تاریخ نگاری به شیوه ی بازجوئی وتحریف شده در ورق پاره ی پاسدار حسین شریعتمداری
قسمت چهارم
قسمت چهارم سانسورواقعيت هاي انقلاب رهايي از تو هم به قلم عضو سابق سازمان مجاهدين خلق در ستون پاورقی ورق پاره ی کیهان پاسدار حسین شریعتمداری بازتاب داده شده است چقدر این خاطره نویسی، شبیه بازگوئی دوران مبارزاتی پاسدار سبزعلی رضائی می باشد که به تاریخ 12 در سایت خصوصی خودش بازتاب داده شده است . چون این سبزوار هم در بازگوئی خاطرات خودش اشاره کرده بود که هوادار مجاهدین بوده است وچون از طریق عضو مجاهدی که در سال 53 در رابطه بوده متوجه شده بود وسپس در درگیری با ساواک شهید می شود. سبزعلی آن موقع فهمیده بود که سازمان مجاهدین منحرف شده واین مجبور می شود که بقول خودش اولین انشعاب در زندکی خودش از مجاهدین را بزند وبه منصورون به پیوندد که این فتوکپی اش نیز خاطره نویسی مشابه کرده واز منصورون نیز نام برده است وطلبکار شده است که مطبوعات زمان شاه وقبل از انقلاب زمانیکه از مجاهدین وفدائیان می نوشتند اما چیزی از این منصورون وسایر مدعیان مشابه ی وآخوندها نمی نوشتند .البته فراموش کرده است که قبلاً اتهام زده بود به این مطبوعات وابسته به سیستم گذشته بودند ودر بستر جنگ زرگری برخی مطالب برای بزرگ کردن برخی از سازمان سیاسی را بازتاب می دادند و اساساً آخوندهای حلقه زده پیرامون خمینی ، چون همه سوپر انقلابی ومستقل بودند مظلوم واقع شده بودند ومجاهدین هم تلاش کرده بود که کودتا کند وقدرت را بطور کامل برای خودش قبضه کند. ولی معجزه شد وهه چیز وارونه شد. تازه این روایتگر دانش آموز آن مقطع تاریخی که هوادار مجاهدین بوده است. نه اینکه دسترسی به آرشیوئی دارد که شامل کلیه اطلاعیه ها ونشریات ومصاحبه ها وسنخنرانی های مجاهدین می شود، بلکه اکنون رو کرده است که ای بابا آرشیو این بروی دست آرشیو طبقه بندی شده وزارت اطلاعات ومرکز بایاگا نی اسناد ملی زده است .زیرا که ایشان دسترسی به منابعی در مورد سایر سازمان ها وقلم زمان آن موقع نیز دارد که چه موقع وچه مطلبی در کدام روزنامه بازتاب داده اند ؟ البته چون نامی از هوشنگ اسدی برده است که خود حزب توده هم اعتراف کرده بود نفوذی در ساواک در زمان شاه بوده است وپس از دستگیری ایشان پس از انقلاب همین سیاست را نیز با ساواما اجرا وادامه داده است و در ضمیمه نیز به آن اشاره کرده است ولی نگفته که رابطه ی وی با پاسدار حسین شریعتمداری وباند محفلی سعید امامی چگونه بوده است. اما ناخواسته سر نخ چگونگی دسترسی ایشان به اطلاعات یا آرشیو اطلاعاتی این روایت گر بیطرف تاریخی را داده است که کجاست وپا چرا در پاورقی ورق پاره ی کیهان سر در آورده است؟! به همین دلیل حق دارد که بنابر دسترسی به آرشیو روزنامه ی کیهان که مدیر مسئول کنونی اش سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری می باشد اینگونه فاکت اعتراضی البته افشاگرایانه رو کند که با وجود اینکه مجاهدین هیچگونه تشکیلاتی در بیرون از زندان در سال 54 و55 که این دانش آموز بوده نداشته ولی اخبار مربوط به اینان در برخی از مطبوعات بازتاب داده می شده است :
