نقد وبررسی " دستور تازه شيطان" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 2 مردادماه سال-86
دوره دوم مذاکره در بغداد در فضای آرایش جنگی متخاصمن مذاکره کننده"
این را دیگرهر دانش آموز مدرسه ای ایرانی می تواند بفهمد که چرا چند روز قبل از فرا رسیدن دور دوم مذاکره با آمریکا، برای چه هدف و برنامه ای پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد به سوریه سفر کرده است? چرا با رئیس جمهور سوریه نیم ساعت گفتگوی خصوصی داشته وپیشنهاد یک میلیارد دلار برای خرید تسلیحات مدرن به وی کرده است و پیشوند شرط گذاشته مبنی بر اینکه سوریه از پیوستن به پیشنهاد مذاکره ی صلح عربستان در لبنان فاصله بگیرد ؟ یااینکه چرا این پاسدار گماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد با برخی از رهبران حماس از جمله خالد مشعل دیدار داشته است؟ وچراپس از آن بطور خصوصی با شیخ حسن نصرالله دیدار وگفتگو داشته است؟ مهمتر اینکه چرا درست روز قبل از شروع دور دوم مذاکره ی سفیر پاسدار اطلاعاتی حسین کاظمی قمی در عراق با سفیر آمریکا در عراق سر وکله ی شیخ حسن نصر الله در شبکه تلویزیونی و خبررسانی الجزیره پیدا شده و اسرائیل را تهدید کرده که همه خاک و شهرهایش از جمله تل آویو در زیر ترکش تهاجم پرتاب موشکی حزب الله قرار دارد؟ یعنی اینکه اتخاذ اینگونه موضع گیری شفاف ، بطور کامل مبرهن ومحرز است که ارتباط با سفر اخیر پاسدار غلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد به سوریه دارد که این سفر و این تهدید موشکی اسرائیل نیز مکمل همان تهدید شماره ی معکوس نابودی اسرائیل است که پاسدار احمدی نژاد در 15 خرداد ماه گذشته در مراسم سالگرد مرگ خمینی در حضور مهمانان خارجی به نقل از جوانان مسلمان فلسطین ولبنانی بیان کرده بود. بنابراین این دیگر نیازی به پنهان ماندن ویا هوش زیاد نیست تا که نتوان متوجه شد که سرمقاله نویس برای چه چنین تحلیلی در مورد طرح تهام نظامی آمریکا داده است:
"هرچند درباره جزئيات اين طرح اطلاعات زيادي منتشر نشده ولي براساس گزارش تلويزيون « اي . بي . سي » مقرر شده است با انتشار شايعاتي حاكي از افزايش احتمال حمله به ايران حزب الله و سوريه تلاش گردد تا دولتمردان و رهبران اين محور دچار نگراني شوند و اين امر به تقويت گروه هاي مخالف آنها بيانجامد. همچنين قرار است موضوع حقوق بشر بار ديگر دستاويز مجامع باصطلاح حقوق بشري قرار گيرد و كساني كه آمريكا آنها را فعالان حقوق بشر معرفي مي كند در اين زمينه عليه جمهوري اسلامي ايران سوريه و حزب الله لبنان فضاسازي كنند. "
در صورتیکه سرمقاله نویس در ابتدای سر مقاله ی خود و در آستانه ی فرارسیدن دوره دوم مذاکره با آمریکا اینگونه از اعلام امادگی دولت آمریکا برای مذاکره نظر داده است که متضاد خبر بعدیست :
"همزمان با اعلام آمادگي دولت آمريكا براي ادامه مذاكره با جمهوري اسلامي ايران در مورد عراق تلويزيون آمريكائي « اي . بي . سي » از دستور تازه بوش كوچك رئيس جمهور آمريكا به سازمان جاسوسي اين كشور (سيا) براي آغاز يك جنگ رواني جديد عليه ايران خبر داد. "
