" رد پیشنهاد جدید هسته ای غرب به سران رژیم تروریستی آخوندی "جمهوری 11 تیر

نقد وبررسی "سياست چماق و هويج هسته اي" روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 11 تیرماه سال1386
" رد پیشنهاد جدید هسته ای غرب به سران رژیم تروریستی آخوندی "
عجیب این بازی مارتونی موش وگربه غرب با مسئولان هسته ای رژیم تروریستی آخوندی مفتضح وکشدار وبی معنی شده است . زیرا با اینکه طرفین بازی خواست واهداف خودشان را مطرح کرده اند که برای طرفین قابل قبول نمی باشد وبا وجود اینکه غرب دریافته است که سران رژیم تروریستی آخوندی به دنبال دسترسی سلاح هسته ای می باشد .از سوی دیگر بر پیش شرط توقیف غنی سازی برای ادامه ی مذاکره تأکید می کند وطرف مقابلش نیز بر عدم تسلیم وتوقف غنی سازی اصرار می ورزد و پس از هر دیداری به دفعات متوالی طرفین بطور آشکارا بر روی نکته نظرات وخواست خودشان تأکید و اصرار کرده اند، مع الوصف معلوم نیست که این بازی خسته کننده و ملال آور چرا همچنان ادامه دارد و هرروز پیشنهادات جدید داده می شود و پیرامون آن تحلیل ها وتفسیرهای جدید ولی با تکیه وتأکید همان محتوای قبلی همراه می باشد ؟آری این بازی ومذاکره هسته ای که تبدیل به کلاف سر در گم شده است که البته با باج دادن ها وغارتگری های اقتصادی ونفتی و گازی همراه می باشد که حتی بمنزله ی مخدودش کردن ونادیده گرفتن علنی عدم رعایت حقوق بشر در ایران از سوی سران و رهبران کشورهای اتحادیه ی اروپا شده است وحتی بدتر به سیاست کثیف و پلید ضد انسانی مسلخ دوباره بردن و قربانی کردن مخالفین از جمله مجاهدین می باشد . زیراکه برای خوش آمد گوئی به آخوندهای جنایتکار حاکم برایران شورای وزیران محیط زیست اروپا در نشستی که در یکی شهرهای آلمان داشته اند دوباره نام این سازمان در لیست گروه وسازمان های تروریستی را تأئید وابقاء کردند تا شاید با پشنهاد جدید هسته ای که غرب مبنی بر توقف غنی سازی اورانیوم به سران رژیم توریستی آخوندی ارائه کرده است مورد قبول واقع شود. ولی اکنون این سرمقا له نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی فقیه است که این پیشنهاد اخیر غرب را ارزیابی کرده و از گنجانیدن دو کلید مهم در آن چنین به طراحان پیشنهاد دهنده جواب داده است:
"در اين عبارت دو عنصر كليدي گنجانده شده كه توجه به آنها نشان ميدهد غربي ها همچنان هدف اصلي خود كه محروم ساختن ايران از فناوري هسته ايست را دنبال مي كنند و اين پيشنهاد شكل و شمايل جديدي دارد ولي واقعيت تازه اي نيست عنصر اول اينست كه از ايران خواسته مي شود برنامه غني سازي را در سطح فعلي نگاه دارد و گسترش ندهد. با توجه به اينكه سطح فعلي غني سازي ايران هنوز سطح صنعتي نيست و اكنون ايران در مسير صنعتي شدن قرار گرفته توقف در اين سطح و خودداري از گسترش غني سازي درست همان چيزي است كه غربي ها در قطعنامه هاي اول و دوم شوراي امنيت سازمان ملل مطرح كرده اند يعني جلوگيري از ادامه مسير صنعتي شدن و توقف در نقطه اي كه ما را از رسيدن به غني سازي صنعتي محروم خواهد كرد. اگر قرار بود ايران تعليق را بپذيرد ولي بنابر مصلحت نام ديگري براي آن انتخاب نمايد همين عنوان « توقف در سطح فعلي » تعبير مناسبي بود. زيرا اين توقف در عمل تفاوتي با تعليق ندارد. عنصر دوم ادامه تحريم هائي است كه در قطعنامه هاي قبلي پيش بيني شده و اكنون اعمال مي شود. عبارت اينست كه « سازمان ملل نيز كار برروي تحريم هاي بيشتر را متوقف خواهد كرد » . معني اين عبارت اينست كه عليرغم توقف گسترش غني سازي و نگهداري آن در سطح فعلي توسط ايران تحريم هاي قبلي همچنان اعمال خواهد شد ولي فعلا تحريم جديدي در نظر گرفته نخواهد شد. "
در دنباله سرمقاله نویس، برای روش شدن مفهوم واهداف پیشنهادت جدید غرب، رجوع به مجله نیوزویک و بازگوئی نظر یک دیپلمات نموده و بالاخره از روشدن خواست آمریکا گفته است و نتیجه را مترادف به زبان یا شیوه ی چماق و هویج دانسته است که البته این اصطاح روش رایج و شناخته شده ی بازجوئی واعتراف گیری در سلول ها و سیاهچال های رژیم تروریستی آخوندی می باشد که گزارش آن چنین است::
