روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 8 شهریور 1390
"اگر چنانچه جنگ شوم و زشت و ویرانگر می باشد . برای چه هنوز نه سایه ی شوم جنگ از آسمان ایران محو نشده است ، بلکه تازگی ها حاکمان ایران آشکاراا علام آمادگی کرده اند که در دفاع از بشار اسد در کنار وی می ایستند و با مهاجمان می جنگند؟"
سرمقاله نویس بدون اشاره به ایجاد رابطه ی میان حاکمان تهران و سرهنگ قذافی کند . به خصوص تا قبل از اینکه قذافی از پیگیری پروژه ی هسته ای اش عقب نشینی نکرده و تسلیم نشده بود . اما اکنون پیرامون سقوط سرهنگ قذافی وشرایط کنونی لیبی با شیوه ی تصویر مار کشی و مار نشان دادن دلسوزی از بهدر رفتن سرمایه های انسانی و مالی و اقتصادی و اهداف استعماری غرب و ناتو در لیبی کرده است. البته فراموش کرده است که چگونه مشابه بدتر از همین سیاست قذافی در ایران از سوی خمینی شیاد وجانشین و حامیان وی اجرا شده است . زیرا که با سیاست چوب حراج بر منابع و ذخایر کشور زدن و سر مایه ی مالی نابود کردن مکمل سیاست جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران و عراق شد که به جز میلیون کشته و مجروح و آواره و پناهنده و بی خانمان که این جنگ در بر داشت . یک قلم هم موجب 1000 میلیارد دلار خسارات مادی و اقتصادی شد. در صورتیکه از سوی خمینی شیاد این جنگ نعمت الهی نا م گرفت . همچنین از یاد نرفته است که چگونه باا صرار خمینی شیاد این جنگ ادامه یافت تا منتهی به شکست و سر کشی جام زهر شد . همینطور هنگامی که در شهر های استان جنوب کشور کمبود آب آشامیدنی و برق ناشی از آثار و تبعات جنگ همچنان ادامه دارد . اما وی در مورد توطئه شوم تخریب سرمایه های انسانی و اقتصادی در لیبی ونقش ناتو و نتیجه ی مبارزان مردم لیبی به نام خود تمام کردن چون چشم داشت شان به نفت لیبی ومنافع خود می باشد چنین با خود کامه خواندن سرهنگ قذافی محور این موضوع و موقعیت و شرایط لیبی تحلیل داده است:
"ليبي، كشور پهناور ساحل مديترانه و شمال افريقا كه نزديك به 7 ميليون جمعيت قبيلهاي را در خود جاي داده، در چهار دهه گذشته كه سرهنگ معمر قذافي بر ا ين كشور حكم رانده جز با نام نفت و حكومت خودكامه اين ديكتاتور عياش و ملون كه با حركات و رفتار دلقك گونه خود جهانيان را به شگفتي واداشته بود، شناخته نميشد. اين كشور اكنون به نام انقلاب، آزادي و قيام براي سرنگوني ديكتاتوري شناخته شده كه ملتهاي جهان چشم انتظار پيروزي كامل آن هستند هرچند در عين حال نكاتي درباره دورنماي ليبي پس از قذافي وجود دارد كه در نظر داشتن آنها نه تنها لازم بلكه ضروري است. عنوان وجه بارز و ويژگي ممتاز مردم اين خطه صحرايي با نام قهرماناني همچون عمر مختار گره خورده و زبانزد ملتها بوده است و شايد 42 سال پيش نيز سرهنگ قذافي با سوءاستفاده از همين صبغه ضداستعماري مردم ليبي بود كه اقدام به كودتا كرد و رفته رفته توانست بساط ديكتاتوري خود را در پوششهاي عوام فريبانه مبارزات بيگانه ستيز بر ملت ليبي مسلط كند. 3 - سرانجام موج بيداري اسلامي و بهار عربي باعث ايجاد نهضت ضد ديكتاتوري در نفوذناپذيرترين و قديميترين رژيم عربي شد و شش ماه پيش مردم ليبي براي استيفاي حقوق از دست رفته خود يعني آزادي و حاكميت بر سرنوشت خويش وارد صحنه شدند. مردم شهرهاي مختلف ليبي يكي پس از ديگري به ميدان آمده و با دادن خونهاي بسيار، ديكتاتور را به عقب نشيني واداشتند. شايد اگر قذافي