دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 20 مرداده ماه سال 1390
نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " موج بيداري در قلب اروپا "
"مشخص است که وکیل تسخیری دروغ نامه ی کیهان از چه منظری اشک تمساح برای محرومان ناراضیان تظاهر کنندگان انگلیسی ریخته است و انتقاد به دستگاه قضاییه ی دولت فخیمه انگلیس و لبیرال دمکراسی در این کشور کرده است؟"
سئوال است که چرا مدعی قلم بر دست و وکیل تسخیری دروغ نامه ی کیهان که پیرامون تظاهرات ناراضیان انگلیسی نقالی کرده است. نمی گوید اگر چنانچه شیوه ی برخورد پلیس دولت فخیمه که با تظاهر کنند گان جوانان ناراضی ضد انسانی است. مگر بد تر از آن از سوی نیروهای سرکوبگر در ایران نسبت به ناراضیان ایرانی انجام نمی گیرد ؟ طوریکه اگر مشابه همین شیوه ی پلیس انگلیس ، نیروی انتظامی با معترضان ایرانی انجام دهند. آنگاه چه اتفاقی در ایران می افتد؟ همانگونه که اگر چنانچه مشابه آن اقدام ضد انسانی که در بازداشتگاه کهریزک در ایران رخ داد اگر چنانچه در باز داشتگاه های انگلیس اتفاق می افتد آنگاه چه واکنشی در انگلیس انجام می شد و مدعی قلم بردست چگونه تحلیل می داد؟ آیا می توانست مشابه همین تحلیلی باشد که اکنون در مورد تظاهرات در انگلیس چنین داده است:
"پيامدهاي اوليه اين اعتراضات و ناآرامي ها طي روزهاي اخير، خود نشان دهنده عمق نارضايتي هاي معترضين است آنچنانكه؛ «كامرون» كه در تعطيلات به سر مي برد با نيمه تمام گذاشتن خوشگذراني ها از ايتاليا بازگشت و در اولين اقدام براي مهار اعتراضات گسترده رسماً دستور افزايش 10 هزار نيرو به پليس لندن را صادر كرد تا تعداد نير وهاي پليس در پايتخت به 16 هزار نفر برسد.بنابر گزارش هاي منتشره، تحليلگران و كارشناسان معتقدند ميزان مبلغي كه براي جبران خسارت هاي وارد شده به شهرهاي مختلف انگليس طي درگيري هاي چند روز اخير در پي آتش سوزي هاي اماكن عمومي و تخريب ساختمان ها لازم است از مرز 900 ميليون پوند معادل 47/1 ميليارد دلار عبور كرده است"
مگر در 33 سال گذشته کم به مخالفان و منتقدان و نا راضیان وحتی رقبا چگونه اتهاماتی زده و توهین هایی وارد شده است؟ اکنون دو رهبر جنبش سبز کجا می باشند و با اینان چه اتهاماتی زده می شود که حال از موضع فرار به جلو انتقاد به مقامات انتظامی و دولتی فخیمه انگلیس به معترضان انگلیسی شده است . همچنین در ادامه بعنوان ریشه بی تظاهرات که گفته نه از سوی قذافی و ا نتقام گیری وی به خاطر شرکت انگیس در ناتو علیه لیبی نمی باشد ، بلکه ریشه ی اقتصادی و فقر و کاهش بر نامه های اهداف رفاهی و افزایش هزینه ها و شکاف عمیق طبقاتی همراه با تبعیض نژادی است . بهرحال آنگونه تحلیل داده است که گویی در ایران خبری از موارد یاد شده نمی باشد که با پاک کردن صورت مسأله اینگونه محور تظاهرات نا راضیان انگلیسی ریشه یابی کرده و با نقل قول کردن تحلیل داده است:
"در اين ميان مقامات انتظامي و دولتي انگليس مدعي هستند اين اعتراضات از سوي تنها عده اي اوباش و غارتگر تحت تأثير مواد مخدر و قرص هاي روان گردان بوجود آمده است.اين اعتراضات فرصت طلبي براي خشونت و سرقت است نه چيزي بيشتر و نه كمتر»!اما آنچه خواندني است و موجب انبساط خاطر مي شود تحليل مضحك برخي از روزنامه هاي انگليسي- از جمله گاردين و اينديپندنت- است كه علت و ريشه ناآرامي ها و خشونت هاي اخير در اين كشور را دست داشتن معمر قذافي ديكتاتور ليبي در آشوب هاي لندن و ديگر شهرهاي انگليس مي دانند! آنهم با اين توجيه عجيب و غريب كه قذافي خواسته است تا از دولت انگليس انتقام بگيرد چون لندن در حملات ناتو عليه ليبي مشاركت داشته است. بدون ترديد از جمله علت هاي بروز اعتراضات و ناآرامي ها در شهرهاي مختلف انگليس، مسايل اقتصادي است.ماليات ها نيز بطور چشمگيري افزايش داشته و هزينه گزافي را به شهروندان انگليسي تحميل كرده است.افزايش بيكاري و رشد تورم نيز آنچنان در جامعه انگليس مشهود است و آمارها بر آن شهادت مي دهند كه از مدت ها قبل مراكز تحقيقاتي اقتصادي و بازرگاني انگليس نسبت به موج دوم بحران اقتصادي در اين كشور هشدار دادند.نتيجه اين مي شود كه فقر متراكم و بيكاري گسترده در اين كشور خود يك شكاف طبقاتي ميان فقرا و اغنيا و ثروتمندان رقم زده و انگيزه معترضان را چند برابر كرده است اما به نظر مي رسد مهم تر از عامل اقتصادي در شكل گيري ناآرامي ها و اعتراضات عليه دولت انگليس مسئله تبعيض نژادي و تبعيض طبقاتي است. احساسي كه باعث شده بسياري از كساني كه در لندن و ديگر شهرهاي بزرگ زندگي مي كنند خود را «شهروند درجه 2» بدانند"
مضحک تر اینکه گویا دستگاه قضاییه ی رژیم قرون وسطایی ضد بشری رئیس انتصابی دست نشانده ولی وقیح نا مشروع و منفور ندارد و آلوده به فساد و رشوه و رانت خواری و تبعیض نمی باشد . طوریکه در میان پرونده ی تشکیل شده که بیش از جمعیت کشور است یک دانه ی پرونده ی محکومیت برای غارتگران و دزدان و مفسدان اقتصادی دانه درشت های حکومت ووابسته به ولی وقیح نا مشروع و منفور و شرکای غارتگر شان و آقازاده های شان وجود دارد . اما پیرامون عملکرد تبعیض آمیز بودن دستگاه قضاییه ی دولت فخیمه ی انگلیس این چنین از موضع رطب خورده چنین طلبکاران منع رطب صادر کرده است :
"اما مهم تر از دو عامل مورد اشاره نبود اعتماد به دستگاه قضايي اين كشور است. به تعبير ديگر، بي عدالتي سكه رايج سيستم حقوقي و قضايي كشور انگليس شده است. گزارش ها نشان مي دهد بسياري از مردم و شهروندان و معترضين نسبت به اجراي عدالت كاملاً نا اميد هستند"
عجیب است جایی که ولی وقیح نا مشروع و منفور در دیدار جدید خود با کار گزاران رژیم ضد بشری و قرون وسطائی داشت از غفلت عدالت و تجمل پرستی و اشراف گرایی همراه با بی مبالاتی عدم حفظ بیت المال یا بریز و به پاش و غارتگری بعنوان نقاط ضعف یا گناه مسئولان نام برده است . حال بماند که 80 % جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند و روند رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقیر و بیکاری تسمه از گرده ی محرومان و تهی دستان کشیده است . به ویژه اینکه الگوی رژیم ملوک الطوایفی قرون وسطایی غیر متعارف هیچگونه سنخیتی با دنیای متمدن کنونی ندارد. طوریکه بقایش بستگی به ضرب و شتم و خفقان وترور وتهدید و سانسور و زندان و شکنجه داخلی و نقض مداوم حقوق بشر است که مکمل ادامه ی سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه شده است . اما اکنون پیرامون حکومت های غربی و به خصوص انگلیس و سیاست لیبرال دمکراسی این چنین روضه خوانی مبسوط حوزوی – پاسداری کرده است تا که نقض حقوق بشر در ایران وعدم پذیرش گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل به ایران را توجیه کرده باشد :