"مجله نيوزويك با بيان روشن تري از قول يك ديپلمات گزارش داد : « تعليق در برابر تعليق يك پيش شرط واضح براي مذاكرات است » . ملاحظه اين گزارش ها كاملا روشن ميسازد كه آمريكا و متحدان اروپائيش توقف غني سازي در سطح فعلي را يك « پيش شرط » براي مذاكرات ميدانند و بهيچوجه از تعليق و توقف كامل غني سازي صرفنظر نكرده اند. آنها در نظر دارند با پذيرفتن توقف غني سازي در سطح فعلي توسط ايران اولا اعلام كنند ايران بالاخره توقف غني سازي را پذيرفته و ثانيا با دردست داشتن اهرم هاي فشاري كه قطعنامه هاي قبلي شوراي امنيت سازمان ملل در اختيارشان قرار داده ايران را وادار به تعليق بلند مدت و سپس توقف كامل غني سازي نمايند. اگر بخواهيم در اصطلاحات رايج سياسي براي نامگذاري آنچه آمريكا و اروپا در اين طرح دنبال مي كنند تعبيري پيدا كنيم بايد از اصطلاح « سياست چماق و هويج » استفاده نمائيم البته با اين قيد كه غربي ها اينبار اين سياست متداول خود را درباره مساله هسته اي بكار گرفته اند و طبعا بايد آنرا « سياست چماق و هويج هسته اي » ناميد. وعده توقف بررسي تحريم هاي بيشتر توسط شوراي امنيت سازمان ملل هويج است و دردست داشتن اهرم هاي فشار قطعنامه هاي قبلي چماق است هر چند خود اين هويج نيز با توجه به تعبير « توقف بررسي تحريم هاي بيشتر » و پرهيز از بكار بردن تعبيراتي همچون « كنار گذاشتن تحريم هاي بيشتر » از جنس چماق است ! "
در نهایت سرمقا له نویس در پایان مقاله ی خودش از عدم پذیرش پذیرش هسته ای اخیر غرب را توصیه کرده وچنین پیام یا رهنود بخشیدن اعطایش به لقایش را تجویز کرده است :
"شايد تصور شود اين طرح براي ايران يك فرصت ايجاد مي كند كه با استفاده از آن ميتواند تلاش هاي جديدي در جهت مقابله با اهداف آمريكا بعمل آورد. اين تصور درستي نيست . زيرا علاوه بر هزينه سنگين سياسي توقف با شرايطي كه در طرح جديد مطرح است ايران از ادامه مسير صنعتي شدن باز ميماند و تحمل اين هزينه بسيار خسارت بار خواهد بود. بنابر اين بهتر آنست كه عطاي سياست « چماق و هويج هسته اي » غربي ها را نيز به لقايش ببخشيم و همچنان مسير صنعتي شدن را ادامه دهيم . فقط اين راه است كه ما را به هدف مي رساند و از آسيب ديدن مصون نگهميدارد."
در خاتمه اینکه حال بماند که سرمقاله نویس از هزینه وخسارات بسیار زیاد توقف سازی دستگاههای تأسیسات هسته ای گفته وتأکید بر غیر قابل بودن آن کرده و نتیجه گرفته است که توقف پذیری اورانیوم امکان پذیر نمی باشد وپرسش کرده است که آیا این دیدار ها که در بستر آماده سازی ارائه ی پیشنهاهدات هسته ای است و خواهان توقف غنی سازی شده است پس در این شرایط فقط از تنها راه باقیمانده عدم پذیرش گفته و پرسش کرده است که تأکید کرده باید ادامه ی این راه یا بازی موش و گربه ی هسته ای با غرب کمک رسان یا نزدیک کردن هدفی باشد که از منظر بعد زمانی ومکانی تکمیل کننده ی پروژه ی هسته ای می باشد وخلاصه پرسش کرده است آیا ارسال اینگونه پیشنهادات هسته ای می تواند در راستای رسیدن به اهداف سلاح هسته ای سران رژیم روریستی و مسئولان هسته ای کمک کننده یا اینکه نه منجر به آسيب رساندن و عدم مصون ماندن از خطر خواهد شد ؟ بازهم سئوال است زمانیکه روش بیان مطالبات و پیگیری اهداف خاص اینگونه واضح ووشن می باشد که اعطایش به لقایش بخشیده می شود ؛ غرب باز به دنبال چه جواب یا هدفی می گردد که چپ و راست پیشنهاد ارائه می کند و سولانا را به دیدار پاسدار علی لاریجانی می فرستد که خود گماشته ای دیگر همچون پاسدار احمدی نژاد می باشد وقدرت تصمیم گیری ندارد؟ کمدی ومفتضحانه تر اینکه چرا اروپا از طریق شورای وزیران محیط زیست خود آنچنان در لجنزار سیاست خائنانه وکثیف زد وبند پشت پرده با سردمداران رژیم تروریستی آخوندی فرو رفته و خودر ا غوطه ور و شناور در آن کرده است که برای پذیرش پیشنهاد جدید هسته ای حاضر شد به عنوان پیش شر ط نام مجاهدین را در لیست گروه و سازمان های تروریستی ابقاء کند.

هوشنگ - بهداد
دوشنبه 11 تیرماه سال 1386