پاسخی کوتاه به یادداشت کورش طاهری در سایت دیدگاه
مورخ 16 تیرماه یعنی امروز یادداشتی از کورش طاهری با عنوان زمان به ضرر مجاهدین خلق وجنبش مردم! در سایت دیدگاه بازتاب داده شده است که اولاً جای سئوال دارد که چرا این عنوان واین یادداشت زمانی تهیه وتنظیم شده است که پس از خیزش خشمگینانه ی مردم در رابطه با نرخ جدید وسهمیه بندی بنزنین به وقوع پیوسته است که هنوز التهابات آن فرو کش نکرده است ؟ همچنین چرا همزمانی با 2 روز مانده به سالروز قیام دانشجوئی در 18 تیرماه سال 78 می باشد؟ آیا بهتر نبود که یادداشت روز نویس به جای اینکه به عملکرد مجاهدین به پردازد، تحلیل وپیامی به مناسبت این دو واقعه ی روز قلمزنی می کرد. از سوی دیگر چه اشکال داشت که این منتقد تلاش می نمود که یادداشتی تهیه و تنظیم وآماده می کرد که در حد توان خود موجب تقویت مجاهدین وجنبش مردم ایران می شد ونه اینکه بقول خودش موجب برجسته و تقویت کردن ضرر بر ضد آنان وجنبش مردم ایران باشد؟!.
دوماً : چرا پس از کار زار سنگین 30 ژوئن مجاهدین که در پاریس بر گزار کردند که قبل از آن در 17 ژوئن در گیر چماقداران اعزامی وگسیل شده مزدوران وابسته به وزارت بد نام اطلاعات رژیم فاشیستی – مذهبی – آخوندی بودند که هدف اصلی اشان بر هم زدن مراسم 30 ژوئن بود . البته نیاز به بازتاب دادن واکنش مطبوعات ومقامات رژیم فاشیسنتی – مذهبی – آخوندی از جمله مطبوعاتش و به خصوص سایت بازتاب محسن رضائی نمی باشد که چگونه نسبت به گردهمآئی بزرگ 30 ژوئن پاریس گزارش تهیه و واکنش نشان داده شدهاست.؟
سوماً: عجیب است که صاحب قلم سلسله موضعگیری های بیش از 10 سال پیش در مورد مجاهدین را ردیف کرده است تا نشان دهد که اوضاع به ضرر مجاهدین وجنبش مردم ایران پیش می رود، ولی خود قلمزن یادداشت روز نویس کوشش نکرده است تا که هیچگونه راه حل ورهنمود یا آلترناتیوی ارائه دهد که به جای ضرر برای مجاهدین وجنبش مردم ایران سود دهی داشته باشد و سبب تقویت آنان گردد، جز اینکه در پایان اینگونه نظرات منتقدین را جمع بندی کرده وپیام داده است "منتفدين به سازمان مجاهدين،معتقدند كه ظرفيت انتقاد و پذيرش اشتباه و تكيه بر خرد جمعي با حفظ موقعيت ها و جايگاه فردي در مديريت سازمان ضعيف است يا اصلا وجود ندارد. وقت آن رسيده است كه سازمان ظرفيت هاي خود را از گذشته تاكنون، براي سازمان دهي جنبش آزادي خواهانه ايران بروز دهد! نسل جديد سوار بر داده هاي تكنولوژيكي در ارتباطات و مخابرات است! سه دهه از مبارزه بر عليه رژيم گذشته است. اين بدين معني است كه نسل جوان دبروز در صف مبارزه امروز به نسل پي و شصت ساله تبديل شده است.زمان در آينده در صورت تداوم اين وضعيت، هم چنان بر سياق گذشته است. جذب يك هوادار صده ها بار مشكل تر از پيري و دفع صده ها هوادار است! مجاهدين بخشي از نيروي و ظرفيت خود را بايگاني كرده اند!آمريكا و اروپا و چين و روسيه به فكر منافع خود هستند نه مردم ايران و سازمان هاي سياسي آن! مجاهدين با پيش قدم شدن مي توانند زمان را به نفع خود،جبهه اپوزيسيون . مردم ايران تغيير دهند. در غير اين صورت، زمان به ضرر مجاهدين و جنبش آزادي خواهي مردم بيش خواهد رفت." البته از توصیف و بیان این واقعیت صرف نظر می شود که مجاهدین در همین گردهمآئی پاریس در 30 ژوئن نشان دادند که آیا توان جذب نسل جدید را دارند یا نه واگر نسبت به سایر مدعیان مقایسه شود آنگاه واقعیت بیشتر عیان تر می شود .
