دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 2 شهریور ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز(دروغ نامه ی کیهان " همه به اين نسخه چشم دوخته اند "

" پاسدار حسین شریعتمداری از وحشت اتفاق تراژدیک سقوط قذافی ناراضی و نا خشنود است. پس در ابتدای یادداشت روز خود مجبور به نقل کردن از دیدار با یک مصری شده و بطور وارونه مدعی شده است که با بودن خمینی شیاد ملت ایران می دانستند که چه نمی خواهند و چه می خواهد .ولی در مصر این چنین نبود برای همین قیام ملت مصر به تأخیر افتاد"

سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شکنجه گر وارونه گوی و پرونده ساز که مدتی زیرآبی داده بود و خبری از یادداشت روزنویسی وی نبود تا که پس از سقوط سرهنگ قذافی آفتابی شده است . چونکه می داند که با سقویط سرهنگ قذافی اتفاق جالبی رخ نداده است . برای همین مسئولیت وی سنگین شده است. با این وجود دست از سیاست مرده خوری و پیگیری روش توبره و آخور خوری برداشته است . برای همین مدعی شده است که بنا بر دیداری که چند ماه پیش با یک مصری داشت متوجه شد که تغییرات منطقه به خصوص در مصر نتیجه ی پی بینی خمینی شیاد بود چون که هشدار داده بود ملت های مسلمان منطقه قیام خواهند نمود. البته نگفته است که کجا مردم ایران تجربه از حکومت ضد بشری و قرون وسطایی کنونی داشتند که ادعا شده است مردم ایران می دانستند که چه نمی خواهند و چه می خواهند و ملت مصر این چنین نیستند؟ بالاخره سرباز جو پاسدار شریعتمداری بدون آنکه بگوید که چرا تا مدتی پیش ولی وقیح نا مشروع و منفور از سرهنگ قذافی حمایت می کرد . همانگونه که اکنون از دیکتاتور مستبد بشار اسد حمایت می کند . ولی ادعا کرده است که این مصری باور دارد که خامنه ای همچون خمینی شیاد امام شده است و این چنین از الگوی استقلال و اقتدار و سر بلندی و پیشرفت های علمی بعنوان آموزه ها برای ملت های مسلمان منطقه یاد کرده است:

"رهبري امام خميني و پس از ايشان امام خامنه اي طي 30 سال گذشته و عبور مقتدرانه ايران اسلامي از عقبه ها و توطئه ها به ملت هاي مسلمان آموخت كه اقتدار، سربلندي، استقلال، آزادي، پيشرفت هاي علمي، رسيدن به قله هاي تكنولوژي، حضور مقتدرانه و با افتخار در عرصه هاي بين المللي و... همه در رويكرد به يك نظام حكومتي برخاسته از آموزه ها و قوانين اسلامي امكان پذير است. اين باور امروزه در ميان تمام ملت هاي مسلمان مشترك است و نسخه حكومتي اسلام را با هيچ نسخه ديگري عوض نمي كنند.بنابراين بايد عرض كنم كه ما در ايران اسلامي از مدت ها پيش در انتظار بوديم... و سپس به مزاح از آقاي فهمي هويدي پرسيدم؛ آيا شما در مصر، كمي تاخير نداشته ايد؟ و آقاي هويدي ضمن خوش و بش در قبال اين مزاح و تاكيد بر اين كه نظرات حضرت امام(ره) را شنيده و درباره آن نوشته هايي داشته است، گفت(نقل به مضمون)؛ شما در ايران دوران پهلوي، ظلم و بيدادگري را مي ديديد و با آن مخالف بوديد، يعني مي دانستيد كه «چه نمي خواهيد» و ما هم در مصر دوران سادات و حسني مبارك، شاهد ستم ها و خيانت ها بوديم و آن را نمي خواستيم، يعني ما هم مثل شما مي دانستيم كه «چه نمي خواهيم»، اما، شما به بركت وجود امام خميني(ره) و نسخه اي كه ايشان براي حاكميت اسلام در دست داشت، علاوه بر آن كه مي دانستيد چه نمي خواهيد، به خوبي نيز مي دانستيد كه چه مي خواهيد رهبري امام خميني و پس از ايشان امام خامنه اي طي 30 سال گذشته و عبور مقتدرانه ايران اسلامي از عقبه ها و توطئه ها به ملت هاي مسلمان آموخت كه اقتدار، سربلندي، استقلال، آزادي، پيشرفت هاي علمي، رسيدن به قله هاي تكنولوژي، حضور مقتدرانه و با افتخار در عرصه هاي بين المللي و... همه در رويكرد به يك نظام حكومتي برخاسته از آموزه ها و قوانين اسلامي امكان پذير است. اين باور امروزه در ميان تمام ملت هاي مسلمان مشترك است و نسخه حكومتي اسلام را با هيچ نسخه ديگري عوض نمي كنند.خيزش هاي اسلامي منطقه از سه ويژگي و شاخصه مشترك اسلامي بودن، ضد استكباري بودن - ضديت آشكار با آمريكا، اسرائيل و ساير قدرت هاي استكباري- و مردمي بودن به معناي فراگيري انقلاب و اختصاص نداشتن آن به يك قشر خاص اجتماعي، برخوردارند. بنابراين به وضوح مي توان ديد كه برپايي نظام اسلامي، با الگوي تعريف شده و اعلام شده انقلاب اسلامي در ايران، سرانجام غير قابل بازگشت تمامي اين خيزش هاست هر چند كه مقدمات و مسيرهاي پيش روي آنها در تونس، مصر، يمن، ليبي، عربستان، بحرين، اردن و... با يكديگر تفاوت هاي جزئي داشته باشند. به عنوان مثال از هم اكنون مي توان حدس زد كه خيزش اسلامي آغاز شده در عربستان، به احتمال زياد با ريختن خون بسياري از وهابيون حاكم بر اين كشور همراه خواهد بود. وهابيوني كه كانون اتصال آنها دربار آل سعود است و در وابستگي به بيگانگان عليه مردم آن سامان دست به جنايات فجيع و هولناك و غير قابل بخششي زده اند و همين سرنوشت در انتظار آل خليفه نيز هست."

پاسدار شریعتمداری بدون نقش ناتو و بمباران های کوبنده و مخرب و مرگ بار نا تو وحمایت نظامی و مالی که از مخالفان قذافی شد بطوریکه مخالفان قذافی از چین و روسیه فاصله گرفتند . چونکه اینان هم همچون ولی وقیح نا مشروع منفور و نا مشروع حامی قذافی بودند. اما سربازجوی وارونه گوی پرونده سازی با کتمان کردن حقایق و پاک کردن صورت مسأله و در رقابت با نقش فعال ترکیه در منطقه چون ترکیه تلاش می کند تاالگوی حکومت ترکیه از طریق اخوان المسلمین در منطقه جایگزین حکومت های دیکتاتوری ساقط شده شود . اما سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شیپور را از در گشادش نواخته است تا بتواند در مورد سقوط سرهنگ قذافی از موضع آمریکایی و اروپایی و نماینده ملت لیبی شدن این چنین قلم فرسایی و لغز خوانی و نقل قول کند :

