نقد وبررسی "درگرگ و ميش نقد (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه 25 تیرماه سال - 86
"پاسخگوئی به 57 اساتید دانشگاه و منتقدان اقتصادی دولت"
معلوم نیست در نظامی که بیشترین دشمنی با دانشگاه فرهیخته ی روشنفکر ودانشگاهی ودانشجو دارد که علیه شان کودتای فرهنگی بنام انقلاب فرهنگی کرده است و سه سال دانشگاهه را به تعطیلی کشاند. همچنین ضدیت هیستریک با علم ودانش و ترقی وعدالت خواهی وآزادی بیان وتفکر واندیشه دارد و اکنون که یک دست شده است و دولتی مدعی امام زمانی تشکیل شده است که دو سال از عملکردش می گذرد به دلیل اینکه مسلح به استخاره کردن وتحجرگرائی و خرافات می باشد غیر از اندیشه وباور خود را بر نمی تابد. بنابراین اساتید دانشگاهها را به اتهام اندیشه های سکولار ولیبرال داشتن بازخرید وبازنشسته اخراج کرده است ویک مشت آخوندی متحجر حوزوی را رئیس انتصابی دانشگاهها کرده وفضای پادگانی در دانشگاهها حاکم نموده وقلم را خراطی و تفکر واندیشه را جراحی می کند او معیار ارزیابی مبارزه با روند لجام گسیخته ی گرانی وتورم و افزاش قیممت کالا ها ومسکن و همینطور قیمت گزاری کردنش وپاسخ نمایندگان مجلس خودی دادنش بر اساس عرضه ی میوه وگوجه بر بازار میوه فروشی میوه وعرضه ی گوجه فرنگی بقالی سر محله ی رئیس جمهور ش می باشد ومشاور اقتصادی همین رئیس بازهم قصاب سر محله اش هست ، چگونه این دولت می توند که پای بند به پاسخگو بدون منطقی واصولی وعلمی 57 اساتید منتقد اقتصادی باشد که بقول یادداشت روز نویس مدافع ومبلغ دولت، اینان وابسته به از گرایشات عدالت طلبی تا حامیان مدافعان اقتصاد بازار آزاد کاپییتالیستی می باشند که تازه ادعا شده است که برخی از اینان انتقاد کنندگان خود نیز از خاستگاه وميراث داران اقتصادي باقي مانده از دو دولت سازندگي و اصلاحات با برخي از « متوليان و مسئولان» اين ميراث در يك جبهه قرار گرفته اند که گفته شده است اینان به خاطر از دست دادن منافع ورانتخواری و پست ومقام خود در دولت های کارگزاران واصلاح طلبان می باشند که جزو امضاء کنندگان منتقد برنامه های اقتصادی دولت به خصوص پیرامون نرخ و سهمیه بندی بنزین قرار گرفته اند ونتیجه گیری شده است بنابراین انتقاد اینان چون سازنده ودلسوزانه وبه نفع مردم نمی باشد پس ارزش برخورد کردن وپاسخگوئی بر آن متصور نیست. زیرا که جایگاه اینان با منتقدان دلسوزومردم عادی فرق دارد زبرا اینکه از موضع جنگ ونزاع باندی وجناحی برخورد وانتقاد شده است که حالت انتقامی ودشمنی وتخریب دارد. یعنی اینکه جوابگوئی به منتقدین با اینگونه کلی گوئی کردن وفضا سازی نمودن سر وته اش بهم آورده شده است . البته که نمی بایست بیش از این برخورد وواکنش، توقع نوعی دیگری از نگرش و جوابگوئی به منتقدین داشت . زیرا که از اساس این رژیم بی برنامه در همه زمینه های خدمت رسانی و اقتصادی وبانکداری و حسابرسی ومالیاتی بوده است وبه جز سرکوبگری وایجاد ارعاب ووحشت خفقان در جامعه وغارتگری ودزدی که خیلی دقیق و با برنامه اجرا شده است، بقیه به روش کدخدا منشی دوران فئودالیته و قرون وسطائی وقبیله گرائی وشترچرانی پیگیری شده است که نقش اساسی ومحوری رئیس قبیله یا عشیره یا ولی فقیه است که فرامین واهداف از طریق صدور احکام حکومتی تعقیب می شود ومکمل وچاشنی آن تناقض وچند پهلوگوئی های مبهم ومتضاد ومداحی ونوحه گری های مشمئز کننده وتوصیه ونصحیت گونه ی عاقل اندر سفیه است که یادداشت روز نویس اینگونه به آن اعتراف کرده است:
." اما نقد مفيد و به دردخور، نقدي است كه هم منصفانه باشد و قوت و ضعف عملكردها را آن هم در «بستري تاريخي»- نه منتزع از متن و ميراث هاي تاريخي برجامانده- تبيين كند و هم الگو و مدل عملياتي مطلوب را ارائه كند. متأسفانه مشي امضا كنندگان نامه از اين دو عنصر تهي بود و عمدتاً بر تخطئه و ترديد تمركز داشت. همچنان كه با شواهد و قرائن بعدي به نظر مي رسد- در كنار دغدغه هاي دلسوزانه شماري از امضاكنندگان- طراحي هايي نيز وجود داشته تا به درگيري و انتقام كشي هاي انتخاباتي و سياسي از دولت، رنگ و بو و «گريم» «كارشناسي اقتصادي» داده شود تا تهاجم تبليغاتي باورپذيرتر و اقناعي تر باشد. آلوده شدن نقدهاي كارشناسي و تخصصي به اغراض ناسالم قدرت طلبانه، همواره آسيب بزرگ عرصه «نقد و اصلاح» بوده است و بايد تمهيداتي انديشيد كه در اين ميان «مصلحت ملت» و «حق نقادي صاحب نظران و اهل فن» قرباني غرض ورزي ها نشود"
. یادداشت روز نویس مدافع ومبلغ وپیشمرگه پاسدار احمدی نژاد ابتکار توجه کردن به انتقاد 57 اساتید دانشگاه از سوی رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد و بزار وجلسه ونشست 6 ساعته بر اینان داشتن را جزو شهامت وجرأت بی نظیر احمدی نژاد قلمداد کرده است که به عنوان برگ برنده علیه ی منتقدان ورقبا رو کرده وادعا کرده است که در دو دولت های گذشته مدعی توسعه ی اقتصادی و سیاسی سابقه ی چنین اقدامی مشابهت وجود نداشته است که البته به پیشواز واستقبال بحث کردن با صاحب نظرانی که منتقد می باشنذ بدون ریسک هم نبوده است که توصیف وتوضیح این ابتکار چنین است:
ا"بتكار رئيس جمهور و تيم اقتصادي وي در دعوت از 57 تن از منتقدان و گفت و شنيد صريح و صميمي با آنان، اقدامي است كه قطعاً نه در دولت توسعه سياسي و نه در دولت توسعه اقتصادي سابقه نداشته است. طبيعي است كه اين براي هر رئيس جمهور و دولتمردي ريسكي بزرگ است كه به استقبال منتقدان خويش برود، آنها را تحويل بگيرد و با همين گفت وگو به مواضع آنها پژواك و اهميت دهد. نام اين كار را جز شجاعت توأم با تواضع نمي توان گذاشت. شجاعت و جرئت دفاع از عملكردها در برابر نقدهاي جدي، و در عين حال احترام صاحب نظران هر چند كه برخي چهره هاي سياسي هم خود را در ميان آنها جا زده باشند. چنين ابتكاري كه با استقبال و شگفتي امضاكنندگان نامه مواجه شد، مي تواند به شفاف سازي و مرزبندي پيش گفته كمك كند و به موازات برداشتن فاصله ها و سوءتفاهم ها، اسباب اين را فراهم كند كه مسئولان وكارشناسان مستقيماً بدون تحريف ها، آگرانديسمان ها و مصادره هاي رسانه اي، با يكديگر تعامل و تعاطي افكار داشته باشند. نكته قابل استناد در اين باره اينكه برخي از سايت ها و روزنامه هاي نشاندار اساساً حاضر نشدند حتي يك خط از گزارش مبسوط ديدار 6 ساعته اقتصاددانان با رئيس جمهور را منتشر كنند در حالي كه پيش از آن با تيترها و گزارش ها چنين القا مي كردند كه نگارندگان نامه دولت را به مناظره و مبارزه طلبيده اند و دولت طفره مي رود."
