روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 11 مرداد ماه سال 1390
نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " رابطه با دزدان انقلاب؟"
"حلقه مفقوده در اینگونه مقالات این است که چه فرقی میان ملت ایران و عراق و سوریه و مصر و... وجود دارد؟ مگر 33 سال پیش مردم ایران انقلاب نکردند؟ خواست و اهداف شان از انقلاب چه بود؟ آیا به خواست و اهداف خود رسیدند؟ مهمتر اینکه شرایط کنونی ایران چگونه می باشد؟و...."
سرمقاله نویس برای اینکه در پایان سرمقاله ی خود پیامش را به مخاطبانش منتقل کرده باشد . بنا براین ابتدا از فهمی هویدی نویسنده ی مصری اینگونه از وی با نقل قول کرده است:
"بايد بين كسي كه روي صندلي نخست وزيري مينشيند با كسي كه در قهوه خانه مينشيند و حرف ميزند تفاوت قائل شد. وقتي شما در قهوه خانه مينشينيد هرچه را بخواهيد ميگوئيد، اما زماني كه روي صندلي نخست وزيري مينشينيد كلام شما كلام حكومت است. زبان دولت بايد متفاوت باشد"
البته سر مقاله نویس با این نقل قول کردن نا خواسته برجسته کرده است که چه فرقی میان طلبه های حجره نشین حوزه ها وشرکای شان با آنانی وجود دارد که برای اهداف متعالی انسانی و آزادی و عدالت و دمکراسی مبارزه کردند وجان باختند یا بر زندان فتادند. زیرا که اینان 33 سال است که بر مسند قدرت نشسته اند و هر اقدام جنایت آمیز ضد انسانی که می خواهند مرتکب می شوند . به خصوص اینکه یک ولی وقیح همکاره هم حامی و پشتیبان دارند که به هیچ مرجع و مقامی هم پاسخگو نمی باشد بهر حال سرمقاله نویس نویس در ادامه باز هم چنین از وی نقل قول کرده است :
اين نويسنده مصري، درباره چرائي ضعف عملكرد "عصام شرف" توضيح بيشتري داد و گفت: "بين مرد انقلاب بودن و مرد دولت بودن تفاوت وجود دارد. او مرد انقلاب است، اما در دولت نيست. مرد انقلاب، به خواستههاي مردمي كه انقلابي هستند فكر ميكند، اما مرد دولت حسابهاي ديگري دارد. اين درست نيست كه نخستوزير در آفريقاي جنوبي بگويد من با قانون اساسي پيش از هر چيز موافقم."
سرمقاله نویس تصویر مارکش و مار قالب کن بدون آنکه بگوید که مردم ایران برای چه انقلاب کردند . آیا انقلاب کردند که نه زنجیر از دست و پای شان باز شود بلکه مناسبات و روابط شرایط گذشته بر چیده شود و فضای جدید و بهتر مناسبت از گذشته جایگزن شود نه اینکه فضا بمراتب خیللی بد تر و فاجعه انگیز تر از گذشته شده است آنچنان که یاران نزدیک خمینی شیاد که بنیانگذار رژیم ضد بشری و قرون وسطایی همچون کروبی وموسوی به حصر خانگی بسر می برند و رفسنجانی و خاتمی هم در کنارشان متهم به انواع و اقسام اتهامات همراه با تهدید و توهین قرار دارند . البته وقتی با اینان چنین رفتار می شود نیاز به ذکر نیست که با منتقدان و مردم ناراضی ومعترض چگونه بر خورد می شود؟ ولی سرمقاله نویس با بستن چشمان خود برروی این واقعیات چون مأموریت دارد در کسوت نماینده ی تام الاختیار ملت فلسطین برای شان شده است تا که تعیین تکلیف کند که چه باید بکنند همچنانکه موظف شده است که از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی ضمن بررسی و ترسیم کردن اهداف ملت مصر از انقلابی که شروع کرده اند که خواهان محاکمه حسنی مبارک و سایر مقامات مصری هستند.چنین از دشواری و مشملات و شرایط دشوار انقلاب ملت فلسطین تحلیل ارائه دهد :
"اظهارات فهمي هويدي، نشان دهنده شرايط دشواري است كه انقلاب مردم مصر اين روزها با آن مواجه است. مردم مصر انقلاب كردهاند كه از قيد و بندهاي گذشته خلاص شوند و با استقلال و برخورداري از آزاديهاي مشروع بتوانند براي آينده خود و كشور خود تصميم بگيرند. آنها آمريكا و رژيم صهيونيستي را دشمنان خود ميدانند و نميخواهند از اين پس نيز به آمريكاي متجاوز و استعمارگر و اسرائيل غاصب و نامشروع وابسته باشد. براي قطع كردن رشتههاي وابستگي و ايجاد پيوندهاي صحيح با كشورهائي كه اهل استعمار و تجاوز نيستند، ملت انقلابي مصر به دولتمرداني انقلابي، قاطع و مدبر نيازمند است. عملكرد كساني كه در چند ماه گذشته زمام امور را در قاهره دردست داشتند نشان داد كه آنها نميتوانند خواستههاي مردم مصر را برآورده كنند. اكنون كه شهريور ماه نزديك شده است، مردم بار ديگر به ميدان التحرير قاهره بازگشتهاند و به عملكرد دولتمردان اعتراض دارند. مهمترين محورهاي اعتراض عبارتند از استمرار حاكميت نظاميان، عدم پاكسازي دستگاههاي دولتي از بقاياي رژيم حسني مبارك، محاكمه نشدن شخص حسنيمبارك و مهرههاي اصلي رژيم وي، ادامه روابط با رژيم صهيونيستي و تعلل در فراهم كردن مقدمات تدوين قانون اساسي و انجام انتخابات مجلس و رياست جمهوري."
