نقد وبررسی " دشمنان هماهنگي قوا (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان شنبه 9 تیر ماه سال 1386
"همآهنگی وتعامل 3 قوه با محوریت ولی فقیه برای ادامه ی قبضه ی قدرت وحذف کامل رقیب"
خوبست که همآهنگی ملی میان 3 قوه در دوران دوم خردادی ها مغلوب وغالب تا حال وجودداشته است که هم سران 3 قوه ا هم تعامل داشته اند و هم سایر مهره های ریز و درشت وابسته به آنان وصد البته زیر چتر حمایت ومحوریت ولی فقیه موفق شده اند دست به غارتگری های نجومی در کنار سرکوبری گسترده بزنند که هم این رژیم تروریستی آخوندی تاکنون دوام آورده است و هم اینکه شرایط نارضایت مردم محروم آنگونه شده است که فقط چند ساعت پس از اعلام واجرای تغییر نرخ بنزین وسهمیه بندی آنگونه بازتاب خشمگیانه ی سریعی در سراسر جامعه ایران برجای گذاشت که مجلس ارتجاع را وادار به نشست غیر علنی نمود تااینکه راه چاره ای اتخاذ کند که بتواند ادامه بروز خشم توده های به جان آمده از ظلم وفساد وتبعیض را مهار کند مهمتر اینکه نتیجه تعامل 3 قوه باما موریت ولی فقیه در شرایط کنونی که وجوددارد موجب شده است تا اینکه یک پاسدار اطلاعاتی یادداشت روزنویس شود وهم وارد صحنه شده است تا با تحریف گری ووارونه گوئی از مزایای وحدت ملی میان سران 3 قوه بگوید که موجب یأس وناامیدی دشمنان نظام شده است که توصیف آن نسبت به مذمت گویان یا منتقدان جناح شکست خورده ی دوم خردادی چنین است:
"هماهنگي قوا البته مخالفان زيادي هم دارد بطور مشخص دشمناني كه خواستار تغيير نظام سياسي هستند بيش از همه از وجود هماهنگي قوا در جمهوري اسلامي رنج مي برند از اين رو تلاش -كاملاً متناقض و- دو جانبه اي را براي مخدوش كردن آن به كار مي بندند؛ آنان از يك طرف اين هماهنگي را نشانه عدم آزادي و ناديده گرفتن گرايش هاي مختلف سياسي ارزيابي مي كنند تا قيمت همدلي قوا را پايين بياورند و از سوي ديگر با انگشت گذاشتن روي بعضي از مواضع مسئولان و جدا كردن اين مواضع از مواضع ساير مسئولان درصدد القاي عدم هماهنگي ه"
یادداشت روز نویس ضمن ارزیابی کردن مزایای انسجام ووحدت 3 قوه که اکنون در اختیار باند غالب می باشد در دنباله یقه ی منتقدان جناح مغلوب را نیز گرفته است وگفته که خودشان ضمن انتقاد کردن از دولت کنونی، امادر اصل نیز همین اهداف را دنبال می کردند وهنوز هم دنبال کنند . یعنی اینکه یادداشت روزنویس بوضوح ثابت کرده است که جنگ جناحی ادامه میان طرفین صرفاً تلاش های مذبوحانه ی برای قبضه ی قدرت بهر وسیله برای انحصاری کردنش است که البته بدون پاسخگوئی به مطالبات مردم می باشد. حتی اگر نام آنان بصورت ابزاری مطرح شود. ولی هدف اصلی قبضه ی قدرت وکسب ثروت است که پاسدار یادداشت روز نویس ابتدای این تضاد جنگ ونزاع باندی را چنین شروع وتشریح کرده است:
". بعنوان مثال در جريان مذاكرات هسته اي 5-6 ماه اخير ايران و اروپا، بعضي از طرف هاي اروپايي با صراحت دليل صدور قطعنامه هاي 1737 و 1747 شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران را وجود اختلاف در ميان دستگاههاي مسئول در ايران معرفي كردند و نماينده انگليس- با اشاره ضمني به تحليل هايي كه بعضي ها از درون نظام به آنان ارائه كرده بودند- گفت: «با صدور پي در پي قطعنامه ها شكاف ميان مسئولان ايراني فزوني مي گيرد و اين چيزي است كه نه فقط پرونده هسته اي بلكه بسياري از پرونده هاي مرتبط با ايران را به نفع غرب حل مي كند.»در داخل ايران نيز يك طيف خاص سياسي- با زبانهاي مختلف و از سوي افراد و شخصيت هاي زياد- همگرايي كنوني قوا كه به تعبير دو روز پيش رهبر معظم انقلاب اسلامي «آسان هم به دست نيامده است» را پديده اي منفي معرفي مي كند به گونه اي كه گويا بايد دست به دست هم داد و اين هماهنگي را بهم زد. در اين خصوص ملاحظات زير وجود دارد: "
سپس یادداشت روزنویس در دنباله اهداف منتقدان را طبقه بندی کرده است که در بخش اول به شیوه عدم استدلال مدرک وسند واهداف وخاص انتقاد کنندگان اینگونه اشاره کرده است :
1"-كساني كه هماهنگي قوا را ذيل عنوان «يكپارچگي سياسي در كشور» مذمت مي كنند هيچ استدلال روشني براي ادعاي خود ندارند و به جز تكرار چند كلمه كه صحت آنان هرگز مشخص نشده است، حرفي براي گفتن ارائه نداده اند. اين در حالي است كه در نقطه مقابل آن استدلال هاي فراواني وجود دارد كه مهمترين آن نياز مبرم كشور به حركت سريع به سمت جلو است. اين حركت بدون هماهنگي اصولا عملي نمي باشد."
در قسمت دوم یادداشت روز نویس چنین به بخشی دیگر از نیات بقول خودش مذمت کنند گان پرداخته و اینان راا فشاکرده است:
"2- احزاب و گروههايي كه هماهنگي قوا را مذمت مي كنند، خود به دنبال تصرف هماهنگ همه قواي نظام جمهوري اسلامي هستند و خواب رياست جمهوري دهم، اكثريت داشتن در مجلس هشتم، به دست گرفتن زمام شوراهاي شهر چهارم، اكثريت يافتن در مجلس خبرگان پنجم و... را مي بينند و براي رسيدن به آن از هيچ تلاشي از تخريب چهره دست اندركاران كنوني كشور تا تهمت زدن به نظام سياسي كشور دريغ نمي ورزند. آنان در اين ميدان با هر نيرويي كه براي او رهيي قايل باشند ائتلاف مي كنند و به هر ناروايي- از جمله ميدان دادن به عناصر صهيونيست، سلطنت طلب و حتي فواحش در روزنامه هاي رنگين خود- تن مي دهند. با اين وجود اين احزاب و اشخاص دست يافتن اصولگراها به پيروزي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي، مجلس خبرگان، رياست جمهوري و شوراها- كه از طريق كاملاً شرافتمندانه و با رهي ميليونها شهروند ايراني حاصل شده است- را نادرست دانسته و عواقب آن را وخيم ارزيابي مي كنند!"