بالاخره در پایان یادداشت روز نویس، ضمن متهم کردن منتقدین اقتصادی به حسادت که چرا برخی از اینان خودشان ناتوان و کم کار بوده اند ونمی توانند به بینند که دولت کنونی چه پر کار وفعال می باشد، بنابراین یادداشت روز نویس مچ گیر و پرونده ساز رویکرد حسادت آمیز این منتقدین اقتصادی را چنین بازتاب داده وبه نمایش گذاشته است:
"صرف نظر از نامه و ديدار اخير بايد متذكر اين حقيقت شد كه خاستگاه برخي انتقادها از دولت، «حسادت» است. تبيين اين نكته خود بحث دامنه دار و مفصلي را مي طلبد اما به اجمال بايد گفت برخي صاحب منصبان پيشين كه به اعتبار سياست بازي و كم كاري و فرصت سوزي، در پيشگاه افكار عمومي به بي كفايتي متهم شدند، اكنون از پركاري دولت ناراحتند نه كم كاري يا خطا و اشتباه آن. عملكرد دولت نهم حتماً جاي نقد و ارزيابي دارد اما دغدغه طيف اخير اين است كه دولت فعلي در اجرا و اتمام پروژه ها، از اهتمام و سرعت و شتاب فوق العاده اي برخوردار است كه از نگاه كنجكاو مردم هم دور نمانده است. طايفه سياسي ورشكسته مي بيند كه در تلقي مردم، دولت به نسبت گذشته به مراتب فعال تر، پركارتر و كم خرج تر شده است و طبيعي است كه چنين رويكردي حسادت برانگيز باشد مخصوصاً اينكه اگر قرار باشد اين عملكرد شتابان و فعال ملاك ارزيابي باشد، آن ديگران زير سؤال خواهند رفت. پس عقده اصلي و حرف ناگفته اين است كه بلند همتي دولت، كوته نظري و كوته قامتي برخي از مديريت هاي پيشين را به رخ مي كشد پس دولت فعلي بايد ترمز را بكشد و قد خويش كوتاه كند تا آنها زير سؤال نروند!"
خلاصه در خاتمه معلوم نیست که چرا پس از فضای توصیف شده ی گرگ ومیش وبازتاب دادن اینهمه جنگ ودعوا ونامه پراکنی و نشست 6 ساعته برگزار کردن وبه آن افتخار کردن وبالیدن ، چرا هیچگونه رهنمود و یا راه حلی این وسط پس از مطرح کردن دلایل نظرات انتقادی منتقدین اقتصادی اساتید دانشگاهها به دولت و ترتیب دادن آن نشست 6 ساعته کذائی با پاسدار رئیس جمهور با اینان ارادائه نشده است که بالاخره در حد تئوری ونظر دانسته شود که چگونه قرار است در آینده این پیشنهادات تبدیل به ماده شود. یعنی اینکه مجموعه نظرات منتقدین وموافقین چه موقع قرار است که تبدیل به تهیه ی نان شود وبر توی سفره های خالی محرومان منتظرنان برده شود ویا اینکه منجر به رهنمود وراهکاری گردد که موجب کنترل تورم وگرانی ومهار افزایش قیمت ها و مسکن واجاره خانه هادرجامعه گردد و سبب کاهش شکاف طبقاتی میان غنی وتهی دستان شود و فقر وبیکاری را از جامعه نه نابود که لااقل کاهش دهد
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 25 تیرماه سال - 86
"پاسخگوئی به 57 اساتید دانشگاه و منتقدان اقتصادی دولت"