اما ملاحظه می کنید که منتقد یادداشت روز نویس هیچگونه راه حلی در جمع بندی منتقدان مجاهدین ارائه نکرده است که حاوی نکات مهم ویا دستور العملی باشد که قابل بررسی یا استفاده باشد جز توصیه کردن کلی آنهم بصورت چند پهلو بودن! حتی صاحب قلم منت نگذاشته است تا از تجربیات مبارزاتی خود و شیوه ی جذب نسل جوان و بهرمند شدن از داده ای تکنولوژیکی در ارتباطات ومخابرات که خود به آن اذعان کرده است بگوید تا که مجاهدین از آن استفاده کنند . یااینکه نسخه ای از خرد جمعی مورد نظر خودش را نیز بیان نکرده است تاکه مورد استفاده واقع شد . بالاخره اینکه اصلاً چرا اینگونه مدعیان پیوسته توقع دارند که همیشه مجاهدین بدهکار باشند وباید برای نزیک شدن به سایرین بایداقدام کنند وچرا دیگران که حتی منتقد هم می باشند که مفهومش این است از اندیشه وتاتکتیک ومبارزه بدون اشکال وایراد وانتقادی خودشان نسبت به عملکرد مجاهدین برخوردارند، برای نزدیک شدن به مجاهدین و یا حتی میان خودشان پیشقدم نمی شوند وچرا باید پیوسته از اینگونه مسئولیت واقدام کردن های را عليه خودشان بری باشند وزبان وتیغ شان برروی مجاهدین تیزو براتر؟
مسعود پسیان ازسایت اندیشه
http://www.andesheh.com/maghalat28/3.htm 7جولای 7- 200
مورخ 16 تیرماه یعنی امروز یادداشتی از کورش طاهری با عنوان زمان به ضرر مجاهدین خلق وجنبش مردم! در سایت دیدگاه بازتاب داده شده است که اولاً جای سئوال دارد که چرا این عنوان واین یادداشت زمانی تهیه وتنظیم شده است که پس از خیزش خشمگینانه ی مردم در رابطه با نرخ جدید وسهمیه بندی بنزنین به وقوع پیوسته است که هنوز التهابات آن فرو کش نکرده است ؟ همچنین چرا همزمانی با 2 روز مانده به سالروز قیام دانشجوئی در 18 تیرماه سال 78 می باشد؟ آیا بهتر نبود که یادداشت روز نویس به جای اینکه به عملکرد مجاهدین به پردازد، تحلیل وپیامی به مناسبت این دو واقعه ی روز قلمزنی می کرد. از سوی دیگر چه اشکال داشت که این منتقد تلاش می نمود که یادداشتی تهیه و تنظیم وآماده می کرد که در حد توان خود موجب تقویت مجاهدین وجنبش مردم ایران می شد ونه اینکه بقول خودش موجب برجسته و تقویت کردن ضرر بر ضد آنان وجنبش مردم ایران باشد؟!.