البته پرسش است بااین فضائی که میان دو کشور وجود دارد و با در نظر گرفتن نتیجه ی منفی که از دوره ی اول مذاکره میان دو کشور در بغداد بدست آمد. برای چه اقدام به مذاکره برای دور دوم شده است؟ البته که می شود فهمید که ناشی از ترس سران رژیم تروریستی آخوندی می باشد که تلاش شده بطور وارونه برای پوشاندن آن از موضع ضعف قدرت نمائی وتحریف گری وکتمان کردن واقعیات برخورد شود . ولی می توان حدس زد همانگونه که خلیل زاد نماینده ی آمریکا در سازمان ملل گفته است که موضع گفتگو وبحث اصلی مذاکره میان نمایندگان دو کشور در بغداد، پیرامون دلیل مداخله گری رژیم تروریستی آخوندی در افغانستان می باشد. یعنی اینکه در دور اول هدف اثبات وپرسشگری در مداخله گری در امور داخلی عراق بود واکنون مکمل آن برای جا انداختن این واقعیت است که عامل اصلی بحران وباتلاق سازی عراق رژیم تروریستی آخوندی می باشد که دارد تلاش می کند تاکه شرایط مشابه ی عراق را در افغانستان حاکم کند. زیرا که در افغانستان هم حضور دارد و هم با ارسال سلاح های مشابه بمب های پیشرفته ی کنار جاده ای در عراق که منجر به کشتن نظامیان آمریکائی می شود به فغانستان نیز منتقل نموده و با مسلح کردن اعضای طالبان دامنه ی جنگ داخلی و مبارزه با نیروهای ناتو و آمریکا در افغانستان را گسترش داده است و مبارزه با نیروهای نظامی آمریکا کرده به همان شیوه ای است که پاسدار محسن رضائی پس از جنگ 33 روزه سپاه پاسداران با اسرائیل در سال گذشته بود که در مصاحبه خود با شبکه ی تلویزیونی سیمای رژیم تروریستی آخوندی گفته بود شیوه ی جنگ حزب الله لبنان با اسرائیل و جنگی که در عراق و افغانستان علیه ی نیروهای نظامی آمریکا ادامه دارد . درست همان شیوه رزمی سپاه پاسداران است که در جنگ 8 ساله ی ایران وعراق بکار گرفته شده بود و تأکید کرده بود در این شیوه ی جنگ در جهان منحصر به فرد است. چون فقط مختص سپاه پاسداران است . همچنین اعتراف کرده بود همه ی آنانی که اکنون درلبنان وعراق وافغانستان دارند مبارزه می کنند آموزش وتعلیم دیدگان سپاه پاسداران درایران می باشند .
بنابراین می توان نتیجه گرفت با توجه به دیدار نخست وزیر جدید انگلیس از آمریکا و ملاقات وی با بوش و اشاره ی وی در در چشم اندز بودن گزینه ی نظامی در کنار پیگیری های دیپلماتیک که وجود دارد، لذا سیاست دیپلماسی بوش آماده کردن اذهان عمومی مردم منطقه وجهان است که تفهیم کند عامل اصلی بحران وناامنی در عراق و افغانستان و منطقه ی خاورمیانه فقط رژیم تروریستی آخوندی است که تلاش گسترده برای دسترسی به سلاح هسته ای می کند و هرگز پای بند به هیچ روش دیپلماتیک ورعایت موازین حقوق بشری نمی باشد و ضمن اینکه در داخل کشور سرکوبگری می کند، از سوی دیگر هرروز تلاش می کند تا که بحران جدید تری همچون در بحرین وعربستان ایجاد کند. پس راه نهائی و چاره ی کار، گزینه ی نظامی می باشد. به همین دلیل تأخیر در نشست وبررسی پرونده ی هسته ای در شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه ی جدید هسته ای نیز در آماده سازی اذهان عمومی در بستر همین اهداف نظامی می باشد. ناگفته نماند بر