نقد وبررسی "مسئولان قوه قضائيه بخوانند " روزنامه ی جمهوری اسلامی چهارشنبه 13 تیرماه سال 1386
"خطاب قرار دادن مسئولین قو ی قضائیه ،برای دفاع کردن از رفسنجانی "
آنگونه هذیان گوئی های سیستماتیک وتکراری ولی فقیه وحی منزل شده است که از یک سو گویا در رژیم تروریستی آخوندی نه قانون اساسی نه قانون ونه تفکیک ظاهری 3 قوه از هم دیگر وجود ندارد که می بایستی ولی فقیه در برنامه ی تدارک دیده شده ی دیدار نطق کند یا خطابه به خواند و صداهای معترضین را بطور موقت خفه کند واز جریانی که وابسته به خودش می باشد حمایت کند واز طرف دیگر تا دستآویزی برای قلمزنانی همچون سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی فراهم شود که با آن روضه به خواند واشک گیری کند و علیه ی رقیب مانور دهد. واکنون هم مخاطبش قوه ی قضائیه می باشد که نه خود مرکز فساد وآلودگی وتبعیض می باشد، بلکه این دستگاه فاسد حامی و پشتیبان اصلی کلان دزدان و مفسدان دانه درشت اقتصادی می باشد که اتفاقاً رئیس آن یک آخوند عراقی است که قبلا رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق بوده است و انتصابی ولی فقیه است . یعنی اینکه اعمالش دقیقاً با مشورت ولی فقیه انجام ودنبال می شود . حال چگونه است که قراراست چاقو باید دسته ی خودش را ببرد . این دیگر خودش نه معما، که معجزه است وسرمقاله نویس با اینکه خودش مبلغ معجزه گری می باشد وعجیب هم تخصص در تصویر مارکشی ومار قالب کردن دارد ، ولی چون خودش ذنفع است وحامی سینه چاک رفسنجانی است که دیگر هیچگونه جای شکی برای کسی وجود ندارد که نداند رفسنجانی واعضای خانواده اش از غارتگران نامی در ایران می باشند که یکشبه صاحب ثروت های نجومی شده اند. البته که همه آقازاده های آخوند های حکومتی دیگر و فرماندهان سپاه پاسداران نیز اینگونه می باشند که فقط دزدی و به یغما رفته کم وبیش می باشد. بنابراین سرمقاله نویس اصلاً علاقه ای ندارد که پاسخگوی برخی از معما ها وچگونگی اتفاق افتادن اعجاز ها به پردازد. چونکه گفته شد سرمقاله نویس هدف ومنظور خاصی را دنبال می کند که برایش مهم نیست که توضیح دهد اگر در رژیم آزادی کش ومبلغ شکاف طبقاتی وفقر وبیکاری ، هدف مسئولین قضائی خواهان اجرای عدالت بود در 28 سال گذشته که بسیار فرصت های فراوان وجود داشت تا که عدالت اجرا شود و دلیل نداشت که هرروز اوضاع معیشتی و اقتصادی مردم محروم بدتر شود و بی عدالتی آنقدر فراگستر گردد که اکنون آنقدر مسئولین قضائی دزد وفاسد قضائیه درمانده وذلیل وآلوده به فساد شده باشند که منتظرند ولی فقیه هذیان گوئی کند وقلم بردست مقاله نویس روزنامه اش وارد صحنه شود که هذیان گوئی ولی فقیه را بقول خودش بر زیر ذره بین قرار داده و آن را بسط دهد که مثلاً راه حل اجرای عدالت وتصحیح قوه ی قضائیه را یافته است چونکه در صدور تجویز یک نسخه نهفته است. آنهم در شرایطی که زمان زیادی از خیزش سراسری آتش زدن مراکز وجایگاه های توزیع بنزین نمی گذرد که واکنش اعتراضی به گران کردن وسهمیه بندی کردن بنزین بود که حتی ترکش ودامنه ی اعتراضی مردم به خشم آمده مراکز و ساختمان دولتی وبانکی را نیز در بر گرفت که ضریب بالای نارضایتی عمومی وانفجار جامعه را می رساند . اما هشداری که سرمقاله نویس از آن یاد کرده است که در هفتم تیر ولی فقیه به آخوند شاهرود رئیس قوه ی قضائیه داده است با تفسیر و پسوند وپیشوند چنین است :
