اشاره ای مختصر با چند سئوال پیرامون موج دارزدن های اخیر در جامعه
آیااینگونه صحنه دار زدن ها ، نشانه ی قدرت است ؟ ! درکدامین کشورهای جهان روزانه شاهد چنین صحنه هائی وجود دارد یا مخابره می شود که بیش از 28 سال است در ایران هرروز از اینگونه ها صحنه ها ی دار زدن یا اعدام ها بطور علنی و تصویری یا خبری گزارش وبازتاب داده می شود؟ پرسش است که مردم ایران برای چه علیه ی سیستم گذشته مبارزه و انقلاب کردند؟ آیا زمانی که خمینی پس از 15 سال تبعید ، بی احساس وارد ایران شد. بطور شفاف گفت که ایران را می خواهد به زندان بزرگ تبدیل کند و گورستان را آباد نماید وبساط دار و شکنجه واعدام برقرار نماید ویانه قول حکومت مستضعفان وپابرهنگان به مردم ایران را داد؟ آیا پیام ومفهوم واقعی وعده های خمینی از اینگونه صحنه ها بود که به زبان عوامفریبی زیر پرده ی دین بیان شده بود که برای مردم ایران به خصوص محرومان وتهی دستان در آن موقع، قابل درک و فهم نبود؟ اکنون چه کسانی حاکمند وچه می کنند؟ مواد مخدر چگونه وارد کشور می شود وتوزیع می گردد؟ چگونه است که آزادانه نه اینکه در جامعه توزیع می شود، بلکه به درون سلول های زندان ها نیز برده می شود؟ عامل اصلی مافیای وارد کننده وتوزیع کننده ی مواد مخدر کسیتند وچه رابطه ای با نهادهای سرکوبگری همچون سپاه پاسداران ونیروی انتظامی وبیت رهبری دارند؟ نهاد فاشیستی سپاه پاسداران صاحب چند هزار اسکله های بدون مجوز در بنادر جنوب کشور می باشد واینان بطور 24 ساعته مشغول تخلیه غیرقانونی چه نوع کالای قاچاق می باشند؟ اگر اعتیاد جرم است خب چرا ولی فقیه در بیت رهبری همچون سایر آخوندهای حکومتی حامی خود در سنگر منقل و آتش ودود می باشد که تصور نمی رود دیگر کسی این موضوع را در ایران نداند؟ زمینه ی گرایش مواد مخدر در جامعه چیست؟ چرا همه ی قربانیان وآلوده شدگان به مواد مخدر از محروم ترین وفرودستان قشر جامعه می باشند؟ ضریب بیکاری و شکاف طبقاتی و فقر در جامعه چگونه است وچه رابطه ای میان این معادله با رشد روز افزون وحشتناک مواد مخدر در جامعه وجود دارد ؟ چه کسانی از آلوده شدن جوانان به مواد مخدر سود سرشار ونجومی می برند یا در حقیقت این سود باد آورده به کیسه ی گشاد کدام باندهای مافیائی جناینکار ریخته می شود و متقابلاً ضرر و زیان وخسارات جانی ومادی را کدامین قشر در جامعه می پردازد؟ سهم دولتمردان رژیم تروریستی آخوندی در این زمینه چیست؟ یعنی اینکه بساط دار و شکنجه وزندان واعدام چه نقش کلیدی ومحوری در ایجاد ارعاب ووحشت در جامعه و بقای این رژیم جهل وجنگ وجنون و جنایت وخیانت وخرافه وتحجر وغارتگری آخوندی داشته است؟ چرا فعال ترین نهاد این رژیم تروریستی آخوندی در 28 سال گذشته فقط قوه ی قضائیه بوده است که همیشه در رأس آن یک آخوند متحجر و دزد ومدافع وپشتیبان کلان دزدان بوده است تا که نظارت کامل بر صدور چنین احکام ضد بشری داشته باشد که قضات آن وظیفه ی اجرای اعدام ودار زدن و قطع اندام وسنگسار کردن ها در سراسر ایران را بر عهده داشته اند ؟
چرا رژیم تروریستی وبربرمنش و ضد بشری آخوندی همه رتبه دار فرار مغز ها در جهانست وهم مهمتراینکه دارای مقام اولی نقض حقوق بشر در دنیاست؟ عجیب است که کسی حکم وخبر مرگ اعدام 16 نفر قربانی رژیم ضد بشری وتروریستی آخوندی را بیان کرده است که خودش معروف به قصاب مطبوعات است وپرونده ی جنایت علیه ی بشریت دارد. زیرا که در مقام قاضی هم بازجوئی وهم شکنجه گری وهم مرتکب قتل شده است وهم پرونده را مخدومه اعلام کرده است. یعنی خانم زهرا کاظمی خبر نگار و عکاس ایرانی تبعه ی کانادا در زندان اوین را با دم پائی به قتل رسانده است. آری بازهم سئوال است که چگونه است در رژیمی که شیادانه ادعای مردمی بودن می کند وبدتر اینکه مدعی مبارزه با قاچاق و مواد مخدر و قاچاق واعتیاد دارد تا حال یکی یافت نشده است که بطور ریشه ای تحقیق کند که ریشه ی اصلی علت گرایش به مواد مخدر در جامعه چیست وراه حل اساسی برای آن ارائه دهد اگر واقعاً خود حکومت دست اندر کار این جنایت نمی باشد، چونکه منافع چند جانبه دارد؟ مضحک وتراتژدیک تر اینکه این چگونه مبارزه کردنی می باشد که در28 سال گذشته انجام شده است ولی شاهد می باشیم که روز بروز بر دامنه ی اعتیاد ورشد روز افزون آمار معتادین در جامعه افزوده شده است ؟ ایکاش جنایات رژیم ضدبشری و تروریستی آخوندی فقط در بخش قربانیان مواد مخدر خلاصه می شد. ولی مگر پرونده ی جنایت آمیز سران این رژیم ضد بشری آنچنان نیست که اعدام بیش از120 هزار زندانی سیاسی را مرتکب شده اند که یک قلم آن مربوط به تابستان خونین سال 67 می باشد که خمینی به دلیل سرکشی جام زهر جنگ ضد ملی و میهنی 8 ساله ی ایران وعراق فرمان قتل عام زندانیان سیاسی در سراسر زندان های ایران را داد که یک سند زنده و معتبر وانکار ناپذیر جنایت علیه ی بشریت است که بالاخره روزی باید این پرونده در مجامع حقوقی جهانی دنبال و اقدام مجازات برای مجرمانش کند. .