" اين نوشته به مناسبت سقوط ديكتاتور ليبي، نگاهي گذرا به شرايط كنوني اين كشور، بعد از سقوط قذافي دارد و در اين باره گفتني هايي هست.3- در نگاه اول- كه چندان هم دور از واقعيت نيست- سقوط ديكتاتوري چهل و چند ساله قذافي، در پي يك خيزش گسترده مردمي و فاقد سازمان و تشكيلات قوي به دست آمده است و دقيقاً به همين علت است كه آمريكا و متحدانش براي مديريت انقلاب ليبي و هدايت آن به سمت و سوي تحت كنترل پنهان خود دندان تيز كرده اند. حال خانم «كاترين اشتون» مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا، خطاب به مردم ليبي گفت، اتحاديه اروپا براي كمك به مردم ليبي به منظور برقراري يك نظام دموكراتيك در اين كشور آمادگي دارد. ساركوزي رئيس جمهور فرانسه، فرانكو فرانتيني وزير خارجه ايتاليا - از حاميان سرسخت قذافي تا قبل از سقوط- انگلا مركل صدر اعظم آلمان و برخي ديگر از مقامات بلندپايه اروپايي و آمريكايي نيز اظهارنظرهاي مشابهي داشته و براي كمك به مردم ليبي! اعلام آمادگي كردند. اين در حالي است كه خيزش مردم مسلمان ليبي عليه جنايات همين جرثومه هاي فساد و تباهي بوده است.الف: سازمان هاي شناخته شده اسلامي نظير اخوان المسلمين. اين گروه اگرچه در بسياري از كشورهاي اسلامي- مخصوصا مصر كه خاستگاه آن است- حضور موثر و چشمگيري همراه با تابلو و شناسه آشكار دارد ولي در ليبي از اين سازماندهي و تشكل بي بهره بوده است و حاكميت ديكتاتور ي قذافي به آنها اجازه حضور نداده بود. افراد اين گروه به عنوان طرفداران و يا اعضاي اعلام نشده اخوان المسلمين در خيزش اسلامي ليبي حضور داشته اند.ب: جرياني متشكل از سياستمداران و اعضاي وابسته به حكومت كه پس از آغاز خيزش مردمي از حاكميت جدا شده و به مردم پيوسته اند. در رأس اين جريان، «مصطفي عبدالجليل» وزير دادگستري پيشين رژيم قذافي قرار دارد كه هم اكنون نيز مسئول «شوراي انتقال» ليبي است.ج: جريانات و گروه هاي مسلح كه بسياري از آنها در حد و اندازه قابل ذكر و اعتناء نيستند. در رأس اين جريانات گروه مسلح «مقاتله الاسلامي» قرار دارد. اين گروه متشكل از يك اقليت «حنفي مذهب» است و با وهابيون و سلفي هاي عربستان پيوند و روابط نزديكي دارد.برخي گزارش ها از ارتباط اين گروه با نمايندگان «ناتو» و «عبدالسلام جلود» مرد شماره 2 سابق ليبي حكايت مي كند.د: جريان وابسته به غرب كه از سوي شاخه نظامي ناتو حمايت مي شود. در رأس اين جريان «عبدالسلام جلود» مرد شماره 2 پيشين ليبي قرار دارد. غربي ها در ابتدا تلاش كردند از اين جريان با محوريت عبدالسلام جلود براي حذف قذافي و جايگزيني عوامل مورد اطمينان خود در حاكميت بعدي ليبي استفاده كنند، اما از آنجا كه عبدالسلام جلود در ميان مردم به همكاري نزديك با قذافي و همراهي با جنايات وي متهم است، پروژه نفوذ و جايگزيني غرب با شكست روبرو شد."

.بالاخره سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری پس از رده بندی کردن گروه و شکل گیری دستجاتی که برای سقوط قذافی مبارزه کردند که بخشی از آن از جدا شدگان از دولت قذافی و فاصله گرفتن شدگان از وی هستند که قرار است جایگزین سرهنگ قذافی شوند و با بر جسته کردن نقش ناتو و اهداف آن و آمریکا که در لیبی دنبال می شود . سپس از موضع نماینده ی ملت لیبی نتیجه گیری کرده است که تلاش جایگزینی سرهنگ قذافی ساختن مخالف خواست ملت مسلمان لیبی است . برای اینکه به کمتر از بر قراری حکومت اسلامی مشابه ی ایران در لیبی فکر نمی کنند و قبول ندارند . در نهایت اینگونه وحشت خود را از حکومت سکولار در لیبی بیان کرده است :