در قسمت سوم یادداشت روز نویس به شیوه ی خشونگرا بودن مذمت کنند گان با داشتن خشن ترین شعار هاپرداخته وتوضیح داده است آن زمان که خود اینان در قدرت بودند تلاش گسترده داشتند که تمامی مراکز قدرت را سنگر به سنگر وخاک به خاک ریز قبضه کنند وخلاصه اینگونه اینان خودشان اینگونه عمل می کردند که اکنون دارند به همان شیوه که باند حاکم دارد اجرا می کند انتقاد می کنند:
3""-احزاب و گروههايي كه اين روزها هماهنگي قوا را مذمت مي كنند، در دوره اي كه در قدرت بودند خشن ترين شعارها را براي دست يافتن به اين قوا طراحي كرده و به اجرا مي گذاشتند. عناصر سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي كه اين روزها پيشتاز مذمت هماهنگي قوا هستند در سالهاي 76 تا 81، طراح شعار «فتح سنگر به سنگر» بودند و منظورشان اين بود كه به هر وسيله اي شده بايد نهادهاي نظام را يكي پس از ديگري به تصرف خود درآورد. در ميانه آشوب تير 1378 روزنامه خرداد-وابسته به عبدالله نوري- حتي با اشاره به خيابان جمهوري تهران، در سرمقاله خود نوشت: «بايد كار را تمام كرد».اين احزاب و گروهها در آن روز پا را از تصرف نهادهاي انتخاباتي-خبرگان، مجلس شوراي اسلامي، رياست جمهوري و شوراها-فراتر گذاشته مدعي بودند نهادهاي اجتماعي-شوراي نگهبان، سپاه پاسداران، نيروي انتظامي، ارتش و... - بايد از گروهي كه در مجلس اكثريت داشته و رياست جمهوري را به دست گرفته است، تبعيت كنند! اينها امروز هماهنگي قوا- كه توسط توده هاي مردم ايجاد شده است- را براي مصالح كشور خطرناك ارزيابي مي كنند!"
در تشریح بخش چهارم مذمت یا انتقاد کنندگان پاسدار یادداشت روز نویس گفته است این گروهائی که اکنون از همآهنی 3 قوه و شوراها می نالند وگله می کنند که چرا سهمی برای رقیب مغلوب قائل نشده اند به اینان جواب داده است که گویا خودشان غافل می باشند که عملکرد خود شان موجب شد که مردم منظور همان دو نهاد سپاه پاسداران وبسیج می باشد از اینان رویگردان شوند وچنین به سوی باندهای مافیائی حاکم کنونی در نمایش خیمه بازی انتخابات ریاست جمهوری نهم روی آورند:
"-4احزاب و گروههايي كه از هماهنگي ميان مجلس، دولت، قوه قضائيه، شوراها و... مي نالند در واقع ثابت مي كنند كه از يك سو به رهه مردم تمكين ندارند چرا كه به هر حال اين مردم بوده اند كه با نگاه به تجربه قبلي خود، اين هماهنگي قوا را خلق كرده اند، از سوي ديگر نشان دهنده قانون گريزي آنان است چرا كه قانون راه را براي هماهنگي قوا- از طريق آراء مردم- باز كرده و همين قانون يكي از مسئوليت هاي ولي فقيه را هماهنگ كردن قوا دانسته است. بايد ببينيم اين «عدم تمكين» به نتيجه آراء ملت و آموزه قانون اساسي چه معنايي مي دهد آيا آنانكه نتيجه رهي مردم را برنمي تابند بديلي براي رهي مردم يافته اند؟ بلي بعضي از اين آقايان با گراي به خارج و مرتكب شدن اقدامات خلاف شهون مملكت- حتي در شكل جاسوسي و ارائه تحليل ضدملي به خارج- كاري مي كنند كه از اقدامات آنان بوي جايگزين كردن قدرت ها - و حمايت ها-ي خارجي به جاي تكيه بر حمايت هاي داخلي و قدرت ملي به مشام مي رسد."
یادداشت روز نویس در این قسمت منتقدین داخلی که همان جریان شکست خورده دوم خردادی ها می باشد رااینگونه بطور همآهنگ در کنار دشمنان نظام همچون آمریکائی ها وصهیونیست هاو... قرار داده است:
5"-مخالفت بوق هاي رسانه اي در خارج از كشور و طرح هاي تفرقه افكنانه دشمنان شناخته شده ملت ايران- آمريكايي ها، صهيونيست ها و انگليسي ها- و تكرار آن ها توسط دنباله هاي داخلي اين محافل خارجي به خوبي از اهميت هماهنگي قوا و تداوم يكدلي كنوني ميان مسئولان كشور خبر مي دهد. اين هماهنگي در گرانبهايي است كه در همين دوره 2-3 ساله اثر آن در سياست هاي خارجي و داخلي كشور نمودار شده است اين بايد تداوم يابد و پاس داشته شود."