" هشدار ی به مسئولان قوه قضائيه اس : ممكن است از نظر كمي كارهاي بسياري انجام گيرد اما محصول كارها و رضايتمندي مردم از فعاليت هاست كه بايد معيار بررسي عملكردها قرار گيرد. هرگز از رهبري اين انتظار وجود ندارد كه مستقيم و آشكارا به يك قوه يا يك مجموعه از مسئولان كشور كه درحال فعاليت و تلاش هستند و به ديدار ايشان ميآيند اعتراض كنند.اين هشدار حكايت از اين واقعيت دارد كه اطلاعات دقيقي درباره عدم رضايت مردم از دستگاه قضائي به رهبري رسيده و ايشان نگراني هائي دارند كه آنرا در قالب جملاتي به رئيس و مسئولان قوه قضائيه تفهيم كردند. مسئولان قوه قضائيه اگر ميخواهند از گردهمائي يك هفته اي خود نتيجه اي بگيرند و بدانند روي چه نقطه اي بايد متمركز شوند به نكات هشدارگونه و ظريف بيانات رهبر معظم انقلاب توجه كنند و آنها را مورد تامل قرار دهند و در عمل بكار ببندند. نكته ديگر توصيه مهم رهبر معظم انقلاب به مسئولان قوه قضائيه درخصوص حداكثر استفاده از شرايط كنوني به منظور ارائه يك نمونه ملموس از دستگاه قضائي اسلامي است"
امادر دنباله سرمقاله نویس به وضوح بیان می کند که نتیجه ی همه ی صغری وکبری چیدن هایش برای این است که مقدمه ی دفاع کردن از رفسنجانی دزد وغارتگر را فراهم کند. و لی بدون آنکه بطور علنی نام ببرد چون همچون رهبر ولی فقیه اهل تقیه است شهامت بطور مستقیم گفتن را ندارد و مجبور شده است که بطور غیر مستقیم از رفسنجانی دفاع کند وبرای چاشنی آن به فرازی دیگر از هذیان گوئی ولی فقیه در هفتم تیر آویزان شده است ودر دنباله چنین تأسف خودش از افشاگری های ادامه دار علیه ی رفسنجانی را اذعان کرده است :
" فراز ديگر بيانات رهبر معظم انقلاب در جمع مسئولان قوه قضائيه به امنيت حيثيتي مربوط مي شود. ايشان تاكيد كردند : نبايد حيثيت و آبروي افراد در جامعه بازيچه قرار گيرد و بدون دليل افراد مورد سئوال قرار گيرند و درباره آنها شايعه سازي و به آنها تهمت زده شود زيرا اين برخلاف شرع و احكام اسلامي است! متاسفانه افرادي در قالب هاي مختلف رسانه اي بيشترين ضربه را به حيثيت هركس كه اراده كنند با تهمت و شايعه پراكني وارد مي سازند و با استفاده از حاشيه امنيتي كه دارند حتي از كمترين تذكري نيز مصون هستند. رياست قوه قضائيه و دادستان كه مدعي العموم است و براي مقابله با اين تخلفات آشكار وظيفه قانوني و شرعي دارد چرا هيچ اقدامي نمي كنند و فقط شاهد ساكت اين صحنه مشمئز كننده هستند اينكه رهبر معظم انقلاب تهمت و شايعه سازي عليه افراد را در حضور شما « خلاف شرع و احكام اسلامي » اعلام كرده اند براي اين نيست كه يك حكم شرعي را به شما گوشزد نمايند بلكه خواستند وظيفه خطيرتان را در اين زمينه به شما گوشزد نمايند. درست بعد از همين فراز است كه رهبر معظم انقلاب