چگونه است که در ایران پس از 33 سال که از عمر ننگین این رژیم ضد بشری قرون وسطایی نا مشروع می گذرد هرکه خواهان اصلاح قانون اساسی شود مورد بدترین اتهام و توهین واقع می شود . ولی اکنون سرمقاله نویس با پاک کردن صورت مسأله از تغییر قانون اساسی مصر دفاع نموده و با وارونه گویی و فرافکنی کردن از دزدیده شدن انقلاب ملت مصر یاد کرده و از سوی سخنگوی ملت مصر توصیه کرده است که راهی جز بر کناری شورای نظامی
مصر ندارند .شخت است.:
"بسياري از مردم مصر، روز جمعه در تجمع بزرگ ميدان التحرير به خبرنگاران گفتند: ما 30 سال در زندان رژيمي بوديم كه اكنون مهرههاي همان رژيم در قالب شوراي نظامي و اعضاي دولت بر ما حكومت ميكنند. اين حاكمان قطعاً ما را به آنچه منطبق با نياز جامعه امروز مصر است نخواهند رساند و ما احساس ميكنيم انقلابمان دزديده شده است.. واقعيت اينست كه انقلاب مصر دزديده شده و اگر وضعيت كنوني ادامه پيدا كند دچار عقبگرد خواهد شد و تمام زحمات مردم بر باد خواهد رفت. اينكه دولتمردي در جايگاه نخستوزير سخن بگويد كه جايش در قهوه خانه است، مشكل بزرگي براي يك ملت است. متأسفانه دنياي امروز به چنين دولتمرداني در بسياري از كشورها مبتلا است و همين مشكل است كه بسياري از انقلابها را در معرض خطر قرار داده است. به نظر ميرسد مردم مصر چارهاي جز كنار گذاشتن شوراي نظامي و تعدادي از دولتمردان كنوني ندارد. اين، تنها راه خارج كردن انقلاب مصر از چنگال دزدان انقلاب است."
بالاخره چون جنگ قدرت و ثروت و شکاف و اختلاف از رأس رژیم آلوده به فساد در همه سطوح کشیده شده است . به خصوص سرمقاله نویس که گفته می شود مشاور رفسنجانی می باشد که از رأس مجمع سیرک خبرگان رهبری جراحی شده است . بنابراین روضه خوانی اش پیرامون انقلاب مصر و نماینده ملت شدن و داد و هوار از منحرف شدن اهداف انقلاب مصر راه انداخته و رهنمود داده است که چه باید بکنند . آن سوی سکه مخاطبان داخلی هم دارد . یعنی آنانکه قبل از قیام ضد دیکتاتوری مردم مصرعجله داشتند که رابطه با مصر بر قرار کنند و هنوز هم همچنان تلاش می کنند تا که ا یجاد رابطه با مصر کنند . بنابر این با اشاره کردن به تلاش های گذشته و کنونی شان چنین به اینان پیام داده است که عجله نکنند وتا چند ماه دیگر صبر نمایند .