بالاخره اینکه پاسدار یادداشت روز نویس در پایان برای اینکه تیر خلاص برروی شقیقه ی منتقدین دوم خردادی بگذارد وبچکاد مدعی شده است که تدوام نظام بدون محوریت وهمآهنگی قوا محور این محوریت امکان پذیر نیست و افزوده این محوریت همان ولايت فقيه است كه در اصول 5، 7 و 110 قانون اساسي هم به آن اشاره کرده وتأکید کرده است تحقق و تداوم هماهنگي قوا بدون این محوريت اساسي ميسر نيست و از طرف دیگر اضافه کرده است چون طبق قانون اساسی ولی فقیه دخالت در جزئیات نمی کند بنابراین پرواضح است كه ولی فقیه در جزئيات وارد نمی شود و در بسياري از جزئيات نهادهاي مختلف كشور بي نياز از محور همگرا نمي باشند. وافزوده که قانون اساسي كشور اين نقش را براي رئيس قوه مجريه به رسميت شناخته است و بر همين اساس چون ولی فقیه دست نشانده ی سپاه پاسداران طي چندماه گذشته در چند نوبت همراهي مجلس با دولت و همگرايي قوه قضائيه با قوه مجريه را يادآور شده است . پس این دولت نماینده ی تام ومام ولی فقیه است. یعنی اینکه منتقدیتن دولت نه اینکه در برابر ولی فقیه ایستاده اند که حتی رو در روئی با اصول قانون اساسی کرده اند . لذا چون ولی فقیه رئیس جمهور پاسدار غلامک وگماشته ولی فقیه را دربست تأئید می کند پس انتقاد جناح مغلوب به دولت الکی و بیهوده می باشد. البته فراموش نشود هرچه زمان به سوی برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم و ریاست جمهوری دوره ی دهم پیش می رود این چالش ها وتنش ها رنگ وبوئی دیگر به خود خواهد گرفت.
هوشنگ – بهداد
شنبه 9 تیر ماه سال 1386
"همآهنگی وتعامل 3 قوه با محوریت ولی فقیه برای ادامه ی قبضه ی قدرت وحذف کامل رقیب"
خوبست که همآهنگی ملی میان 3 قوه در دوران دوم خردادی ها مغلوب وغالب تا حال وجودداشته است که هم سران 3 قوه ا هم تعامل داشته اند و هم سایر مهره های ریز و درشت وابسته به آنان وصد البته زیر چتر حمایت ومحوریت ولی فقیه موفق شده اند دست به غارتگری های نجومی در کنار سرکوبری گسترده بزنند که هم این رژیم تروریستی آخوندی تاکنون دوام آورده است و هم اینکه شرایط نارضایت مردم محروم آنگونه شده است که فقط چند ساعت پس از اعلام واجرای تغییر نرخ بنزین وسهمیه بندی آنگونه بازتاب خشمگیانه ی سریعی در سراسر جامعه ایران برجای گذاشت که مجلس ارتجاع را وادار به نشست غیر علنی نمود تااینکه راه چاره ای اتخاذ کند که بتواند ادامه بروز خشم توده های به جان آمده از ظلم وفساد وتبعیض را مهار کند مهمتر اینکه نتیجه تعامل 3 قوه باما موریت ولی فقیه در شرایط کنونی که وجوددارد موجب شده است تا اینکه یک پاسدار اطلاعاتی یادداشت روزنویس شود وهم وارد صحنه شده است تا با تحریف گری ووارونه گوئی از مزایای وحدت ملی میان سران 3 قوه بگوید که موجب یأس وناامیدی دشمنان نظام شده است که توصیف آن نسبت به مذمت گویان یا منتقدان جناح شکست خورده ی دوم خردادی چنین است:
"هماهنگي قوا البته مخالفان زيادي هم دارد بطور مشخص دشمناني كه خواستار تغيير نظام سياسي هستند بيش از همه از وجود هماهنگي قوا در جمهوري اسلامي رنج مي برند از اين رو تلاش -كاملاً متناقض و- دو جانبه اي را براي مخدوش كردن آن به كار مي بندند؛ آنان از يك طرف اين هماهنگي را نشانه عدم آزادي و ناديده گرفتن گرايش هاي مختلف سياسي ارزيابي مي كنند تا قيمت همدلي قوا را پايين بياورند و از سوي ديگر با انگشت گذاشتن روي بعضي از مواضع مسئولان و جدا كردن اين مواضع از مواضع ساير مسئولان درصدد القاي عدم هماهنگي ه"
یادداشت روز نویس ضمن ارزیابی کردن مزایای انسجام ووحدت 3 قوه که اکنون در اختیار باند غالب می باشد در دنباله یقه ی منتقدان جناح مغلوب را نیز گرفته است وگفته که خودشان ضمن انتقاد کردن از دولت کنونی، امادر اصل نیز همین اهداف را دنبال می کردند وهنوز هم دنبال کنند . یعنی اینکه یادداشت روزنویس بوضوح ثابت کرده است که جنگ جناحی ادامه میان طرفین صرفاً تلاش های مذبوحانه ی برای قبضه ی قدرت بهر وسیله برای انحصاری کردنش است که البته بدون پاسخگوئی به مطالبات مردم می باشد. حتی اگر نام آنان بصورت ابزاری مطرح شود. ولی هدف اصلی قبضه ی قدرت وکسب ثروت است که پاسدار یادداشت روز نویس ابتدای این تضاد جنگ ونزاع باندی را چنین شروع وتشریح کرده است:
". بعنوان مثال در جريان مذاكرات هسته اي 5-6 ماه اخير ايران و اروپا، بعضي از طرف هاي اروپايي با صراحت دليل صدور قطعنامه هاي 1737 و 1747 شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران را وجود اختلاف در ميان دستگاههاي مسئول در ايران معرفي كردند و نماينده انگليس- با اشاره ضمني به تحليل هايي كه بعضي ها از درون نظام به آنان ارائه كرده بودند- گفت: «با صدور پي در پي قطعنامه ها شكاف ميان مسئولان ايراني فزوني مي گيرد و اين چيزي است كه نه فقط پرونده هسته اي بلكه بسياري از پرونده هاي مرتبط با ايران را به نفع غرب حل مي كند.»در داخل ايران نيز يك طيف خاص سياسي- با زبانهاي مختلف و از سوي افراد و شخصيت هاي زياد- همگرايي كنوني قوا كه به تعبير دو روز پيش رهبر معظم انقلاب اسلامي «آسان هم به دست نيامده است» را پديده اي منفي معرفي مي كند به گونه اي كه گويا بايد دست به دست هم داد و اين هماهنگي را بهم زد. در اين خصوص ملاحظات زير وجود دارد: "
سپس یادداشت روزنویس در دنباله اهداف منتقدان را طبقه بندی کرده است که در بخش اول به شیوه عدم استدلال مدرک وسند واهداف وخاص انتقاد کنندگان اینگونه اشاره کرده است :
1"-كساني كه هماهنگي قوا را ذيل عنوان «يكپارچگي سياسي در كشور» مذمت مي كنند هيچ استدلال روشني براي ادعاي خود ندارند و به جز تكرار چند كلمه كه صحت آنان هرگز مشخص نشده است، حرفي براي گفتن ارائه نداده اند. اين در حالي است كه در نقطه مقابل آن استدلال هاي فراواني وجود دارد كه مهمترين آن نياز مبرم كشور به حركت سريع به سمت جلو است. اين حركت بدون هماهنگي اصولا عملي نمي باشد."