از سوی دیگرپدیده ی دختران فراری از خانه ها وکودکان وزنان خیابانی محصول کدام شرایط وحکومتی در ایران می باشد که یک قلم قربانیان این قشر در مشهد بود که یک بسیجی به نام سعید حنائی با حمایت وپشتیبانی نیروی انتظامی و دستگاه قضائی مشهد توانسته بود 19 زنان نگون بخت خیابانی را با روسری های خودشان خفه کند. سپس الگوی اینگونه جنایت در مورد زنان و زوج جوان در کرمان با فتوای آخوند متحجر انگلیسی مصباح یزدی از سوی بسیجیان تعقیب واجرا شد که اخیراً پرونده ی این قاتلان نیز بسته شده است.
بنابراین دیگر توی کت کسی می رود تاکه فریب به خورد و نداند پس از یک دست شدن رژیم و وارد قدرت اجرائی شدن سپاه پاسداران و کترل تأسیسات هسته ای و قدرت گیری ارتجاعی ترین جناح وباندهای مافیائی رژیم ترریستی آخوندی که پاسدار غلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد رئیس جمهور شده چگونه عوامفریبانه قول بردن نان بر توی سفره ای خالی محرومان داده بود ومی خواست برای جوانان شغل ومسکن ایجاد کند تاکه بتواند ازدواج کنند. و گفته بود که می خواهد مبارزه با مفسدین اقتصادی کند. اما چون دروغ گفته بود و قادر به اجرای وعده های داده شده نیست . پس از یک سو رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت ها را به محرومین تحمیل کرد. از سوی دیگر رشد بیکاری وفقر در جامعه را نیز افزایش داد. به موازات آن ضریب نارضایتی ها در جامعه بالا گرفت. برای کنترل جامعه ، ابتدا دانشگاه ها تبدیل به پادگان شد. سپس به موازی جمع آوری آنتن های ماهواره ای از بالای بام خانه ها سانسور کامل بر مطبوعات نحادینه شد . آنگاه طرح ضد امنیت ملی نیروی انتظامی به اجرا در آمد تا به عنوان مبارزه با بی حجابی و فرهنگ فاسد اجتماعی وجوانان اراذل و اووباش خوانده شده ، بتوان خفقان و وترس ووحشت در جامعه را فراگیر نمود البته چون طرح سهمیه بندی بنزین در پیش بود می بایست که از قبل در برابر هرگونه واکنش در حالت آماده باش بود. ولی چون نگرانی بر طرف نشده بود چندبار تاریخ وزمان اجرای اعلام آن به تأخیر افتاد. اما به محض اینکه تاریخ و روز دقیق وقطعی اجرای آن مشخص واعلام شد. آنچنان واکنش قهر آمیز غیر مترقبه ای از سوی مردم معترض نشان داده شد و سریع جایگاه های بنزین در سراسر ایران به آتش کشانده شد که هیچ راهی برای برنامه ریزان و مسئولان سراسیمه شده و جنایتکاران حاکم باقی نگذاشت تاکه برای تلافی کردن وخارج نشدن کنترل جامعه در حال انفجار، در یک اقدام مشترک نیروی انتظامی و قوه ی قضائیه ومجلس دست به اقدام صدور احکام اعدام ارذل و اوباش بزنند که اکنون شاهد اینگونه صحنه های جنایتکارانه قربانیان همین رژیم تروریستی می باشیم. اما در پایان خطاب به حامیان فرصت و منفعت وطنی این رژیم ضدبشری و غرب اهل پیگیری سیاست کثیف خائنانه ی مذاکره ومماشات و بالاخره مدافعان وفعالان حقوق بشری می باشد که اکنون دیگر چه پاسخی در برابر این جنایت وقربانیان مضاعف رژیم تروریستی بربرمنش جنگ وجهل وجنایت وخیانت وخرافه ی آخوندی دارند؟
هوشگ - بهداد
روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 1 مردادماه سال 1386
و16نفر از اراذل و اوباش مشهور تهران اعدام شدند