"واقعيتهاي موجود در جامعه امروز مصر كه بخشي از آنها در اظهارات فهمي هويدي در مصاحبه با روزنامه الاهرام آمده است، براي آن دسته از دولتمردان ايراني كه از سرگيري روابط با مصر را هر روز گدائي ميكنند نيز آموزنده است. هنوز ساختار سياسي اين كشور مشخص نيست، هنوز حاكمان نظامي اين كشور فرمانبر آمريكا هستند، هنوز دولتمردان مصر دست دردست سران رژيم صهيونيستي دارند و مردم اين كشور آشكارا فرياد بر ميآورند كه انقلابشان دزديده شده است. در چنين شرايطي، جمهوري اسلامي ايران با چه كساني ميخواهد رابطه برقرار كند؟ اين رابطه بر چه مبنائي قرار است برقرار شود؟ با كشوري كه هنوز ساختار سياسي مشخصي ندارد چگونه ميخواهيم رابطه برقرار كنيم؟ طرفه اينكه امروز همان كساني براي برقراري رابطه سياسي با مصر اصرار دارند و عجله ميكنند كه تا چند روز قبل از سقوط حسني مبارك اصرار و عجله داشتند جمهوري اسلامي ايران با رژيم وابسته حسني مبارك قراردادهاي گوناگون امضا كند! كه امضاي قراردادهاي هوائي و سياحتي از جمله آنها بود. جالب است كه هنوز مركب امضاي اين قرارداد خشك نشده بود كه مردم مصر عليه رژيم وابسته حسنيمبارك قيام كردند و او را از تخت قدرت به زير كشيدند و در عين حال همان افرادي كه دلالي امضاي چنين قراردهائي را برعهده داشتند اكنون براي برقراري رابطه با دولتمرداني كه مردم مصر آنها را دزدان انقلاب خود ميدانند يقه يدرانند! كشوري كه بيش از 30 سال صبر كرده ميتواند چند ماه ديگر نيز صبر كند تا اقدامي منطبق بر مصالح عمومي و منافع ملي بعمل آورد. به صلاح جمهوري اسلامي نيست با عناصري كه به گفته فهمي هويدي تفكر قهوه خانهاي دارند رابطه برقرار نمايد و با دزدان انقلاب نرد عشق ببازد.
در خاتمه اینکه حلقه مفقوده در اینگونه مقالات این است که سئوال است که چه فرقی میان ملت ایران و عراق و سوریه و مصر و... وجود دارد؟ مگر 33 سال پیش مردم ایران انقلاب نکردند؟ خواست و اهداف شان از انقلاب چه بود؟ آیا به خواست و اهداف خود رسیدند؟ مهمتر اینکه شرایط کنونی ایران چگونه می باشد؟ چرا در ایران اجازه داده نمی شود تاکه یک همه پرسی آزاد بر گزار شود تاکه مردم ایران آزادانه بگویند که در مورد رژیم ضد بشری و قرون وسطایی و قانون اساسی چه نظری دارند ، بلکه حتی مجوز بر پایی یک تظاهرات هم به اقشار گوناگون جامعه از جمله دانشجویان و معلمان و کار گران و زنان داده نمی شود. مهمتر اینکه مگر به موازات ملت مصر مردم سوریه هم دست به قیام و مبارزه ی ضد دیکتاتوری نزده اند و روزانه گزارش از جان باختن و مجروح شدن و گریختن تعداد زیادی از مردم سوریه از شبکه های خبری جهان مخابره نمی شود ؟ چگونه است که نه حتی خبرش از رسانه های خبری و مطبوعاتی زیر تیغ سانسور رژیم ضد بشری قرون وسطایی کودتایی ایران پخش نمی شود ، بلکه گزارش از اهدای کمک های مالی چندین ملیارد دلاری از سوی حاکمان ایران بر باد ده به حاکم مستبد و قاتل بشار اسد گزارش شده است؟ البته مشابه ی همین سیاست حمایت همه جانبه از بشار اسد در مورد عراق هم دنبال می شود . یعنی به جای حمایت از مردم معترض عراق که هر هفته در میدان تحریر بغداد تظاهرات علیه ی نوری مالکی مزدور و خائن می کنند . ولی از موضع ضد آمریکایی و تأکید بر اخراج نظامیان آمریکاییان از عراق تا جای شان را سپاه قدس پر کند دفاع از نوری مالکی مزدور وخائن دست نشانده می شود . ولی حتی بازتاب اینگونه خبر ها در اینگونه تحلیل و تفسیر ها ی یک جانبه و هدفمند سانسور می شود تا بهتر ماهیت دروغین تلاش اشک تمساح ریختن برای ملت مصر و تونس و فلسطین و لبنان و... مشخص می شود که هدف از اینگونه آدرس غلط دادن ها چیست که نه دلسوزی برای ملت مصر و سایر ملت های دیگر منطقه نمی باشد ، بلکه درر استای سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه می باشد؟
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900511/13900511_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 11 مرداد ماه سال 1390
رابطه با دزدان انقلاب؟