در قسمت دوم یادداشت روز نویس چنین به بخشی دیگر از نیات بقول خودش مذمت کنند گان پرداخته و اینان راا فشاکرده است:
"2- احزاب و گروههايي كه هماهنگي قوا را مذمت مي كنند، خود به دنبال تصرف هماهنگ همه قواي نظام جمهوري اسلامي هستند و خواب رياست جمهوري دهم، اكثريت داشتن در مجلس هشتم، به دست گرفتن زمام شوراهاي شهر چهارم، اكثريت يافتن در مجلس خبرگان پنجم و... را مي بينند و براي رسيدن به آن از هيچ تلاشي از تخريب چهره دست اندركاران كنوني كشور تا تهمت زدن به نظام سياسي كشور دريغ نمي ورزند. آنان در اين ميدان با هر نيرويي كه براي او رهيي قايل باشند ائتلاف مي كنند و به هر ناروايي- از جمله ميدان دادن به عناصر صهيونيست، سلطنت طلب و حتي فواحش در روزنامه هاي رنگين خود- تن مي دهند. با اين وجود اين احزاب و اشخاص دست يافتن اصولگراها به پيروزي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي، مجلس خبرگان، رياست جمهوري و شوراها- كه از طريق كاملاً شرافتمندانه و با رهي ميليونها شهروند ايراني حاصل شده است- را نادرست دانسته و عواقب آن را وخيم ارزيابي مي كنند!"
در قسمت سوم یادداشت روز نویس به شیوه ی خشونگرا بودن مذمت کنند گان با داشتن خشن ترین شعار هاپرداخته وتوضیح داده است آن زمان که خود اینان در قدرت بودند تلاش گسترده داشتند که تمامی مراکز قدرت را سنگر به سنگر وخاک به خاک ریز قبضه کنند وخلاصه اینگونه اینان خودشان اینگونه عمل می کردند که اکنون دارند به همان شیوه که باند حاکم دارد اجرا می کند انتقاد می کنند:
3""-احزاب و گروههايي كه اين روزها هماهنگي قوا را مذمت مي كنند، در دوره اي كه در قدرت بودند خشن ترين شعارها را براي دست يافتن به اين قوا طراحي كرده و به اجرا مي گذاشتند. عناصر سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي كه اين روزها پيشتاز مذمت هماهنگي قوا هستند در سالهاي 76 تا 81، طراح شعار «فتح سنگر به سنگر» بودند و منظورشان اين بود كه به هر وسيله اي شده بايد نهادهاي نظام را يكي پس از ديگري به تصرف خود درآورد. در ميانه آشوب تير 1378 روزنامه خرداد-وابسته به عبدالله نوري- حتي با اشاره به خيابان جمهوري تهران، در سرمقاله خود نوشت: «بايد كار را تمام كرد».اين احزاب و گروهها در آن روز پا را از تصرف نهادهاي انتخاباتي-خبرگان، مجلس شوراي اسلامي، رياست جمهوري و شوراها-فراتر گذاشته مدعي بودند نهادهاي اجتماعي-شوراي نگهبان، سپاه پاسداران، نيروي انتظامي، ارتش و... - بايد از گروهي كه در مجلس اكثريت داشته و رياست جمهوري را به دست گرفته است، تبعيت كنند! اينها امروز هماهنگي قوا- كه توسط توده هاي مردم ايجاد شده است- را براي مصالح كشور خطرناك ارزيابي مي كنند!"