"بالاخره، به عنوان اصلي ترين جريان حاضر و موثر در انقلاب اسلامي ليبي، بايد از توده هاي عظيم مردم مسلمان اين كشور ياد كرد كه خيزش انقلابي منجر به سقوط قذافي مديون حضور فداكارانه و مقاومت و ايستادگي جانانه آنها بوده و هست.توده هاي مردم با تابلوي اسلامي و هدف تعريف شده - و از ابتدا به صراحت اعلام شده- تشكيل يك نظام حكومتي برخاسته از آموزه هاي اسلامي به صحنه آمده و پيروزي نهايي را رقم زده اند. شناسه اصلي آنان، شعارهاي «الله اكبر»، «اسلام دين من است»، «قذافي كافر است»، «مرگ بر آمريكا» و «مرگ بر اسرائيل» بوده است. ثانيا؛ گروه هاي ديگر كه تقريبا تمامي آنها طرفدار سكولاريسم و جدايي دين از سياست هستند، نوع نظام حكومتي آينده ليبي را رقم خواهند زد. اما، خوشبختانه در سوي ديگر اين ميدان توده هاي عظيم مردم حضور دارند كه بارها با صراحت اعلام كرده اند، به كمتر از حكومت اسلامي و نظام برخاسته از آموزه هاي دين مبين اسلام رضايت نخواهند داد. و طرفه آن كه به قول نيكلاي ساركوزي - رئيس جمهور فرانسه- مادام كه پاي جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك الگو در ميان است، هيچيك از ملت هاي مسلمان خاورميانه و شمال آفريقا به پذيرش حاكميتي غيراسلامي و سكولار تن نمي دهند."

در خاتمه اینکه تحلیل وارونه ای که سربازجو حسین شریعتمداری ارائه داده است که همراه با تناقض گویی آشکار می باشد که پیرامون سقوط سرهنگ قذافی است. البته در پوشش نماینده ی ملت لیبی شدن وموضع ضد آمریکایی و اسراییلی وناتو بیان شده است . بعینه قابل فهم است که ناشی از عدم رضایت و ناخشنودی از سقوط سرهنگ قذافی می باشد. زیرا که هم پیمان رِم ضد بشری و قرون وسطایی بود . صد البته که حاکمان ایران ترجیح می دادند تاکه وی همچنان بر قدرت بماند و اگر قرار است برود یک جانشین با بافت اسلامی متمایل به ایران جایگزین وی شود نه اینکه با نگرش سکولار و دمکراتیک باشد. چون که این چنین جایگزینی برای حاکمان ایران سم مهلک می باشد . بدتر اینکه احتمال خطر تکرار سناریوی قذافی در مورد بشار اسد رئیس جمهور سوریه وجود دارد که تنها هم پیمان حاکمان ایران در منطقه می باشد . بنابراین شکی نیست که پس از سقوط بشار اسد . سرنوشت مشابه برای نوری مالکی نخست وزیر دست نشانده بوقوع خواهد پیوست . مشخص است وقتی هم پیمانان و حامیان رژیم ضد بشری قرون وسطایی ایران سقوط کنند . شرایط برای تحمیل فشار مضاعف و تغییرات در ایران آسان می شود. بنابراین سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری از وحشت اتفاق تراژدیک سقوط قذافی ناراضی و نا خشنود است. پس در ابتدای یادداشت روز خود مجبور به نقل کردن از دیدار با یک مصری شده و بطور وارونه مدعی شده است که با بودن خمینی شیاد ملت ایران می دانستند که چه نمی خواهند و چه می خواهد .ولی در مصر این چنین نبود برای همین قیام ملت مصر به تأخیر افتاد. تا که بمرور با بودن جانشین خمینی شیاد این بخش مجهول معادله با الگو بر داری از انقلاب اسلامی ایران جبران شده است .

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900602/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 2 شهریور ماه سال 1390

همه به اين نسخه چشم دوخته اند (يادداشت روز(