دولت پاسدار احمدی نژادبایدجواب دهدکه چرااصراربا مذاکره با آمریکا میکند 7 مرداد؟


نقد وبررسی " بمباران كربلا و سه پيام " روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 7 مرداد ماه سال 1386
دولت پاسدار احمدی نژاد باید جواب دهد که چرا اصرار با مذاکره با آمریکا می کند ؟
تاریخ تکرار می گردد . چون همانگونه که در زمان اشغال افغانستان آخوندهای جانی و غارتگر بر ایران با همکاری همه جانبه با اشغالگران نظامی افغانستان کردند، ولی به زودی دوران ماه عسل خورانشان تمام شد وجز هزینه های هنگفت سرمایه گذاری شده در افغانستان که بر باد رفت .سهمی دیگر در قراردادهای سازندگی در افغانستان نصیب شان نشد ؛جز اینکه اعضای گریخته و القاعده شده از افغانستان به ایران که آنان در اختیار سپاه پاسداران قرار داده شدند تا اینکه با آموزش نظامی دادن وسازماندهی کردن شان مورداستفاده اعمال تروریستی در عربستان قرار بگیرند . سپس اعزام کردن شان به عراق دنبال شد تا که در کنار سپاه پاسداران مشابه ی اهداف تروریستی در پادگان نظامی خبر و ظهران عربستان در عراق را تعقیب کنند . درصورتیکه اکنون عربستان خواهان تحویل دادن اعضای القاعده به این کشور شده است که در ایران به سر می برند و این تقاضاموجب افزایش تنش و بحران میان دو کشور شده است . یااینکه اکنون سران رژیم تروریستی و سپاه پاسداران مجبور شده اند که سلاح وبمب های پیشرفته کناره جاده ای و با کنترل از راه دور که در عراق روزانه علیه ی نظامیان آمریکائی در عراق آزمایش می شود وموجب کشته شدن نظامیان آمریکائی می گردد شود را به افغانستان منتقل کند که البته مورد اعتراضات شدید مقامات آمریکائی و انگلیسی و حتی افغانی واقع شده است. بنابراین اکنون نیز زمان ماه عسل خوری مشابه در عراق برای سران رِژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران به پایان رسیده است .حال سران رژیم تروریستی آخوندی می بایست که هزینه ی سوء استفاده ها را با موم خوری پرداخت نمایند ولی از سوی دیگر تلاش مذبوحانه برای پاک کردن صورت مسئله وجو سازی کردن وآدرس غلط دادن شده است تا که انفجار حرمین در سامرا به دستور مفتیان وهابی عربستان جا زده شود و گفته شود که این مفتیان وهابی فرمان تخریب عتبات عالیات را داده اند. همچنین قبلاً ادعای کاذب شده بود که در کربلا 3 اعضای مجاهدین دستگیر شده اند بنابراین اینگونه فرافکنی و ادعا کردن مفهومی جز خودزنی کردن ویا در حقیقت موم خوردن نمی باشد که اکنون ادامه ی این سناریو سازی را سرمقاله نویس با انتخاب عنوان بمباران کربلا و 3 پیام دنبال کرده و تلاش کرده است با شیوه ی توبره و آخور خوری آخوند های روضه خوان حرفه ای منبری گریز به صحرای کربلا بزند وبا یک تیر چند هدف بزند که باید گفت که نقش دخالت گری گسترده سران رژیم تروریستی و سپاه پاسداران در امورد داخلی عراق با اعمال ادامه دار تروریستی اش آنقدر محرز است که نیاز به اثبات بیش از این نمی باشد که بازگو گردد سفیر آمریکا در عراق در مصاحبه ی مطبوعاتی خود بطور آشکارا اذعان کرده که به مخاطبین خود در مذاکره گفتیم که باید به دخالت گری در عراق و مسلح کردن گروه های شیعه وابسته به رژیم تروریستی در عراق پایان داده شود. بنابراین اینگونه جو سازی و قلمزنی وتهدید کردن نه اینکه دیگر آبی برای رژیم ترووریستی گرم ومشکلی را برایش حل نمی کند، بلکه هر گونه فرافکنانه ادعا کردن وپیام دادن ها برای مدعی و صاحب ادعا، با اینگونه نمایش دادن ها ومظلوم نمائی کردن واشک تمساح ریختن ها بی ثمر است، زیرا که در نهایت بیان آن و 3 پیام دادن ویقه دولت را گرفتن چنین حالت تف وتاق ریش پیدا می کند :
