیم ضد بشری و قرون وسطایی نبود ، بلکه توطئه ی آمریکا و فتنه گری رقیب مغلوب بوده است . زیرا که در راستای افزایش فشار برروی مسئولان رژیم ضد بشری و قرون وسطایی ایران بوده است تا که مجبور به توقف غنی سازی اورانیوم و منتهی به عقب نشینی از پیگیری اهداف دست یابی به سلاح هسته ای شود. از سوی دیگر ادعای هژمونی قیام های منطقه از سوی رهبر ام القرای جهت اسلام شده است و محور اختلاف روس ها با آمریکاییان در مورد تغییر و تحولات منطقه مانور تبلیغاتی داده شده است . همچنین تأکید در مورداین نظر داده شده است که در آمریکا و اسراییل این نظر تقویت می شود که رژیم فاشیستی مذهبی و تروریستی ایران بدنبال دستیابی به سلاح هسته ای نیست . جالب تر اعتراف آشکار به پیش برد سیاست توبره و آخور خوری روس ها شده است که منافع کلانی از فضای آشفته ی میان آمریکا و ایران نصیبش شده است . البته معلوم است که ازبین 3 کشور آمریکا و روسیه و ایران کدام قوی تر است و می تواند شرایط را با باج گیری به نفع خود به چرکاند وکدامیک ضعیف تر می باشد که می بایست در این بازی زد و بند باج و امتیاز دهد. در نهایت با سیاست نقش دلالی و باج گیری طرح گام به گام روس ها پای غرب هم به میان کشیده است که گفته شده اینان هم همچون سایر گروه های 5+1 باید با طرف مقابل یعنی حاکمان ایران پای بند تعهدات دو جانبه باشد . بهرحال عضو حزب الله یادداشت روزنویس برای اثبات اینکه اهداف پروژه ی هسته ای نظامی نمی باشد به اتکای نقش واسطه گری روس ها پیرامونش این چنین تحلیل داده و نظر پردازی نموده است:
" قلب ايده روسيه اين است كه راهبرد دو مسيره عليه ايران بايد كنار گذاشته شود. ديناميزم دروني راهبرد دومسيره اساسا بر اين پيش فرض مبتني بود كه ايران تحت فشار امتياز خواهد داد و مشكلي هم اگر هست در نوع و شدت فشارهاست. آمريكايي ها بويژه از فتنه 88 به اين سو با قوت استدلال كرده اند كه اگر ميزان مناسبي از فشار با مشاركت تعداد مناسبي از كشورهاي جهان و در زمان مناسب بر ايران وارد شود حتما موضع ايران را تغيير خواهد داد. روس ها استدلال مي كنند كه اين راهبرد امتحان خود را پس داده و ناكارآمدي آن روشن شده است. روس ها بر اين ايده تاكيد دارندكه موضوع ايران نهايتا از راه تعامل حل مي شود نه فشار و انزوا. مسئله بعدي به تحولات منطقه مربوط است. در اين باره هيچ ترديدي نيست كه اگر اين تحولات رخ نداده بود ايده گام به گام به ايران پيشنهاد نمي شد. نكته كليدي در اينجا اين است كه آمريكايي ها بوضوح دريافته اند كه در ميان مدت بايد حدي از برتري ژئوپلتيكي ايران در منطقه را بپذيرند و از اين هم كه مسائل منطقه اي به دستور كار مذاكرات با ايران اضافه شود گريزي نيست. ضمن اينكه درباره آينده منطقه بوضوح ميان روسيه و آمريكا هم اختلاف ديد و هم اختلاف منافع وجود دارد. روس ها عقيده دارند كه كاهش قدرت آمريكا در خاورميانه امكان مانور بيشتري به آنها خواهد داد كه البته اين جز از طريق شراكت با ايران ممكن نيست. سومين نكته اين است كه اكنون هم در آمريكا و هم در اسراييل اين ارزيابي اطلاعاتي كه ايران مشغول ساخت سلاح هسته اي نيست غلبه كرده است. روسيه و چين از مدت ها قبل بر اين باور بوده اند كه ايران واقعا علاقه اي به ساخت سلاح هسته اي ندارد چرا كه سلاح هسته اي چيزي به برتري هاي استراتژيك ايران اضافه نخواهد كرد. جامعه اطلاعاتي و نظامي آمريكا و اسراييل هم به تازگي در حال نزديك شدن به همين ديدگاه هستند. مسئله چهارم اين است كه بويژه براي روس ها هيچ چيز مهم تر از توسعه روابط اقتصادي هم با ايران و هم با آمريكا نيست. روس ها به دنبال فرمولي هستند كه اجازه حضور آنها در بازار ايران را بدهد بدون اينكه آنها را از حضور در بازار ايران محروم كند.