" اما در ميان خيل خبرها و گزارش ها، تقريباً هيچ گونه خبر يا گزارش از شهيدان روحاني نهضت نظير آيت الله سعيدي، حسين غفاري، سيدحسن مدرس و مبارزان مسلماني نظير محمد بخارايي به چشم نمي خورد. همچنين مقاله و يا مطلبي درباره گروهها و انقلابيون مسلمان نظير حزب ملل اسلامي، مؤتلفه اسلامي، منصورون، توحيدي صف و ابوذر كه پيرو خط امام خميني(ره) بودند و در آن زمان نبض و محور اساسي مبارزه و نهضت را در دست داشتند و در صف مقدم انقلاب با كمترين تبليغ و شعار و بيانيه و اعلاميه و سخنراني و مصاحبه، فداكاري و جانبازي مي كردند، به چشم نمي خورد. اين در حالي بود كه بنا به اعتراف و نوشته ها و گفته هاي سران و اعضاي گروههاي ذكر شده و همچنين اسناد مختلف، در آن زمان سازمان مجاهدين خلق هيچ سازماندهي و تشكلي در بيرون از زندان نداشت و هرچه بود، عمدتاً در درگيري هاي دروني و بيروني اين سازمان طي سال هاي 54 و 55 نابود شده بود (پس از خلاصي مسعود رجوي و موسي خياباني در 29 ديماه 1357 از زندان، حتي تا روز 22 بهمن، اطلاعيه هاي مجاهدين خلق، نه با عنوان سازمان، بلكه با امضاي رجوي و خياباني انتشار مي يافت!). از سازمان چريك هاي فدايي خلق هم پس از ضربه سهمگين تيرماه سال 1355 كه مركزيت آن را به طور كامل نابود ساخت، چيزي باقي نمانده بود و حزب توده ايران هم كه ساليان درازي بود فقط از خارج كشور پيغام و پسغام مي داد."
اما روایتگر بیطرف در زیرنویس یادداشت ی خاطره انگیز خود در مورد هوشنگ اسدی گزارشی کوتاه ضمیمه کرده است که به نظر می رسد از مقاله ی افشاگرایانه ی ایرج مصدقی در سایت دیدگاه کپی شده باشد ه چنین است:
"- هوشنگ اسدي از اعضاي پرسنلي ساواك بود. وي قبل از انقلاب در شوراي سردبيري روزنامه كيهان اشتغال داشت و در روزهاي اوج انقلاب از گردانندگان اين روزنامه بود. در روزهاي آغازين بعد از انقلاب وي به دليل افشاي همكاري با ساواك پاكسازي شد. وي با دستگيري سران حزب توده در سال 61 دستگير شد و بعد از آزادي در اوايل دهه 70 سردبيري نشريه سينمايي «گزارش فيلم» را با نام مستعار «بهار ايراني» برعهده گرفت. پس از توقيف اين نشريه در سال 80، به دنبال چاپ نشريه اي ديگر بود كه به دليل برخي تخلفات، تحت تعقيب دستگاه قضايي قرار گرفت ولي به همراه همسرش «فاطمه اميري» معروف به نوشابه به خارج از كشور گريخت و اينك در يكي از وب سايت هاي خارج كشور به نام «روز» كه متعلق به فرح كريمي نماينده ايراني الاصل پارلمان هلند است، فعاليت مي كند."
اما در بخش دیگر ضمیمه ی ین بخش بازوئی خاطره ی سرباز گمنام امام زمانی در مازیار بهروز وکتاب شورشیان آرمانخواه می باشد که اگر نویسنده و کتاب همانی باشد که چد سال پیش در آمریکا منتشر وسپس درا یران برگردان ومنتشر شده است. می شود گفت که کپی وعکسبرگردان شیوه ی دیگرش را مسعود بنی صدر به نام شورشی علیه ی مجاهدین اجرا کرده است که ابتدا این کتاب در لبنان منتشر شد. آنگاه یکسال قبل از آفتابی شدنش، تبلیغ آن را همین روزنامه ی کیهان حسین شریعتمداری شروع کرد . سپس سایت های مزدوران بد نام وزارت اطلاعات تبلیغ کردنش را شروع کردند. علی شمس هم در خبرگاه خود آن را رله کرد. اکنون نیز از سوی انجمن نجات وابسته به وزارت بد نام اطلاعات از داخل ایران بطور مجانی به آدرس هواداران در برون مرز جزوه هی این کتاب پست می شود . در مجموع می توان نتیجه گرفت که این خاطره نویس جدا شده از مجاهدین چقدر مستقل وبیطرف ولی با دسترسی به امکانات وآرشیو گسترده ای مجهز و مسلح می باشد؟ !