12 نفر از متجاوزان به نواميس مردم ـ آدم ربايان و سوداگران مرگ سحرگاه ديروز به دار مجازات آويخته شدند و 4 تن ديگر هفته گذشته اعدام شدند. دادستان عمومي و انقلاب تهران در مصاحبه با واحد مركزي خبر اعلام كرد : پس از طي مراحل دادرسي و محكوميت اين مجرمان به اعدام احكام قضايي آنان سحرگاه ديروز اجرا شد. سعيد مرتضوي گفت : آدم رباييهاي متعدد دهها تجاوز به نواميس مردم ـ آسيب رساندن و زخمي كردن دهها نفر در هنگام ايجاد شرارت و ناامني براي مردم ـ تجارت و خريد و فروش صدها كيلو مواد مخدر از جمله هرويين و معتاد كردن هزاران نفر از جوانان از موارد اتهامي اين مجرمان است . دادستان عمومي و انقلاب تهران گفت : 4 نفر از سوداگران مرگ نيز هفته گذشته پس از طي مراحل قانوني و قطعيت يافتن حكم اعدام به دار مجازات آويخته شدند. مرتضوي همچنين اعلام كرد : پرونده 17 نفر ديگر از اعضاي « باندهاي آدم ربايي ـ تجاوز به نواميس مردم و تجارت مواد مخدر » تكميل و براي آنان اعدام درخواست شده و پرونده هايشان هم اكنون براي صدور راي نهائي در اختيار دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفته است . جرائم متجاوزان به نواميس دادستان عمومي و انقلاب تهران در اطلاعيه اي اسامي متجاوزان به نواميس سوداگران مرگ و تجارت كنندگان مواد مخدر را كه سحرگاه ديروز به دار مجازات آويخته شدند اعلام كرد. حسين روح زاده به دليل ارتكاب جرايمي مانند : چندين بار آدم ربايي چندين بار تجاوز به نواميس زورگيري سرقت ايراد ضرب و جرح عمدي شرارت هاي متعدد و سلب امنيت و آسايش عمومي . ابوالفضل صادقي به دليل ارتكاب جرايمي مانند : چندين بار آدم ربايي چندين بار تجاوز به نواميس زورگيري سرقت ايراد ضرب و جرح عمدي شرارت هاي متعدد و سلب امنيت و آسايش عمومي . ابراهيم اسكندري به دليل ارتكاب جرايمي مانند : شركت در سرقت مسلحانه بانك قتل عمد با سلاح گرم معاونت در سرقت و مخفي كردن اموال مسروقه . سيامك دوستي به دليل ارتكاب جرايمي مانند فروش 43 كيلو و 200 گرم ترياك و حشيش و حمل 3 كيلو و 900 گرم هروئين و 3 كيلو ترياك بهمراه شرارت متعدد. غلامحسين شاداب به دليل حمل و نگهداري 3 كيلو و 270 گرم هروئين . فاضل رمضاني به دليل ارتكاب جرايمي مانند محاربه (شرارت ) سلب امنيت و آسايش عمومي و ايجاد رعب و وحشت از طريق تهديد و سرقت هاي مسلحانه اخاذي به آتش كشيدن منازل افراد چندين بار تجاوز به نواميس مردم و تمرد در مقابل ماموران و تيراندازي به آنان خريد و فروش سلاح . حاجت مراد محمدي به دليل ارتكاب جرايمي مانند محاربه (شرارت ) سلب امنيت و آسايش عمومي و ايجاد رعب و وحشت از طريق تهديد و سرقت هاي مسلحانه اخاذي به آتش كشيدن منازل افراد چندين بار تجاوز به نواميس مردم و تمرد در مقابل ماموران و تيراندازي به آنان خريد و فروش سلاح . بابك دوست حسيني به دليل ارتكاب جرايمي مانند خريد و فروش 300 كيلوگرم ترياك و مشاركت در حمل و نگهداري 233 كيلوگرم ترياك مشاركت در تهيه و نگهداري 9 كيلو و 600 گرم هروئين مشاركت در خريد و نگهداري 254 كيلو ترياك و نگهداري اسلحه و مهمات . سرور ساراني به دليل تهيه 62 كيلوگرم هروئين و فروش 12 كيلوگرم هروئين بهمراه شرارت . اكبر زهين مبرهن به دليل مشاركت و در معرض فروش قراردادن 12 كيلو گرم هروئين و شرارت . رسول امين زاده به دليل حمل و نگهداري 270 گرم هروئين و 4 كيلوگرم ترياك و شرارت . حميدالله توتازهي به دليل نگهداري سلاح گرم و حمل و نگهداري 350 كيلوگرم ترياك و ايجاد شرارت