در تشریح بخش چهارم مذمت یا انتقاد کنندگان پاسدار یادداشت روز نویس گفته است این گروهائی که اکنون از همآهنی 3 قوه و شوراها می نالند وگله می کنند که چرا سهمی برای رقیب مغلوب قائل نشده اند به اینان جواب داده است که گویا خودشان غافل می باشند که عملکرد خود شان موجب شد که مردم منظور همان دو نهاد سپاه پاسداران وبسیج می باشد از اینان رویگردان شوند وچنین به سوی باندهای مافیائی حاکم کنونی در نمایش خیمه بازی انتخابات ریاست جمهوری نهم روی آورند:
"-4احزاب و گروههايي كه از هماهنگي ميان مجلس، دولت، قوه قضائيه، شوراها و... مي نالند در واقع ثابت مي كنند كه از يك سو به رهه مردم تمكين ندارند چرا كه به هر حال اين مردم بوده اند كه با نگاه به تجربه قبلي خود، اين هماهنگي قوا را خلق كرده اند، از سوي ديگر نشان دهنده قانون گريزي آنان است چرا كه قانون راه را براي هماهنگي قوا- از طريق آراء مردم- باز كرده و همين قانون يكي از مسئوليت هاي ولي فقيه را هماهنگ كردن قوا دانسته است. بايد ببينيم اين «عدم تمكين» به نتيجه آراء ملت و آموزه قانون اساسي چه معنايي مي دهد آيا آنانكه نتيجه رهي مردم را برنمي تابند بديلي براي رهي مردم يافته اند؟ بلي بعضي از اين آقايان با گراي به خارج و مرتكب شدن اقدامات خلاف شهون مملكت- حتي در شكل جاسوسي و ارائه تحليل ضدملي به خارج- كاري مي كنند كه از اقدامات آنان بوي جايگزين كردن قدرت ها - و حمايت ها-ي خارجي به جاي تكيه بر حمايت هاي داخلي و قدرت ملي به مشام مي رسد."
یادداشت روز نویس در این قسمت منتقدین داخلی که همان جریان شکست خورده دوم خردادی ها می باشد رااینگونه بطور همآهنگ در کنار دشمنان نظام همچون آمریکائی ها وصهیونیست هاو... قرار داده است:
5"-مخالفت بوق هاي رسانه اي در خارج از كشور و طرح هاي تفرقه افكنانه دشمنان شناخته شده ملت ايران- آمريكايي ها، صهيونيست ها و انگليسي ها- و تكرار آن ها توسط دنباله هاي داخلي اين محافل خارجي به خوبي از اهميت هماهنگي قوا و تداوم يكدلي كنوني ميان مسئولان كشور خبر مي دهد. اين هماهنگي در گرانبهايي است كه در همين دوره 2-3 ساله اثر آن در سياست هاي خارجي و داخلي كشور نمودار شده است اين بايد تداوم يابد و پاس داشته شود."
بالاخره اینکه پاسدار یادداشت روز نویس در پایان برای اینکه تیر خلاص برروی شقیقه ی منتقدین دوم خردادی بگذارد وبچکاد مدعی شده است که تدوام نظام بدون محوریت وهمآهنگی قوا محور این محوریت امکان پذیر نیست و افزوده این محوریت همان ولايت فقيه است كه در اصول 5، 7 و 110 قانون اساسي هم به آن اشاره کرده وتأکید کرده است تحقق و تداوم هماهنگي قوا بدون این محوريت اساسي ميسر نيست و از طرف دیگر اضافه کرده است چون طبق قانون اساسی ولی فقیه دخالت در جزئیات نمی کند بنابراین پرواضح است كه ولی فقیه در جزئيات وارد نمی شود و در بسياري از جزئيات نهادهاي مختلف كشور بي نياز از محور همگرا نمي باشند. وافزوده که قانون اساسي كشور اين نقش را براي رئيس قوه مجريه به رسميت شناخته است و بر همين اساس چون ولی فقیه دست نشانده ی سپاه پاسداران طي چندماه گذشته در چند نوبت همراهي مجلس با دولت و همگرايي قوه قضائيه با قوه مجريه را يادآور شده است . پس این دولت نماینده ی تام ومام ولی فقیه است. یعنی اینکه منتقدیتن دولت نه اینکه در برابر ولی فقیه ایستاده اند که حتی رو در روئی با اصول قانون اساسی کرده اند . لذا چون ولی فقیه رئیس جمهور پاسدار غلامک وگماشته ولی فقیه را دربست تأئید می کند پس انتقاد جناح مغلوب به دولت الکی و بیهوده می باشد. البته فراموش نشود هرچه زمان به سوی برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم و ریاست جمهوری دوره ی دهم پیش می رود این چالش ها وتنش ها رنگ وبوئی دیگر به خود خواهد گرفت.
هوشنگ – بهداد
شنبه 9 تیر ماه سال 1386