"ريشه اصلي به ساختار حكومت هاي نامشروع غرب برمي گردد كه تنها بر پايه جاه طلبي ها، افزون طلبي ها، سود و ربح بيشتر به قيمت ذبح انسانيت و اخلاق استوار گشته است.آنچه كه امروز در انگليس آشكار شده است ناتواني سياست هاي ليبرال دموكراسي و ناكارايي اقتصاد كاپيتاليستي در صحنه اجتماع و جامعه است كه هر روز زندگي مردم را سخت تر و پرالتهاب تر مي كند. بسياري از مردم و اقشار مستضعف در شرايطي زندگي مي كنند كه به لحاظ اقتصادي در تنگناي شديد به سر مي برند، به لحاظ فرهنگي از تبعيض و برخوردهاي ناروا در رنج بوده و به لحاظ سياسي به دولت و دولتمردان شان كاملا بي اعتماد هستند.در واقع الگوي دموكراسي غربي و شعارهاي پرطمطراقي چون حقوق بشر، رفاه، عدالت و آزادي نه تنها براي ملت هاي مستقل و آزاديخواه بلكه براي مردم اروپايي و آمريكايي نيز رنگ باخته است اكنون مردم و شهروندان انگليسي در صحنه عمل و به چشم خودشان مشاهده مي كنند كه نظر و رأي آنها در سياست هاي افزون طلبانه دولتمردان شان جايي ندارد و علي رغم وعده و وعيدها به خواسته هاي مردم جامه عمل پوشانده نمي شود"
در خاتمه اینکه نیاز به توضیح نیست که گوشزد شود که فضای خفقان آور ایران چگونه است؟ به خصوص پس از کودتای 22 بهمن 88 که تظاهرات ضد حکومتی در ایران رخ داد و برای 18 ماه هم ادامه داشت یاد آوری شود که ارگان های سرکوبگر به خصوص نیروی انتظامی با معترضان ایرانی چگونه بر خورد کردند؟ یا در این تظاهرات چه تعداد جان باختند یا مضروب و مجروح وبازداشتگاه شدند ؟ سپس مورد شکنجه و بازجویی و اعتراف گیری واقع شدند؟ در ادامه به چه شیوه ی فله ای 100 نفره در بیدادگاه نمایشی و فرمایشی از سوی سر دژخیم صلواتی محاکمه ومتهم و محکوم به زندان و حتی اعدام شدند؟ یا اینکه پرسش شود اکنون فضای داخل کشور چگونه است ؟ چگونه گزارشاتی از نقض مستمر حقوق بشر همراه با فشار های روحی و روانی و جسمی و تهدید و زجر کش کردن زندانیان مقاوم درون سیاه چال های سراسر کشور روزانه مخابره می شود؟ حال داستان رکوردار مجکومیت جهانی نقض مستمر حقوق بشر و رتبه ی اولی اعدام ها از نظر کمیت جمعیت جای خود دارد . آنگونه که رهبر و مسئولان به خصوص دستگاه فاسد قضاییه از وحشت اعزام مأموریت گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل به ایران برای تهیه گزارش از زندان های شان سنفونی جمعی عدم پذیرش می نوازنند. آنگاه مقایسه با نقش پلیس و سرکوبگری اش در دولت فخیمه ی انگلیس شود که کدامیک بدتر است؟ بنابراین مشخص است که وکیل تسخیری دروغ نامه ی کیهان از چه منظری اشک تمساح برای محرومان ناراضیان تظاهر کنندگان انگلیسی ریخته است و انتقاد به دستگاه قضاییه ی دولت فخیمه انگلیس و لبیرال دمکراسی در این کشور کرده است؟
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900520/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 20 مرداده ماه سال 1390