نهايتا، غرب اين نكته را دريافته است كه امكان به نتيجه رسيدن هيچ ايده اي كه درصدد تحميل يك جانبه درخواست هاي غرب بر ايران باشد بي آنكه براي خود غربي ها هم تعهداتي در نظر بگيرد وجود ندارد. گام به گام بودن طرح روس ها دقيقا از اين واقعيت ناشي مي شود كه هر دو طرف بايد تعهداتي را بپذيرند و ميزان پاي بندي هر يك از طرفين به گامي كه ملزم به برداشتن آن شده تنها عاملي است كه طرف مقابل را هم به برداشتن گام متقابل تشويق مي كند. بنابراين غربي ها با پذيرفتن اين ايده عملا قبول كرده اند كه دوران اعتمادسازي يك طرفه به پايان رسيده و آنها هم بايد تعهداتي جدي را بپذيرند. بدون ترديد پرونده هسته اي ايران در حال ورود به دوراني جديد و اساسا متفاوت از گذشته است. آنچه طي هفته هاي اخير طرح گام به گام روسيه خوانده شده صرفا بيروني ترين جنبه اين تغيير فاز است والا آنچه واقعا در حال رخ دادن است، بسيار عميق تر از آن است كه صرفا در قالب اين يا آن پيشنهاد ديپلماتيك خاص قابل خلاصه سازي باشد"
در خاتمه اینکه مشخص نیست که برای چه عضو حزب الله یادداشت روز نویس تصور کرده است که با تجربه ی 33 ساله عوامفریبی و دروغ گویی که بطور سیستماتیک از رسانه های خبری و بلند گوهای تبلیغاتی منابر و مساجد و نماز جماعات وتریبون نهادهای حکومتی و مطبوعاتی بازتاب داده شده است . هنوز هم با قرار است ادامه ی اینگونه شگرد های وارونه ی تبلیغاتی جواب داشته باشد و یا قابلیت منحرف کردن اذهان عمومی و فریب دادن دارد . به خصوص پس از اینکه از طریق کودتا پاسدار گماشته احمدی نژاد رئیس جمهور شد که مأموریت وی تبلیغ بیرونی و منطقه ای شعار نابود کردن اسراییل بود و در بخش داخلی پیگیری طرح سفر های ماراتونی استانی همراه با هیأت دولت و تبلیغات گسترده ی دفاع از پروژه ی هسته ای بود . تا جاییکه این موضوع نه تبدیل به هدف اصلی وی شده بود ، بلکه از موضع سخنگوی ملت شدن تأکید انرژی هسته ای حق مسلم ماست و می افزود برای ملت مصوبات تحریم های قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل هیچ ارزشی ندارد چون ورق پاره هایی بیش نیستند .حتی بطور اهانت آمیز خطاب به اعضای شورای امنیت سازمان ملل آمیز گفت که آنقدر قطعنامه تصویب و صادر نمایید تا قطعنامه دانتان پاره شود . از سوی دیگر فراموش نشده است که چگونه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری رئیس این عضو حزب الله در یادداشت روز ن خود در مخالفت با ادامه ی مذاکرات و گفتگوی هسته ای نوشت که سرنوشت پرونده ی هسته ای ایران نه در پشت میز مذاکره در اروپا ، بلکه در توی خیابان های بغداد و بیروت تعیین می شود. پس از این اخطار شاهد بودیم که در بغداد و بیروت چه اتفاقی افتاد و چگونه در لبنان منتهی به جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسراییل شد . طوریکه ولید جنبلاط پس از جنگ گفت که برای عبور از بحران هسته ای رژیم قرون وسطایی و ضد بشری لبنان تبدیل به سر زمین سوخته شد؟. حال بماند که مشابه ی این تراژدی از سوی حماس و جنگ 22 روزه با اسراییل دنبال و تکرارشد که بدون شک مو درزش نمی رود که اهداف پروژه ی هسته ای نظامی ونه صلح آمیز است . چون اگر هدف سوخت رسانی بود. با وجود منابع فروان سوختی فسیلی ونفتی و گازی فراوان وارزان وبی خطر در ایران لزوم ی نداشت تاکه مدل بسیار پرهزینه وخطرناک و زمان بر بر گزیده و جایگزین شود . بنابراین آویزان شدن به نقش واسطه گری روس ها ومانور تبلیغاتی پیرامون صلح آمیز بودن پروژه ی هسته ای دادن که آشکارا از موضع آدرس غلط دادن است. نوعی تلاش برای دفع خطر تحریم ها یا احتمال گزینه ی تهاجم نظامی می باشد.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900529/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 29 مرداد ماه سال 1390
گام به گام درباره يك طرح (يادداشت روز)