معلوم نیست در نظامی که بیشترین دشمنی با دانشگاه فرهیخته ی روشنفکر ودانشگاهی ودانشجو دارد که علیه شان کودتای فرهنگی بنام انقلاب فرهنگی کرده است و سه سال دانشگاهه را به تعطیلی کشاند. همچنین ضدیت هیستریک با علم ودانش و ترقی وعدالت خواهی وآزادی بیان وتفکر واندیشه دارد و اکنون که یک دست شده است و دولتی مدعی امام زمانی تشکیل شده است که دو سال از عملکردش می گذرد به دلیل اینکه مسلح به استخاره کردن وتحجرگرائی و خرافات می باشد غیر از اندیشه وباور خود را بر نمی تابد. بنابراین اساتید دانشگاهها را به اتهام اندیشه های سکولار ولیبرال داشتن بازخرید وبازنشسته اخراج کرده است ویک مشت آخوندی متحجر حوزوی را رئیس انتصابی دانشگاهها کرده وفضای پادگانی در دانشگاهها حاکم نموده وقلم را خراطی و تفکر واندیشه را جراحی می کند او معیار ارزیابی مبارزه با روند لجام گسیخته ی گرانی وتورم و افزاش قیممت کالا ها ومسکن و همینطور قیمت گزاری کردنش وپاسخ نمایندگان مجلس خودی دادنش بر اساس عرضه ی میوه وگوجه بر بازار میوه فروشی میوه وعرضه ی گوجه فرنگی بقالی سر محله ی رئیس جمهور ش می باشد ومشاور اقتصادی همین رئیس بازهم قصاب سر محله اش هست ، چگونه این دولت می توند که پای بند به پاسخگو بدون منطقی واصولی وعلمی 57 اساتید منتقد اقتصادی باشد که بقول یادداشت روز نویس مدافع ومبلغ دولت، اینان وابسته به از گرایشات عدالت طلبی تا حامیان مدافعان اقتصاد بازار آزاد کاپییتالیستی می باشند که تازه ادعا شده است که برخی از اینان انتقاد کنندگان خود نیز از خاستگاه وميراث داران اقتصادي باقي مانده از دو دولت سازندگي و اصلاحات با برخي از « متوليان و مسئولان» اين ميراث در يك جبهه قرار گرفته اند که گفته شده است اینان به خاطر از دست دادن منافع ورانتخواری و پست ومقام خود در دولت های کارگزاران واصلاح طلبان می باشند که جزو امضاء کنندگان منتقد برنامه های اقتصادی دولت به خصوص پیرامون نرخ و سهمیه بندی بنزین قرار گرفته اند ونتیجه گیری شده است بنابراین انتقاد اینان چون سازنده ودلسوزانه وبه نفع مردم نمی باشد پس ارزش برخورد کردن وپاسخگوئی بر آن متصور نیست. زیرا که جایگاه اینان با منتقدان دلسوزومردم عادی فرق دارد زبرا اینکه از موضع جنگ ونزاع باندی وجناحی برخورد وانتقاد شده است که حالت انتقامی ودشمنی وتخریب دارد. یعنی اینکه جوابگوئی به منتقدین با اینگونه کلی گوئی کردن وفضا سازی نمودن سر وته اش بهم آورده شده است . البته که نمی بایست بیش از این برخورد وواکنش، توقع نوعی دیگری از نگرش و جوابگوئی به منتقدین داشت . زیرا که از اساس این رژیم بی برنامه در همه زمینه های خدمت رسانی و اقتصادی وبانکداری و حسابرسی ومالیاتی بوده است وبه جز سرکوبگری وایجاد ارعاب ووحشت خفقان در جامعه وغارتگری ودزدی که خیلی دقیق و با برنامه اجرا شده است، بقیه به روش کدخدا منشی دوران فئودالیته و قرون وسطائی وقبیله گرائی وشترچرانی پیگیری شده است که نقش اساسی ومحوری رئیس قبیله یا عشیره یا ولی فقیه است که فرامین واهداف از طریق صدور احکام حکومتی تعقیب می شود ومکمل وچاشنی آن تناقض وچند پهلوگوئی های مبهم ومتضاد ومداحی ونوحه گری های مشمئز کننده وتوصیه ونصحیت گونه ی عاقل اندر سفیه است که یادداشت روز نویس اینگونه به آن اعتراف کرده است:
." اما نقد مفيد و به دردخور، نقدي است كه هم منصفانه باشد و قوت و ضعف عملكردها را آن هم در «بستري تاريخي»- نه منتزع از متن و ميراث هاي تاريخي برجامانده- تبيين كند و هم الگو و مدل عملياتي مطلوب را ارائه كند. متأسفانه مشي امضا كنندگان نامه از اين دو عنصر تهي بود و عمدتاً بر تخطئه و ترديد تمركز داشت. همچنان كه با شواهد و قرائن بعدي به نظر مي رسد- در كنار دغدغه هاي دلسوزانه شماري از امضاكنندگان- طراحي هايي نيز وجود داشته تا به درگيري و انتقام كشي هاي انتخاباتي و سياسي از دولت، رنگ و بو و «گريم» «كارشناسي اقتصادي» داده شود تا تهاجم تبليغاتي باورپذيرتر و اقناعي تر باشد. آلوده شدن نقدهاي كارشناسي و تخصصي به اغراض ناسالم قدرت طلبانه، همواره آسيب بزرگ عرصه «نقد و اصلاح» بوده است و بايد تمهيداتي انديشيد كه در اين ميان «مصلحت ملت» و «حق نقادي صاحب نظران و اهل فن» قرباني غرض ورزي ها نشود"
. یادداشت روز نویس مدافع ومبلغ وپیشمرگه پاسدار احمدی نژاد ابتکار توجه کردن به انتقاد 57 اساتید دانشگاه از سوی رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد و بزار وجلسه ونشست 6 ساعته بر اینان داشتن را جزو شهامت وجرأت بی نظیر احمدی نژاد قلمداد کرده است که به عنوان برگ برنده علیه ی منتقدان ورقبا رو کرده وادعا کرده است که در دو دولت های گذشته مدعی توسعه ی اقتصادی و سیاسی سابقه ی چنین اقدامی مشابهت وجود نداشته است که البته به پیشواز واستقبال بحث کردن با صاحب نظرانی که منتقد می باشنذ بدون ریسک هم نبوده است که توصیف وتوضیح این ابتکار چنین است:
ا"بتكار رئيس جمهور و تيم اقتصادي وي در دعوت از 57 تن از منتقدان و گفت و شنيد صريح و صميمي با آنان، اقدامي است كه قطعاً نه در دولت توسعه سياسي و نه در دولت توسعه اقتصادي سابقه نداشته است. طبيعي است كه اين براي هر رئيس جمهور و دولتمردي ريسكي بزرگ است كه به استقبال منتقدان خويش برود، آنها را تحويل بگيرد و با همين گفت وگو به مواضع آنها پژواك و اهميت دهد. نام اين كار را جز شجاعت توأم با تواضع نمي توان گذاشت. شجاعت و جرئت دفاع از عملكردها در برابر نقدهاي جدي، و در عين حال احترام صاحب نظران هر چند كه برخي چهره هاي سياسي هم خود را در ميان آنها جا زده باشند. چنين ابتكاري كه با استقبال و شگفتي امضاكنندگان نامه مواجه شد، مي تواند به شفاف سازي و مرزبندي پيش گفته كمك كند و به موازات برداشتن فاصله ها و سوءتفاهم ها، اسباب اين را فراهم كند كه مسئولان وكارشناسان مستقيماً بدون تحريف ها، آگرانديسمان ها و مصادره هاي رسانه اي، با يكديگر تعامل و تعاطي افكار داشته باشند. نكته قابل استناد در اين باره اينكه برخي از سايت ها و روزنامه هاي نشاندار اساساً حاضر نشدند حتي يك خط از گزارش مبسوط ديدار 6 ساعته اقتصاددانان با رئيس جمهور را منتشر كنند در حالي كه پيش از آن با تيترها و گزارش ها چنين القا مي كردند كه نگارندگان نامه دولت را به مناظره و مبارزه طلبيده اند و دولت طفره مي رود."