خلاف شعار و کدهای انحرافی که سران رژیم تروریستی آخوندی سر می دهند که امکان تهاجم نظامی وجود ندارد. چون آمریکا در موضع ضعف است و امکاناتش را ندارد و جهان آمادگی حمایت از جنگی دیگر در خاورمیانه و حمله نظامی به ایران را ندارد پوششی برای پنهان نگهداشتن واقعیت است که خودشان نیزبطور دقیق به آن اشراف دارند و می دانند. برای همین است که چپ و راست اعلام می کنند که از اهداف هسته ای عقب نشینی نمی کنند. طرح ضد امنیت ملی نیروی انتظامی را در بعد وشیوه ومراحل گوناگون اجرا وتعقیب می کنند تاکه فضای جووارعاب وخفقان اجتماعی را همچنان در جامعه حاکم کنند. البته آماده باش نیروی انتظامی و افزایش صدور احکام اعدام در مورد دستگیر شدگان اخیر به عنوان اراذل و اوباش، زیر مجموعه طرح سهیمه بندی بنزین است که اجرای خود این طرح نوع آماده باش شراط جنگی می باشد که از قبل اجرا شده است. همینطوراجرای شوی تلویزیونی ایرانی3 تبعه ی آمریکا وکانادا و متهم کردن آنان به براندازان انقلاب مخملین ووصل کردن آنان به دستگاه جاسوسی سازمان مرکزی اطلاعات سیای آمریکا وموساد اسرائیل نیز در همین بستر است . همچنین ادعای مالکیت بر بحرین داشتن و فتوای قیام علیه وهابیون حاکم در عربستان صادر کردن تلاش مذبوحانه ی دیگر در رابط با گسترده کردن بحران های جدید در منطقه ی خلیج فارس است که تاکتیک های اتخاذ شده ی سپاه پاسداران و بیت رهبری ست که در برابر احتمال تهاجم نظامی آمریکا ونوعی سپر دفاع فراهم کردن وگسترده تر کردن حاشیه ی امنیتی اتخاذ شد که درراستای تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد. خلاصه اینکه سر مقاله نویس نظر فوق را ضمن تأئید کردن حضور پررنگ دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در عراق، ولی با پنهان نهداشتن اهداف پشت پرده را اینگونه بطور وارونه بیان کرده است:
"هدف دوم دستور جديد بوش با مذاكرات بغداد مرتبط است . بوش كوچك در عراق دچار مشكلات فراواني است . باتلاق عراق براي اشغالگران آمريكائي اكنون به يك كابوس تبديل شده و اهالي كنوني كاخ سفيد كه فقط حدود يكسال و نيم ديگر به پايان مهلت سكونتشان در اين كاخ باقي مانده به هر چيزي براي نجات خود از اين كابوس متوسل مي شوند. بوش كوچك در مذاكرات بغداد در جستجوي گرفتن امتيازاتي از جمهوري اسلامي ايران است كه بتواند وي و دارودسته اش را از باتلاق عراق نجات دهد. براي رسيدن به اين امتيازات بوش به سياست « هويج و چماق » متوسل شده است . او از يكطرف به تهران لبخند ميزند و خواستار مذاكره و نرمش است و از طرف ديگر با راه انداختن يك جنگ رواني تلاش مي كند مسئولان ايراني را نگران كند. ترديدي وجود ندارد كه دولت آمريكا اكنون براي يك حمله نظامي ديگر بهيچوجه آمادگي ندارد. نه وضعيت داخلي آمريكا به بوش كوچك اجازه يك جنگ افروزي ديگر را ميدهد و نه شرايط بحراني خطرناكي كه نظاميان آمريكائي پس از تلفات سنگيني كه در عراق و افغانستان متحمل شده اند چنين زمينه اي را براي دولت بوش باقي گذاشته است . "
در پایان برای اینکه صورت مسئله را پاک کرده وآدرس غلط داده باشد اینگونه ادعا کرده است:.