"مازيار بهروز در كتاب «شورشيان آرمانخواه» مي نويسد: «. . . نشريه اي به نام نويد. . . ظاهراً تنها شاخه فعال حزب توده در داخل كشور در سال هاي 57-1355 بود. . . » در واقع در سال هاي پس از كودتاي 28 مرداد 1332، عموم اعضاي حزب توده در شوروي سابق و يا آلمان شرقي زندگي مي كردند و هيچ تأثيري در روند تحولات سياسي داخل كشور نداشتند."
ناگفته نماند که این روزها عجیب مسئولیت پاسدار حسین شریعتمداری در ورق پاره ی کیهان علیه ی مجاهدین گسترده وزیاد شده زیرا که مجبور شده است در ستون کیهان وخوانندگان شماره ی امروزاین روزنامه نیز اینگونه در جلد ابراهیم مهربان علیه مجاهدین فرو رود و همچون چوپان دروغگو وگرگ هار ووحشی ودرنده وگرسنه با وارونه گوئی اجرای نقش کند وجلوی آیئنه رفته وبا خودش درد ودل کرده به خودش دسته گل داده واینگونه پیام داده است:
"از پخش سريال گرگ ها كه چهره منافقانه گروه تروريستي سازمان مجاهدين را براي مردم مخصوصاً نسل جوان افشا مي كند، تشكر مي كنم. با توجه به مستندات موجود از مسئولين كشور مي خواهم سران اين سازمان را كه در جنايت هاي زيادي عليه ملت دست داشتند هر چه سريع تر به مجازات برسانند.
ابراهيم مهرباني
البته که اینها همه علائم مستقل وبیطرف بودن عضو هوادار سابق مجاهدین و روایتگری وی در مورد مجاهدین می باشد که این فرد خود پاسدار حسین شریعتمداری نمی باشد.
هوشنگ – بهداد
قسمت سوم
http://andesheh.com/maghalat28/53.htm
قسمت دوم
http://andesheh.com/maghalat28/52.htm
قسمت اول
http://andesheh.com/maghalat28/45.htm
قسمت چهارم
قسمت چهارم سانسورواقعيت هاي انقلاب رهايي از تو هم به قلم عضو سابق سازمان مجاهدين خلق در ستون پاورقی ورق پاره ی کیهان پاسدار حسین شریعتمداری بازتاب داده شده است چقدر این خاطره نویسی، شبیه بازگوئی دوران مبارزاتی پاسدار سبزعلی رضائی می باشد که به تاریخ 12 در سایت خصوصی خودش بازتاب داده شده است . چون این سبزوار هم در بازگوئی خاطرات خودش اشاره کرده بود که هوادار مجاهدین بوده است وچون از طریق عضو مجاهدی که در سال 53 در رابطه بوده متوجه شده بود وسپس در درگیری با ساواک شهید می شود. سبزعلی آن موقع فهمیده بود که سازمان مجاهدین منحرف شده واین مجبور می شود که بقول خودش اولین انشعاب در زندکی خودش از مجاهدین را بزند وبه منصورون به پیوندد که این فتوکپی اش نیز خاطره نویسی مشابه کرده واز منصورون نیز نام برده است وطلبکار شده است که مطبوعات زمان شاه وقبل از انقلاب زمانیکه از مجاهدین وفدائیان می نوشتند اما چیزی از این منصورون وسایر مدعیان مشابه ی وآخوندها نمی نوشتند .