دوماً : چرا پس از کار زار سنگین 30 ژوئن مجاهدین که در پاریس بر گزار کردند که قبل از آن در 17 ژوئن در گیر چماقداران اعزامی وگسیل شده مزدوران وابسته به وزارت بد نام اطلاعات رژیم فاشیستی – مذهبی – آخوندی بودند که هدف اصلی اشان بر هم زدن مراسم 30 ژوئن بود . البته نیاز به بازتاب دادن واکنش مطبوعات ومقامات رژیم فاشیسنتی – مذهبی – آخوندی از جمله مطبوعاتش و به خصوص سایت بازتاب محسن رضائی نمی باشد که چگونه نسبت به گردهمآئی بزرگ 30 ژوئن پاریس گزارش تهیه و واکنش نشان داده شدهاست.؟
سوماً: عجیب است که صاحب قلم سلسله موضعگیری های بیش از 10 سال پیش در مورد مجاهدین را ردیف کرده است تا نشان دهد که اوضاع به ضرر مجاهدین وجنبش مردم ایران پیش می رود، ولی خود قلمزن یادداشت روز نویس کوشش نکرده است تا که هیچگونه راه حل ورهنمود یا آلترناتیوی ارائه دهد که به جای ضرر برای مجاهدین وجنبش مردم ایران سود دهی داشته باشد و سبب تقویت آنان گردد، جز اینکه در پایان اینگونه نظرات منتقدین را جمع بندی کرده وپیام داده است "منتفدين به سازمان مجاهدين،معتقدند كه ظرفيت انتقاد و پذيرش اشتباه و تكيه بر خرد جمعي با حفظ موقعيت ها و جايگاه فردي در مديريت سازمان ضعيف است يا اصلا وجود ندارد. وقت آن رسيده است كه سازمان ظرفيت هاي خود را از گذشته تاكنون، براي سازمان دهي جنبش آزادي خواهانه ايران بروز دهد! نسل جديد سوار بر داده هاي تكنولوژيكي در ارتباطات و مخابرات است! سه دهه از مبارزه بر عليه رژيم گذشته است. اين بدين معني است كه نسل جوان دبروز در صف مبارزه امروز به نسل پي و شصت ساله تبديل شده است.زمان در آينده در صورت تداوم اين وضعيت، هم چنان بر سياق گذشته است. جذب يك هوادار صده ها بار مشكل تر از پيري و دفع صده ها هوادار است! مجاهدين بخشي از نيروي و ظرفيت خود را بايگاني كرده اند!آمريكا و اروپا و چين و روسيه به فكر منافع خود هستند نه مردم ايران و سازمان هاي سياسي آن! مجاهدين با پيش قدم شدن مي توانند زمان را به نفع خود،جبهه اپوزيسيون . مردم ايران تغيير دهند. در غير اين صورت، زمان به ضرر مجاهدين و جنبش آزادي خواهي مردم بيش خواهد رفت." البته از توصیف و بیان این واقعیت صرف نظر می شود که مجاهدین در همین گردهمآئی پاریس در 30 ژوئن نشان دادند که آیا توان جذب نسل جدید را دارند یا نه واگر نسبت به سایر مدعیان مقایسه شود آنگاه واقعیت بیشتر عیان تر می شود .
اما ملاحظه می کنید که منتقد یادداشت روز نویس هیچگونه راه حلی در جمع بندی منتقدان مجاهدین ارائه نکرده است که حاوی نکات مهم ویا دستور العملی باشد که قابل بررسی یا استفاده باشد جز توصیه کردن کلی آنهم بصورت چند پهلو بودن! حتی صاحب قلم منت نگذاشته است تا از تجربیات مبارزاتی خود و شیوه ی جذب نسل جوان و بهرمند شدن از داده ای تکنولوژیکی در ارتباطات ومخابرات که خود به آن اذعان کرده است بگوید تا که مجاهدین از آن استفاده کنند . یااینکه نسخه ای از خرد جمعی مورد نظر خودش را نیز بیان نکرده است تاکه مورد استفاده واقع شد . بالاخره اینکه اصلاً چرا اینگونه مدعیان پیوسته توقع دارند که همیشه مجاهدین بدهکار باشند وباید برای نزیک شدن به سایرین بایداقدام کنند وچرا دیگران که حتی منتقد هم می باشند که مفهومش این است از اندیشه وتاتکتیک ومبارزه بدون اشکال وایراد وانتقادی خودشان نسبت به عملکرد مجاهدین برخوردارند، برای نزدیک شدن به مجاهدین و یا حتی میان خودشان پیشقدم نمی شوند وچرا باید پیوسته از اینگونه مسئولیت واقدام کردن های را عليه خودشان بری باشند وزبان وتیغ شان برروی مجاهدین تیزو براتر؟
مسعود پسیان ازسایت اندیشه
http://www.andesheh.com/maghalat28/3.htm 7جولای 7- 200