"بمباران يكي از مناطق مسكوني كربلا توسط جنگنده هاي آمريكائي كه منجر به شهيد و مجروح شدن ده ها نفر از مردم اين شهر شد براي همه كساني كه به دولتمردان آمريكائي دل بسته اند پيام هاي آموزنده اي دارد. قبل از همه رهبران و فعالان سياسي عراقي بايد از اين اقدام آمريكا بياموزند كه بوش كوچك و دارودسته جنگ افروز او هرگز از جنايت عليه مردم عراق دست برنميدارند و براي آنها مردم عادي و ديگران تفاوتي ندارد. فرماندهي اشغالگران نظامي آمريكا در عراق اگر واقعا قصد مقابله با تروريست ها را داشته باشد بجاي آنكه دستور بمباران مناطق مسكوني كربلا را صادر كند بايد در جستجوي القاعده و گروه هاي تكفيري در سامرا و بغداد باشد. اينكه تروريست ها مجال مي يابند دو بار حرم مطهر عسكريين عليهماالسلام را در سامرا بمباران كنند و بار سوم نيز از فاصله اي نزديك باقيمانده ساختمان حرم را هدف خمپاره قرار دهند اين نشان ميدهد آمريكائي هاي اشغالگر نه تنها تمايلي به مقابله با تروريست ها ندارند بلكه با آنها همكاري نيز مي كنند. به همين دليل است كه روز به روز اقدامات تروريستي گروه هائي مثل القاعده و تكفيري ها عليه دولت مردم و اماكن مقدسه عراق بيشتر مي شود و ناامني ها اخيرا علاوه بر بغداد به ساير مناطق از جمله مناطق جنوبي عراق نيز سرايت پيدا كرده است" .
سرمقاله نویس بدون آنکه توضیح دهد برای چه سران رژیم تروریستی آخوندی با اشغالگران افغانستان وعراق به خصوص با آمریکا همکاری از نزدیک کردند که حال اعتراف شده است بوش فقط به دنبال نوکر در عراق می گردد و یااینکه پاسخ دهد که چرا با رئیس جمهور کشوری به دنبال نوکر برای خدمتگزاری در عراق است. ولی سفیر پاسدار تروریست اطلاعاتی را به مذاکره سفیر بوش می فرستد و یا اینکه ایشان بگوید که چرا سران رژیم تروریستی آخوندی سهم خودشان در همکاری کردن با آمریکا در اشغال عراق و تقاضای بمباران کردن قرار گاه های نظامی مجاهدین وخلع سلاح کردن آنان در عراق را به کلی فراموش کرده اند و آمریکا تبدیل دشمن شده است؟! برای چه اکنون پس از تهدید کردن بحرین و سپری شدن یک هفته فضا سازی وتهدید نمودن عربستان و فتوای بسیج سنی و شیعه برای قیام علیه ی وهابیون عربستان دادن؟ چرااکنون ادامه ی آن سناریو چنین به عنوان پیام دوم بمباران کربلا، تکرار و بیان شده است؟:
"دومين گروهي كه بايد از جنايت اشغالگران آمريكائي در كربلا پيام بگيرند آن دسته از رهبران اهل سنت عراق هستند كه در برابر اين جنايات و همينطور جنايات تروريست ها سكوت مي كنند و تصورشان اينست كه كشتن شيعيان و حمله به اماكن مقدسه شيعيان مشكلي از آنها و از عراق حل خواهد كرد. اين افراد و گروه ها بايد بدانند كه براي آمريكائي هاي اشغالگر شيعه و سني تفاوتي ندارد. آنها نوكر ميخواهند وبه هركس كه خواهان استقلال عراق باشد رحم نمي كنند. در ميان شيعيان هم كساني هستند كه چون مهره آمريكا شده اند آمريكائي ها به آنها نظر دارند و حتي براي حاكم كردن آنها و به اكثريت رساندن آنها در انتخابات مجلس عراق صدها ميليون دلار خرج كردند اما نتوانستند طرفي ببندند. بنابر اين روشن است كه آمريكائي هاي اشغالگر فقط دنبال افرادي هستند كه براي تحكيم موقعيت آنها مفيد و موثر باشند و در اين ميان مذهب و قوميت و زبان براي آنها هيچ اهميتي ندارد. :
بالاخره سرمقاله نویس در پیام سوم خود که مخاطبینش درون دولت می باشد وپیرامون مذاکره با آمریکا در عراق و انتظارات وتوقع آنان می باشد اینگونه پیام وهشدار داده شده و از دولتمردان وسیاستمداران پیگیر مذاکره کننده با آمریکا پرسش وخواهان پاسخگوئی شده است :