اوايل امسال كه طوفان انقلاب مردمي در اين كشور آغاز شد و نشانههاي عدم مشروعيت سياسي و عدم تمكين قبايل ليبي از سلطه وي نمودار گشت، مثل برخي ديكتاتورهاي عاقبت انديش به خارج فرار ميكرد و با ميلياردها دلار دارائيهايي كه در اين سالها از اموال مرد م ليبي غارت كرده بود به ادامه حيات حيواني خود ميپرداخت، نه خود دچار چنين وضعيت خفت باري ميشد كه اكنون بايد در سوراخها پنهان شود و نه زمينه را براي مداخله بيگانگان و كشورهاي عضو ناتو فراهم ميكرد كه بار ديگر اين كشور را اشغال كرده و با تخريب تأسيسات زيربنايي، سياست سرزمين سوخته را در اين كشور به اجرا در آورند. امروز، در نتيجه خبط بزرگ ديكتاتور ليبي، هيچيك از تأسيسات زيربنايي و اقتصادي اين كشور سالم نمانده و شهرهاي بزرگ ليبي بدون آب، برق، سوخت، فرودگاه، بندر، ساختمانهاي اداري و جادههاي ارتباطي به ويرانهاي تبديل شدهاند." اجراي اين توطئه شوم و تخريب سرمايههاي اصلي اعم از نيروي انساني و منابع مادي و اقتصادي باعث شده كه اكنون وضعيت در شهرهاي بزرگ ليبي آنچنان وخيم و بحراني گردد كه رئيس شوراي انقلابيون درباره احتمال بروز فاجعه انساني هشدار داده و اعلام كرده شرايط بهداشتي، غذايي، دارويي و معيشتي مردم به حدي وخيم است كه بايد هرچه سريعتر كمكهاي بشردوستانه بينالمللي به اين كشور سرازير شود. 5 - مردم ليبي در اين ايام، دليرانه در مقابل رژيم ديكتاتوري قذافي كه همچون گرگ زخمي به جان ملت افتاده بود، مقاومت كردند و سرانجام با ورود به شهر طرابلس، مقر حكومت قذافي را فتح نمودند ولي در اين ميان كشورهاي عضو ناتو و رسانههاي غربي با بيانيههايي كه صادر ميكنند، خود را به عنوان عامل پيروزي و سرنگوني رژيم قذافي مطرح كرده و سهم خود را از منافع آينده ليبي مطالبه ميكنند. اين موضعگيريها به روشني نشان ميدهند كه كشورهاي عضو ناتو در عمليات خود در ليبي به جاي حمايت از مردم اين كشور به دنبال منافع نامشروع بودند و اكنون براي بدست آوردن آن حاضرند حتي انقلابيون ليبي را نيز قرباني كنند. طرحهايي از قبيل روي كار آوردن عناصر غربگرا در شوراي انقلابيون و دولت انتقالي ليبي، ايجاد تفرقه ميان مخالفان، ايجاد جنگ داخلي و قبايلي و حتي تجزيه ليبي از گزينههايي است كه كشورهاي عضو ناتو و استعمارگران اكنون در دستور كار خود قرار داده و آنرا دنبال ميكنند"
عجیب است که در ادامه سرمقاله نویس با خود به فراموشی زدن که در اصل نوعی خود زنی کردن می باشد نگفته است که چرا اوایل انقلاب خمینی شیاد چگونه با سازمان ها و نیروهای سیاسی وانقلابی اوایل انقلاب برخورد کرد . طوریکه هنوز این سیاست از سوی جانشین و پیروان وی با شدت رعایت شده است . آنچنانکه فضا برای قدرت گیری جریانات مشکوک بی شناسنامه وابسته به بیگانه برای بقدرت خزیدن هموار شد؟ شاید هم بر اساس این تجربه کسب شده در ایران است که چون شاهد بوده است چگونه مسیر انقلاب منحرف شد . اکنون در مورد حفظ انقلاب در لیبی و انقلابی ماندن انقلابیون چنین نقل قول و توصیه ونظریه پردازی کرده و تحلیل داده است :