البته فراموش کرده است که قبلاً اتهام زده بود به این مطبوعات وابسته به سیستم گذشته بودند ودر بستر جنگ زرگری برخی مطالب برای بزرگ کردن برخی از سازمان سیاسی را بازتاب می دادند و اساساً آخوندهای حلقه زده پیرامون خمینی ، چون همه سوپر انقلابی ومستقل بودند مظلوم واقع شده بودند ومجاهدین هم تلاش کرده بود که کودتا کند وقدرت را بطور کامل برای خودش قبضه کند. ولی معجزه شد وهه چیز وارونه شد. تازه این روایتگر دانش آموز آن مقطع تاریخی که هوادار مجاهدین بوده است. نه اینکه دسترسی به آرشیوئی دارد که شامل کلیه اطلاعیه ها ونشریات ومصاحبه ها وسنخنرانی های مجاهدین می شود، بلکه اکنون رو کرده است که ای بابا آرشیو این بروی دست آرشیو طبقه بندی شده وزارت اطلاعات ومرکز بایاگا نی اسناد ملی زده است .زیرا که ایشان دسترسی به منابعی در مورد سایر سازمان ها وقلم زمان آن موقع نیز دارد که چه موقع وچه مطلبی در کدام روزنامه بازتاب داده اند ؟ البته چون نامی از هوشنگ اسدی برده است که خود حزب توده هم اعتراف کرده بود نفوذی در ساواک در زمان شاه بوده است وپس از دستگیری ایشان پس از انقلاب همین سیاست را نیز با ساواما اجرا وادامه داده است و در ضمیمه نیز به آن اشاره کرده است ولی نگفته که رابطه ی وی با پاسدار حسین شریعتمداری وباند محفلی سعید امامی چگونه بوده است. اما ناخواسته سر نخ چگونگی دسترسی ایشان به اطلاعات یا آرشیو اطلاعاتی این روایت گر بیطرف تاریخی را داده است که کجاست وپا چرا در پاورقی ورق پاره ی کیهان سر در آورده است؟! به همین دلیل حق دارد که بنابر دسترسی به آرشیو روزنامه ی کیهان که مدیر مسئول کنونی اش سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری می باشد اینگونه فاکت اعتراضی البته افشاگرایانه رو کند که با وجود اینکه مجاهدین هیچگونه تشکیلاتی در بیرون از زندان در سال 54 و55 که این دانش آموز بوده نداشته ولی اخبار مربوط به اینان در برخی از مطبوعات بازتاب داده می شده است :
" اما در ميان خيل خبرها و گزارش ها، تقريباً هيچ گونه خبر يا گزارش از شهيدان روحاني نهضت نظير آيت الله سعيدي، حسين غفاري، سيدحسن مدرس و مبارزان مسلماني نظير محمد بخارايي به چشم نمي خورد. همچنين مقاله و يا مطلبي درباره گروهها و انقلابيون مسلمان نظير حزب ملل اسلامي، مؤتلفه اسلامي، منصورون، توحيدي صف و ابوذر كه پيرو خط امام خميني(ره) بودند و در آن زمان نبض و محور اساسي مبارزه و نهضت را در دست داشتند و در صف مقدم انقلاب با كمترين تبليغ و شعار و بيانيه و اعلاميه و سخنراني و مصاحبه، فداكاري و جانبازي مي كردند، به چشم نمي خورد. اين در حالي بود كه بنا به اعتراف و نوشته ها و گفته هاي سران و اعضاي گروههاي ذكر شده و همچنين اسناد مختلف، در آن زمان سازمان مجاهدين خلق هيچ سازماندهي و تشكلي در بيرون از زندان نداشت و هرچه بود، عمدتاً در درگيري هاي دروني و بيروني اين سازمان طي سال هاي 54 و 55 نابود شده بود (پس از خلاصي مسعود رجوي و موسي خياباني در 29 ديماه 1357 از زندان، حتي تا روز 22 بهمن، اطلاعيه هاي مجاهدين خلق، نه با عنوان سازمان، بلكه با امضاي رجوي و خياباني انتشار مي يافت!). از سازمان چريك هاي فدايي خلق هم پس از ضربه سهمگين تيرماه سال 1355 كه مركزيت آن را به طور كامل نابود ساخت، چيزي باقي نمانده بود و حزب توده ايران هم كه ساليان درازي بود فقط از خارج كشور پيغام و پسغام مي داد."