خطاب به رئيس و مسئولان قوه قضائيه ميفرمايند : اگر مردم قوه قضائيه را به عنوان ملجا و پناهگاه خود احساس كنند و چنين نگاه اميدوارانه اي به آن داشته باشند مي توان گفت قوه قضائيه به اهداف خود رسيده و موفق بوده است اما اگر چنين نگاهي وجود نداشته باشد بايد تلاش بيشتري انجام شود. رياست محترم قوه قضائيه كه با فنون بلاغت آشنا هستند ميدانند اين « اگر و اما » در بيانات رهبري به اين معناست كه مردم نسبت به قوه قضائيه سخنان بسياري دارند و مسئولان اين قوه بايد تلاش بيشتري انجام دهند تا مردم احساس كنند اين قوه ملجا و پناهگاه آنهاست . "
خلاصه اینکه سرمقاله نویس در پایان برای اینکه بیشتر مته به خشخشاش گذاشته باشد خطاب به مسئولین قوه ی قضائیه چنین زیر نویسی را نیزافزوده است :
"اينكه براي اين سرمقاله عنوان « مسئولان قوه قضائيه بخوانند » را انتخاب كرده ايم براي اين نيست كه به آنها بگوئيم فقط اين سرمقاله را بخوانيد. منظور اصلي اينست كه بگوئيم بعد از خواندن اين مقاله حتما بيانات رهبر معظم انقلاب را آنهم نه يكبار بلكه چند بار و نه فقط اين روزها بلكه تا سال آينده هفته قوه قضائيه و ديداري ديگر مكررا بخوانند و البته به آن عمل هم بكنند."
در خاتمه اینکه حتماً که بقول معروف نمی توان توقع داشت که افعی پیر کبوتر بزاید که هم سنبل آزادی وهم عدالت باشد که اکنون قرار باشد سرمقاله نویس با صدور خطابه به مسئولین قوه ی قضائیه ی فاسد وآلوده وتأکید مضاعف بر خواند ن این توصیه نامه ، منتظر بود که واقعاً معجزه ای اتفاق افتد وکاری شود کارستان ویکشبه لاشخور بی عداالتی از آسمان غمزده ی ایرنان رخت بربندند وفرشته ی عدالت با ترازوی خودش وارد کاخ قوه ی قضائیه شود که رئیس انتصابی آن زمامی که آن را تحویل گرفته بود گفته بود که یک کاخ ویرانه ای را تحویل گرفته است وهمین سرمقاله نویس خودش در روند پرونده ی فراری دادن شهرام جزایری از زندان اوین خطاب به رئیس قوه ی قضائیه گفته بود که شما اگر توان بازسازی وا صلاح کاخ ویرانه شده را ندارید لطفاً بیش از این آن را ویرانه اش نسازید و در ادامه افزوده بود که حداقل خواست وانتظار مردم از دستگاه قضائیه این است که رئیس انتصابی آن استعفا دهد . حال چه معجزه ای افتاده است که سرمقاله نویس از این دستگاه توقع اعجاز و اجرای عدالت دارد خودش به همان پیگیری اهداف خاص باز می گردد که اشاره شد که هدف اصلی روضه خوانی کردن هموار کردن دفاع از رفسنجانی وخانو اده ی وی از سوی اقدام قوه ی قضائیه است . همچنین کنترل و محدود کردن افشاگری ها از جمله انتشار مقالات خانم فاطمه رجبی است که همسر غلامسحین الهام سخنگوی دولت وزیر دادگستری است که اخیراً رئیس مبارزه با قاچاق ومواد مخدر وفساد اجتماعی و اقتصادی نیز شده است . زیرا این پست تازگی ها از سوی پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد به وی واگذار شده است که پس از استعفای سردار محمد رضا نقدی انجام گرفته است . چونکه سردار پاسدار نقدی که پس از بستن خودش از این پست استعفا داده است.
هوشنگ – بهداد
چهارشنبه 13 تیرماه سال 1386