"- اين جمله پرمغز كه "انقلابي ماندن، مهمتر از انقلاب كردن است" را امروز بايد در ليبي براي اين مفهوم بكار برد كه ساقط كردن يك رژيم، بسيار آسانتر از به دست گرفتن حاكميت و تشكيل دولتي مقتدر و برآمده از حمايتهاي مردمي است. تاريخ، مملو از تشكيل ائتلافهاي مردمي براي براندازي رژيمهاي سركوبگر بوده كه متعاقب به دست آمدن اولين نشانه پيروزي، شكاف، درگيريهاي داخلي و مداخلات بيگانه منجر به ايجاد انحراف و تنشهايي شده كه خود زمينه ساز ظهور مجدد ديكتاتوريهاي ديگري بوده است. در چنين وضعيتي، استفاده از تجربيات ساير ملل و پرهيز از اختلاف و تلاش براي وحدت است كه ميتواند غربيهاي فرصت طلب را نااميد كند و كشور ليبي را از مشكلات بعد از انقلاب برهاند. در شرايط كنوني كشورهايي كه به طمع منابع سرشار ليبي و حضور دراز مدت نظامي و اقتصادي در ليبي در حمله نيروهاي ناتو سهيم شده و در پشتيباني از مخالفان و انقلابيون نقش ايفا كردند، اكنون به دنبال اعمال نفوذ در سران تشكيلات پس از قذافي و سلطه بر ميادين نفتي و منابع سرشار اين كشور هستند. غرب با نقشه مزورانهاي كه براي ليبي طراحي كرده به دنبال اينست كه قيامهاي مردمي كشورهاي عرب و شمال افريقا را پس از رسيدن به مرحله پيروزي مقدماتي مديريت كرده و فرآيند كنترلي آن را به دست بگيرد. استعمارگران حتي در صورت تداوم درگيريها در ليبي و آغاز جنگ داخلي در اين كشور، خود را براي جنگ زميني و اشغال نظامي ليبي آماده ميكنند، هر چند تجربه افغانستان و عراق به آنها اثبات كرده كه هزينههاي نظامي، سياسي، اقتصادي و حيثيتي براي دخالت نظامي ناتو سنگينتر از آنست كه از عهده آن برآيند. بنابر اين شايد كم هزينهترين گزينه غرب، تداوم بمباران مناطق اقتصادي و تأسيسات شهري ليبي تحت پوشش انهدام مراكز احتمالي اختفاي قذافي و تبديل ليبي به يك سرزمين كاملاً سوخته و وابسته به حضور غرب از يكسو و نفوذ در ميان صفوف گروههاي مخالف قذافي و به دست گرفتن سمت و سوي حركتهاي سياسي آينده ليبي از سوي ديگر باشد. ."
در خاتمه اینکه مشخص نیست که چرا هیچ مدعی قلم بردستی وجود ندارد که مستقل باشد و از حق آزادی قلم بر خوردار باشد ووامدار نباشد تا که بتواند ریسک کند و سخن و گزارش و تحلیل در مورد بشار اسد تهیه و تنظیم کند . زیرا که سئوال است مگر سیستم دیکتاتوری بشار اسد چه فرقی با دیکتاتوری بن علی و مبارک و قذافی و حتی سید علی دارد؟ همچنین مگر دیکتاتور های دیگر منطقه چه کردند که بشار اسد نکرده و در حال تکرار آن نمی باشد؟ بد تر اینکه عجیب است که پیوسته از بشار اسد دفاع و حمایت می شود . غافل از آنکه بر خلاف سکوت و وارونه گویی کردن ها ودر مور د فلسطین و لیبی و مصر وتونس و... آمریکا و غرب و اسراییل و ناتو گفتن وقلم فرسایی نمودن، ولی سوریه و عراق را فراموش کردن و جنایات ضد انسانی در این دو کشور ر ا نا دیده گرفتن شان مشخص است که چه نگرانی شدیدی ازسقوط بشار اسد وجود دارد . چونکه اگر اینه پشت جبهه ی حاکمان ایران تخریب شود. موجب می شود تا که خاک ریز و سنگر دفاعی شان آسیب پذیر گرد. مهمتر اینکه گرچه سرمقله نویس از پیآمد های خسارات مالی و اقتصادی و انسانی سننگین وارده در لیبی یاد کرده است و اهداف پشت پرده ی ناتو و غرب از ادامه ی جنگ و بمباران های تأسیسات لیبی را به تصویر کشانیده است . ولی نگفته است که اگر چنانچه جنگ شوم و زشت و ویرانگر می باشد . برای چه هنوز نه سایه ی شوم جنگ از آسمان ایران محو نشده است ، بلکه تازگی ها حاکمان ایران آشکاراا علام آمادگی کرده اند که در دفاع از بشار اسد در کنار وی می ایستند و با مهاجمان می جنگند؟
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900608/13900608_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 8 شهریور 1390
آينده تحولات ليبي