اما روایتگر بیطرف در زیرنویس یادداشت ی خاطره انگیز خود در مورد هوشنگ اسدی گزارشی کوتاه ضمیمه کرده است که به نظر می رسد از مقاله ی افشاگرایانه ی ایرج مصدقی در سایت دیدگاه کپی شده باشد ه چنین است:
"- هوشنگ اسدي از اعضاي پرسنلي ساواك بود. وي قبل از انقلاب در شوراي سردبيري روزنامه كيهان اشتغال داشت و در روزهاي اوج انقلاب از گردانندگان اين روزنامه بود. در روزهاي آغازين بعد از انقلاب وي به دليل افشاي همكاري با ساواك پاكسازي شد. وي با دستگيري سران حزب توده در سال 61 دستگير شد و بعد از آزادي در اوايل دهه 70 سردبيري نشريه سينمايي «گزارش فيلم» را با نام مستعار «بهار ايراني» برعهده گرفت. پس از توقيف اين نشريه در سال 80، به دنبال چاپ نشريه اي ديگر بود كه به دليل برخي تخلفات، تحت تعقيب دستگاه قضايي قرار گرفت ولي به همراه همسرش «فاطمه اميري» معروف به نوشابه به خارج از كشور گريخت و اينك در يكي از وب سايت هاي خارج كشور به نام «روز» كه متعلق به فرح كريمي نماينده ايراني الاصل پارلمان هلند است، فعاليت مي كند."
اما در بخش دیگر ضمیمه ی ین بخش بازوئی خاطره ی سرباز گمنام امام زمانی در مازیار بهروز وکتاب شورشیان آرمانخواه می باشد که اگر نویسنده و کتاب همانی باشد که چد سال پیش در آمریکا منتشر وسپس درا یران برگردان ومنتشر شده است. می شود گفت که کپی وعکسبرگردان شیوه ی دیگرش را مسعود بنی صدر به نام شورشی علیه ی مجاهدین اجرا کرده است که ابتدا این کتاب در لبنان منتشر شد. آنگاه یکسال قبل از آفتابی شدنش، تبلیغ آن را همین روزنامه ی کیهان حسین شریعتمداری شروع کرد . سپس سایت های مزدوران بد نام وزارت اطلاعات تبلیغ کردنش را شروع کردند. علی شمس هم در خبرگاه خود آن را رله کرد. اکنون نیز از سوی انجمن نجات وابسته به وزارت بد نام اطلاعات از داخل ایران بطور مجانی به آدرس هواداران در برون مرز جزوه هی این کتاب پست می شود . در مجموع می توان نتیجه گرفت که این خاطره نویس جدا شده از مجاهدین چقدر مستقل وبیطرف ولی با دسترسی به امکانات وآرشیو گسترده ای مجهز و مسلح می باشد؟ !
"مازيار بهروز در كتاب «شورشيان آرمانخواه» مي نويسد: «. . . نشريه اي به نام نويد. . . ظاهراً تنها شاخه فعال حزب توده در داخل كشور در سال هاي 57-1355 بود. . . » در واقع در سال هاي پس از كودتاي 28 مرداد 1332، عموم اعضاي حزب توده در شوروي سابق و يا آلمان شرقي زندگي مي كردند و هيچ تأثيري در روند تحولات سياسي داخل كشور نداشتند."
ناگفته نماند که این روزها عجیب مسئولیت پاسدار حسین شریعتمداری در ورق پاره ی کیهان علیه ی مجاهدین گسترده وزیاد شده زیرا که مجبور شده است در ستون کیهان وخوانندگان شماره ی امروزاین روزنامه نیز اینگونه در جلد ابراهیم مهربان علیه مجاهدین فرو رود و همچون چوپان دروغگو وگرگ هار ووحشی ودرنده وگرسنه با وارونه گوئی اجرای نقش کند وجلوی آیئنه رفته وبا خودش درد ودل کرده به خودش دسته گل داده واینگونه پیام داده است:
"از پخش سريال گرگ ها كه چهره منافقانه گروه تروريستي سازمان مجاهدين را براي مردم مخصوصاً نسل جوان افشا مي كند، تشكر مي كنم. با توجه به مستندات موجود از مسئولين كشور مي خواهم سران اين سازمان را كه در جنايت هاي زيادي عليه ملت دست داشتند هر چه سريع تر به مجازات برسانند.
ابراهيم مهرباني
البته که اینها همه علائم مستقل وبیطرف بودن عضو هوادار سابق مجاهدین و روایتگری وی در مورد مجاهدین می باشد که این فرد خود پاسدار حسین شریعتمداری نمی باشد.
هوشنگ – بهداد
قسمت سوم
http://andesheh.com/maghalat28/53.htm
قسمت دوم
http://andesheh.com/maghalat28/52.htm
قسمت اول
http://andesheh.com/maghalat28/45.htm