"در ايران نيز هيچكس براي بوش كوچك كمترين حسابي باز نمي كند. از نظر مردم و مسئولان ايراني رئيس جمهور كنوني آمريكا فرد مفلوكي است كه سياه ترين پرونده را در سطح جهاني و در منظر مردم خود آمريكا دارد . نظام جمهوري اسلامي ايران نيز در طول 28 سال گذشته در مقابله با شيطان بزرگ چنان آب ديده شده است كه در برابر هر تهديدي هرقدر بزرگ باشد استوار و مقاوم ميايستد و مثل هميشه پيروز نيز خواهد بود. دستور تازه شيطان نيز آب در هاون كوبيدن است:
درخاتمه اینکه اگر سرمقاله نویس خودرا سخنگو ونماینده ایران می داند که به خودش حق داده است که از جانب آنان نظر بدهد . سئوال است که چرا به خودش یک زحمت کوچک نمی دهد که از مردم ایران به خواهد در یک نظر سنجی آزاد شرکت کنند وبطور مستقیم وعدم سانسور نظر خودشان ر ا بیان و ابراز بکنند. آخر کیست که نداند طرح ضد امنیت ملی واجتماعی نیروی امنیتی ناشی از چه ترسی می باشد؟ چرا جائیکه 80% مردم ایران زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند وبیش از 80% در آمد ناخالص ملی سرانه در کشور نصیب 20 % اقلیت حاکم می شود که عامل اصلی فقر و رشد بیکاری وگرانی وتورم وافزایش قیمت ها و حتی اعدام های اخیر در جامعه می باشند ؟ اینگونه ادعای مضحک و کمدی که سر مقاله نویس کرده است که مشابه همان جنگ نعمت الهی خمینی است که عاقبت منجر به شکت مفتضحانه ی سرکشی جام زهر ختم شد و هزینه ی بسیار سنگین این شکست را زندانیان سیاسی در فرمان قتل عام جنایت علیه ی بشریت در تابستان خونین در سراسر ایران پرداختند که اکنون وارد نوزدهمین سالگرد این سند جنایت تاریخی علیه ی بشریت می شویم . بنابراین حاکمان جنایتکار برایران باید بدانند که این جنگ نمی تواند همچون جنگ خانمان برانداز ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق برای حاکمان نعمت وبرای مردم ایران ذلت وخوای و آوارگی وبی خانمانی و تبعید در بر داشته باشد. چونکه تجربه ی بیش از 28 ساله ی حاکمیت رژیم جنگ و جهل وجنون وخرافات وعوامفریب و شارلاتان دیگر جائی در عوامفریبی کردن بیشتر اذهان عمومی باقی نگذاشته است . اما روی سخن و خطاب به مماشات گرایان و ادامه دهندگان سیاست خائنانه وکثیف غرب با رژیم تروریست پرور و مهار و اصلاح ناپذیر آخوندی که با اعمال سیاست خود شرایط را به اینجا کشانده اند، این است که بهتر است به جای ادامه ی این سیاست خائنانه و تأخیر و آماده سازی برای تحمیل کردن جنگی دیگر به مردم ایران ومسلح شدن به سلاح هسته ای حاکمان بر ایران که کسی از آینده ی آن نمی تواند خبر وتضمین دهد که چه خواهد شد . از هم اکنون تلاش گسترده ی جهانی برای تغییر دمکراتیک حکومت در ایران را بطور جدی و مسئولانه آغاز ودر دستور کار خود قرار دهند تا که دیگر نیاز به کاربرد ابزار تهاجم نظامی نباشد . بنابراین پیش در آمد این حرکت خارج کردن نام مجاهدین از لیست گروه وسازمان های تروریستی وحمایت وپشتبانی از راه حل سوم تغییرات دمکراتیک خانم مریم رجوی می باشد
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 2 مرداد ماه سال-86