آن دسته از دولتمردان ايراني نيز كه فكر مي كنند از طريق مذاكره با آمريكا در بغداد مي توانند مشكلي از مشكلات عراق اشغالي را حل كنند و يا آنگونه كه صاحبان نگاه بدبينانه به مذاكرات بغداد ميگويند اگر تصور مي كنند مي توانند مشكلي از مشكلات ايران با آمريكا را حل كنند بايد از برخوردهاي مختلف آمريكا در همين دو ماه اخير از جمله از بمباران كربلا اين پيام را بگيرند كه سخت در اشتباهند. زيرا به آمريكا نمي توان اعتماد كرد همانگونه كه به گرگ درنده نميتوان اعتماد كرد. سخن عميق و آموزنده حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه را به ياد بياوريم كه فرمودند رابطه آمريكا با ما رابطه گرگ و ميش است دولتمردان آمريكائي در عراق و افغانستان و فلسطين و در مناسباتشان با ايران اين واقعيت را به اثبات رسانده اند كه « گرگ » هستند. از گرگ چه انتظاري غير از درنده بودن مي توان داشت مگر غير از اينست كه آمريكائي ها تاكنون بارها در عراق برخلاف همه مقررات بين المللي هر وقت خواستند ماموران رسمي ايراني را ربودند و هرقدر خواستند آنها را در بازداشت نگهداشتند شكنجه كردند و به هيچكس هم پاسخگو نبودند و نيستند ربودن همين 5 ايراني كه آمريكائيها آنها را در اربيل ربودند و اكنون بيش از 6 ماه است كه برخلاف همه موازين بين المللي آنها را در بازداشت دارند و به هيچكس و هيچ مرجع بين المللي هم پاسخگو نيستند يكي از روشن ترين و زنده ترين نمونه هاي رفتارهاي غيرقانوني اشغالگران آمريكائي در عراق است"
درخاتمه اینکه به موازات پیام ها و سئوال وپرسش هائی که سر مقاله نویس از دولتمردان رژیم تروریستی آخوندی کرده است وجواب خواسته است که برای چه با آمریکا به مذاکره ادامه می دهد، ؟ اکنون از مقامات آمریکائی و اروپائی سئوال است که پس از 28 سال تجربه ای از رژیم تروریستی آخوندی که در دسترس است که تؤام به بحران سازی وتهدید وصدور تروریسم وبنیاد گرائی به کشورهای همجوار و خاورمیانه وسایر نقاط جهان بوده است و اکنون که اهداف نهائی پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی مشخص شده است که سپاه پاسداران مدیریت واهداف آن را نظارت کامل می کند و عراق تبدیل به باتلاق شده است و جنگ ونزاع داخلی وکودتا در فسطین رخ داده است. لبنان به دلیل جنگ 33 روزه سپاه پاسداران با اسرائیل به سرزمین سوخته شده مبدل شده است و فضای تنش و احتمال بحران جدید یا جنگی دیگر مان لبنان واسرائیل وجود دارد و به جنگ داخلی در افغانستان و ارسال سلاح به این کشور دامن زده می شود. مهمتر اینکه ادعای مالکیت در مورد بحرین شده است و فتوا و بسیج عمومی به شیعه و سنی برای قیام ومبارزه با وهابیون در عربستان داده شده است .خلاصه نتیجه ی مذاکره خائنانه و سیاست مماشات گری اروپا با رژیم بربرمنش و یاغی بین المللی وتروریستی آخوندی به آن نتیجه ای ختم شد ه است که شمه ی کوکی از آن بیان شد. اکنون بازهم پرسش می شود که اصرار بر ادامه ی مذاکره با چنین رژیمی برای چیست؟ همانگونه که مکمل این سئوال اینست که غرض ورزی و پافشاری بر ماندن نام مجاهدین در لیست گروه و سازمان های تروریستی که فقط خواست سران رژیم تروریستی آخوندی برای چیست؟ در صورتیکه تنها شانس تغییرات دمکراتیک بدون نیاز جنگ که عاقبت آن نامشخص می باشد حمایت و پشتیبانی از همین مجاهدین و شورای ملی مقاومت واپوزیسنون اصلی رژیم تروریستی آخوندی می باشد.
هوشنگ – بهداد
.یکشنبه 7 مرداد ماه سال 1386