بالاخره در پایان یادداشت روز نویس، ضمن متهم کردن منتقدین اقتصادی به حسادت که چرا برخی از اینان خودشان ناتوان و کم کار بوده اند ونمی توانند به بینند که دولت کنونی چه پر کار وفعال می باشد، بنابراین یادداشت روز نویس مچ گیر و پرونده ساز رویکرد حسادت آمیز این منتقدین اقتصادی را چنین بازتاب داده وبه نمایش گذاشته است:
"صرف نظر از نامه و ديدار اخير بايد متذكر اين حقيقت شد كه خاستگاه برخي انتقادها از دولت، «حسادت» است. تبيين اين نكته خود بحث دامنه دار و مفصلي را مي طلبد اما به اجمال بايد گفت برخي صاحب منصبان پيشين كه به اعتبار سياست بازي و كم كاري و فرصت سوزي، در پيشگاه افكار عمومي به بي كفايتي متهم شدند، اكنون از پركاري دولت ناراحتند نه كم كاري يا خطا و اشتباه آن. عملكرد دولت نهم حتماً جاي نقد و ارزيابي دارد اما دغدغه طيف اخير اين است كه دولت فعلي در اجرا و اتمام پروژه ها، از اهتمام و سرعت و شتاب فوق العاده اي برخوردار است كه از نگاه كنجكاو مردم هم دور نمانده است. طايفه سياسي ورشكسته مي بيند كه در تلقي مردم، دولت به نسبت گذشته به مراتب فعال تر، پركارتر و كم خرج تر شده است و طبيعي است كه چنين رويكردي حسادت برانگيز باشد مخصوصاً اينكه اگر قرار باشد اين عملكرد شتابان و فعال ملاك ارزيابي باشد، آن ديگران زير سؤال خواهند رفت. پس عقده اصلي و حرف ناگفته اين است كه بلند همتي دولت، كوته نظري و كوته قامتي برخي از مديريت هاي پيشين را به رخ مي كشد پس دولت فعلي بايد ترمز را بكشد و قد خويش كوتاه كند تا آنها زير سؤال نروند!"
خلاصه در خاتمه معلوم نیست که چرا پس از فضای توصیف شده ی گرگ ومیش وبازتاب دادن اینهمه جنگ ودعوا ونامه پراکنی و نشست 6 ساعته برگزار کردن وبه آن افتخار کردن وبالیدن ، چرا هیچگونه رهنمود و یا راه حلی این وسط پس از مطرح کردن دلایل نظرات انتقادی منتقدین اقتصادی اساتید دانشگاهها به دولت و ترتیب دادن آن نشست 6 ساعته کذائی با پاسدار رئیس جمهور با اینان ارادائه نشده است که بالاخره در حد تئوری ونظر دانسته شود که چگونه قرار است در آینده این پیشنهادات تبدیل به ماده شود. یعنی اینکه مجموعه نظرات منتقدین وموافقین چه موقع قرار است که تبدیل به تهیه ی نان شود وبر توی سفره های خالی محرومان منتظرنان برده شود ویا اینکه منجر به رهنمود وراهکاری گردد که موجب کنترل تورم وگرانی ومهار افزایش قیمت ها و مسکن واجاره خانه هادرجامعه گردد و سبب کاهش شکاف طبقاتی میان غنی وتهی دستان شود و فقر وبیکاری را از جامعه نه نابود که لااقل کاهش دهد
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 25 تیرماه سال - 86